بازگشت به خانه

دوشنبه 21 شهريور 1390 ـ  12 سپتامبر 2011

 

هر مسافر به "ایران خودش" سفر میکند!

نگاهی به دیده ها و شنیده های مسافران ایرانیان مقیم خارج به ایران

محمّد هادی- آمریکا       

در رابطه با دیده ها و شنیده های- اغلب متناقض- مسافرانی که به ایران می روند و برمیگردند گاهاً اینطور احساس می شود که انگار به تعداد مسافران، "ایران" های مختلف وجود دارد و هر مسافر به "ایران" خاص خود سفر کرده و گزارشِ سفر می دهد و بهمین دلیل شرحِ دیدار آنها از ایران نیز طبیعتاً در محدودۀ ایرانی که دیده اند، مستند می باشد نه ایران بزرگی که فراتر از دیده ها و  شنیده های محدود مسافران چند روزه است. گزارشِ سفر مسافران که اغلب برای گذارندن تعطیلات و دیدار خانواده و اقوام و دوستان و آشنایان به ایران می روند بسته به شهر و مکان سکونت  و موقعیت خانوادگی و... تفاوت و تناقض رنگارنگ دارد!

در برخورد با مسافرانی که بخیال خود گمان می برند که با گذراندن چند روز و یا چند هفته در ایران به واقعی ترین تصویر از وضعیت داخل دست یافته اند قبل از سئوال پیچ کردن و تلاش برای یافتن تناقض در گزارش آنها باید دید که مسافر مورد نظر در مدّت اقامت خود در ایران به کجاها رفته و با چه اقشار و  طبقاتی در این مدّت نشست و برخاست کرده است و شرح سفر او را تنها در محدودۀ جغرافیایی و روابط اجتماعی گشت و گذار او بررسی نمود. در پی گیری بسیاری از دیده و شنیده های مسافران ایران آشکار می شود که آنها در مدّت اقامت خود در ایران مثلاً در چند میهمانی در طبقات اغلب مرفه و یا متوسط شرکت داشته اند و تنها در محدودۀ شمال شهر تهران آنهم با آژانس مسافربری و یا با ماشین قوم و خویش گردش کرده اند.

در رابطه با گزارش و تفاسیر مسافران برگشته از ایران توجه به نکات زیر احتمالاً خالی از فایده نخواهد نیست:

1- اغلب مسافرت ها به ایران جنبۀ توریستی- تفریحی دارد چرا که اینگونه مسافران بدون درگیر شدن با کار و زندگی و روابط اجتماعی و . . بیشتر بصورت میهمان تشریفاتی از ایران دور و بر خانواده و دوستان و آشنایان خود سان می بینند!

2- تقریباً تمامی کشورهای دنیا دو رو و چند چهره دارند یکی صورت کارت پستالی و توریستی و زیبا و دیگر صورت واقعی و همه جانبه تر و شاید زشت تر آن! در همین آمریکا برای بسیاری به آمریکا سفر نکرده ها مشکل است که باور کنند در لابلای زیباترین آسمانخراش های مثلاً لس آنجلس شبها هزاران هزار بی خانمان داخل کارتن ها در پیاده رو ها میلولند. برای بسیاری از هموطنان داخل ایران، آمریکا یعنی شهرهای زیبای ملیبو و بورلی هیلز و سالن پخش جوایز اسکار با کارپت قرمز در جلوی آن و رژه هنرپیشگان معروف و میلیونر هالیوود با لباسهای چندین هزار دلاری و..! بهمین دلیل ای بسا مسافران ایران بعنوان توریست نیز از ایران کارت پستالی دیدن می کنند و ناخودآگاه آنرا بجای چهره واقعی ایران بخورد خود و دیگر ایرانیان خارج از کشور می دهند!

3- بعید است به هیچ مسافری از اروپا و آمریکا در مدّت تعطیلات در ایران بد بگذرد. بعبارت دیگر با دلارهای از خارج آورده و در فضایی مملو از پارتی های خانوادگی، ایران که سهل است در جهنم هم به هیچکس بد نخواهد گذشت!

4- نفس اینکه سفر به ایران برای ایرانیان مقیم خارج امری موقتی است و آنان می توانند هر موقع که اراده کنند با پاسپورت اروپایی و آمریکایی خود از ایران خارج شوند به لحاظ روانی و ناخواسته می توانند بسیاری از موارد ناخوشایند و آزار دهنده را نادیده و ناشنیده بگیرند! بر خلاف کسانی که محکوم به زندگی در ایران و راه هر گونه فرار از جهنم زندگی در حاکمیت آخوندها به روی آنها بسته است! مسافران ایرانی مقیم خارج بطور طبیعی قادرند بسیاری از زشتی های مسافرت به ایران را به شیرینی موقتی و گذرا بودن آن زیرسیبلی در کنند. درست برعکس اکثریت هموطنان داخل که بعد از سه دهه هنوز با زندگی در اسارت آخوندها عادت نکرده اند!

5- کلاً مسافرانی که در برگشت، از ایران بعنوان بهشت برین و یا جهنم زیرین یاد می کنند- منهای برخی اغراق و تفریظ های رایج- گزارش هر دو طیف طرفداران بهشت و جهنم بودن ایران- صد البته در محدودۀ جغرافیایی و انسانی رفت و آمد و سیر و سیاحت آنها- یکسره عاری از واقعیت و یا صرفاً ساختۀ ذهن مسافران خوش بحال نیست. مشکل بیشر در تعمیم و گسترش گزارش ها و نتیجه گیری های غیر واقعی در قبولاندن مشاهدات محدود آنها بعنوان واقعیت موجود در کشوری به پهناوری ایران با جمعیت 70- 80 میلیونی است! مثلاً کسی در سفر به ایران و در دیدار از دهات آباء و اجدادی خود چوپانی را دیده که با تلفن موبایل با چوپانی دیگر از وضعیت هوا و گوسفند چرانی و... با هم حرف می زدند نمی توان گفت که تو دروغ می گویی و چنین چیزی ممکن نیست! مشکل بیشتر در نتیجه گیری- مستقیم و یا غیر مستقیم- مدرن شدن ایران در تحت حاکمیت قرون وسطایی ولایت فقیه است؛ ولو آنکه فلان چوپان در فلان ده با موبایل حرف بزند و یا بجای الاغ سوار موتور یاماها بشود! هر چند در نهایت نمی توان در مواجهه با دیده ها و شنیده های مسافران جور واجور از موضع نفی، منکر واقعیت های ریز و درشت موجود در گزارش سفر آنان شد! و یا در موارد معکوس نباید گزارش مسافری را که در تاکسی از رانندۀ عصبانی و کلافه شده از ترافیک تهران چند فحش خواهر و مادر به آخوندها شنیده، قند در دل شنونده آب کند که ایران در تب انفجار می سوزد!

خلاصهء کلام آنکه تعمیم تک نمونه ها و نتیجه گیری های کلی و غیر واقعی از جمله مواردی است که بیش و کم در اغلب گزارش مسافران توریستی به ایران مشاهده و شنیده می شود!  حال آنکه در فرازی بالاتر از مشاهدات شخصی مسافران عادی به ایران شاید بتوان گفت که اساساً دادن تصویری واقعی و دربرگیرندۀ تمامی واقعیت های پنهان و آشکار کشوری به پهناوری ایران در حد گزارش مسافران عادی به ایران امری غیرعادی و غیر واقعی است. جامعهء نا آرام و پرتلاطم ایران- برغم ظاهر خاموش و عادی و یا حتی عصبی و پرخاشگر آن- بنا بر تجارب معاصر همواره آبستن بسیاری حوادث پیش بینی ناپذیر است! جنبش بعد از کودتای انتخاباتی علیه آخوندها نمونۀ نه چندان دور و فراموش نانشدنی است از جنبشی که ظرف چند روز همزمان ایران و جهانی را به تعجب و تحسین وا داشت!

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com