بازگشت به خانه

جمعه 26 فروردين 1390 ـ  15 آوريل 2011

 

دربارهء تعبیر تشکیل تیم ملی اپوزوسیون

مهدی رود

دکتر نوری علا، در جدید ترین نوشتار خود، به موضوعی اشاره کرده که توجه به آن دغدغهء بسیاری از سیاستمداران و دلسوزانی است که روزهای عمر خود را به امید تشکیل یک اپوزوسیون مقتدر سپری می کنند. ایشان، در تعبیری زیبا، گروه های اپوزوسیون و رقیب را در عالم سیاست به تیم های باشگاهی تشبیه کرده اند که، در عین رقابت، در مواقع لزوم و به خطر افتادن روند مبارزه، دست به اتحاد می زنند.

البته این روند در جوامعی که دارای دموکراسی سیاسی هستند نمود بیشتری دارد. مسالهء قابل توجه، تفاوت این «لیگ سیاسی» در رژیم های دیکتاتوری می باشد. دکتر نوری علا حکومت دیکتاتوری را در عالم سیاست «تیم بیگانه» ای می داند که باید در برابرش یک «تیم ملی اپوزوسیون» تشکیل داد.

ایشان، در کنکاشی دقیق تر، در روند شکل گیری و فعالیت گروه های اپوزوسیون کشورمان به تشکلی اشاره می کند که وجود آن حرکت رو به سقوط تیم بیگانه (رژیم جمهوری اسلامی) را کند می کند. به طور مشخص، جبهه اصلاح طلبان همان اپوزوسیونی هستند که از یک رو اعتقادی به شکست کامل تیم بیگانه (انحلال رژیم) ندارند و از سوی دیگر به دنبال تصحیح بدرفتاری آن هستند؛ در صورتی که در مقابل شان گروه های اپوزوسیونی قرار دارند که اعتقاد به شکست کامل تیم بیگانه دارند (انحلال طلبان). پس در اینجا با دو تیم سرسخت مواجه هستیم که به دشواری می توان یک اتحاد منسجم بین آنها (اصلاح طلبان و انحلال طلبان) ایجاد کرد و در یک نگاه کلی اتحادی ست ناممکن. و حال که از دیگ تیم اصلاح طلب آبی برای «ما» جوش نمی شود پس تنها گزینهء موجود اتحاد انحلال طلبان می باشد.

اما موضوع به همین جا ختم نمی شود. از نگاه جناب نوری علا در میان گروه های انحلال طلب، گروهی به چشم می خورد که می کوشد در نظرات انحلال طلبانه شان برای یافتن راهی جهت نزدیکی به اردوگاه اصلاح طلبان اعمال تعدیل کنند، به این خیال باطل که در صورت به قدرت رسیدن اصلاح طلبان برای خود جایگاهی باز نمايند. در کنار این گروه، گروه هایی هم وجود دارند که هیچ ضرورت و نیازی به همکاری با گروه اصلاح طلب نمی بینند و بر موضع انحلال طلبانهء واقعی خود تاکید دارند، که از آنها می توان به عنوان «انحلال طلبان واقعی» یاد کرد.

حال که انحلال طلبان واقعی از یک سو به این می اندیشند که دست اصلاح طلبان را رو کنند و از سوی دیگر به رقابت با انحلال طلبان دیگر بپردازند، در این میان، تنها تاکتیکی که می تواند تعیین کننده باشد همراه شدن با مردم و به صحنه کشاندن آنهاست. آنچه که از شواهد و قرائن پیداست همراه شدن با طیف اصلاح طلب همانا از چاله به چاه افتادن است. پس تنها رمز به هدف نشستن این تاکتیک هجومی کنار گذاشتن اختلافات سیاسی تیم های انحلال طلب و تشکیل یک تیم ملی مقتدر انحلال طلب از بطن این اپوزوسیون واقعی می باشد.

در این شرایط است که مردم و معترضان (بدنهء اصلی جنبش سبز ) تکلیف خود را در مواجهه با فراخوان ها و به صحنه کشاندن جنبش به صورت پراکنده می دانند و این را به خوبی درک می کنند که چگونه و در چه زمانی در هنگام مسابقات و تورنمنت های این تیم ملی، استادیوم را به صورت گسترده پر کنند و نه تنها اجازهء بازسازی ساختار دفاعی به تیم حریف را ندهند بلکه به جای اینکه انرژی خود را در فراخوان های گاه و بیگاه که تنها روند حرکت جنبش را کند می کند به هدر دهند در یک حرکت سازماندهی شده که دارای ساختار اصولی مبارزاتی می باشد ضربه کاری را به رژیم وارد کند.

برگرفته از وبلاگ نويسنده>>>

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com