بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

جمعه 28 اسفند 1388 ـ  19 مارس 2010

 

تاریخ  نبود  که  نوروز  بود

تورج پارسی

تقويم ايران، پيش از تازش تازيان، خورشيدي بود. تقويم و تاريخي كه به نام هجري قمري مشهورست در زمان خلافت عمر بوجود آمد. از آنجایی که ايرانيان در اين ره سابقه اي كهن داشتند، باز يك ايراني به نام هرمزان همین تقويم و تاريخ هجري قمري را درست می کند.

مبداء اين تاريخ، هجرت پیشوای اسلام از مكه به مدينه است كه برابر است با ۶۲۲ ميلادي. می دانیم که تاريخ قمري بر مبناي حركت ماه به دور زمين است، به همين دليل ماه هاي كوتاه دارد، اما سال خورشيدي، يا شمسی، بر مبناي حركت زمين به دور خورشيد است.

از يازدهم فروردين سال ۱۳۰۴ خورشیدی، مجلس شوراي ملي وقت سال شمار هجري خورشیدی را به عنوان سالشمار رسمي كشور برگزید و تصويب گرديد. بنابراین قانون، اول سال با نخستین روز اول بهار آغاز، و مبداء تقويم هم تاريخ هجرت محمد از مكه به مدينه تعيين شد و نام باستاني ماه ها مانند فروردين، اردیبهشت و... دوباره رواج پيدا كرد.

امسال، بنا بر تقويم رسمي كشور، سال ۱۳۸۹ آغاز مي شود. بايد يادآور شد كه قدمت نوروز ـ كه روز اول سال است ـ  سر به هزاره ها مي زند. مثلاً، بنا بر حسب سالشماری كه  امروز زرتشتيان دارند سال ۳۷۴۸ آغاز مي شود، اما با در نظر گرفتن اينكه نوروز حتا از دين زرتشت هم  قديمي ترست، چگونه می توان هزاره ها را از کهن سالی آن کاست و با هجرت محمد از مکه به مدینه قرینش ساخت؟

حتا در  تصویب نامه ی ۲۳ فوریه ۲۰۱۰ مجمع عمومی سازمان ملل، که روز۲۱  مارس را به عنوان "روز جهانی نوروز" و زیر عنوان "فرهنگ آشتی"  رسمیت جهانی بخشید چنین آمده است:

According to the preamble of the resolution on the International Day (document A/64/L.30/Rev.2), Nowruz, which means new day, is celebrated on 21 March, the day of the vernal equinox, by more than 300 million people worldwide as the beginning of the new year.  It has been celebrated for over 3,000 years in the Balkans, the Black Sea Basin, the Caucasus, Central Asia...

چنانکه می بينيم در این تصویب نامه ی رسمی و جهانی، کهن سالی نوروز را بصورت «بيش از سه هزار سال» نام می برد؛ آنگاه چگونه باید چنین بی اعتنا به حقیقت، تاریخ را بازیچه قرار داد و بی خردانه از قدمت آن کاست و حقیقت را واژگونه ساخت؟

در اينجا به درگاه پیر توس می رویم تا او شناسنامه ی نوروز را به ما بنمایاند و بگويد که اين "جشن فرخ" يادمان روزگاراني است كه " گرما و سرما و پيري و مرگ و رشك در جهان نبود" و "اورمزد" هم همان روزي است كه جمشيد با تخت به فضا رفت و در گاه برگشت مردمان به گردش گرد آمده و انجمن كردند و چنين روز فرخنده را «نوروز» نام نهادند.

جـهان انجـمن شد بر تخت او

شگـفتی فرو مـاند از بخت او

به جمشيد بر گوهر افشاندند

مر  آن روز  را "روز نو" خواندند

و ببينيم که در «سر سال نو»، يا «هرمز فرودين»، يا  «اورمزد روز» بزرگان ايران چه كردند:

ســر سـال  نــو، هرمــز فـروديـن

بــر آسـود از رنــج دل، تــن ز كين

بـزرگـان بـه "شـادي" بيـاراسـتند

مي و جام و رامشگران خواستند

چنـين "جـشن فـرخ" از آن روزگـار

بمانده ست از آن خسروان  يادگار

و در طول تاريخ، در اين خجسته گاه، مردمان «آيين كهن نوروزي» را، كه نوشيدن باده باشد به جا مي آورده اند. مثلاً، مسعود سعد قطعه اي براي «روز اورمزد» سروده است:

امروز اورمزد ست، اي يار ميگسار

برخيز تازگي كن و آن جام باده آر

اگر به تصاوير یازمانده در تخت جمشید، که مراسم نوروزی را نشان می دهند، از روی خرد و دقت، نگاهی بیندازیم، نمایندگان امپراتوری بزرگ پارس  را می بينيم که با پیشکشی ها از پلکان های تخت جمشید بالا می روند. چه سندی مستندتر از اين پلکان ها وجود دارد که بتوان از روی آنها مراسم نوروزی را دست کم در دورهء هخامنشی تعیین کرد؟

و سرانجام، با قلبی که مجروح است، بر بام بلند دنیا می ایستم و جملهء زنده یاد انجوی شیرازی را فریاد می کنم؛ تا پژواک صدای خسته ام کهکشان ها را درنوررد که: تاريخ نبود [وقتی] که نوروز بود...

برگرفتهء کوتاه شده ای از سايت «نجات پاسارگاد»:

http://www.savepasargad.com/2010-March/tarikh-nabood-nowrooz-bood.htm

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com