بازگشت به خانه

جمعه 23 دی 1390 ـ  13 ژانويه 2011

 

جغد جنگ در آسمان ایران؟

محمود موسی دوست

به دید من باختر زمین بویژه امریكا، در كوتاه مدت از خطر جنگ سود می برد و نه از خود جنگ. فروش 30 میلیارد دلار هواپیمای جنگی به عربستان سعودی و بستن  پیمان سه و نیم  میلیارد دلاری سامانه سپر موشكی با امارات سودی ست كه می تواند به اقتصاد بیمار امریكا یاری رساند.  دیگر اینكه با خطر جنگ و خطر هسته ای شدن ایران، امریكا توانست بسیاری از كشورهای عربی را در برابر ایران یكپارچه كرده  و تا اندازه ای آنچه را كه ایران با پشتیبانی سوریه و حزب الله و حمس و جهاد رشته بود، پنبه كند. در دراز مدت ولی، سود امریكا و باختر زمین  پیوند با ایرانی پایدار و همساز با جهان  است.  امریكا، و به دنبال آن اروپا، چند ماهی هست پی برده اند، كه دیگر نمی شود با رژیم ایران كنار آمد و ناگهان همه،  هویج و تازيانه را از سیاست شان كنار گذاشته و به چماق و تازیانه روی آورده اند.

پیامد جنگ احتمالی با ایران به فاكتورهای فراوانی بستگی دارد كه پیش بینی آن از پیش بینی  مو به موی  هواشناسی 15 روز دیگر دشوار تر است و با تجربه ای كه در عراق و افغانستان بدست  آمد و دلار هایی كه دود شد، گمان نمی رود كه جنگ گزینهء نخست و برتر امریكا باشد. امریكا و همپیمانان او امید آن دارند كه با گسترش تحریم ها، شورش های درون ایران بالا بگیرد و از میان آن دولتی برآید كه با جهان از در دوستی درآید. برای اسراییل بیش از هر چیز امنیت كشورش مهم است، گرچه سیاست هایش را با امریكا هماهنگ می كند، ولی تجربه نشان داده است، اگر نیاز باشد سرخود نیز عمل می كند.

سوی دیگر درگیری، ایران است. فرمانروایان ایران می خواهند، همچو دو- سه دهه پیش، بر  روی نفت و گاز بشینند و تا می توانند خود  و فرزندان  خود را پروار كنند، خانه ها در بریتانیا و امریكا و كانادا،... بخرند و در ایران هیچ صدایی جز صدای خود را بر نتابند، و ا ترور و گروگان گیری و  برانگیختن مزدوران شان در گوشه و كنار جهان باجگیری كنند.

این فرمانروایی با تحریم های یكپارچه دستخوش گرفتاری می شود، اقتصاد ویران تر می شود، و دیگر پولی برای خود و مزدوران در خزانه بر جای نمی ماند. پس روشن است كه به هر نیرنگی- سیاستی دست زنند تا از این گرداب برون آیند و سامانی به  این آشفته بازار بدهند. پس تحریم یكپارچه، اگر شدنی باشد، برای رژیم به معنی مرگ است. اما جنگ كنترل شده، اگر بتواند رژیم آن را كنترل كند، اگر كنترل آن دست خودش باشد، تب است. 

با این پیش فرض ها می توان گفت كه سود رژیم در تب است. سخن محمد رضا رحیمی معاون احمدی نژاد كه گفت "اگر بنا باشد نفت ایران را تحریم كنند، یك قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد كرد" را باید در این راستا دید و  برگردان اش آن است كه اگر ما با مرگ روبرو شویم، به جنگ روی می آوریم. كیهان شریعتمداری (نماینده خامنه ای)  بر این باور است كه خمینی «...در چالش با قدرت های استكباری به بهره گیری از تاكتیك "ضربه اول" اعتقاد داشته اند...»(كیهان-22 آذر) و در جایی دیگر در همین نوشتار می گويد: «...امام راحل(ره) فرمودند؛ اگر به من باشد، بلافاصله پس از ورود اولين ناو آمريكا به خليج فارس، آن را به موشك بسته و غرق مي كنم...»(نقل به مضمون)

به گمان من، اگر ایران نتواند تحریم ها را، پیش از آنكه اقتصادش به بیهوشی بیافتد و  شورش همگانی آغاز شود،  دور بزند، دست به جنگ می زند. امریكا هم، گرچه گزینهء نخست اش جنگ نیست و گرچه نمی تواند حركت های پانزدهم و پس از آن را پیش بینی كند، ولی برای چهار - پنج گام نخست شطرنج پاسخ های روشنی در دست دارد.

شوربختانه اپوزیسیون ایران هنوز نتوانسته است یكپارچه شود و در این بازی قدرت، بتواند نیرومندانه سیاستی را به پیش ببرد كه هزینه اش برای ایران و ایرانیان اندك  باشد. زمان چندانی هم  دیگر نمانده و چشمم هم آب نمی خورد كه در این زمان كوتاه اپوزیسیون ایرانی بتواند بر سر كمترین ها با هم دست به یكی شود.

اگر این یكپارچگی بدست نیاید، ایران در چند سال آینده ویران تر خواهد شد. دریغ.

اشتوتگارت 12 ژانویه 2012

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com