بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

چهارشنبه 30 تير  1389 ـ  21 جولای 2010

 

زن ستيزی

جهانشاه رشيديان

زن ستيزی ريشه در عقب مانده ترين مناسبات مردسالاری و بدوی دارد. در شرایطی که جامعه بدوی زنان زیبای خود را قربانی خدايان و آمال خود مي کردند، زن ستيزی پديدهء مقدسی گردید. این رسم مانند تمام رسوم عهد جاهليت در مذهب اسلام اثر محسوس بجا گذاشت. در اسلام، مانند دیگر مذاهب ابراهیمی، ارزش زن با گناه، فریب شیطانی و اغفال حوا از شيطان تداعی شده و این فرهنگ خود عبرتي بجا گذاشت برای هشياری مردان از خطر زنان.

در چنین شرایطی زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار نیستند، حتا هيچ مرد خدا در رسوم مسیحیت با زن هم طراز و هم بستر نمی شود. کماکان در اسلام رسومات جاهليت سرنوشت زن را طور ديگری تباه کردند:

اسلام زنده به گور کردن دختر را ممنوع ولی زن ستیزی را در اسلام قانونی کرد. مقام زن تا ابزاری برای تولید مثل، امور خانه و ارضای غرائز جنسی مرد تنزل کرد. از آنجا که در این شرایط زن يک شئی می شود، مثل هر شئی ديگر در رسوم رايج عرب می تواند در معرض دزدی و غارت از صاحبش قرار گیرد. اين دلهره به روابط تازه نيازمند بود تا مکانيسم و قوانين دلخواه خود را توجيه کند. لذا مناسبات زن و مرد در اجتماع با سرنوشت "محرم و نامحرم" گره خورد. زن، بغير معدود مردان، به تمام مردان جهان نامحرم و بيگانه و از نظرانان پنهان بايد شود.

علی دشتی در کتاب 23 سال يکی از انگيزهای تحميل حجاب بر زنان را نگرانی محمد در کنترل حرمسرای خود می داند. شاید بدون وجود احساس تملک سرنوشت زنان در اسلام در سیاهی حجاب نمی پیچید. احساس مالکیت محمد به زنان جوان با آیاتی "الهی" حتا اعتراض عایشه را برانگیخث؛ دشتی در اثر خود 23 سال اعتراض او را با این جمله نقل کرده است: "باز هم خدایت به کمکت شتافت!"

تنها اسلامی ها و روشنفکران اسلامی مانند آل احمد، بنی صدر و سروش مبتکر تفکیک افراد بر اساس دگم "نامحرم" نبودند، اغلب روشنفکران ایرانی گوی را به مرتجعین اسلامی سپردند تا حدی که اين ضعف روشنفکران فرصتی برای ج.ا. شد تا زن ستیزی را پدیدهای معمولی، اخلاقی و حتا علمی قالب کنند. حتا چپ ها و سکولار ها را معترض نکرد و آنها با اين موج اوليه زن ستيزی ج.ا. برخورد اصولی نکردند. همانطور که ج.ا. نشان داد، مبازه با حجاب اسلامی جدا از مبازه با اسلام سیاسی بعنوان يک نظام توتاليتاری اجتماعی نيست.

هر رژيم اسلامی ـ از نوع مجاهد، بنی صدری، موسويائی و ملی ـ مذهبی گرفته تا باتلاق احمدی نژادی و طالبانی ـ معتقد به صحت حجاب اسلامی با فرم و روش اجرائی مختلفند. همانطور که اسلاميان در ج.ا. مي گويند و عمل هم مي کنند، حجاب سمبل اسلام و به عبارتی آپارتايد جنسی است، همانطور که صليب شکسته سمبل فاشيسم هيتلری بود. حذف اين سمبل يا آن سمبل بدون حذف فلسفه و حکومت آن نا ممکن است. هنوز بسياری از سکولارها و دمکرات های ایرانی، به پيروی از پارادگم سنت، مبازه با زن ستیزی اسلامی و مظهر آن حجاب اسلامی را مسائل فرعی جامعه تعبیر می کنند و از مبارزهء ضروری با آن طفره می روند.

http://www.facebook.com/home.php?#!/note.php?note_id=403500706663&id=1515903855&ref=nf

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com