بازگشت به خانه

چهارشنبه 6 مهر 1390 ـ  28 سپتامبر 2011

 

در باب آغاز سال تحصیلی دانشگاه ها و دغدغهء اسلامی کردن

مهدی رود

سال تحصیلی جدید در دانشگاه ها این روزها در حالی آغاز می شود که مسائلی نظیر اسلامی کردن دانشگاه و فشار بر دانشجویان و اساتید از تمام جهات عرصه بر قشری که وظیفهء اصلی رشد و تعالی علم و دانش در کشور را به دوش می کشند تنگ شده است. من باب مقایسه، اگر نگاهی به بازگشایی دانشگاه ها در جای جای دنیا داشته باشیم این اتفاق برای قشر دانشجو و حتی استادان در آغاز هر سال تحصیلی به مثابه تولدی دیگر و شروع یک رقابت علمی دوباره همراه با ذوق و اشتیاق درونی ست. پس طبیعی است که دانشجویان برای آغاز سال تحصیلی جدید لحظه شماری می کنند. اما بر خلاف روال معمول در دنیا، این شروع در کشور ما همراه با دغدغه فکری و اضطراب است. آنچه که مخصوصاً در این یکی دوسال اخیر شاهد آن هستیم، حکومت ارتجاع تمام عزم خود را جزم کرده که دانشگاه ها را به حوزهء علمیه دوم تبدیل کند. گرچه نهادهای تصمیم گیری مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی که از سال های اولیهء انقلاب و در جهت اسلامی کردن و تزریق اسلام، آن هم از نوع ”ولایت فقیه” که مورد نظر این رژیم واپسگراست، از هیچ کوششی دریغ نکرده اند، اما آنجه که مشهود است پس از اعتراضات مردمی به انتخابات سال 88 که هستهء اصلی این اعتراضات را می توان از دل قشر دانشگاهی دانست، موج برخورد، سرکوب و اجرای طرح هایی در جهت تحت فشار گذاشتن دانشجویان و اساتید معترض و روشنفکر را در پی داشته است.

طرح تفکیک جنسیتی یکی از اساسی ترین این طرح هاست، گرچه در ابتدا وزیر علوم به ظاهر منکر اجرای چنین طرحی شد ولی آنچه که در عمل شاهد بوده ایم آن است که پیاده سازی این طرح در دفترچهء آزمون دانشگاه های امسال (با توجه به کد رشته های انتخابی در دانشگاه های مورد نظر دانشجویان) به وضوح به چشم می خورد. اما حکومت فقط به این طرح بسنده نکرده و تغییر محتوای درسی و حذف برخی رشته های علوم انسانی و اجتماعی در برخی دانشگاه ها نیز نشان از این دارد که رژیم به شدت از روشنگری و بالا رفتن سطح علم و دانش دانشجویان (منطبق با تراز جهانی) هراس دارد. در همین راستا دستورالعمل گنجاندن محتوای دروس اسلامی حوزه به جای علوم انسانی (که می گويند از منابع غربی اخذ شده) را صادر کرد. اما از آنجا که تنها نیمی از آموزش دروس بر محتوای کتب استوار است و نیمی دیگر را اساتید روشنفکر و متفکر تشکیل می دهند، حکومت به تدریج به اخراج و بازنشستگی زودتر از موعد تعدادی از اساتید بر جسته و عمدتاً سکولار و استادانی که از خط فکری نظام ولایت فقیه انحراف دارند، دست زد و، در مقابل، دانشجویان فارغ التحصیل از دانشگاه هایی چون دانشگاه ”امام صادق” را جایگزین این اساتید اخراجی کرد و اين روند همچنان ادامه دارد.

در بحث تحصیل اقلیت های دینی در دانشگاه ها، این حکومت بیشترین تبعیض را علیه دانشجویان بهایی اعمال کرده است. روزی نیست که که در رساته ها و سایت های حقوق بشری و مخالف رژیم از اخراج و بازداشت دانشجویان بهایی خبری منتشر نشود. دانشجویان بهایی به محض شناسایی شدن از سوی دستگاه اطلاعاتی و حراست دانشگاه حکم اخراج خود را دریافت می کنند، حتی حکومت امکان تحصیل این قشر از اقلیت های دینی را در فضای مجازی نیز سلب کرده است. برای نمونه چندی پیش شاهد بازداشت زنجیره ای دانشجویان دانشگاه آن لاین بهاییان بودیم که منجر به محروم شدن از تحصیل این دانشجویان حتی در فضای مجازی گردید.

در موضوع پیوند حوزه علمیه و دانشگاه، خبر رفت و آمد طلاب در محیط دانشگاه و ایجاد کلاس های تدریس دروس اسلامی در دانشکدهء علوم دانشگاه تهران و دانشگاه پلی تکنیک برای طلاب حوزه، بسیار تأسف بر انگیز است. اما این تمام ماجرا نیست؛ وقتی سیستم آموزش عالی یک کرسی تدریس احادیث اسلامی را در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در اختیار مداح حکومتی (سعید حدادیان) قرار می دهد دیگر هیچ جای بحثی در مورد تبدیل شدن دانشگاه به حسینیه و حوزه باقی نمی گذارد.

نیروهای بسیج نيز، که به یمن داشتن سهمیه روز به روز به تعدادشان افزوده می شود، با حضور در محیط دانشگاه ضمن خبر چینی برای دستگاه اطلاعاتی، در هنگام تشکیل تجمع های اعتراضی دانشجویان، به عنوان یک نیروی سرکوبگر وارد عمل شده و اقدام به ضرب و جرح و حتی بازداشت دانشجویان می کنند.

با وجود همهء این فشارها که در قالب اسلامی کردن دانشگاه ها بر دانشجویان و اساتید وارد می شود اما هنوز آنچه که نسل دانشجو را امیدوار نگه داشته است، اتحاد و یکپارچگی این طیف است. جنبش دانشجویی با وجود اعمال  محدودیت ها این پتانسیل را دارد که در زمان مقتضی حرکت اعتراضی خود را حتی خارج از محیط دانشگاه به نمایش بگذارد. یادمان باشد حکومت همواره از این نکته هراس دارد که جنبش های دانشجویی با تجمع های اعتراضی اقشار دیگر مانند کارگران و حتی اصناف بازار گره بخورد. به نظر می رسد که در فضای بسته امروز دانشگاه این تنها راهی ست که می تواند فرمان کنترل را از دست رژیم ارتجاع خارج کند. این گونه است که با پایین کشیدن این رژیم از مسند حاکمیت و رسیدن به یک جامعهء سکولار – دموکرات”دانشگاه به جایگاه اصلی خود که تولید علم و آگاهی و بالا بردن سطح دانش جامعه در عرصه داخلی و بین المللی و رسیدن به فن آوری های نوین در جهت پیشرفت کشور خواهد رسید.  

25 سپتامبر 2011       

http://mehdiroud.wordpress.com

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com