بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

دوشنبه 9 مرداد 1391 ـ  30 ماه ژوئيه 2011

 

چند نظر در مورد ميزگرد کاخ سفيد

مطالب زير طی ای ميلی برای سکولاريسم نو ارسال شده و از آنجا که محتوای آنها برای ايرانيان ساکن امريکا اهميت دارند، در اينجا به انتشار آنها اقدام می کنيم:

 

فوروم ايرانيان امريکائی: نایاک و بنیاد ایمان در کاخ سفید

 

روز چهارشنبه 18 جولای، دولت اوباما میزگردی در کاخ سفید با دعوت از چند سازمان ایرانی-آمریکایی که گویا نماینده بیش از یک میلیون ایرانی در این کشورند  برگزار کرد تا در باره مسائل گوناگون منجمله سیاست واشنگتن در رابطه با جمهوری اسلامی با آنان بحث و گفتگو کرده و نظرات آنان را مورد توجه قرار دهد.

طبق معمول همیشگی، سازمان لابی نایاک به رهبری تریتا پارسی یکی از میهمانان اصلی این ضیافت بود. نایاک در سایت خودش با انتشار این خبر تاکید می کند که این سازمان سال هاست که با کاخ سفید و وزارت خارجه رابطه دارد و به آنها مشورت می دهد.

بنیاد ایرانیان مسلمان آمریکای شمالی (بنیاد ایمان) کالیفرنیا نیز یکی دیگر از سازمانهائی است که بعنوان نماینده جامعه ایرانی به کاخ سفید دعوت شده بود. رئیس این بنیاد محمد صادق نمازی خواه عضو شورای آمریکائی - ایرانی وابسته به هوشنگ امیر احمدی است.

سازمان تازه تاسیس پایا (PAAIA) نیز در این جلسه حضور داشت. این سازمان که آرام آرام لابی خودش در کنگره را توسعه میدهد به کمک چند چهره موفق ایرانی مثل فیروز نادری نفوذ بیشتری در میان ایرانیان یافته است.

گذشته از چند سازمان یاد شده، چند گروه دانشجوئی و رسانه ای نیز به این میزگرد دعوت شده بودند. یکی از آنان نماینده سایت"تهران بورو" است که محمد سهیمی از سردبیران اصلی آن است. سهیمی که تحت عنوان ضد جنگ فعالیت میکند، یکی از مدافعان سرسخت برنامه هسته ای رژیم ایران است. سهیمی در سال گذشته که تریتا پارسی مورد انتقاد ایرانیان قرار گرفت، با جمع آوری طومار و نوشتن مقاله به وکیل مدافع وی نیز تبدیل گشت.

چند گروه و دسته کوچکتر نیز به این میزگرد دعوت شده بودند که غالبا در طیف نایاک قرار دارند.   

سه سال پیش و در اوج جنبش مردمی در ایران، وزارت خارجه میرگردی با چند ایرانی برگزار کرد تا درباره نحوه برخورد با رژیم ایران مشورت کند. در آن جلسه نیز تریتا پارسی و چند نفر دیگر که عموما طرفدار دوستی و سازش با جمهوری اسلامی هستند حضور داشتند. بدنبال آن جلسه، نمایندگان دولت آمریکا با نمایندگان خامنه ای در ژنو به گفتگو نشستند تا مذاکراه و سازش کنند. این مذاکرات در حالی برگزار میشد که رژیم ایران در حال کشتار مردم در خیابانها و کهریزکی کردن زندانیان بود.

http://iraniansforum.com/index.php/aarticles/412-2012-07-24-12-56-48

 

توضیح محمد سهیمی در مورد میزگرد در کاخ سفید

در نامه‌ای خطاب به علی شاکری

سلام علی‌ جان:
اگرچه آنهائی که من را می‌شناسند تفکر من را در مورد کمک گرفتن و یا لابی
گری از آمریکا می‌دانند، با این وجود، همانطور که در ایران می‌گویند، برای تنویر افکار عمومی‌ اجازه بده بگویم:
۱. من به کاخ سفید نرفتم.
۲. من به کاخ سفید دعوت نشده بودم.
۳. حتی اگر دعوت هم شده بودم، به خاطر تفکرم در مورد این گونه کارها
نمی‌رفتم، کما اینکه در گذشته از اینگونه دعوت‌ها بوده. من اصولاً با لابی گری از آمریکا مخالف هستم، تمام سخنرانی‌‌ها و مقالات من این را نشون میده، و آنهایی را که در این لابی گری‌ها شرکت میننند، و یا آن را می‌پسندند را مورد انتقاد قرار داده‌ام.
۴. ادیتور وبسایت تهران بورو، خانم گلنوش نیکنژاد دعوت شده بود و ایشان
در آنجا حضور داشتند. من فقط بعدا وقتی‌ گلنوش به من گفت از این ملاقات آگاه شدم.
۵. وبسایت تهران بورو به این دلیل دعوت شده بود که تنها وبسایت ایست که
به زبان انگلیسی در مورد ایران خبر و تحلیل چاپ میکنه.
۶. خبر کذب رفتن من به کاخ سفید توسط وبسایت ایرانیان‌آمریکن فروم که
توسط حسن دایی کنترل میشه پخش شده. من چون برای تهران بورو مقاله مینویسم، دایی به دروغ گوئی پرداخت، در حالی‌ که حتا روح من هم از این ملاقات خبر نداشت تا بعد از ملاقات!
۷. جالب اینجاست: یک وبسایت که توسط عوامل مجاهدین اداره میشه، همان
مجاهدینی که بزرگترین لابی ایرانی‌ در آمریکا را دارند و پیش جنگ طلب ترین شخصیت آمریکایی برای مجاهدین لابی مکنند، حالا به بقیّه حمله میکنه که چرا به کاخ سفید رفته‌اند. لابد برای این است که خودشان دعوت نشده بودند!
۸. نکته جالب دیگر از این قرار است: ملاقات ۲ هفته پیش صورت گرفت. وبسایت
تهران بورو در مورد ملاقات یک گزارش داشت که هفته پیش منتشر شد.

http://www.pbs.org/wgbh/pages/frontline/tehranbureau/2012/07/comment-through-the-front-door-white-house-hosts-iranian-american-leaders.html

ولی‌ خبر کذب شرکت بنده در این ملاقات حالا منتشر میشود. چرا؟ حدس من این است که به خاطر اینکه بنده 2 روز پیش در صدای آمریکا در مورد ذات اصلی‌ و حقیقی‌ دعوا بین ایران، اسرائیل و آمریکا در مورد برنامه اتمی‌ توضیحات مفصّلی دادم که اینطور که دوستان می‌گویند بسیار مورد توجه قرار گرفته است. چون آقایان نمی‌خواهند مردم از حقایق آگاه شوند، تلاش میکنند بحث را عوض کنند.
Mammad

 

نامه ای از «فرخ؟؟»

علی شاکری عزیز

ایمیل تو و توضیح محمد سهیمی و اعلام برائت و مخالفت وی از کارهای نایاک را خواندم. دیروز وقتی خبر نشست نایاک و برخی تشکل های ایرانیان امریکا را دیدم سری هم به وب سایت حسن داعی زدم. 

من هم مثل محمد سهیمی تا کنون لابی گری نکرده ام و این کار را جزو وظایف خود نمی دانم. اما برای ایرانیان مقیم امریکا اصلاً چنین برائتی را نه لازم می دانم و نه معقول. بیش از یک میلیون ایرانی در امریکا زندگی می کنند و آنها حق دارند متشکل شوند و نگرانی ها و مطالبات خود را در دستگاه حاکمه امریکا بازتاب دهند. این کار چه اشکال دارد که محمد سهیمی عزیز از آن اعلام برائت می کند؟  او می تواند و باید موضع خود را در باره مضمون فعالیت دو گرایش عمده برای لابی گری در امریکا مشخص کند. من نیز در این باره نظر دارم. شما هم نظر دارید. من و شما مخالف کارها و توصیه هایی هستیم که تشکیلات حسن داعی سعی می کند در دستگاه حاکمه امریکا غلبه دهد. من و شما - تا آنجا که من دنبال کرده ام - به مضمون فعالیت و مواضع سیاسی این گروهی که اخیرا با نمایندگان دولت امریکا ملاقاتی یک روزه داشته اند انتقادی نداشته ایم. با دقت وب سایت نایاک را کاووش کردم. مواضع این جریان با آنچه که من فکر می کنم تقابل ندارد. اگر شما و محمد سهیمی عزیز نقدی دارید یا برخی مواضع را نادرست یا ناسازگار با منافع ملی ایران و مغایر با جهت عمومی مطالبات مردم ایران می دانید لطفا آنها را برای من هم روشن کنید. 

حس می کنم زیر شلیک توپخانه سنگین جبهه ای که حامیان ایرانی میت رومنی و راست افراطی در امریکا به راه انداخته اند عده ای از ما تردید می کنند در باره مضمون کار تشکل های ایرانی که با دولت امریکا دیدار و گفتگو داشته اند موضع گیری روشن داشته باشند. 

آرزوی من این است که ایرانیان مقیم امریکا هم - درست مثل رقبای اسرائیلی - قوی ترین شبکه لابی را برای تاثیر گذاری بر سیاست ایالات متحده بر پا می داشتند. اگر چنین بود قطعا ما می توانستیم با قدرتی بسیار بیشتر بر روند مناسبات دو کشور موثر باشیم. سهیمی به درستی اشاره کرده است که مجاهدین قوی ترین شبکه لابی را در امریکا سازمان داده اند. یک دلیل برتری موقعیت آنان به نظرم همین بیم و تردید و امتناع ایرانیان صلح خواه و وطن دوست مقیم امریکا برای متشکل شدن و پیگیری اهداف شریف خویش از طریق تاثیرگذاری بر سیاست های دولت امریکاست. 

همیشه فکر کرده ام که یک بدبختی بزرگ کوبائیان - در قیاس با ویتنامی ها - این بوده است که آنها یک شبکه نیرومند ضدکوبایی متشکل از کوبائیان مقیم امریکا داشته اند. اگر آنها هم همان را داشتند که ویتنامی ها در امریکا کردند یقینا سرنوشت کوبا کاملا متفاوت بود. 

موفق باشی

فرخ  

 

نامه ای «گودرز؟؟»

فرخ عزیز؛

تا آنجا که من می دانم و با محمد سهیمی هم تماس دارم منظور وی براعت [کذا] از نایاک نبود.آنچه محمد میگوید ان است که با توجه به رفتار دولت اوباما در رابطه با ایران در چنین میز گردی شرکت نمیکند.

من از سایر تذکرات تو کاملاً حمایت میکنم. یک نکته که در گفتمان ساخته و پرداخته حسن دایی السلام و طرفدارانش گم شده ان است که نایاک را بچه های نسل دیگری از ایرانیان تشکیل میدهند که در این جامعه بزرگ شده اند و تکنیکهای مرسوم در سیاست امریکا را دقیقا و از نزدیک میشناسند.  کدام سازمان سیاسی ما امروز در خارج کشور 1500 عضو دارد (اگر ارقام  آقای ماکویی را در نظر بگیریم) که برای عضویت سالانه شان 100 دلار در سال حق عضویت می پردازند؟  مسولین نایاک همه در سن های 25-40 سال امر دارند و تقریبا همه سابقه کار در کنگره امریکا دارند. جمال عبدی که مسول پالیسی نایاک است در دفتر ایران وزارت خارجه امریکا در زمان کندی ریس کار کرده به واسطه این ارتباطات است که به کاخ سفید دعوت میشوند و گرنه چرا حسن دایی السلام یا کسی از جمعیت تلویزیون های لوس آنجلسی را به کاخ سفید دعوت نمیکنند.
گودرز 

نظر خوانندگان

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه