بازگشت به خانه

چهارشنبه 30 شهريور 1390 ـ  21 سپتامبر 2011

 

اصلاح طلبان از خواص اند!

آسیه معمار

amineh26@yahoo.de

آنچه که تا کنون اصلاح طلبان با ایران کردند، نه اصلاح حکومت ملایان، که به عقب انداختن انقلاب ملت ایران بود. زیرا حکومت ملایان در همان زمان سر دادن شعار «حزب فقط حزب الله - رهبر فقط روح الله»، محکوم به شکست بود.

حکومت عدل علی نیز که همواره به مثابه یک اتوپیا به ملت نمایاندند، از همان دوران علی توهمی بیش نبود و هرگز هم پای نگرفت.

در هیچ جای جهان و در هیچ مرحله ای از زمان دین نتوانست به وعده های خود بر روی کره خاکی عمل کند. به همین جهت متولیان آن به ناچار وعده غیر عملی این جهانی را به آن جهان موکول و در بسیاری اوقات نیز، صرفاً به جنبه متافیزیکی آن بسنده کردند، که البته کاری عاقلانه بود.

 خدا را با خرما خواستن، اساساً ممکن نخواهد بود. جمهوری با دین، تحت هیچ شرایطی زیر یک سقف دوام نخواهد آورد. صحت این ادعا را حتی میتوان از ظاهر این افراد خوب و خوش نیت، اما متوهم و خیالاتی مشاهده کرد. یعنی قضیه به قدری ساده و ابتدائی است، که برای اثبات آن هیچ لزومی به چیدن فرض و فرضیات و بعد از آن اثبات و صدور حکم نیست.

تبعیض، انحصار طلبی و عرق گروهی و ایدئولوژی را میتوان به سادگی در نشریات و سایت های اصلاح طلب ملاحظه کرد:

اگر کاری به محتویات نظری، مبنی بر اندیشه شریعتی، بازرگان، سروش، مطهری، خمینی و نقل قول های پایان ناپذیری از آیت الله های اندک منتقد رژیم، باز مانده های دوران طلایی امام نداشته باشیم، و فقط به گردشی بصری در این اوراق بسنده کنیم، شاهد تصاویری از آقایانی خواهیم بود، با ریش های سه روزه، با پیراهن های شل و ول و کت و شلوارهای وارفته وطنی و خانمهایی با چادر سیاه، که با دست و دل بازی آن را از هر دو طرف سینه گشوده و عوالم زیر چادر، یعنی مقنعه ای به رنگ دیگر، گسترده بر سر و سینه، به نمایش گذاشته که گاه نیز تصاویری از انگشتری فیروزه ایشان بر انگشتی از دستی با قلمی آماده نوشتن چشم های ندید بدید را خیره میکند!.

و نیز یاد لچک ترکمنی و پیراهن جین و کیف دست باف و انگشترهای خانم رهنورد گرامی باد که لابد این کمپوزیسیون چکیده ای از هنر ایشان بود و سمبلی تازه برای قیافه رفرم شده زنان ایران.

یادمان باشد که اکنون تعداد زیادی از زنان ایرانی در کشورهای اروپایی و امریکا و ... در آکادمی های معتبر هنر تحصیل کرده اند و تاریخ هنر و علم هنر را به زبان های اصلی خوانده اند و آثارشان در برخی از گالری های معتبر به نمایش گذاشته شده و میشود. بنا بر این آنها و حتی زنان دیگری از ایران را سخت میتوان به سوی چادر سیاه و لچک ترکمنی و انگشتر عقیق سوق داد. وانگهی همه مردم ایران که از ترکمن ها نیستند!.

و یا اگر زنان ایران نخواهند از زنان سبز و اصلاح طلب تبعیت کنند، میتوانند به عنوان آلترناتیو، از زنان ملی ـ مذهبی پیروی کنند. چادر را یکسر رها کنند و بد حجابی آغاز کنند. آنها هم با انگشترهای رنگی اشان  و قلم هایشان به اضافه اخم های روشنفکرانه برای ما ژست می گیرند و با شال های دراز رنگارنگ یا روسری های کوچک و زلف های در آمده از زیر آن در عالم اصلاح و رفرم، قلم هایشان را اندیشناک نشان مان می دهند و لابد هم مثل خواهران دیگرشان در صدد الگو شدن برای ما هستند. همان الگویی که خود از درون کتاب «فاطمه فاطمه است» شریعتی با زحمت زیاد استنتاج کرده اند.

و اما تمایل خود من بیشتر به سمت خانم های اصولگرا است، که طبق اصول شان چادری سیاه بر سر دارند و تمام! به لحاظ هنری می توان اوضاع و احوال شان را آبستره و مینی مالیست نامید و در همان غرفه نیز قرارشان داد. و آقایان اصولگرا با محاسن مرتب و آرایش کرده و یقه آخوندی آهار دار و نگاه های با صلابت و قدرتمندشان نیز از لحاظ هنر بر کُلاژ های ناشیانه گروه های فوق ترجیح داده میشود.

و سپس نیز باکمی دقت در نشریات رفرمیست های ملی ـ مذهبی، سبز و اصلاح طلب به این نتیجه خواهیم رسید، که در آنجاها هیچ ستونی برای درد دل های "غیر"، یعنی ملت، وجود ندارد و اگر احیاناً به چنین ستونی برخوردید، مطلبی است از یک هوادار اصلاح طلب با فرمی و ژستی مثل خودشان یا از اصولگراهای عاقل و معقول نزدیک به آن قوم.

 حتی کامنت ها ی من و تو را هم اگر به اندازه خود آنها محتاط نباشی و از رهبران شان به قدر کافی چاپلوسی نکنی چاپ نمی کنند. سئوال ساده هر کودکی از انواع اصلاح طلب حتماً این خواهد بود، حال که شما در جایگاه اپوزیسیون، چنین قومی و قبیله ای و خانوادگی عمل میکنید و تنگ نظرتر از برادران اصولگرای خود می باشید، در وقت داشتن قدرت با ما چکار می کنید، به ما چه می دهید، اصلاً چرا ما باید دنبال شما راه بیفتیم و شهید بدهیم؟

بله، در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی کمتر مزاحم آزادی مردم می شدند و مردم خطاکار ایران بیشتر مورد رحمت و عفو روحانیت قرار می گرفتند! ولی انصافاً قدرت و ثروت را بین خودتان تقسیم کردید. آمدن احمدی نژاد با شعار عدالت اقتصادیش پاسخی بود به همان اعمال شما، از کم مهری شما بود، که او خود و دولتش را مهرورز نامید.

چاپ نکنند، حقشان است که غیر از مقالات اصلاح طلبان، مطالب دیگران را چاپ نکنند، حق انتخاب چارقد ترکمنی را، البته که دارند. در انتخاب موضوع رساله دکترایشان آزاداند و می توانند در دانشگاه پاریس در مورد امام زمان تحقیق کنند و وجودش را حتی ثابت کنند. از دید یک دموکرات واقعی همه آزادند، اما بشرط آنکه ادعای رهبریت جنبش ملی را نداشته باشند و آن را به بیراهه نکشند، به ما الگو قالب نکنند و فقط منافع گروهی و ایدئولوژیک خود را نمایندگی کنند.

الباقی آنکه: اگر روزی اصلاح طلبان موفق به گرفتن قدرت از دست ولی فقیه شدند، اصلاحات شان در زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به همان اندازه و قد و قواره رفرمی خواهد بود که در بالای مطلب خدمت تان عرض شد. یعنی به اندازه باز کردن گوشه چادرها و ارائهء مقنعه ای سورمه ای یا کوتاه کردن ریش ها تا حد جوانه های گندم نوروزی و خیلی هنر کنند تا حد رفرم ملی ـ مذهبی ها، یعنی بسر کردن شال به جای مقنعه و اگر شانس بیاوریم حتی زدن کراوات در مواقع ویژه!

اما هرچه هستند، هرکه هستند، باشند برای خودشان فقط من فکر میکنم اگر چه آنها ایرانی اند، اما ما را از خود نمی دانند و خیلی از ما نیز خودشان را از آنها نمی دانند. زیرا هر آدم ایدئولوژیک، آن هم از نوع الله ایش همیشه صاحب امتیازاتی غیر و بیشتر و بسیارتر از دیگران است وگرنه داشتن عقیده خشک و خالی که رهی به جايی نمی برد. اینان رهروان پیامبران اند یا به قول خودشان، از خواص اند، همه سیدند و یا سیده!. فقط خداوند باید به ما رحم کند.

شنبه 26 شهریور 1390

http://my.gooya.com/permalink/3553.html

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com