«شبکهء جهانی سکولارهای سبز» از همه معتقدان به لزوم انحلال حکومت مذهبی و استقرار حکومتی سکولار و مبتنی بر اعلاميهء حقوق بشر دعوت می کند تا به اين شبکه بپيوندند.

برای اطلاع بيشتر به اين سايت مراجعه کنيد: www.seculargreens.com

دربارهء سکولاريسم نو  |  دربارهء ما |  آرشيو صفحه اول  |   فهرست مقالات  |   تماس   |   جستجو   |  فيلترشکن  |   English Section

اين  نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود

پيوندها

خبرهای شبکهء سکولارهای سبز

مطالب شمارهء قبل سل سوم ـ شماره 922ـ  جمعه 7 آبان 1389 ـ 29 اکتبر 2010

دو کتاب جديد از

اسماعيل نوری علا

مبانی سکولاريسم نو

سکولاريسم نو برای ايران

نحوهء سفارش و خريد >>>

گفتگوهای اختصاصی ما

پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

اعلاميه ها

و ميثاق های بين المللی

«حقوق متهم»

نوشتهء عبدالفتاح سلطانی

و مهناز پراکند

(فايل پی.دی.اف)

حقوق خود را بيشتر بدانيد

مجموعه ای از مقالات دربارهء

قتل علم زندانيان سياسی

گزيده هائی از

سخنان خمينی

به سردبيری عباس پهلوان

رنگين کمان

برای آزادی، دموکراسی،

جمهوری و لائيسيته

===========

سکولاريسم برای ايران

===========

نژادپرستی و تبعيض

(حاوی پيوندها)

===========

ريشه کنی تبعيض

=============

خبرنامهء گويا

==========

دانشجو نيوز

==========

ايرانيان دات کام

===========

آژانس خبری کورش

===========

نيلگون

===========

آسمان ديلی نيوز

===========

رضا پهلوی

===========

فراتايمز

===========

مقالات سياسی

===========

ايرانسکوپ

===========

پارس ديلی نيوز

===========

مردانی نيوز

===========

خواندنیها

===========

پشتيبانان

===========

بلاگ نيوز

===========

اصغر آقا

===========

الفبا

=============

اخبار روز

===========

ايران امروز

=============

خبرنگاران ايران

=============

انقلاب مشروطيت ايران

=============

اتحاد جمهوریخواهان ايران

============

تارنمای جمهوريخواهان

دموکراتيک و لائيک

===========

حزب مشروطهء ايران

===========

جبههء ملی ـ شاخه آمريکا

=============

روزنه دات کام

=============

لج ور

===========

 سامان نو

===========

آينده نگری

===========

گفتگو

============

هزل (وبلاگ حميدرضا رحيمی)

===========

پيام دانشجو

وبلاگ مهندس طبرزدی

===========

وبلاگ کورش زعيم

===========

تغيير برای برابری

===========

شبکه سراسری

همکاری زنان ايرانی

===========

شبکه همبستگی

 با مبارزات زنان ايران

===========

مجموعهء فعالان حقوق بشر

در ايران

===========

تريبون ايران

===========

کتاب «ترک های امروز»

کتاب «درد اهل ذمه»

سکولاريسم و جنبش سبز

ماشالله عباس زاده

سرپرست انجمن سکولارهای سبزونکوور

در تفسير خبر صدای امريکا>>>

نظرخواهی از اعضاء، دربارهء

اساسنامهء شبکهء سکولارهای سبز

 و روند اعلام نامزدی برای عضويت در شورای هماهنگی شبکه آغاز شد>>>

گزارشی از شب انجمن

سکولارهای سبز تورنتو

در اول آبان 1389>>>

پيام شورای هماهنگی شبکهء جهانی سکولارهای سبز ايران

بمناسبت روز کورش، سالروز اعلام نخستين منشور حقوق بشر>>>

اعضاء کميته نظارت بر تصويب اساسنامه

و انتخابات شورای هماهنگی شبکه

معين شدند>>>

دکتر آرام حسامی

رئيس انجمن سکولارهای سبز واشنگتن

در صدای آمريکا>>>

انجمن سکولارهای سبز ونکوور

آغاز بکار کرد

از صفحهء  فيس بووک انجمن

ديدار کنيد>>>

دعوت به جلسهء اعلام موجوديت،

با حضور دکتر اسماعيل نوری علا

در ونکوور>>>

توضيحی از اسماعيل نوری علا

دربارهء حملهء آقای داريوش همايون

به سکولارها

بنا به پيشنهاد شورای هماهنگی شبکه،

انجمن های حرفه ای سبز بوجود ميآيند.

بزودی چند انجمن، از جمله انجمن ميراث فرهنگی و زيست محيطی سبزهای سکولار، انجمن هنرمندان سبزهای سکولار، و انجمن نويسندگان سبزهای سکولار اعلام موجوديت خواهند کرد. از متقاضيان عضويت در شبکه خواسته شده که اعلام دارند خواهان عضويت در کدام يک از اين انجمن های حرفه ای هستند.

گزارش تجليل از اسفنديار منفرد زاده

عضو شورای هماهنگی

شبکهء سکولارهای سبز

سايت اينترنتی

انجمن سکولارهای سبز تورنتو

هم آغاز بکار کرد

http://www.greenseculars.com/

انجمن سکولارهای سبز ايالت ويرجينيا

 آغاز بکار کرد

طبق گزارش خانم ساغر کسرائی از ويرجينيا، هفتهء گذشته هشتمين انجمن سکولارهای سبز در ايالت ويرجينا در شمال شرقی آمريکا آغاز بکار کرده و بزودی نخشتين گردهمائی عمومی آن برگزار خواهد شد.

دوستدار، هابرماس،

و معركه‌گیران اسلامی!

ایراندخت دل آگاه

مگر نه آن كه آرامش دوستدار را فردی می‌دانند كه «گرفتار ابتذال اندیشه‌ای شخصی» است؟ چرا با نقدهای سازنده خویش مانع نمی‌شوند كه دیگری یا دیگرانی به ورطه‌ای بیفتند كه به زعم‌شان آرامش دوستدار افتاده است؟ همان ورطه‌ای كه به گفته‌شان موجب «داوری‌های مغشوش و اصالت انگارانه دربارهء اسلام و ایران، و  تخیلات ساده انگارانه و اغلب مضحکی دربارهء مسلمانان، ایرانیان، دین، و مدرنیته» شده است و «می‌بایست از ذهنی تلخ و کین ورز برخاسته باشد». چرا قلم «روشنگر و توانایشان» را دربارهء اندیشه‌های این فیلسوف كه دارای «ذهنی مملو از احساس حقارت و نفرت از خویش است» به كار نمی‌گیرند؟ اگرچه لابد با نوشتن این نامه به هابرماس آن قلم را به كار گرفته‌اند كه جوانان آگاه ایرانی را – كه دیگر نمی‌خواهند به سادگی خودشان را به بال دوم جمهوری اسلامی كه همچون بال دیگرش سیاهرنگ است، بسپارند – از فرو افتادن به دام آرامش دوستدارها باز دارند! كاری كه در سال‌های اخیر در بارهء هركسی كه آمد و سخنی گفت غیر از آنچه مورد نظر آقایان است، انجام داده و می‌دهند.>>>

به گزینهء حکومت سکولار هویت دهیم

مهيار فرآورده

جنبش آزادیخواهی مردم ایران، خط و مرزهایی را که سی و دو سال بر جامعه تحمیل شده بود در نوردیده و امروز حتی در روستاها مردم می دانند دنیا دست کیست و از مطالبات برحق خویش کوتاه نخواهند آمد. وقتی پس از سی و دو سال عدم ارتباط با ایالات متحده، آگاهی ایرانی ها در مورد آن کشور بیشتر از دانش آمریکائی ها در مورد ایران باشد، بنظر نمی رسد اکثریت این مردم بیایند و باز زیر پرچم اصلاح طلبی سینه بزنند، حتی اگر سبزش یک سبز خوشرنگ باشد. هویت دادن به گزینهء حکومت سکولار بویژه از آنجا اهمیت دارد که عده ای همچنین می کوشند تا باز با تکیه بر گزینهء دینی بساط تازه ای بگسترانند.>>>

جنبش سبز و دين رحمانی

فریدون نیکبین

اولویت جامعه ای همچون جامعهء مذهب زدهء ما، همانا «مدرن کردن دین»، بعنوان شرط اول برای تصديق امکان داشتن «حزب سیاسی دینی» است؛ یعنی، مدعیان اینگونه مضامین، بجای اینکه ترجمه ای بقول خود "رحمانی"  را از دین ارائه دهند، اول بايد تکلیف خود را با خدای جبار و متکبرشان مشخص کرده و اصولاً راهکار هایی را برای ارائۀ دینی که در جهت پیشبرد سعادت جامعه زیر سقف حقوق بشر و پلورالیزم و سکولاریزم عمل کند بيابند. لذا، تا زمانی که این آقایان دست به ابتکار و اختراعی نزنند، اینکه مدام از سیاست دینی رحمانی صحبت کنند حرفی قابل قبول ازجانب سکولار ها را مطرح نکرده اند؛ حتی اگر در اثبات حرف خود به انیشتین یا نیوتون استناد کنند.>>>

تناقضات مشترک موافقان و مخالفان نظريهء «اسلام منهای روحانيت»

فرهاد جعفری

نه دیده و نه شنیده و نه خوانده‌ام که در بین «سکولارها»، کسی قائل به «اسلام منهای روحانیت!» بوده باشد... البته در جریان «رقابتِ بين روشنگران دینی و روحانیون» ممکن است «روشنگران دینی»، به‌سودِ خود، مدعی چنین امری بوده و حق تفسیر و تأویل اسلام و متون و مفاهیم آن را به خود منحصر دانسته باشند [آن هم شاید؛ کاملاً مطلع نیستم]. اما در جمع «سکولارها» بسیار بعید است که کسی مدعی «اسلام منهای روحانیت» بوده باشد. >>>

آرشيو

دربارهء هفتم آبان، روز کورش بزرگ

گفتگو با شکوه میرزادگی

موسس و سخنگوی بنیاد میراث پاسارگاد

گفتگو گر: مینو صابری

مهمترین مسئله این است که مردم، چیزی را که متعلق به خودشان و سرزمین شان است به شکل ملموسی حس می‌کنند. نمونه‌اش اینکه پس از ده روز که منشور به ایران رفته بود خانم «اردکانی»، رئیس موزه‌ی ایران باستان در مصاحبه‌ای گفته بود ظرف ده روز، چهل هزار بازدید کننده برای دیدن منشور مراجعه کرده بودند. یعنی به‌طور متوسط روزی چهارهزار نفر رفتند و برای دیدن منشور کورش صف بستند. خب این خیلی روی مردم اثر بهتری می‌تواند داشته باشد. فکر می‌کنم این مردم و همه‌ی کسانی که این سال‌ها در سراسر دنیا روز کورش را برگزار کردند، حق داشته باشند که برای کورش روز خاصی داشته باشند و چه روزی بهتر از روزی که او این منشور را صادر کرده است!>>>

منشور کورش

و  مساله ی زن ايرانی>>>

ما صنف نیستیم!

سارا فنائیان

گویی به یکباره این ما زنان هستیم که باید استدلال کنیم که چرا ما هم انسانیم و از حقوق برابر با مردان برخورداریم. گویی ما باید ثابت کنیم که مایملک شخصی کسی نبوده روابط، حضور و پوشش مان به خودمان مربوط است. انگار ما باید توضیح دهیم چرا آزادی ما برابر با "بی بند و باری" نیست و تلاش کنیم که به عده ای بقبولانیم که زن آزاد هم می تواند "نجیب" باشد و "ارکان خانواده و جامعه" را بخطر نیاندازد. ما گویی به یکباره بدهکاران تاریخیم! پاسخ ما روشن است؛ هرگز! این ما نیستیم که باید ثابت کنیم از حقوقی برخورداریم... ما نیامده ایم حقوق مان را از کسی گدائی کنیم. ما خود ِ جامعه و بشریت هستیم. ما صاحب جامعه ایم. اقلیت نیستیم! صنف نیستیم!>>>

فمینیسم ایرانی: بی توجه به

استقلال اقتصادی زن؛ مبارز، اما سنتی!

مینا سعدادی

یکی از جنبه های مبارزات فمینیست ها در کشورهای پیشرفته در دهه های گذشته حول تضمین و حفظ استقلال اقتصادی زنان بوده است. مبارزه برای (افزایش) مشارکت زنان در بازار کار، رفع تبعیض در محیط کار، مبارزه برای کسب دستمزد / حقوق برابر، مبارزه علیه خشونت جنسی در محیط کار، مبارزه برای ارتقا شغلی زنان، مبارزه برای انتقال بخشی از "وظائف مادری" به اجتماع، از جمله محورهای مبارزاتی فمینیسم بوده است. مبارزه ای که هنوز پایان نیافته است. اما فمینیسم ایرانی از توجه به مقوله استقلال اقتصادی زنان غافل مانده است. ردپائی از مطالبات اقتصادی زنان (اقشار و طبقات مختلف) در برنامه و مانیفست ها موجود نیست. کارزار و کمپینی برای (افزایش) مشارکت زنان در بازار کار و تقویت بنیه اقتصادی آنها وبه تبع آن، تقویت موقعیت شان به راه نیافتاده است.>>>

آرشو

پيامی به ملت

محمد رضا شاه پهلوی

همانند هر مسلمان معتقدی كه در آستانهء مرگ از وجدان پاك و صفای كامل روح برخوردار است، خداوند بزرگ را به شهادت مي طلبم، از آن وقت كه صرفاً به خاطر جلوگيری از خونريزی هموطنانم ناچار خاك ايران را ترك كردم آنی از فكر سيه روزی تدريجی ملتم، و مخصوصاً اندوه رقت بار شهادت وطن پرستان با نام و گمنامی كه سينه های فراخ خود را در مقابل جوخه های آتش جلادان قرار داده اند فارغ نبوده و با تار و پود وجودم اين رنج های روز افزون را احساس كردم و در این رهگذر از تقدیر خود رضایت دارم، که در این دوران آوارگی ضربات تازیانه سرنوشت، این رنج ملی را بر روح و جسم رنجور من نیز کوفته است.>>>

طبرزدی درست عمل کرده است

دفاع کامل و بدون قید و شرط آقای خامنه ای از نیروی مقاومت بسیج و الهی نامیدن این نیروها بار دیگر نقش پر رنگ و واضح رهبر جمهوری اسلامی در سرکوب های پس از انتخابات را نشان داد. به نظر من، مهمترین هدف خامنه ای در حمایت از بسیج "دادن روحیهء خشونت و مقابله جویی" به آنان در برابر مردم و ناراضیان است. برخلاف کسانی که خامنه ای را در "حصار" سپاه و بسیج می دانند، من خامنه ای را "فرمان دهنده" ی این نیروهای سرکوب گر می دانم. اساساً فضای اختناق زدهء کنونی کشور حاصل و چکیدهء نظرات شخص آقای خامنه ای است. آقای خامنه ای به وضوح جلوی هرگونه اصلاحات را در دوران محمد خاتمی گرفت و بیست میلیون رای مردم را مسخره کرد، با پایگاه دشمن نامیدن مطبوعات فضای رسانه ای ایران را یکسویه کرد، و با دادن حکم حکومتی به مجلس ششم نارضایتی خود از جریان آزاد اطلاعات را عریان نمود، و با فریفتن هاشمی رفسنجانی در سال 84  قدرت را به حراستی ها و بسیجی های طرفدارش واگذار کرد. احمدی نژاد مطلوب ترین رییس جمهور برای خامنه ای است زیرا هر آنچه در دولت محمود احمدی نژاد صورت گرفته آرزوها و آمال خامنه ای بوده و هست. از سیاست خارجی تهاجمی و دشمن تراش گرفته، تا بستن نشریات منتقد، تا به زندان افکندن معترضین، تا ندادن حقوق کارگران، و تحت فشار گذاشتن دانشجویان، تمام جزء سیاست های اصلی رهبر جمهوری اسلامی بوده است. از دید من، سخنان آقای خامنه ای در قم، چه آنجا که مردم ایران را "میکرب سیاسی" نامید و چه از بسیج به عنوان دست قدرت الهی نام برد، همه نشانگر یک حقیقت است و آن این که متهم واقعی تمام قتل های سیاسی و شکنجه ها و زندانی کردن ها و تورم و بیکاری و فقر و فاقه و شکاف طبقاتی در ایران امروز نظریهء ولایت فقیه و در مرتبه بعدی شخص آقای خامنه ای است. به نظر من، شکایت حشمت الله طبرزدی ازخامنه ای، آن هم از درون زندان، به درستی مجرم اصلی را نشانه گرفته است. به نظر من، باید نهضتی جهانی علیه دیکتاتوری خامنه ای به راه انداخته و به جای هدف گیری عناصر دست چندمی مانند احمدی نژاد و قاضی مرتضوی، "شخص خامنه ای" را تحت عنوان جنایت علیه بشریت وارد میدان نقد و مبارزه کرد. سخنان اخیر خامنه ای در قم واضح ترین شکل استبداد دینی و روشن ترین وجه فساد در قدرت را به نمایش گذاشت و امیدوارم حجت را بر بسیاری تمام کرده باشد.

آرشيو

يک ويدئو به احترام طبرزدی>>>

روز جهانی کورش بزرگ بر شما خجسته باد

معرفی يک ويدئوی مستند از محمد صالحی زاده

مسئوول بخش فعاليت های هنری بنياد ميراث پاسارگاد در ايران

بمناسبت هفتم آبان 1389 ـ روز کورش بزرگ>>>

برنامهء ويدئوئی ِمخصوص روز کورش بزرگ

شکوه ميرزادگی و اسماعيل نوری علا>>>

آن که ترساندن را افتخار نمی دانست

شکوه ميرزادگی>>>

وقتی «تو» می گویی وطن!

شعری از مصطفی بادکوبه ای

وقتی‌ تو میگویی وطن

از چفیه ات خون می چکد

من یاد قتل نفس، با

الله اکبر می‌کنم

همراه با پيوند به دکلمهء شاعر>>>

تفاوت بين مبارزهء رايج سياسی و روند آلترناتيوسازی

آلترناتيو سازان، بی آنکه ارزش انواع گوناگون و رايج فعاليت های سياسی را انکار کنند، به اين نتيجه می رسند که، بر کنار از اينگونه مبارزان و فعالان، بايد وقت و انرژی خود را بر روند آلترناتيو سازی متمرکز سازند. ولی بايد توجه داشت که اين «قطع» نه هميشگی است و نه پايان ماجرا. چرا که «آلترناتيو ساخته شده» از هيچ کدام اين فعاليت ها و مبارزات بی نياز نيست اما با آنها بصورت ديگری مواجه می شود. و اين «صورت ديگر» چيست؟ پاسخ اين پرسش به خاصيت فراگيری «آلترناتيو» در مرکز اپوزيسيون انحلال طلب مربوط می شود. يک چنين آلترناتيوی، چون بوجود آيد، می تواند تمام اين فعاليت های پراکنده را در درون يک طرح فراگير و هدفمند، و يک رهبری متمرکز، جمع کند و به آنها راستا و هدفی بخشد که همگی آنها، در فقدان چنين آلترناتيوی از آن محروم بودند.>>>

آنچه هائی که در افق آينده می شود رصد کرد

فرهاد جعفری

در حالی‌که «اروپای کهنه» چندان به ساختن و پرداختن «آلترناتیوی برای روز مبادا» مشغول نیست و امیدوار است که در نتیجه‌ی فعل ‌و انفعال‌ های اجتماعی، بتواند «سبز دینی» را مجدداً به قدرت بازگرداند و پایگاه اجتماعی آن را احیاء نماید [حتا گفته می‌شود «یکی از رهبران سبز دینی»، درجلسه‌ای خصوصی، خود را «تنها آلترناتیو نظام نزد غرب» خوانده است] اما ایالات متحده، با انجام برخی اقدامات که آشکارا «حمایت آمیز» و «برخلاف عرفِ رفتاری این کشور در سه‌دهه‌ی گذشته» و حتا مغایر با «سنت سیاسی دیرینه‌ی این کشور» محسوب می‌شود؛ درحالِ تقویتِ «رادیکال‌ترین نیروی سیاسی مخالف نظام حاکم» (مجاهدین خلق) است... با این‌حال، به‌گمانم توجه ایالات ‌متحده به چنین آلترناتیوی، «توجهی موقت» و «تاریخ‌مصرف‌دار» باشد. بدان‌معنا که از آنان و نیروهای‌شان، تنها به‌عنوان «پاک‌کننده‌ی مسیر در کوتاه‌مدت» سود خواهد برد...>>>

«اوباما» با ما ست!

تقی رحمانی

ماندن اوباما در قدرت به نفع همین صلح جهانی اما ناپایدار در منطقهء خاورمیانه و ایران است. تجربهء تاریخ به ما می گوید که تحقیر ناموفق احساس آمریکایی، مانند گروگان گیری سال 1358 ه.ش در سفارت آمریکا، باعث شد یکی از بهترین رئیس جمهوران آمریکا از فردی، که بعدها پدر نئوکان ها لقب گرفت، شکست بخورد. و «ریگان» موجی از تهاجم را به جهان آغاز کرد. جالب این بود که ایران بعد از انقلاب، که باید با حکومت کارتر مدارا می کرد، در برخورد با کارتر دچار توهم شد و زمانی متوجه شد که باید گروگان ها را با کارتر معامله کند که بسیار دیر شده بود.>>>

اپوزیسیون خارج کشور، ضعف‌ها و مسئولیت‌ها

رضا میهن دوست

اپوزیسیون خارج می‌‌تواند این وظیفه را به عهده گیرد زیرا که در داخل شرایط مساعد برای تشکیل یک "آلترناتیو" به دلایل یاد شده موجود نیست و یا هزینهء آن برای اپوزیسیون ملی‌، دموکرات و سکولار داخل ایران بسیار سنگین می‌‌باشد. بنابر این هیچ مانع منطقی‌ برای این که مسئولیت این مهم به دوش اپوزیسیون در تبعید باشد وجود ندارد. حتّی اگر این آلترناتیو هرگز مورد استفاده قرار نگیرد، آسیبی به حرکت اپوزیسیون داخل نمی‌‌رساند...>>>

نظام‌های دینی و روشنفکران دینخو

نمایشگاه منحصر به فرد «جامعه و جنایت: هیتلر و مردم آلمان» تلاشی است برای یافتن پاسخ به پرسش‌های زیر از جمله در میان نامه‌هایی که از سوی رژیم نازی نگاهداری می‌شدند و اتحاد شوروی پس از جنگ جهانی دوم آنها را به غنیمت برد و اینک در «موزه تاریخ آلمان» در شهر برلین در دسترس همگان قرار گرفته است: «چگونه هیتلر امکان ظهور یافت؟ چگونه هیتلر و نازی‌ها که مسئول جنگ، جنایت و پاکسازی قومی بودند، توانستند به یک مقبولیت گسترده در آلمان دست یابند؟ چرا بسیاری از آلمانی‌ها حاضر بودند با تبعیت از «رهبر» فعالانه از دیکتاتوری نازی‌ها پشتیبانی کنند؟» >>>

خلعت می‌دهند، سيلی می‌زنند

مجید محمدی

در حلقهء‌ وفاداران به ولايت فقيه، افراد برای قربت دست و پا می‌زنند تا نزديکی به بيت را ابزار برخورداری از رانت‌های حکومتی قرار دهند. کسانی که در ديدارهای رهبری حضور پيدا می کنند برای همين خلعت‌ها که امروز گاه به پروژه‌‌ها و قراردادهای چند ميليارد تومانی يا چند ده و چند صد ميليارد تومانی سر می‌کشند خود را در معرض انتقاد عمومی قرار می‌دهند. نسبت مستقيمی ميان قدرت و ثروت افراد در جمهوری اسلامی با قرب و بعد آنها از دستگاه ولايت فقيه وجود دارد. ميزان، نحوهء‌ اعطا، و دريافت‌کنندگان اين خلعت‌ها و رانت‌ها نيز وابستگی کامل به ارادهء‌ رهبری و خوشايند و احساس وی دارد و از هيچ قاعده‌ای پيروی نمی‌کند.>>>

دههء شصت ما و دوران طلائی آنها

بهنام امینی

می‌توان بسیار سخن‌ها گفت، در وصف زمان‌هائی که موسوی «طلایی» می‌خواندش. از تعمیق فرهنگ دیرپای خبرچینی و ریاکاری و تبعیض گرفته تا ابعاد پیچیده جنایت و محدودیت ‌های سیاسی، اجتماعی. سخن بر سر این است که فضای عمومی آن دوران مملو از سیاهی و تباهی بود، که صد البته نقاطی روشن و درخشان هم می‌توان در آن جست. همچنانکه به همت رمانتیک‌‌های قرن نوزدهم- البته با بزرگنمایی و اغراق زیاده از حد- و بسیاری پس از آنها، تصویر باسمه ای بالکل تاریک و سیاه قرون وسطا تا انداز‌ه ای روشن شد.>>>

ارتش نباید در سیاست دخالت کند، ولی سپاه باید دخالت کند!

نماینده ولی فقیه در سپاه

آفتاب: نماینده ولی فقیه در سپاه، در گردهمایی مشترک مسئولان و هادیان سیاسی نیروهای مسلح، از ضرورت دخالت سپاه و عدم دخالت ارتش در مسائل سیاسی سخن گفت. به گفته علی سعیدی، «سپاه پاسدار انقلاب است و در حوادثی ممکن است لازم باشد که سپاه موضع‌گیری کند و حتی بعضا اگر موضع‌گیری نکند، اشکال دارد، ولی شاید لازم نباشد که مثلا ارتش این کار را انجام دهد.» او با اشاره به نسبت نیروهای مسلح کشور با فعالیت‌های سیاسی، گفت: «این مسأله بر حسب نوع نیروی مسلح، متفاوت است و برای نمونه فعالیت سیاسی سپاه در برخی جاها اشکال ندارد.» وی همچنین سپاه را «بازوی ولایت» دانست و افزود: «ما را متهم می‌کنند که در انتخابات دخالت کرده‌ایم، ولی ما دخالت نکرده‌ایم، بلکه ما فقط شاخص‌ها و اصول را بیان می‌کنیم و این دخالت در انتخابات محسوب نمی‌شود.» به اعتقاد سعیدی، «یک فرد در نیروهای مسلح اگر به کسی رای دهد که در مسیر تقویت ولایت نباشد، برخلاف اصول ولایت‌مداری عمل کرده است.» سعید پیشتر هم گفته بود که که آیت‌الله خمینی نگفته نیرو‌های سپاه فعالیت سیاسی نداشته باشند. سعیدی در بخش دیگری از سخنان خود با دفاع از عملکرد بسیج و سپاه در حوادث پس از انتخابات گفته بود: «سپاه می‌خواهد استراتژی رهبری را عملی کند و کاری به اشخاص ندارد.»

بن بست های مکرر در دیپلماسی با جمهوری اسلامی

درخواست اتحادیه اروپا و ایالات متحده از جمهوری اسلامی ایران برای بازگشت به میز مذاکره یکی از همان اشتباهات استراتژیک غرب در برخورد با حکومت اسلامی است. زیرا تفاوتی که حکومت اسلامی با کشورهایی نظیر جمهوری بولیواری ونزوئلا یا جمهوری بولیوی دارد آن است که تعارض اين حکومت با غرب و فلسفهء سیاسی حاکم بر آن (دمکراسی) است که نوعی تعارض بنیادین و موجودیتی است. در حالی که کشورهایی نظیر ونزوئلا خواهان نقشی بیشتر در بازی های جهانی هستند و با برخی "سیاست های ایالات متحده" دارای تعارض منافعی و موقت هستند. حال آنکه، همان طور که رهبر حکومت اسلامی چندین بار تاکید کرده، اين حکومت ذات مبانی و ارزش های حاکم در غرب را نه تنها نمی پذیرد بلکه، با تقویت افراط گرایی اسلامی، سعی در به چالش کشیدن نظم بین الملل دارد. ممکن است حکومت اسلامی به طور "تاکتیکی" خواهان  انجام "دیپلماسی پنهان" با غرب باشد ولی منظور حکومت اسلامی از مذاکره با غرب "حل مشکلات فی مابین" نبوده و نیست (تجربه سی ساله). من برای مدعای خود دلائل متعددی دارم. یک نمونهء اصلی آن پدید آوردن فاجعهء گرونگان گیری است. در حالی که جمهوری اسلامی می توانست طبق عرف دیپلماتیک خواهان خروج سفیر آمریکا از ایران بعنوان عنصر نا مطلوب شود، با غوغا سالاری و هیاهو و نادیده گرفتن تمام  قوانین بین المللی، دیپلمات های آمریکایی را بیش از یک سال گروگان گرفت تا، علاوه بر تنش آفرینی، چهرهء مذاکره ناپذیر خود را به جهان نشان دهد. امروز نیز، برخلاف تصور خانم کاترین اشتون و خانم هیلاری کلینتون، رهبر حکومت اسلامی، که مسئول اصلی پروندهء هسته ای ایران است، هرگز تن به مذاکرات "جدی" ،"با دستور جلسه" و "اعتماد آفرین" نخواهد داد و اگر هم با اکراه بر سر میز گفتگو حاضر شود با بهانه جویی و خلف وعده مانند دفعات گذشته میز مذاکره را ترک خواهد کرد آقای خامنه ای (احمدی نژاد در این پرونده به نظر من ویترین است و بس) با برنامه ریزی مشخصی کشور را در مسیر تهدید و تنش قرار داده و به عمد با تحریک طرف های درگیر در پروندهء اتمی، رسیدن به تفاهمی که دو طرف را راضی کند را به عقب می اندازد. به گمان من اگر غرب می خواهد این دور از مذاکرات را کمی جدی تر برگزار کند جا دارد از شخص خامنه ای درخواست کند که مشخصاً "نمایندهء رهبر جمهوری اسلامی" مذاکره کنندهء ارشد ایران باشد زیرا تجربه نشان داده افرادی مانند سعید جلیلی که به عنوان"دبیر شورای عالی امنیت ملی" و نه "نماینده رهبر" وارد گفتگو می شوند و هر تعهدی را که در کشور میزبان  گفتگوها بدهد به سادگی در تهران توسط آقای خامنه ای کان لم یکن می گردد و دور دیگری از دیپلماسی شکست می خورد. و چون آقای خامنه ای در پروندهء هسته ای "منافع ملی بلند مدت کشور ایران" را لحاظ نک، نیازی نمی بیند که به راه حلی میانی تن در دهد و بازی برد- برد را برای این موضوع انتخاب کند (راه حلی که هم ایران از انرژی هسته ای استفاده کند هم بازیگران جهانی نگرانی عمده ای بابت این مساله نداشته باشند).

آرشيو

نظر يک خواننده:

بستن بازوبند پهلوانی به بازوی احمدی نژاد ….به مثابه بستن کراوات است به گردن آفتابه!

آرشو

 

© 2010 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630