خانه   |  دربارۀ ما  |  تماس با ما    |    آرشيو روزانه |   فهرست کلی مقالات  |   فهرست موضوعی مطالب  |   کتابخانه اينترنتی  |  ماشين جستجو    |   فيلترشکن

 

سال دوم ـ  شماره 544  ـ چهار شنبه 13 خرداد 1388 ـ  3 ژوئن 2009  

فراموشی زودرس: «...در جریان فعالیت‌های انتخاباتی، ستاد اینجانب حق چاپ و تکثیر عکس مرا نخواهد داشت و از علاقمندانی که ممکن است به صورت خود جوش وارد صحنه تبلیغات شوند نیز انتظار دارم که به این خواست خدمتگزار خود توجه کنند...»

(از متن پيام اعلام نامزدی ميرحسين موسوی>>>>)

بازی صندلی

داریوش سجّادی

آهنگ رقابت تنگاتنگ نامزدهای ریاست جمهوری دور دهم ایران بمثابه بازی Musical Chair در حال شدت گرفتن است تا نهایتاً در 22 خرداد ماه با توقف این آهنگ مشخص شود کدام نامزد از چهار نامزد موجود، چابکی و شایستگی بیشتر برای نشستن بر صندلی پرجاذبه و پرمسئولیت ریاست جمهوری را دارد. هر چند گمانه زنی برای کیستی رئیس جمهور آتی ایران، خصوصاً با توجه به رفتار انتخاباتی غیرقابل پیش بینی شهروندان ایران، امری نامحتمل است اما این امر نافی آن نیست تا بر اساس عقبه و عملکرد چهار نامزد موجود، صرف نظر از نوع انتخاب مردم در 22 خرداد 88 نتوان وضعیت و مزیت ایشان را ارزیابی کرد.

می گویند ضد موسوی ننویس، به نفع احمدی نژاد می شود

علی اشتری

ما خمینی را نمی شناختیم، نقدش نکردیم، سی سال زدیم توی سرمان که جمهوری چه شد، نگو خودش گفته بود جمهوری اسلامی. خاتمی را نمی شناختیم، نقدش نکردیم، هشت سال زدیم تو سرمان که جامعهء مدنی چه شد، نگو گفته بوده جامعهء مدینه النبی. موسوی را نمی خواهیم بشناسیم، نقدش نمی کنیم، چهار سال توی سرمان می زنیم که اقتصاد آزاد چه شد، نگو گفته بوده اقتصاد ملی! ما را چه شده که می خواهیم با سکوت آگاهی بدهیم؟ چطور نقد همیشه خوب است و یک ماه مانده به انتخابات بد؟ اگر نقد در ایران، در یک زمان ارزش داشته باشد، موقع انتخابات است.

چرا به میرحسین رای نمی دهم؟

الف.احمدپور  (قم)

ترکیب جهل و ثروت و خشونت موجب شد تا چهار سال حاکمیت دروغ و دغل چنان عده ای را از عمل خویش پشیمان کند که حاضر شدند هرکس بیاید تا اینکه دروغگو و بلوف زن بار دیگر حاکم نشود. و این چهار سال چنان بر مردم تنگ آمد که به هرکس و هر چیز متوسل می شوند تا دیگربار و با دست خود نا اهل و نادان را بر سرنوشت خویش مسلط نسازند. و اما همین ناچاری و به تنگ آمدن چنان بر عده ای تنگ شده است که شاید پرنده ای ناقابل و رنگ شده را جای قناری بخرند و کلاغ را جای کبوتر در آسمان بینند!  و مهی غلیظ چنان جلوی دید را بگیرد که بیننده را دچار خطای در دید کند. هر چند بدانند باید «نه» گفت....

چرا سکولاريسم نو سکوت می کند؟

تقی اراکی، مدرس دانشگاه تهران (نام مستعار!)

چرا سکولاريسم نو که اينقدر روی مسئلهء تبعيض، و بخصوص تبعيض جنسيتی، انگشت می گذارد، بايد با کروبی که از آزادی حجاب و منع چند زنی سخن می گويد همانگونه رفتار کند که با ميرحسين موسوی که، بقول خانم شکوه ميرزادگی، می خواهد با پنبهء «فرهنگ مذهبی» سر ببرد؟ چرا خود خانم ميرزادگی که اين همه از حقوق زنان حمايت می کنند از سر اين نکات مهم در برنامهء کروبی بی تفاوت گذشته اند؟ آيا نشريهء شما نبايد به ترکيب همکاران و مشاوران کانديداها توجه کند؟ چرا وقتی کروبی برای نخستين بار از قبل از انتخابات معاون اولش را معرفی می کند و، در نتيجه، نوع کابينه ای را که خواهد داشت مطرح می سازد نبايد با ميرحسين موسوی مقايسه شود که با توجه به طرفداری مشارکتی های ورشکسته و مجاهدين انقلاب از آن ورشکسته تر و حمايت رسمی و اعلام شدهء حزب توده بميان آمده و خود را «اصلاح طلب اصول گرا» می خواند و حکم همان شتر مرغی را دارد که نه پرواز می کند و نه بار می برد؟

===================== کوتاه و گويا  =====================

با توجه به سابقه و شايعه، انتخاب رهبر «ميرحسين موسوی» است

«... بنده ایشان را خیلی خوب می‌شناسم از همهء کسانی که نسبت به ایشان تعریف کردند یا انتقاد کردند بنده ایشان را بیشتر و بهتر و با مدت زمان بیشتری می‌شناسم. آنچه دربارهء ایشان از گرایش‌ها گفته می‌شود دروغ محض است و شاهد بر همهء این‌ها روزنامهء جمهوری اسلامی است. شما کدام ارگان مطبوعاتی را در این کشور سراغ دارید که از روز اول این انقلاب، یعنی از روز انتشارش که اندکی بعد از پیروزی انقلاب بوده، تا این ساعت در خط مستقیمی که شما اسمش را خط امام می‌گذارید و درست هم هست حرکت کرده باشد و به این جامعه و به اندیشه‌ها و به ذهنیت عظیم این ملت خط داده باشد و بخصوص مقالاني که خود ايشان نوشته است. شما ايشان را به مصدق ‌گرايي متهم مي‌کنيد؟ اين بزرگترين بهتاني است که شما به ايشان مي‌زنيد. ايشان کسي است که خط ملي گرايي را به صورت يک تز، به صورت يک نظريهء مطرح قابل قبول در اين زمان، با قاطعيت و بطور مستدل در روزنامه رد کرد. اين مقالات روزنامه است و برويد نگاه کنيد. متهم مي‌کنند ايشان را به علاقمندي و گرايش به فلان يا بهمان گروهک؟ کذب محض است. اين معنا، من با ايشان معاشرت نزديک داشته‌ام، من ايشان را مي‌شناسم، من از ذهنيت ايشان مطلعم و من شهادت مي‌دهم امروز و روز قيامت که تمام اين ادعاها دروغ است و من واقعا تصور نمي‌کردم که کسي راجع به آقاي مهندس موسوي با اين سابقه درخشان يک چنين مطلبي را بيان بکند. البته باز هم حرف در اين زمينه زياد است که چون وقت کم است و من بحث نمي‌کنم».

(منبع: روزنامه رسمی. شماره 10869)     (آرشيو)

 

===================  عکس و مکث  ===================

(آرشيو)

سکولاريسم نو به اطلاع خوانندگانی که از ما دربارهء تحولات مربوط به تشکل «همبستگی»

پرسيده اند می رساند که تا آخرين لحظات پيش از انتشار نشريه هيچگونه خبر تازه ای

بدست ما نرسيده است؛ حتی وبلاگ آقای طبرزدی خبر کناره گيری غيرمترقبهء آقای اديب برومند

را از قول سکولاريسم نو نقل کرده است.

=====================

 

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630