شبکهء سکولارهای سبز از همهء معتقدان به لزوم انحلال حکومت مذهبی و

استقرار حکومتی سکولار و مبتنی بر اعلاميهء حقوق بشر دعوت می کند تا به آن بپيوندند.

فهرست مقالات  |  آرشيو صفحات اول | دربارهء سکولاريسم نو  | دربارهء نشريهء ما | جمعه گردی ها آرشيو کارنامهء اتحاد  | تماسجستجو |  فيلترشکن  English Section

اين  نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود

پيوندها

خبرهای شبکهء سکولارهای سبز

مطالب شمارهء قبل سال چهارم ـ  شماره 965 ـ  دوشنبه 18 بهمن 1389 ـ 7 فوريه 2011

دو کتاب جديد از

اسماعيل نوری علا

مبانی سکولاريسم نو

سکولاريسم نو برای ايران

نحوهء سفارش و خريد >>>

گفتگوهای اختصاصی ما

پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

اعلاميه ها

و ميثاق های بين المللی

«حقوق متهم»

نوشتهء عبدالفتاح سلطانی

و مهناز پراکند

(فايل پی.دی.اف)

حقوق خود را بيشتر بدانيد

مجموعه ای از مقالات دربارهء

قتل علم زندانيان سياسی

گزيده هائی از

سخنان خمينی

رنگين کمان

برای آزادی، دموکراسی،

جمهوری و لائيسيته

===========

سکولاريسم برای ايران

===========

نژادپرستی و تبعيض (حاوی پيوندها)

===========

ريشه کنی تبعيض

=============

خبرنامهء گويا

==========

دانشجو نيوز

==========

ايرانيان دات کام

===========

آژانس خبری کورش

===========

نيلگون

===========

آسمان ديلی نيوز

===========

رضا پهلوی

===========

فراتايمز

===========

مقالات سياسی

===========

ايرانسکوپ

===========

پارس ديلی نيوز

===========

مردانی نيوز

===========

خواندنیها

===========

پشتيبانان

===========

بلاگ نيوز

===========

اصغر آقا

===========

الفبا

=============

اخبار روز

===========

ايران امروز

=============

خبرنگاران ايران

=============

انقلاب مشروطيت ايران

=============

اتحاد جمهوریخواهان ايران

============

تارنمای جمهوريخواهان

دموکراتيک و لائيک

===========

حزب مشروطهء ايران

=============

روزنه دات کام

=============

لج ور

===========

 سامان نو

===========

آينده نگری

===========

گفتگو

============

هزل (وبلاگ حميدرضا رحيمی)

===========

پيام دانشجو

وبلاگ مهندس طبرزدی

===========

وبلاگ کورش زعيم

===========

شبکه سراسری

همکاری زنان ايرانی

===========

شبکه همبستگی

 با مبارزات زنان ايران

===========

مجموعهء فعالان حقوق بشر

در ايران

===========

تريبون ايران

12 بهمن 1389

انجمن سکولارهای سبز هلسينکی ـ در نروژ، با رياست محسن ذاکری

اعلام موجوديت کرد>>>

حضور گسترده اعضای انجمن

 سکولارهای سبز ایران - تورنتو

در روز دفاع اززندانیان سیاسی>>>

اطلاعيهء شورای هماهنگی

شبکهء سکولارهای سبز ايران

در گراميداشت خاطرهء داريوش همايون

هموطنان گرامی؛ با کمال تأسف از خبر درگذشت آقای دکتر داريوش همايون، مشاور عالی حزب مشروطه ايران (ليبرال دموکرات)، با خبر شده و از بابت اين ضايعه سخت اندوهگين و انديشناکيم. به هر حال، در اين شکی نيست که داريوش همايون يکی از رجال مهم سياسی کشورمان بوده است که نه تنها با قلم کنجکاو تحليل گرش از نخستين روزهای حدوث انقلاب نکبت بار اسلامی در ايران کوشيده است تا ما را در فهم آنچه چنين به خطا و عليه منافع ملی رخ داده کمک کند بلکه، به همان ميزان با اهميت آنکه او، در زمانه ای که روحيهء شکست و نوميدی بر صفوف مبارزان سياسی غلبه داشت، دامن همت به کمر بسته و، با ايجاد تشکيلاتی حزبی و فعال، جان تازه ای بر پيکر ضعيف اپوزيسيون حکومت اسلامی دميده است. او، با بازی کردن نقش معلمی فکری و  تأثيرگذار، در زمينهء کشاندن جامعهء استبدادزدهء ما به سوی دموکراسی و ليبراليسم، سنتی استوار را پايه نهاده است...>>>

جمعه 8 بهمن 1389

در خاورميانه چه می گذرد و

وقايع چه رابطه ای با ايران دارند؟

گفتگوی دکتر آرام حسامی، سخنگوی شورای هماهنگی سکولارهای سبز

با شهره عاصمی

مديرتلويزيون ايران ما>>>

سه شنبه 5 بهمن 1389

نتيجهء همه پرسی از مجمع عمومی فوق

 العادهء شبکه سکولارهای سبز ايران>>>

چهارشنبه 29 دی 89:

دکتر فرخ زندی، سرپرست شورای

 هماهنگی شبکهء سکولارهای سبز

در تلويزيون صدای آمريکا

دربارهء وضع اقتصادی ايران>>>

دوشنبه 27 دی 89

انجمن سکولارهای سبز سوئيس

به رياست مهدی رضائی ـ تازيک

اعلام موجوديت کرد>>>

شبکهء جهانی سکولارهای سبز ایران

 اولین قدم به پیش را برداشت

کامبیز  باسطوت

>>>

گزارش انتخابات داخلی شورای هماهنگی شبکهء سکولارهای سبز

شورای هماهنگی شبکهء سکولارهای سبز ايران در جلسهء روز يکشنبه 19 دی ماه 1389 (نهم ژانويهء 2011)، طرح پيشنهادی «کميسيون تهيهء آئين نامهء داخلی شورا» (با سرپرستی آقای مهدی حاذق اعظم و عضويت آقايان دکتر فرخ زندی و آرمان نجم) برای تقسيم وظايف مختلف را مورد مطالعه قرار داده، جدول سازمانی آن را به تصويب رسانده و انتخابات خود را زير نظر آقای دکتر تقی آل رضا، بازرس شبکه، به انجام رساند. نتايج به شرح زير بود:

سرپرست شورای هماهنگی:

دکتر فرخ زندی

معاون سرپرست شورا:

دکتر رضا حسين بر

سخنگوی شورا:

دکتر آرام حسامی

سرپرست امور اجرائی شبکه:

دکتر اسماعيل نوری علا

سرپرست امور اداری شبکه:

خانم افسانه مهاجر

ناظر بر امور مالی:

آقای اسفنديار منفردزاده

سرپرست امور تشکيلات و ارتباطات:

آقای آرمان نجم

سرپرست امور فنی و اينترنتی:

آقای امير جعفری

پيوند به جدول مصور سازمانی>>>

اسماعيل نوری علا

سکولار سبز چه کسی است؟

ويدئو     فايل کوچک صدا

شبکهء سکولارهای سبز چيست

و چه می کند؟

ويدئو، فايل کوچک صدا

مراحل نظری و عملی آلترناتيو سازی (ويدئو)

برای باز سازندگان اتحاد جمهوری

 خواهان آرزوی موفقیت دارم

فرخ نگهدار

اتحاد جمهوریخواهان ایران (اجا) هفت سال پیش در شرایطی تشکیل شد که حرکت اصلاح طلبانه دوم خرداد به بن بست رسیده بود و گشودن دورنمای دیگری برای تحقق مطالبات آزادیخواهانه مردم ضروری می نمود. در بیانیه  "برای اتحاد جمهوریخواهان" نوشته بودیم:

"حرکت اصلاح طلبانه دوم خرداد اگر چه دستاوردهايی هـمچون بازنمايی تناقضات قانون اساسی، گشايش فضای مطبوعاتی و کمک به انزوای جناح‌های اقتدارگرا با خود داشته است، اما اين حرکت نتوانسته است حقوق اساسی مردم و آزادی‌های فردی و اجتماعی را تثبيت کند. يکی ازعلل "بن بست اصلاحات" سرسختی اقتدارگرايان در تداوم استبداد است، اما علل ديگر آنرا بايد در محدوديت برنامه سياسی اصلاح طلبان، تناقضات نظری، اتکای يک سويه بر ظرفيت‌های قانون اساسی و کم توجهی به سازماندهی نيروهای جامعه مدنی جستجو کرد. اين تجربه نشان داد که اصلاحات تدريـجی و قانونی به ميانـجی مجلس و قوه مجريه، بدون تکيه به نيروی سازمان يافته مردم و تغييرات بنيادی در قانون اساسی به سرانـجام نـخواهد رسيد. ساختار سياسی جمهوری اسلامی که دين و دولت را درهـم آميخته و برپايه تبعيض ميان شهروندان بناشده است، نمی‌تواند مبنای تدوين قوانين و تنظيم مناسبات اجتماعی به شيوه ای امروزی و مردمسالارانه باشد... ولايت فقيه و نهادهای وابسته به آن بزرگترين مانع در راه استقرار مردمسالاری و ثبات و پيشرفت کشورند. در چنين وضعيتی، هـمگامی و هـمآهنگی افراد و نيروهای آزادی خواه و ايـجاد يک جنبش وسيع دمکراتيک ميتواند اقتدارگرايان را به تمکين و پذيرش مطالبات مردم وادار سازد و راه دستيابی به آزاديهای سياسی، برگزاری انتخابات آزاد و در نهايت مراجعه به آراء عـمومی را برای تغيير قانون اساسی و گذار به دمکراسی بگشايد. تشکل جـمهوری خواهانی که در پی تـحول مسالمت آمـيز جامعه‌اند، با برنامه سياسی روشن و راهبردی مبتنی بر بسيج سازمان يافته مردم، گامـی در جهت شکل گيری چنين جنبشی است."

بقيه در آرشيو

می کنم رانندگی، دارم توکل بر خدا

آرشيو

تقاضای کمک حسن داعی از مردم

(پيام ويدئوئی)>>>

کتاب «ترک های امروز»

کتاب «درد اهل ذمه»

کاری از نيما نيستانی

از «مطلقيت» تا «مشروطيت»

ما در قرن بيستم، در سرزمين های خود و همسايگان مان، همواره با دو روند روبرو بوده ايم:  تلاش و حتی انقلاب برای مشروط کردن قدرت سلطنتی و کوشش برای انشاء يک قرارداد اجتماعی مردم سالار و، سپس، تلاش حاکم برآمده از اين روند برای تعطيل قانون اساسی و مطلقه کردن حاکميت مشروط خويش و تاختن تا آنجا که مردم بجان آمده، در اولين فرصتی که شرايط برای شان فراهم می کند، برای خلع حاکم مستبد و باز نويسی يک قانون اساسی نو و دموکراتيک شورش و قيام و انقلاب کنند. در واقع، تاريخ خاورميانه و آفريقا در قرن بيستم تاريخ اين دور باطل خونين و دل شکن بوده است...>>>

(پيوند به آرشيو جمعه گردی ها)

فرق اصلاح با اصلاح!

اصلاح‌طلبان وطنی می‌بایست بدون دفاع از «انقلاب» از این دفاع کنند که در مصر و تونس و...  با حفظ قانون اساسی عرفی آنها، از شکل‌گیری یک حکومت مذهبی و ایدئولوژیک جلوگیری شود. دُم خروس مدافعان ایرانی «اصلاحات» اما در همین نکته آشکار می‌شود که آنها از وقوع انقلاب در هر جا غیر از ایران پشتیبانی می‌کنند! امروز بنیادگرایان نیز از انتخابات برای رسیدن به قدرت استفاده می‌کنند. این است که اگر «اصلاح» در ایران برای محدود کردن قدرت بنیادگرایان پاسخ مناسب نداد، لیکن انقلابی که خواستار «اصلاحات سیاسی» در کشورهای عربی است، برای رساندن همین بنیادگرایان به قدرت، از زمینه‌ای مناسب‌ برخوردار است.>>>

حقوق بشر، ارزش هایی جهان روا

شیدان وثیق

همکاری ها می توانند عرصه های دیگر فعالیت و مشارکت از جمله مبارزات دفاعی، عملی و غیره در اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران را فرا گیرند. بدون تردید چنین فعالیت هایی در اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران بخشی از وظایف اصلی اپوزیسیون ایران در خارج از کشور است. اما فعالیت اپوزیسیون مترقی نمی تواند در حد فعالیت های حقوق بشری خلاصه یا محدود شود. از این نگاه، تدارک ذهنی و نظری و ایجاد آمادگی های سیاسی از طریق تبلیغ و ترویج ایده و پروژه دموکراسی، جمهوری  و جدایی دولت و دین در ایران آینده در راستای بر چیدن نظام جمهوری اسلامی ایران قعالیت ها، همکاری ها و هم کوشی هائی از نوعی دیگر نیز می طلبند که از منظر و افق ما نمی بایست به دور بمانند.>>>

چشم انداز فلسفۀ انسان مداری

فردریک اِدوُردز

برگردان به فارسی: داریوش افشار

از آنجائی که این شیوۀ نگرش، برخوردی صادقانه و واقع بینانه با جهان هستی دارد، به باور ما از حداکثر استحکام بنیادی ممکن برخوردار است. هرگونه تلاش برای بنیان فلسفه ای که بخواهد به منظور ایجاد بالاترین حسّ امنیّت در افکار بشری، خود را بر مبنای باورهای ماورای انسانی و "واقعیّت های" خارج از جهان مادّی بنا نهد، تنها می تواند موجب ایجاد توهم و کجروی در مورد جهان هستی در میان انسان ها شود. نتیجۀ محتوم یک چنین نگرش متوهمی که بنیان اتخاذ سیاست های اجتماعی را بر پایۀ اینگونه باورها در عملکرد خود قرار بدهد، چیزی بجز درافتادن به راه خطا را در پی نخواهد داشت.>>>

آرشيو

ما با وخیم ترین بحران داخلی از

سال 1979 تاکنون روبرو هستیم

کنعانی مقدم؛ پاسدار سابق

گزارش ژرژ مالبرونو،

فرستاده ویژه فیگارو به تهران

برگردان : انوشیروان بزرگمهر

کنعانی مقدم که برای یک سفر تجاری به فرانسه رفته بوده و بتازگی به ایران بازگشته است طی سالهای اخیر مانند بسیاری از پاسداران سابق مشغول فعالیت های تجاری و صنعتی شده است. این مهندس پر نفوذ که مخالف احمدی نژاد است را میتوان در صفحه شطرنج سیاسی ایران در زمره «محافظه کاران واقعگرا» بشمار آورد. او و دوستانش در این اندیشه هستند که چطور خواهند توانست رژیمی که به خاطر اعتراضات داخلی به لرزه درآمده است را نجات بدهند. البته آنها این مطلب را با این صراحت بیان نمی کنند.>>>

مقايسهء تحولات مصر و تونس با انقلاب ايران و جنبش سبز

علي سالاري

در مصر و تونس، هرچند حاکمان به رفرم سياسي و انتخابات آزاد و آزاديهاي سياسي تن ندادند، ولي برخلاف ايران نه در آمدهاي نفت بود و نه توجيه ديني که به حاکمان امکانات سخت افزاري و نرم افزاري سرکوب بي حد و حصر دهد. در ايران، در آمد هاي نفتي و توجيهات مذهبي ولي مطلقهء فقيه به حاکمان امکان سرکوب گسترده و بي حد و حصر داده است. رهبران مذهبي در ايران و افغانستان طالبان، و حماس در فلسطين نشان داده اند که وقتي به قدرت برسند، نه تنها قيد شعارها و توافقات گذشته با متحدين مدرن مذهبي و سکولار، بلکه قيد سنت و شرع  و قرآن را مي زنند تا خود را حاکم مطلق بر جان و مال و ناموس شهروندان سازند. چگونگي مهار انواع راديکاليسم و ناکارآمد کردن اهرم سرکوب در ايران و متقابلاً مهار جنبش سنتي بنيادگرا در کشورهاي عربي مسلمان منطقه، از جمله مصر و تونس، از چالش هاي جدي پيش روي شهروندان طبقهء متوسط، روشنفکران، احزاب مدرن و نيروهاي دموکرات اين جوامع است.>>>

اخوان المسلمین

خطری برای آینده مردم مصر

در تحلیل حوادث اینروزهای تونس و مصر نباید بازیچه احساسات شد بلکه باید به دقت و با جزئیات این حوادث را بررسی کرد،یکی از بزرگترین اشتباهات انقلابیون در هر کشوری می تواند در این نکته نهفته باشد که اساسا آنها می دانند چه کسی باید برود اما هنگامی که از آنها پرسیده شود چه کسی باید بیاید اختلاف نظر ها شروع می شود و هرکس گروه و فردی را به عنوان گزینه مطلوب خود معرفی می کند. گمان می کنم صحنه نماز خواندن بخشی از تظاهر کنندگان مصری تصویر خطرناکی است و انسان را نا خود آگاه به یاد انقلاب اسلامی می اندازد،اصولا اسلامگرایان هرگز یک شبه پرده خود را کنار نمی زنند آنها ابتدا خود را دقیقا همرنگ جماعت آزادیخواه می کنند و با استتار سیاسی«در لحظه» مناسب ضربه نهایی را بر پیکره یک کشور وارد می کنند. در تجربه انقلاب اسلامی هم خمینی ابتدا مهدی بازرگان را به نخست وزیری انتخاب کرد تا انتقال قدرت از بختیار به بازرگان در نیروهای دمکراسی خواه و آزادی طلب آن روزگار حس تفاوت عمیقی را ایجاد نکند ،ابتدا بازرگان و حتی بعد بنی صدر و به مرور روند دیکتاتوری مذهبی شکل واضح تر و عریان تری به خود گرفت،امروز هم کثیری از مردم مصر خواهان سرنگونی مبارک هستند و حق هم دارند که از آن دیکتاتوری ناراضی باشند ولی در هیجان سیاسی نیروهایی بیشترین بهره را خواهند گرفت که با مبانی«هوچیگری» آشنا باشند و قطعا اسلامگرایان در راه انداختن شانتاژ و تبلیغات و تحریک توده ها تجربه زیادی دارند. در گام نخست اسلامگرایان و هواداران اخوان المسلمین قطعا با ریاست جمهوری یک فرد لیبرال(مثلا البرادعی) موافقت خواهند کرد(درست مانند بازرگان در ایران) ولی در بلندمدت برای تسخیر دالان قدرت نقشه خواهند کشید ،حرکت های اسلامگرایان سیاسی خزنده است و تمام مبانی معرفتی دمکراسی ، سکولاریسم و مدرنیته را لایه به لایه خواهد زدود.

بقيه در آرشيو

با سردبيری عباس پهلوان

دموکراسی و حقوق بشر؛ نامقيد به ايدئولوژی

گفتگو با اکبر گنجی

گفتگوگر: نشريه کُردی گولان

به گمان من نمی توان از دل کتاب (قرآن) و سنت معتبر دموکراسی و حقوق بشر و آزادی در آورد. متون مقدس دينی متعلق به جهان ماقبل مدرن اند و پديده های مدرن در آنها وجود ندارد. از سوی ديگر، من به دموکراسی دينی/ اسلامی، حقوق بشر دينی/ اسلامی، آزادی دينی/ اسلامی باور ندارم. دموکراسی يا حقوق بشر را نمی توان (نبايد) به چيز ديگری مقيد کرد. مقيد کردن آنها به معنای از خاصيت انداختن آنهاست. دموکراسی يهودی، مسيحی، اسلامی، مارکسيستی تناقض آميز اند. دموکراسی "به عنوان ارزش" و دموکراسی "به عنوان روش"، دارای ارکانی هستند که بدون آن ارکان دموکراسی نخواهند بود. انتخابات آزاد رقابتی ِ منصافه يکی از اين ارکان است. حکومت اکثريتی که حقوق اقليت را رعايت می کند رکن ديگر دموکراسی است. جامعه ی مدنی و حوزه ی عمومی گسترده و قوی رکن ديگر دموکراسی است. کثرت گرايی و برابری و حقوق بشر را هم بر اينها بيافزايد. در عين حال، چون مردم خاورميانه ديندار/ مسلمانند، بايد قرائت/ روايتی هايی از اسلام برسازيم که با اين امور سازگار باشند و مردم گمان نکنند که دموکراسی و حقوق بشر و آزادی دين را نابود می کنند.>>>

حرکت تازهء دستگاه امنيتی رسمی و روحانيت دولتی

سام قندچی

رقابتی که دولت احمدی نژاد با ميرحسين موسوی برای جلب نيروهای سکولار در پيش گرفته است برای بقای حکومت اسلامی بسيار مهمتر از آن است که برخی روحانيون متحجر دولتی تصور می کنند. در واقع ميرحسين موسوی، با ايستادگی برای خواست های آزاديخواهانه، حمايتی را از نيروهای سکولار بدست آورده است که نقش کليدی برای مناسبات بين المللی حکومت اسلامی دارد چرا که پس از خيزش جنبش سبز هيچيک از لابی های حکومت اسلامی در خارج کارنامه ای جز شکست در اين يکسال و اندی در اين عرصه، نشان نداده اند. احتمالاً روحانيـت دولتی و دستگاه امنيـتی رسمی، در جريان حمله به اصلاح طلبان، خود متلاشی خواهند شد و بخشی از آنها نسبت به دولت احمدی نژاد سمت گيری خواهد کرد و بخش ديگر نيز به جنبش سبز خواهد پيوست.>>>

پنبه دانهء حکومت اسلامی خاورمیانه!

شهباز نخعی

با دیدن نظام امنیتی، پلیسی و نظامی که دیکتاتوری حسنی مبارک بر مصر تحمیل کرده بود، ترس و وحشتی که در میان مردم پراکنده بود، پلیس نظامی که در سر هر کوی و برزن حضور سنگین و آشکار داشت و اختناقی که بر کل جامعه حکمفرما بود، بارها و بارها از خود پرسیدم که احمد مطار و احمد مطارها که شمارشان میلیون ها نفر است تا کی می توانند این فشار و اختناق مستبدانه را تحمّل کنند و دم برنیاورند؟! پاسخ این پرسش را حدود 6 هفته پیش، زمانی که پلیس ستمگر تونس بساط محقّر سبزی فروشی دوره گرد، ابوزید جوان 26 ساله دانشگاه رفته تونسی، را ضبط کرد و او در اعتراض خود را به آتش کشید و آغازگر شورشی شد که درچند هفته به فرار دیکتاتور تونس، زین العابدین بن علی انجامید یافتم.>>>

اوضاع وخیم حکومت و وحشی گری هایش

بهرام رحمانی

اکنون فقر و بی کاری در ایران به اوج خود رسیده است. فقر و بی کاری خانواده ها سبب شده است که میلیون ها کودک از تحصیل محروم بمانند و برای کمک به خانواده های خود، راهی بازار کار بی رحم شوند. این کودکان، نیروی کار خاموش و ارزان سرمایه داران ایرانی هستند. عموما بحران جهان سرمایه داری در حال عمیق تر شدن است. این بار علاوه بر بحران مالی و اقتصادی اروپا، آمریکا، یونان، ایرلند و...، کشورهای فقیر و در حال توسعه با کمبود شدید مواد غذایی روبرو هستند. در چنین شرایطی، سرمایه داران و دولت های آن ها، شدیداً نگران خیزش های مردمی و وقوع انقلابات اجتماعی هستند.>>>

یک تراژدی تاریخی در شرف وقوع است

دنيز ايشچی

چهلمین سالگرد جنبش فدائی است. جنبش سوسیال دموکراتیک، جنبش چپ و خصوصاً جنبش فدائی از کمبود، یا عدم حضور شخصیت یا شخصیت های اسطوره ای سمبلیک سیاسی مبارزاتی و اخلاقی در قید حیات رنج می برد؛ در حالی که وجود چنین شخصیت هایی می تواند نقش جدی در گالوانیزه کردن جنبش سوسیال دموکراتیک، چپ، و سکولار آزادیخواهی مردم داشته باشد. عدم توجه به این مسئله، در شرایطی که چهره های سمبلک جنبش فدائی به دلایل تواضع شخصیتی یا دلایل دیگر در حاشیه قرار گرفته اند، موجب  گسترش فراگیر تاثیرات مخرب چنین خلاء سمبلیکی در جنبش می گردد... نامهء اخیر فرخ نگهدار به آقای خامنه ای، و بازتاب های آن در داخل جنبش سوسیال دموکراسی و جنبش چپ ایران، جنبه ای تقریباً صد در صد منفی داشته است. شايد بتوان از اين هم فراتر رفته و ديد که بازتاب آن در داخل جنبش سکولار و لیبرال دموکرتیک ایران هم کاملاً منفی بوده است. به جرائت می توان گفت که یک تراژدی تاریخی در شرف ظهور کامل خویش است...>>>

انقلاب برای دمکراسی مترادف با خشونت نیست

نسیم دمکراسی خواهی در منطقه خاورمیانه وزیدن گرفته و ملت ایران به عنوان پیشتاز در آزادی خواهی این توانایی را دارد که با یکسری تغییرات ریشه ای خود از چنگال اسلام سیاسی نجات بخشد. یکی از مباحثی که در چند سال اخیر بین نیروهای مخالف حکومت اسلامی به شدت مورد بحث و مناقشه قرار دارد این است که چگونه می توان از حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه به یک دمکراسی پارلمانی رسید. پس از دوم خرداد جریانی تحت عنوان اصلاحات سعی کرد تغییرات بسیار روبنایی و ظاهری را در ساختار حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی پدید آورد که با ناکامی محمد خاتمی و مجلس ششم و شوراهای شهر و روستا این فرآیند با تردید های زیادی مواجه گردید. یکی از گفتمان هایی که به شدت مورد انتقاد قرار می گیرد گفتمان نیاز کشور به یک «انقلاب» است ولی برخی از فعالان و گروههای سیاسی واژه انقلاب را با پدیده هایی مانند خشونت و مبارزه مسلحانه  گره می زنند که در نوع خود یک سفسطه به حساب می آید. یکی از تکنیک هایی که مخالفان دگرگونی بنیادین و انقلاب به کار می برند این است که بلافاصله انقلاب اسلامی و شکست خورده بهمن 57 را به عنوان نمونه ای از انقلاب نشان می دهند و نتیجه می گیرند که تنها راه رسیدن به یک حکومت دمکراتیک  صندوق رای جمهوری اسلامی و اصلاحات درون حکومتی است. از محمد خاتمی در بنیاد باران تا فرخ نگهدار در لندن به طور شگفت آوری مردم ایران را در نوعی «توهم طولانی مدت» فرو برده اند و با نکوهش انقلاب از واژه انقلاب یک مفهوم بسیار منفی و زننده ارائه می کنند و از اصلاحات مفهومی « مقدس » ساخته اند. انقلاب لزوما به معنای خشونت ورزیدن نیست بلکه درگیر کردن یک جامعه در فرآیندهای رنسانس فرهنگی و یادآوری نیاز به تغییرات بنیادین و ساختاری است که روشهای متعددی هم دارد و لزومی هم ندارد جمعیتی که به خیابان می آیند اسلحه به دست بگیرند بلکه می توان با گسترش دادن اعتصابات یا تحصن مردم در خیابان این فرآیند را انجام داد. گفتمان حاکم بر انقلاب اسلامی سال 57 دمکراسی نبود و برای همین هم به دمکراسی منجر نشد در حالی که گفتمان جنبش فعلی دمکراسی خواهی است و بخش عمده ای از مردم هم با شعار «حکومت ایرانی» به جای «حکومت اسلامی» خواست خود برای یک حکومت سکولار را فریاد زده اند. انقلاب سیاسی پدیده ای نیست که بتوان آن را ساخت بلکه تضاد قطعی حقوق ملت با ساختار قانون اساسی فعلی و نیز عملکرد استبدادی و حاکم شدن فضای تکصدایی، انقلاب را بر یک جامعه «تحمیل می کند» مهم نیست این فرآیند را «دگرگون سازی بنیادی»، «تغییرات ساختاری» یا «انقلاب سیاسی و رنسانس فرهنگی» بنامیم ، مهم این است که «اصلاحات» به عنوان یک روش تغییر دمکراتیک و «مکانیسم صندوق رای» در درون بافت حکومت اسلامی از کارایی برخوردار نبوده و برگزاری انتخابات آزاد ، منصفانه  و رقابتی هم در زیر سایه جمهوری اسلامی غیر ممکن است و فقط «پس از انحلال جمهوری اسلامی» قابل انجام است، به نظر می رسد با روشهای بسیار خشن حکومت اسلامی و جلوگیری از هرگونه گشایش سیاسی نیاز به یک دگرگون سازی ریشه ای بیش از پیش خود را نمایان ساخته است.

 آرشيو

آیا حکومت اسلامی در آمریکا لابی‌ دارد؟

سارا اکرمی

 پاسخ آقای حسن داعی، پژوهشگر و فعال سیاسی که در این زمینه تحقیقات متعددی انجام داده اند و زندگی‌ خود را وقف مبارزه با جمهوری اسلامی کرده اند، به اين پرسش مثبت است. واژهٔ «لابی» در ادبیات سیاسی به معنی‌ اعمال نفوذ بر سیاست مداران در تمام سطوح کشور است. اولین بار کلمهء لابی و لابی گری در قرن نوزدهم در فرهنگ سیاسی آمریکا بکار گرفته شد و امروزه گروه‌های لابی در این کشور، که به نمایندگی‌ از سوی‌ منافع مختلف فعالیت می‌‌کنند، بخشی جدایی ناپذیر از روند سیاسی ایالات متحده محسوب می‌‌شوند که هدف آنها تبلیغ و قبولاندن دیدگاه‌های خود در مورد مسائل و لوایح مختلف نزد قانون گذران و دولت مردان است. باید به این موضوع اشاره کرد که در آمریکا قوانین سختی برای کنترل لابی و جلوگیری از اعمال نفوذ بیش از حد آنها در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وجود دارد. در این میان کشورهای ديگر نیز در آمریکا دارای گروه‌های لابی هستند.این گروه‌ها برای دفاع و حمایت از منافع کشورهای تابعهء خود و تاثیر گذاری بر سیاست‌های ایالت متحده در مورد آنها فعالیت می‌‌کنند. بعضی‌ از این کشورها عبارتند از اسرائیل، یونان، ارمنستان و ترکیه که با داشتن جمعیت زیادی از مردم خود در آمریکا از گروه‌های لابی قوی‌ای در این کشور برخوردار هستند. به عبارت ديگر، طرفداران آنها آمریکاییانی با اصلیت‌های گوناگون هستند که، ضمن وفاداری به ایالات متحده، از منافع سرزمین آباء و اجدادی خود نیز حمایت می‌‌کنند.در این میان شاید در نگاه اول طبیعی باشد که فکر کنيم ایران نیز ـ با توجه به حضور صدها هزار ایرانی،‌ یا ایرانی‌ الاصل، در این کشور ـ باید تا کنون لابی قدرتمندی در ایالت متحده تشکیل می‌‌داد. اما واقعیت چیز دیگری است و لابی قانونی ایرانی‌ در آمریکا به دلایل مختلف، از جمله فقدان روابط سیاسی بین دو کشور، شکل نگرفته است. علت این امر آن است که چند میلیون ایرانی‌ خارج از کشور افرادی هستند که قربانی سرکوب و نقض ابتدایی‌ترین حقوق خود توسط رژیم جمهوری اسلامی شده و فراریان از همان جهنمی بشمار می روند که این حکومت برای مردم فلک زدهء ایران بوجود آورده و، از این رو، میل و رغبتی برای حمایت از این حکومت غیر انسانی‌ در آمریکا ندارند. به عبارت دیگر، اگرچه ایرانیان ساکن آمریکا به سرزمین مادری خود عشق می‌‌ورزند، ولی‌ در مجموع علاقه و احترامی برای رژیم حاکم در تهران ندارند. اما حکومت اسلامی نیز، که بخوبی از این موضوع اطلاع دارد، برای رفع این انزوا در جامعهء جهانی‌ که حاصل نقض حقوق ملت ایران و جاه طلب‌های هسته‌ای اش است به حضور یک لابی قوی در آمریکا احتیاج دارد. 

بقيه در آرشيو 

آیت الله آشپز باشی در کوزه افتاد!

همراه با: نگرانی ـ پيام مهم ـ ـ خبز خوش ـ عادت

حمیدرضا رحیمی

از شما خوانندگان محترم ضد انقلاب چه پنهان که یکی از اخلاق های بسیار زشت و ناپسند فدوی، که خود نیز به آن لامحاله شدیداً اشراف و اعتراف دارد، خواندن بین خطوط است! این بیماری، که هنوز برای آن درمان مؤثری کشف و پیشنهاد نشده است، باعث می شود که فدوی بجای اینکه دریابد که باید فقط و فقط  حال را دریابد، ناگهان خوف آینده برش می دارد و حال را نیز، مع الاسف از دست می دهد  و فلذا از مظاهر بارز " خسر الدنیا و الآخره "می شود! نمونهء دم دست هم اگر بخواهید، همين جعفر پناهی، کارگردان سرشناس ایرانی، را داریم که در جامعهء جهانی قدر می بیند و به صدر می نشیند، لکن در جامعهء شکوهمند اسلامی خودمان، به دریافت جوایزی ارزنده و استثنائی مفتخر می شود...>>>

اندر حکايت خاک بر سری داوطلبانه، از ايران تا شمال افريقا؟

آرشيو

© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630