بازگشت به خانه

دوشنبه 29 فروردين 1390 ـ  18 آوريل 2011

 

دلیل سال های طولانی زندان برای طبرزدی و وکلايش

عباس خرسندی

"آنچه اصالت دارد حقوق اساسی ملت است، هیچ ملتی حقوق اساسی خود را واگذار نمی کند، زیرا این حقوق قابل واگذاری نیست، حکومت ها با هر نام و نشان صرفاً از شهروندان برای کارهای خاص و در محدودهء معین کفالت یا نمایندگی دارند و نه بیش از آن. در واقع این نمایندگی یا کفالت تا زمانی است که حکومت ها در چارچوب همان حقوق اساسی و تحقق همان حقوق عمل کنند. اگر چنین نشود شهروندان این حق را دارند که علیه وضع موجود اعتراض کرده و از طریق مسالمت آمیز مجریان، قوانین و یا سیاست هایی که در حاکمیت با استناد به آنها حقوق اساسی شان را سلب کرده جابجا نمایند. ممکن است حکومتی مثل وضعیت موجود آنقدر متصلب باشد که چنینی اجازه ای ندهد، آنگاه حق مردم است تا با همدیگر متحد و مجتمع شوند وخواهان تغییر رژیم از طریق رفراندوم شوند".

این گفتمان طبرزدی در برگهء بازجویی او درزندان اوین است. کسی که سال ها عمر خود را بخاطر حقیقت گویی در زندان های جمهوری اسلامی گذرانده است و بار دیگر با همان اتهام به هشت سال دیگر محکوم گردیده است. اما چگونه می توان از طبرزدی انتظار داشت که واقعیت های موجود در جامعه خود را بفراموشی سپارد و به نقطه صفر برگردد؟ تحمل رنج مردمانی که وعده های بهشت شنیده بودند و اکنون در جهنم استبداد دینی به انقیاد و بردگی کشیده شده اند برای چه کسی آسان است،؟ اکنون قابل فهم است که تحمل زندان بخاطر آرزوهای مردم برای طبرزدی آسان تر است چون واقعیات اثبات نموده که اعتقادات الهی زمانی که به گناهان زمینی آلوده شوند تمامی قواعد حاکم بر دین را، سهل است، که حتی مقدس ترین منبع قدرت دین الهی را به چالش می کشند؛ حفظ قدرتی که از تمامی اصول دین بهره کشی می کند تا به نفی آن برسد؛ و حوزهء قدرت سیاسی میدانی است بر آزمون حکومت جمهوری اسلامی تا با تلاشی معکوس در حفظ دین، خود به نفی اصالت دین در عرصهء سیاست دامن زند.

کمتر کسی است نداند که طبرزدی خود در دامن نظام جمهوری اسلامی رشد کرد و زمانی که به پیمان شکنی مردان انقلاب دینی با مردم به جان آمده پی برد راه اش را از کوره راه نظام جدا کرد و از آن پس از زندانی به زندان دیگر، طریق مقاومت را به دیگران آموخت. تحمل زندان فرصتی باقی نگذاشت تا جمهوری اسلامی بتواند با ایجاد وحشت از حبس طولانی مدت برای طبرزدی و بسیاری از یاران دیگر بر زبان نسل جوان افسار کشد و خود را در حصار قدرت مصون بدارد. رژیم اما دیگر نمی تواند برای پوشاندن تمامی خباثت ها و خیانت هایی که در مقابل مردم و کشور مرتکب شده است همهء زندانیان را متهم به ضدیت به امنیت ملی نماید. رسوایی نظام «اظهر من الشمس» است و حقانیت مبارزان در دادگاه مردم ایران و جهان اثبات شده است. به همین دلیل است که امروز رژیم اسلامی نه تنها موکل که وکیل را هم با او دستگیر می کند و جنبش سبز و دموکراتیک مردم ایران را اقدامی بر علیه امنیت و وابسته به اجانب می داند.

در چنین وضعیت قبرستانی است که دیکتاتورها شبیه هم سخن می گویند؛ آنجا که سخن از حق مردم به میان می آید رد پای اجانب را می بینند؛ اما خود در کسوت قدرت و مرجعیت در حفظ قدرت مرگبارشان جواز لابه گویی در محضر اجانب آمریکایی و اروپایی و اسراییلی و... صادر کرده، به قول لاریجانی، اهل مجلس این اجنبی غیر ایرانی با شیطان هم دست می دهند.

وکلای کشور به جرم دفاع از زندانیان سیاسی شریک جرم محسوب شده دستگیر می شوند. نسرین ستوده، زنی است که با تعریف دین از زن در هیبت هزاران مرد، مبارزه و مقاومت کرد و به دلیل دفاع از مواضع بر حق تمام موکلان خویش بیشترین اتهامات را متحمل شد. جسم ضعیف اما روح بلند نسرین ستوده بزرگترین جایگاه افتخار دفاع از حق در جامعه زنان پیشرو کشور ما را به خود اختصاص داد. باید تلاشی بی وقفه در آزادی نسرین ستوده، بویژه از سوی کمپین زنان و وکلایی که از کشور خارج شده اند صورت گیرد تا در راه نجات وی گشایشی پيش آيد. در این مورد سکوت معنای سخیفی دارد.

اولیایی فر به جرم دفاع از مبارزان در زندان بسر می برد و خلیل بهرامیان، وکیل ستودنی و دلسوز، در معرض زندان و انفصال از حق وکالت است.

بدیهی است که قانون زمانی ارزشمند است که بدواً توسط بنیانگزاران آن رعایت شود و هنگامی که مرز قانونمداری از عرصهء سیاسی و اجتماعی محو شود قانونی بغیر از قوانین حکومتی عمل می کند؛ قانونی که تابع رفتاراعتراضات اجتماعی است و جنبش دموکراتیک و سبز مردم است که این قانون را اعمال می کند.

نسرین ستوده در دفاعیهء خود از طبرزدی کل پرونده را ساخته و پرداخته، مغشوش، ناخوانا و زیر فشار دانسته است. طبرزدی نيز اعلام نمود که بازجویی وی توام با فشار و ضرب و شتم بوده است. دفاع طبرزدی از جنبش اعتراضی مردم در بازجویی آشکار بود. وی در پاسخ به سوال بازجو در مورد «اغتشاش گران 16 آذر و روز قدس» نوشتک «من اینها را اغتشاش نمی دانم. این حکومت است که حق تظاهرات را از مردم می گیرد و به ناحق آنها را سرکوب می کند. تظاهرات حق مردم است و دولت نیز حق سلب آن را ندارد و باید پاسخگو باشد».

با این ایستادگی بود که بازجو خواستار اشد مجازات وی شد تا، به گفتهء خودش، «از ادامه راه باطل خود داری کند».

همسر طبرزدی در مصاحبه ای کوتاه بر ایستادگی وی بر مواضع اش تاکید کرده است، اما بر اساس همان قانون ورشکسته خواستار برخوردی قانونی و انسانی با وی و همهء زندانیان شده است.

براستی تفاوت فاحشی است بین دو اندیشهء انسان محور و دین محور. تاریخ کنونی کشور ما در مسیر رقم زدن یک تحول بزرگ قرار دارد و آن جایگزینی اندیشهء انسانی با استبداد دینی است. طبرزدی، از بنیانگزاران «همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر» و سخنگوی آن، همبستگی را نه یک حزب و سازمان و گروه بلکه یک اندیشه برای راه اندازی یک جنبش فکری به منظور رسیدن به اهدافی دانسته است که همگی معطوف به دموکراسی و حقوق بشر اند.

 

* عضو شورای مرکزی جبهه دموکراتیک ایران (خارج از کشور)

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com