بازگشت به خانه

جمعه 8 بهمن 1389 ـ  28 ژانويه 2011

 

دو نامه به سردبير سکولاريسم نو

کورش زعيم ـ محسن قائم مقام

در پی انتشار مقالهء آقای دکتر محسن قائم مقام در مورد مطالبی که پيرامون تاريخچهء جبههء ملی ايران در خارج کشور در دائرة المعارف اسلامی آمده است و آقای قائم مقام محتوای آن را برداشته از نوشته ها و گفته های آقای مهندس کورش زعيم محسوب داشته بودند، و نيز واکنش های طرفين و ديگران نسبت به مطالب آن مقاله، که سکولاريسم نو با اکراه تمام و به دليل اشارات متعدد نويسندگان به اين نشريه منتشرشان کرد، دو نامه از آقايان کورش زعيم و محسن قائم مقام خطاب به سردبير ما رسيده است که آنها را يکجا می خوانيد. با همهء احترامی که برای کوشندگان معتقد به سکولاريسم قائليم، اميدواريم اين دو نامه پايان جريان دل شکنی باشد که چندين سال است در داخل جبههء ملی ادامه دارد و حاصل آن تفرقه و اختلاف دشمنانه ای شده که اين نهاد سياسی را به فلج دائم مبتلا ساخته است.

 

*********************************************

نامه ای از مهندس کورش زعيم

جناب آقاي دكتر اسماعيل نوري علا

سردبير گرامي تارنماي سكولاريسم نو

سرور گرامي،

از اينكه مجبور شده ايد، هرچند بدرستي و با بي طرفي، مطالب غرض آلود و غيرضروري و وقت خواننده تلف كني را درباره من چاپ كنيد پوزش مي خواهم. هرچند در سرشت من نيست به اينگونه مطالب كه در هر حال براي هر فعال سياسي كه طبيعتا دشمن و مخالف مغرض دارد روي مي دهد پاسخ بدهم، ولي از آنجاييكه سرچشمه برخي اعتراضات مصاحبه جنابعالي با من بوده، فقط به احترام شما و تارنماي وزين سكولاريسم نو لازم مي دانم پاسخ هاي زير را براي آگاهي شما بدهم:

1. هر آنچه من درباره فعاليت خود در دانشگاه ايلي نوي و در شيكاگو گفته ام درست بوده و بر آن پافشاري مي كنم. هر كس آن را انكار كند يا نمي داند يا انگيزه هاي ويژه خود را دارد. رابطه من با دكتر شايگان همان بوده كه نوشته ام و روابط دكتر شايگان با پدرم همان بوده كه نوشته ام. تنها اشتباه من در آن مصاحبه اين پندار بود كه كنگره اي كه در شيكاگو تشكيل شد مربوط به كنفدراسيون بود كه دوست گراميم حسن لباسچي دوستانه و تلفني تذكر داد كه مربوط به انجمن دانشجويان ايراني مقيم امريكا بوده است و من آن را در نوشته هاي خود اصلاح كردم. من در آن زمان به علت اينكه برادرم تحت پيگرد ساواك و زير نظر اف بي آي بود، احتياط مي كردم و در سازمان هاي سراسري سياسي شركت نمي كردم، زيرا قصد داشتم به ايران برگردم.

2. در مصاحبه با شما من فقط از يك دختر دكتر مصدق نام بردم، برخي آقايان هوار هوار كردند كه زعيم كه ادعا مي كند به شخصيت هاي جبهه ملي نزديك بوده، چگونه نمي دانسته كه وي سه دختر داشته است. من مي دانستم كه مصدق سه دختر داشته، ولي با صلاحديد برخي ريش سپيدان امناي احمدآباد كه خودم هم جزوشان بودم، و به دليلي كه هنوز هم نمي توانم بازگو كنم، فقط به آن يك دختر اشاره كردم.

3. من هرگز هيچ مطلبي را درباره تاريخ جبهه ملي به دايره المعارف اسلامي نفرستادم. رييس دايره المعارف نامه اي خطاب به من نوشته و خواسته بود از آنجا كه از كتاب "تاريخچه جبهه ملي ايران" من استفاده كرده اند مطالب ديگري را هم كه خود آنها نوشته بودند بخوانم و نظر بدهم. نامه به جناب استاد اديب داده شده بود و ايشان آن را به من دادند. من مطالب مربوط به پيش از كودتاي 28 امرداد را غلط گير كردم و نوشته خود درباره جبهه ملي از 1360 تا 1384 را هم كه پيشتر منتشر شده بود پيوست كرده به جناب استاد اديب دادم و ايشان با هر مطلبي كه صلاح مي دانستند به دايره المعارف دادند. پس از چاپ كتاب دايره المعارف نام من و استاد اديب زير همه مطالب بخش جبهه ملي ايران چاپ شده بود. برخي از معمرين جبهه ملي به من اعتراض كردند كه مطالب مربوط به دهه 1340 كامل نيست و برخي چيزها از قلم افتاده است. من به آنان گفتم كه در آن زمان من در ايران نبوده ام و آنها نوشته من نبوده، من فقط تاريخ پيدايش تا 1332 را نوشته ام و 1360 تا 1384 را كه همگي پيشتر منتشر شده بوده است و اينكه نام من فقط بايد زير اين مطالب ذكر مي شد. آنچه را من نوشته ام من تضمين مي كنم نه آنچه را من ننوشته ام.

4. من تاريخچه حوادث دهه چهل را اخيرا در مصاحبه اي با مجله بين المللي كورش نوشته ام كه به آن اطمينان دارم و پاي آن هم مي ايستم.

5. من آنقدر شهامت ندارم كه دروغ بگويم، ولي شهامت آن را دارم كه اگر اشتباهي بكنم اقرار كنم. من چون با كسي غرضي ندارم، اگر اشتباهي در گفته يا نوشته اشان مشاهده كنم كه درست آن را خود بدانم، در يك تماس تلفني يا كتبي خصوصي تذكر مي دهم نه آن را سراسر پخش و منتشر كنم.

با گراميداشت،

كورش زعيم

تهران 6/11/1389

 

 

****************************

نامه ای از دکتر محسن قائم مقام

دوست گرامی، آقای دکتر نوری علا

پس از سلام. با تشکر از انتشار مقالهء من و دنباله های آن. اول باید توضیح بدهم که چرا دنبال پاسخگویی به مصاحبه شما و آقای زعیم نرفتم: ما چند سال پیش که کنگرهء جبهه ملی برونمرز را داشتیم آقای زعیم در مصاحبه ای نوشتند که دکتر پرویز ورجاوند سازمان های اروپا را ساخت و ایشان سازمان ها را در امریکا ساختند. ما در اعتراضیه و تکذیب ادعای ایشان اطلاعیه ای با امضا عده ای از قدیمی های جبهه انتشار دادیم. ایشان در پاسخ نوشتند که من این صحبت ها را نکرده ام و اشتباهاً از قول من نوشته اند. که مصاحبه کنندگان که از دوستان آقای زعیم هم بودند را ناراحت کرد. باز دیدیم آقای زعیم باین جعلیات ادامه می دهد. من واقعاً حوصلهء دنبال کردن این مطالب و وقت آن را نداشتم. تا اینکه ایشان کوشش نمودند تا در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی این شرح های جعلی و غیر واقعی را وارد نمایند. من قصد توهین به سایت سکولاریم نو را نداشتم. من خودم از سکولاریم در حکومت پشتیبانی می کنم و لذا تبلیِغ و اشاعهء فکر سکولاریسم در این زمان که هنوز نعل وارونه زدن به دمکراسی رایج است بسیار برایم مغتنم است.  منظورم مقایسهء سایت های خارج از کشور و آنسکلوپیدی بزرگ اسلامی بود که در پهنهء بزرگی از کشورهای اسلامی حرکت خواهد داشت. این در سرم بود و به این دلیل نوشتم. هرچند بهتر می شد نوشت ولی من قصد کوچک کردن کار شما را نداشتم.

حالا که شما پیگیر همه جانب این موضوع شده اید در پاسخ به نامهء آقای زعیم، که  تنها میگوید ۱۹۶۲ باشد یا ۱۹۶۳ که فرار از پاسخگویی است، و اعتراض به عنوان اینگونه مطالب در زمانی که در ایران هر روز اعدام می کنند نوشته شده، در حالیکه خودشان هم در همین زمان ها ست که اینگونه مصاجبه ها را کرده اند. آیا می شود در این دوران «اعدام ها» این ادعا های خالی از حقیقت را کرد ولی وقت نادرستی برای پاسخ به آنها را خواند؟

هرچند همانطور که نوشتم مایل به ادامهء موضوع و پاسخگویی نبودم ولی حالا که تصمیم گرفته اید تا همهء مطالب در این موضوع را انتشار دهید. من نامه ای را که در این زمینه برای دوستم آقای کورش پارسا فرستاده ام و پاسخی به پاسخگویی اقای زعیم است را نیز برای انتشار برایتان می فرستم.

با تشکر،

محسن قائم مقام

 

دوست عزیز کورش:

می بخشی که در میان این همه گرفتاری مختلف که داری وارد این کارت هم شما را نموده ایم. من خودم ای میل یا فیس بوک پیام شما را ندیدم ولی دوستی بمن گفت که آن را دیده که آقای محمود جعفری صحبت آقای زعیم را به شما کرده اند که چرا در این زمان این حرف ها را می زنم. 

پاسخ خیلی ساده است: اولاً آقای زعیم هم در این زمان این حرف ها را در مصاحبه های خودش گفته. هیچ کدام قدیم نیستند. من هم در اعتراض به آن ادعا ها این نامه ها را نوشتم. شروع کننده نبودم. ایشان چندین مصاحبه دیگر با آقای اسمعیل نوری علا داشتند و همهء این جعلیات را گفتند. من آن زمان پاسخی ندادم . حالا که در دائرة المعارف بزرگ اسلامی این جعلیاف را وارد می کنند من پاسخگوئی کردم. به امیدی که این جعلیات منتشر نشود. ایشان از دو نفر نام میبرند که با هم تشکیلات جبههء ملی را ساخته اند:  اسمعيل بنی اسعد ( که چون شنیده اند نمی دانند بنی اسد است و نام اول را هم من نوشتم. و چطور آدم با کسی که کارهای به آن مهمی را شروع کرده نامش را عوضی می نویسد؟) و حسین پازند. هر دو دوست من هستند. هیجکدام این ادعا ها را قبول ندارند. چرا آقای بیژن مهر بحای فحاشی به من از آقای حسن لباسچی که در یک برنامه با هم کار میکند یک دستخط نمیگیرد که حرف های آقا ی زعیم درست است و من حرف از روی تعصب می زنم و واقعیت ندارد؟! آقای لباسچی از قدیمی هاست و خودش هم این شکایت را سال های پیش داشت! و بجای جواب فحاشی و روش های پلیسی به کار برده می شود و اینکه حالا این وقت اش نبود. نه تنها حرف های آقای زعیم جدید است و مکرر جعلیات را تکرار می کنند بلکه  آن را وارد دائرة المعارف بزرگ اسلامی هم کرده اند یا می خواهند بنمایند. از این گذشته هر روز دارند اعدام می کنند. ما تکالیف دیگری هم داریم که دلیلی ندارد که آن تکالیف را تعطیل کنیم. ما سر کار می رویم، دوستان خود را می بینم، سر ختم می رویم، در عروسی ها شرکت می کنیم. و بالاخره جواب جعلیات را هم می دهیم! در همین ضمن در  سایت های خبری خود هم فعالیت داریم و به اعدام ها حمله می کنیم. احیاناً در تظاهرات مربوطه هم شرکت می کنیم. اشکال در آدم هائی است که چشم بر جعلیاتی که در یک دائرة المعارف بزرگ تدوین می شود را بدلیل رفاقتی می بندند و بجای در خواست جواب از مدعی "حالا دارند اعدام می کنند" را علم می کنند. اینها همیشه یا اعدام می کنند یا شکنجه می دهند یا زندان می برند. مبارزات ما در سطح ها و جبهه های مختلف گسترده است و ادامه دارد.

می بخشی - بامید دیدار.

محسن

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com