بازگشت به خانه

دوشنبه 10 آبان  1389 ـ  1 نوامبر 2010

 

آقای خامنه ای! عمر حکومت شما بسر رسیده است!

هیأت تحریریۀ نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران

آقای علی خامنه ای در سفرش به قم برای بدست آوردن دل مراجع تقلید سخنانی ایراد نمود که مکر و فریبکاری او را بیش از پیش عیان ساخت. او «تقسیم روحانیت به آخوند حکومتی و غیرحکومتی» را مفهوم غلط و انحرافی خواند، و نتیجه گرفت که "اهداف دشمنان اسلام و نظام در تبلیغ و پیگیری این دو مفهوم انحرافی" این است که "آنها می خواهند نظام را از پشتوانهء عظیم فکری، عقلی و استدلالی علما محروم کنند و به خیال خود روحانیت انقلابی و حاضر در صحنه را منزوی و بدنام سازند که[!] باید با این اهداف، هوشیارانه مقابله کرد".

آقای خامنه ای این سخنان را با بی شرمی کامل در حضور کسانی و در جایی بیان می کند که همه  خود شاهد عملکرد دوگانهء ماموران حکومتی بوده و هستند. مردم قم شاهدند که از طرفی دست تعدی ماموران حکومتی در اعمال فشار بر آخوندهای منتقد به عملکرد آقای خامنه ای و دست نشاندگان اش باز است و آنان می توانند به راحتی و بدون هرگونه مانعی از برگذاری جلسه ترحیم آیت الله منتظری جلوگیری نمایند، به خانه ها و دفاتر روحانیون بلند پایه حمله نموده، آنان را غارت و ویران نمایند بدون اینکه از عواقب کار خود واهمه ای داشته باشند؛  و اما، از طرف دیگر، دست آخوندهای وفادار به او، چون مصباح، جنتی، و یزدی نیز در دروغ  پردازی و پایمال نمودن حقوق مردم باز گذاشته شده است. و اگر این تفاوت گذاشتن بین آخوندهای حکومتی و آنان که بعضی از اعمال رژیم را مورد انتقاد قرار میدهند و از دایرهء کارهای حکومتی کنار گذاشته شده اند نیست پس چیست؟ آقای خامنه ای غافل از این است که انزوای آخوندهای  حکومتی در جامعه نه بدلیل کوشش "دشمنان اسلام" بلکه در نتیجه ی عملکرد سی ساله آنهاست که شرایط  موجود را بر مملکت ما حاکم نموده اند.

آقای خامنه ای در ادامه سحنانش "نسبت دادن حکومت آخوندی به جمهوری اسلامی را تهمت و دروغی آشکار دانست" و اظهار داشت که "نظام اسلامی، حکومت دین و ارزش های دینی است نه حکومت افراد روحانی... در نظام اسلامی، صرف روحانی بودن برای به دست گرفتن مسئولیت های حکومتی کافی نیست چرا که «روحانی بودن» به تنهایی صلاحیت آور نیست همچنانکه موجب سلب صلاحیت هم نمی شود." اگر ادعای آقای خامنه ای صحت دارد پس ایشان مجبورند  توضیح دهند که بر پایهء چه معیاری حق عضویت بخش تعیین کننده ای از مجلس خبرگانی که وظیفهء انتخاب فردی بنام "ولی فقیه" بصورت مادام العمر و سپردن تما م امور مملکت به او و نظارت بر عملکرد این مرجع مطلق العنان را به عهده دارد فقط و فقط به مشتی آخوند طرفدار حکومت محدود شده است؟

آقای خامنه ای "رفتن به سمت حکومت و مسئولیت های حکومتی مانند هر هدف دیگر را اگر برای مسائل دنیوی و هوای نفس باشد" مردود می داند، اما چه کسی می تواند سخن آقای خامنه ای را باور کند و چشم بر ثروت اندوزی آخوندهای حکومتی و آقازادگان آنها ببندد. آقای خامنه ای مثل اینکه خود فراموش کرده اند که دوران قبل از حکومت اسلامی با چه مشقتی روزگار می گذارندند، و اکنون صاحب چه بارگاه سلطانی گردیده اند. هنوز بیش از یکسال و چند ماه از جنایتی که ایشان برای حفظ موقعیت خویش نسبت به مردم روا داشته اند نگذشته است. و سوُال هر شنونده ای از آقای خامنه ای می تواند این باشد که اگر کشتار جوانان بی گناه، زندان و شکنجه نمودن صدها تن از مردمی که فقط برای دستیابی به حقوق مسلم خود اعتراض نموده اند، برای حفظ موقعیت خود و تبعیت از هوای نفس نیست پس بر چنین اعمالی چه نامی می توان گذاشت؟

آقای خامنه ای بدون توجه به علل فاصله گرفتن بیش از پیش روحانیون بلند پایه و طلاب حوزه های علمیه از حکومت او و منزوی شدن طرفدارانش در سطح جامعه،  این وضع  را باز به مخالفان اسلام نسبت داده، با اظهار اینک "منزوی کردن روحانیون انقلابی و بسیجی، «تحقیر شهادت و شهیدان» و زیر سؤال بردن دفاع مقدس ملت ایران است"، اینگونه نظریات را از جمله روش های مخالفان اسلام برای تضعیف فضای انقلابی در حوزه ها  برشمرده و بزرگان حوزه را به حساسیت و مراقبت کامل در این باب "توصیه" میکند.

آنچه آقای خامنه ای از بیان آن خودداری می کند، و شاید هم در محیط آلوده به تملق و دغل و دورویی گردادگرد خود نتوانسته است آنرا درک نماید، این است که مردم ایران از حکومت او و آنچه او انقلابی می خواند بطور کلی و اصولی نفرت دارند؛ مردم ایران از آنچه بنام انقلاب بر آنان تحمیل شده است بیزارند؛ بیزارند از این که بنام انقلاب در یک جنگ هشت ساله  صدها هزار جوان خود را به کشتن داده اند؛ بیزارند چون مجبورند رنج چند صدها هزار معلول و به فنا رفتن چند صد میلیارد دلار خسارت های جنگی را  که برای صدور این انقلاب بر آنان  تحمیل گردیده است بدوش بکشند ـ همان جنگ بی حاصلی که شما آن را دفاع مقدس می خوانید.

آنها بیزارند که پس از روی کار آمدن حکومت اسلامی شما، هزاران ایرانی به بهانه و بنام "ضد انقلاب" به چوبه های دار سپرده شده اند،  و بیزارند که جوانان این مملکت "به جرم" اعتراض مسالمت آمیز به نتایج انتخابات فرمایشی، به جرم مخالفت با نظام ولایی شما، روانه ی زندان هایی نظیر کهریزک  شده از طرف "بسیجی های انقلابی" شما مورد تجاوز قرار گرفته و تا سر حد مرگ شکنجه می شوند. آنها از انقلاب شما، از حکومت شما بیزارند چون هر روز شاهد این هستند که دارایی های مملکت به هدر می رود، اقتصاد مملکت نابود و کالاهای بنجل چینی و ترکی جای محصولات داخلی را پر می نماید. بیزارند که سرمایهء مملکت که بایستی در جهت بهبود وضع "مستضعفین" داخل مملکت بکار گرفته شود، صرف خرید اسلحه برای حزب الله لبنان و سایر نیروهای افراطی منطقه می گردد.

خلاصه اینکه آقای خامنه ای! تلاش شما برای جلب چند طلبه و آخوند خودفروخته ی دیگر، به منظور حفظ حکومت تان، تلاش عبثی است. عمر حکومت اسلامی به سر رسیده است. بهتر است شما هم این واقعیت را قبول نموده با رفع موانع به مردم امکان دهید که نظام دلخواه خود را انتخاب نمایند، چه دیری است که دیگر حنای ولایت فقیه و انقلاب شما رنگی ندارد.

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com