بازگشت به خانه

جمعه 4 آذر 1390 ـ  25 نوامبر 2011

 

اعلام صریح مواضع اصلاح طلبان حکومتی از جانب شکوری راد

شهرام همايونی

امروز مطلبی را که تحت عنوان «گفت‌و گوی تفصیلی آقای شکوری راد با ایلنا» منتشر شده بود، خواندم و تصميم گرفتم مطلبی دربارهء آن بنويسم اما، قبل از اینکه مطلب خود را در اين خصوص به عرض هموطنانم برسانم، مایلم تذکر دهم که من سال هاست از واژگانی نظیر «مصاحبه» برای این جلسات سفارشی که حضرات برای اعلام مطالب خود برگذار می کنند استفاده نمی کنم و امروز هم، در اين مقاله، از این مطلب سفارشی، بعنوان «گفتگو / نوشته» یاد خواهم کرد.

اکثر ایرانیانی که جریانات سیاسی ایران را دنبال کرده اند بخوبی آگاهند که سکولارهای برانداز و آنهایی که کلیت نظام ج. ا را سرچشمهء تمام فسادهای حاضر می دانند، سال هاست که  تاکید می کنند که، برای رهایی از شر رژیم آخوندها و مخمصه ای بنام  ج.ا (بخوانید جمهوری اراذل)، لازم است که «کل رژیم با قانون اساسی اش» را بازنشسته کرد. آنها برای شروع این روند هم همواره ایجاد یک آلترناتیو ملی و سکولار را که بند نافش به این دستگاه فاسد گره نخورده باشد لازم و ضروری  دانسته اند.

در عين حال، امروز دیگر برای  آنها که باید فهمیده باشند روشن است که در راستای مبارزه با ایده هائی مترقی نظیر فکر ايجاد یک چنین آلترناتیوی، یکی از شگردهای این رژیم ِ بمعنای واقعی کلمه «شیاد»، ارائهء مشابهاتی بی خاصیت  است؛ مشابهاتی که اول توسط آخوند و پادو های او از محتوای خود خالی شده و بعد توسط خود او و ایادی اش با اراجیف آخوند پسند پر می شود. حقوق بشر اسلامی و دمکراسی اسلامی و روشنفکر دینی و فیلسوف اسلامی و... تنها چند نمونه از این قبیل مشابه سازی های آخوند هاست. و البته در میان انداختن تفکر مماشات و دفع الوقت تحت نام  اصلاحات هم شگرد بسيار مهم دیگر آن می باشد.

این مغلطهء آخری (که به اعتقاد من از دار و دسته احمدی نژاد بیشتر به پروسهء آزادی ایران لطمه زده است) تمام انرژی خود را روی منحرف کردن افکار ایرانیان گذاشته و سردمداران اش تا توانسته اند روی این واقعیت سرپوش گذاشته اند که «اصلاح طلبان حکومتی مشکلی با نظام ولایت فقیه و قانون اساسی تبعیض آمیز و فاسدش  ندارند» و تا توانسته اند بر روی پرسش و پاسخ های مربوط به این مسئلهء حیاتی ماله کشیده اند، تا عمر «ایلغار»  خود و همکاران شان را قدری طولانی تر کنند و فاجعه های جدیدی را برای این ملت ستم دیده فراهم نمایند.

اما، از آنجایی که نمی شود همیشه این رل ها را به نحو احسن بازی کرد، امروز چانهء آقای شکوری راد بالاخره گرم شده، عنان زبان شان از کف رفته، و در یک ـ به ادعای بنده ـ « گاف مطبوعاتی»، برای تمام کسانی که صداقت، شجاعت و استعداد کافی در قبول واقعیت ها داشته باشند، با صراحت کامل تشریح کرده اند که موضع خودشان و دیگر «ایتام نامطلوب و سرگردان» این نظام چيست!

می نویسم «گاف مطبوعاتی»، چرا که اگر نگویم که این اعتراف ایشان از روی سهو بوده، باید بنا را بر این بگذارم که این مرد آنقدر به نادانی و بلاهت مخاطبین اش ایمان دارد که فکر می کند که می تواند هر «رازی» را افشا کند و به هیچ کس هم شوکی وارد نشده و کسی از خواب گران بیدار نگردد.

نيز از «صداقت، شجاعت و استعداد کافی و لازم برای قبول واقعیت ها» می گویم چرا که، به اعتقاد بنده، در هیچ زمانی، هیچ اظهار و اقراری از جانب هیچ شخصیتی نمی تواند ذهنیت یک انسان خود سانسور را تغییر بدهد و انسان، برای درک واقعیات، حتماً مجبور به داشتن این سه خصیصهء مهم است.

سی و سه سال مشاهدهء رفتار این حضرات به من یکی ثابت کرده که ريشهء این بی پرده سخن گفتن ها و دیگران را ابله فرض کردن ها از جانب عمله جات ج.ا، در برداشت پست نگر آنها  به ماله کش ها و کسانی است که هر چیزی را تفسیر می کنند و هیچ چیز را آنطور که هست نمی بینند.

 باری، بعد از این مقدمهء بلند بالا،  اجازه می خواهم که برای کاستن از سوهان کشی مفصل بر روح و افکار خوانندگان ارجمند، همهء مطلب آمده از قول آقای شکوری راد در ایلنا را ذکر نکنم و فقط به بخش «به درد بخورش» برسم. البته لینک مطالب را در پایان این نوشته برای علاقمندان می گذارم که در صورت تمایلريال و داشتن مزاج قوی!، بتوانند همهء مطلب ایشان را بخوانند.

بنده برای تقسیم بندی مطلب و راحتی کار مایلم که گزيدهء سخنان شکوری راد را به دو بخش کلی تقسیم کنم: بخش اول مربوط می شود به حقایقی که ایرانیان فرهیخته و وطن پرست برای تعیین تکلیف و اتخاذ تصمیمات آتی خود،  به آنها نیازمندند. و بخش دوم مربوط است به «سیگنال» های سیاسی و عشوه آمدن های مرسوم این گروه برای اربابان قدرت (پریروز خمینی، دیروز رفسنجانی، امروز علی خامنه ای). که البته، دستکم برای من یکی، بی ارزش اند.

در زمينهء بخش اول، اگر قرار باشد که بنده در اين مورد فقط جملات به درد بخور موجود در کل گفتگوی ایلنا با شکوری راد را بیرون بکشم تا تکلیف ما ایرانیان را با اصلاح طلبان مشخص کنند، بنظرم می رسد که این چند جملهء زير بهترين نامزد احراز اين مقام اند:

«اصلاح طلبان اپوزوسیون نظام نیستند، بلکه اپوزوسیون دولت هستند... آن نظامی که در قانون اساسی ما ذکر شده، اگر به معنای واقعی برقرار باشد، تمام اصلاح طلبان در درون آن نظام هستند. ما اصلاح طلبان مدعی حفظ و احیای نظام هستیم. بنابراین ما اصلاح طلبان در حقیقت پوزوسیون نظام هستیم و آن کسانی که امروز بر سر کار هستند، با توجه به عملكردشان كه صداي حاميان گذشته‌ شان را هم درآورده، اپوزوسیون نظام هستند. ما اصلاح طلبان اصلاً با هیچ کدام از ساختارهای موجود قانون اساسی مشکل نداریم. معتقدیم که همین ساختارهای موجود قانون اساسی اگر اصلاح روش کنند می‌توانند همهء مردم [را] راضی [داشته] باشند. معتقدم با همین قانون اساسی می‌توانیم به گونه‌ای عمل کنیم که همه با هر فکری راضی باشند».

بنده بدان خاطر معتقدم که جملات فوق برای ما مهم اند که آقای شکوری راد، در طی بيان آنها، صریحاً آب پاکی را روی دست همهء خوشباوران می ریزند.

بخش دوم هم به پرسش دیگری از ا آقای شکوری راد مربوط می شود، مبنی بر اينکه: «با توجه به اينكه آیندهء نظام جدا از آینده اصلاح طلبان نيست، نظرتان در خصوص تهديدهاي اخير كشور از سوي آمريكا چيست؟»

پاسخ آقای شکوری راد چنين است: «ما که در حال حاضر خارج از قدرت هستیم و اختیاری برای دفع شر از کشور نداریم، اين تهديدات را نگران کننده می‌دانیم و معتقديم براي دفاع از تماميت ارضي كشور اصلاح ‌طلب و غير اصلاح‌ طلب نداريم. اما وقتی شما بهانهء کافی به دست آمریکا می‌دهی تا یک اجماع جهانی علیه کشور ما را ایجاد کند، یعنی شما خدمت به آمریکا کردی و این مشخص است. در حال حاضر در شرایطی هستیم که اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته و دلیل آن خامی در سیاست خارجی، خامی در برخورد با ملت خودمان و خامی در برخورد با کشورهای دیگر است. البته اخیراً یک دوگانگی در سیاست خارجی به وجود آمده است. ولي به طور كلي اگر انتخابات با مشاركت همه طيف‌ها و با حضور گسترده مردم باشد، آمریکا هم نمی‌تواند زیاده خواهی در قبال ایران داشته باشد».

بنده در اینجا نيز مایلم که این «سوال و جواب» را به سه بخش خوب، بهتر  و مهمل تقسیم کنم. بخش اول همان خود سوال است که به اعتقاد من از خود جواب بیشتر اهمیت دارد! بخش دوم نيز نکته ای است که آقای شکوری راد به آن اعتنائی نشان نمی دهند! و به ادعای وصل بودن و در هم تنیده بودن سرنوشت اصلاح طلبان و جمهوری اراذل اعتراضی  نمی کنند (که البته این نکته از دید من نکتهء بسیار قابل تعمقی است!) و بخش سوم يا مهمل هم پاسخی است که آقای شکوری راد داده است. این بخش دقیقاً همان عشوه گری و دلبری سیاسی است که طی آن آقای شکوری راد، ضمن ابراز بدبختی و خاکستر نشین شدن، آه و ناله ای هم در خصوص انتخابات کرده و به زبان خیلی ساده و به سیاق همفکرانش یک روضه مختصری برای روضه خوان اعظم خوانده است که:

آقا! «ما که دست مان از دنیا کوتاه است و کاری ازمان بر نمی آید، اما این احمدی نژاد ملعون بدجوری دارد به آمریکا خدمت می کند! ای ولی مسلمین جهان! بدان که اگر با تمکین شما جنگی  هم براه بیافتاد، ما اصحاب همیشه گرسنه جان خودمان را برای شما خواهیم  گذاشت».

او، در آخر  این روضه خوانی و ذکر مصیبت، یادش نمی رود که روضه را با یک التماس دعا به اتمام برساند و بگوید که:  اما اگر مقام معظم از سر بزرگواری  یک فرصتکی هم  در خصوص شرکت در انتخابات به این بندگان رو سیاه درگاهش بدهد، بد نخواهد شد!

برای بازتر شدن معناهای مضمونی اين سخنان بد نمی بينم که گريزی به سخنان چند وقت پيش آقای امير خرم، از اعضای «ملی ـ مذهبی ها»، بزنم آنجا که با افتخار چنين اعتراف کرده اند:

«خود بنده در سال 1380 يک دوره زندان را تجربه کردم. وقتی از زندان بيرون آمدم، يکی از همين آقايان اطلاعاتی پيش من آمد و به من گفت که سعی کنم ديگر فعاليت سياسی نکنم. من در آن زمان برای ايشان مثالی زدم که متاسفانه آن مثال هنوز هم مصداق دارد. به او گفتم که جمهوری اسلامی مانند يک قلعه است که جمعی در آن زندگی می کنند و جمعی هم بر اين قلعه حاکمند. گروه های قانونی مانند نهضت آزادی و ساير احزاب قانونی، مانند خندقی هستند که دور تا دور اين قلعه کنده شده است. رسالت و وظيفه ما به عنوان يک گروه اپوزيسيون اين است که هر کسی که از رفتار حاکمان قلعه ناراضی بود و خواست از قلعه بيرون برود، طبيعتاً می افتد در درون نيروهای اپوزيسيون و ما وظيفه داريم نگذاريم آنها به سمت نيروهای مقابل بروند که نيروهای برانداز هستند و آماده جذب اين نيروها هستند تا عليه قلعه فعاليت کنند».

و طرفه اينکه نه آن روز و نه امروز اينگونه سخنان نتوانسته و نمی تواند رگ غیرت بعضی ها را بجنباند و حریف ذهنیت خود سانسور و البته دندان گرد بعضی ها بشود. و کار تا آنجا پيش رفته که می بینیم هنوز هم عده ای از این ماله بر کفان، همچنان، مشغول ماله کشی هستند و شناعت و خیانت های این و آن را بر اين منوال تفسیر می کنند که:

««اصلاح طلبان اپوزوسیون نظام نیستند، بلکه اپوزوسیون دولت هستند... آن نظامی که در قانون اساسی ما ذکر شده، اگر به معنای واقعی برقرار باشد، تمام اصلاح طلبان در درون آن نظام هستند. ما اصلاح طلبان مدعی حفظ و احیای نظام هستیم».

چهارشنبه 23 نوامبر 2011 - 02 آذر 1390

 

لینک مطلب شکوری راد

http://www.ilna.ir/newsText.aspx?id=221188

لینک اعتراف براستی تهوع آور امیر خرم از اعضای رهبری نهضت آزادی

http://mag.gooya.com/politics/archives/2010/01/098534.php

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com