بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

دوشنبه 20 شهريور 1391 ـ  10 ماه سپتامبر 2011

 

اطلاعیه

 اتحاد عشایر و اقوام جنوب ایران

اعلامیه ای از طرف حزب دموکرات کردستان و کومله منتشر شده که در آن مسائلی گنجانده شده، نشان از تفرقه و جدایی طلبی منعکس است. ما اتحاد عشایر و اقوام جنوب ایران لازم می دانیم به عنوان یکی از اقوام تشکیل دهندهء ایران مواضع خود را در قبال اینگونه مسائل صریح اعلام داشته، موضع خود را برای آگاهی دیگر تشکل های قومی و سیاسی و کلاً مردمان ایران مشخص کنیم.

ما معتقدیم که مجموعه ای که به نام ایران شناخته شده است، تشکیل شده از اقوام و مردمان مختلفی که در طی قرن ها با میل و اراده و نیازهای گوناگون خود گرد هم آمده، تشکیل دهندهء کشوری به نام ایران شده اند.این اقوام در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، چه در دوران صلح و چه در دوران های هجوم ملل دیگر، هیچگاه درگیر مبارزات بر علیه یکدیگر نشده بلکه همیشه به دید متحد و خودی و نیازهای متقابل در کنار هم برای دفع هجوم ملل بیگانه ایستاده و یکپارچگی کل سرزمین های خود را حفظ و، به قول معروف، "دفع شر کرده اند".در این چند هزاره هیچگاه درگیری قومی بین این اقوام رخ نداده و همه با احترام و نیاز متقابل در کنار هم و با هم زیسته اند.

ستم، درگیری و جنگ همیشه بین دیکتاتورها و حکومت های مرکزخواه و یا ملل مهاجم مانند مقدونی ها، مغول ها، تیموریان و یا اعراب مهاجم و یا استعمارگران بریتانیا و روس با این اقوام بوده است و در تمام این فراز و نشیب و درگیری های خانمان برانداز تمام این اقوام متحد در کنار هم ایستاده و هیچگاه حتی زمزمهء جدایی از هم را تاریخ به یاد ندارد (جز جدا کردن به زور و اسلحه هرات از طرف انگلیس و آذربایجان از طرف استعمارگران روس). اینکه امروز تعدادی افراد یا گروه های غرض ورز یا نا آگاه ستم بر این اقوام را، ستم فارس بر دیگر اقوام نامیده و می نامند تحریف مشخص تاریخ و واقعیات است. فارس یا فارسی، زبان رسمی گفتمان بین این اقوام بوده و است و قومی به نام فارس در ایران وجود ندارد. از آن گذشته زبان ستمگر نیست، همانگونه که زبان انگلیسی استعمارگر نبوده بلکه وسیله گفتمان استعمارگران بریتانیایی بوده است. ستم به اقوام ایرانی، ستم دیکتاتورهای حاکم بر این اقوام بوده و هست و هر یک از اقوام که بیشتر برای احقاق حقوق از دست رفته خود مبارزه می کرده و یا می کند بیشترین سهم سرکوب از طرف دیکتاتور نصیب اش می شود.

اعلامیه حزب دموکرات و کومله نه تنها باری از مبارزات مردمان ایران نمی کاهد بلکه با تحریف واقعیات باری بر آن می افزاید و مبارزات را بر علیه جمهوری اسلامی منحرف کرده، نفاق و چند دستگی و پریشانی در درون جبهه مبارزان برانداز جمهوری اسلامی به وجود آورده، ترس از جدایی و از هم پاشیدگی ایران را در جامعه توسعه داده و عملاً تنها به سود جمهوری اسلامی می باشد و مردم را به فکر واداشته که در صورت نابودی جمهوری اسلامی، ایران به سوی تجزیه و از هم پاشیدگی گام برخواهد داشت. به همین دلیل این اعلامیه ما را وادار به اعلام مواضع مشخص خود به عنوان یکی از اقوام تشکیل دهندهء ایران در قبال مردم و دیگر اقوام ایرانی کرده است.

ما اتحاد عشایر و اقوام جنوب ایران اعلام می داریم که ایران تشکیل شده از مجموعهء اقوامی که با داشتن خصوصیات فرهنگی قومی و اجتماعی و تاریخی مختلف، دارای خصوصیات فرهنگی، قومی، اجتماعی مشترک و همگونی بوده که در طول تاریخ چند هزارساله با اتحاد خود، مجموعهء اجتماعی و جغرافیایی به نام ایران را بنا نهاده اند.ایران کشوری است که با وجود آنکه ساکنان آن از نظر نژادی، فرهنگی و دینی مختلف بوده، به عنوان خانه مشترک همیشه در تهاجمات ملل بیگانه ساکنان آن، از هم و سرزمین شان دفاع کرده و، در عین حال، هر کدام از ساکنین این سرزمین در مورد مسائل داخلی متکی به خویش بوده اند. این یک واقعیت عمیق تاریخی ایران است.که با یک نگاه گذرا میتوان آنرا دید. مجموعهء ایران تشکیل شده از اقوام مختلف و نه یکی قوم و دیگری ملت و یا ملل، و همه وظیفه ای مشترک و سهمی مساوی در قبال این سرزمین دارند.

ستم بر این اقوام ستم دیکتاتورهای خودکامه بر تمام آنها بوده و «ستم فارس بر دیگر اقوام» ساخته و پرداختهء عده ای غرض ورز و یا نا آگاه به تاریخ ما می باشد. دیکتاتوری مذهبی جمهوری اسلامی با زیر پا گذاشتن و ندیده گرفتن خواست و حقوق این اقوام همه را بدون در نظر گرفتن قومیت شان یکسان سرکوب کرده و می کند. برای جمهوری اسلامی کرد بودن، لر و یا آذری بودن مطرح نیست بلکه اطاعت و تسلیم بر مواضع جمهوری اسلامی مد نظر آنها می باشد و هرآنکه بیشتر بر علیه این نظام ایستادگی و طلب حقوق پایمال شده خود کند بیشتر سرکوب شده، نه اینکه از چه قوم ویا طایفه می باشد.

 معتقدیم که تنها راه نجات مردمان ایران نفی کامل جمهوری اسلامی و برقراری دموکراسی بر پایه و مبنای علامیه جهانی حقوق بشر و فدرالیسم و تقسیم قدرت به عنوان تنها راه تضمین دموکراسی که هدف تمام اقوام ایرانی است می باشد.

ما معتقدیم که ایران تشکیل شده از اقوام مختلف و واژه ملل یا ملت متعلق به جمع این اقوام که تشکیل دهندهء ملت ایرانند می باشد و ملت کرد و یا ملت بلوچ و غیره واژه ای تفرقه برانداز و غیر واقعی بوده، نشان از دوری و جدایی اقوام ایرانی دارد.

اعتقاد ما بر این است که در صورتی ایران فردا ایرانی یکپارچه، متحد و پویا خواهد بود که اقوام تشکیل دهندهء آن به تمام حقوق پایمال شدهء خود دست یافته در عمل حاکم بر سرنوشت خود باشند و این تنها بدان معنی است که وظایف حکومت فدرال مرکزی و وظایف حکومت های منطقه ای شفاف و روشن، در کنار و با هم عملی شوند و در آن صورت است که هیچ منطقی برای جدایی و پراکندگی به کار نخواهد آمد و فقط منطق یکپارچگی حاکم خواهد بود.

ما معتقدیم که فقط با اتحاد تمام اقوام ایرانی و سازمان های معتقد بر براندازی جمهوری اسلامی و بدست توانای ما ایرانیان سرنگونی و نفی کامل جمهوری اسلامی امکان پذیر است. در صورتی که ما تمام اقوام ایرانی دست به دست هم داده برای برقراری دموکراسی و احقاق کامل حقوق این اقوام به پاخیزیم نه تنها هیچ دلیلی بر جدایی و تجزیهء ایران وجود نخواهد داشت بلکه در یک ایران دموکرات، آزاد و فدرال استحکام و یکپارچگی ایران تضمین ابدی خواهد یافت. پویایی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران در گروی حفظ تمامیت ارضی ایران فدرال خواهد بود.

ما به عنوان یکی از اقوام تشکیل دهندهء ایران دست دوستی به طرف حزب دموکرات و کومله ایران و دیگر تشکل های اقوام ایرانی دراز کرده خواستار آنیم که بیایید با این معیار و خواست که در صورت برقراری دموکراسی و تضمین این دموکراسی که فدرالیسم و تقسیم قدرت است با دیگر سازمان ها و تشکل های ایرانی خواستار براندازی جمهوری اسلامی متحد شده در راه نفی کامل این جمهوری آزادی ستیز بکوشیم. به گمان ما این تنها راه باز کردن گره کور مبارزات همه گیر مردم ایران می باشد.

اگر معتقدید که ایران فردا باید بر پایه

1.نفی کامل جمهوری اسلامی

2. جدایی دین و باورهای مذهبی از حکومت در ضمن احترام به تمام ادیان

3. برقراری دموکراسی بر پایهء اعلامیه جهانی حقوق بشر (برابری زن و مرد ، آزادی احزاب و مطبوعات و غیره و غیره اعلام شده در این منشور)

4.تقسیم قدرت و به رسمیت شناختن حقوق اقوام تشکیل دهنده ایران (فدرالیسم)*

5.رفراندم برای تعیین شکل حکومت آینده (مشروطه یا جمهوری)

6.حفظ تمامیت ارضی ایران

ساخته شود دست دوستی و آغوش ما باز برای همکاری و همسنگری در حال و آینده با شماست.

ما شما و دیگر تشکل های ایرانی معتقد بر براندازی این جمهوری را دعوت به همکاری و همیاری می کنیم. باشد که در یک جبههء مشترک آرزوی قلبی تمام ما ایرانیان در برقراری آزادی، دموکراسی و تقسیم قدرت که ضامن تمامیت ارضی ایران است بدست توانای مردمان ایران عملی گردد.

با درود بر همهء آزاد اندیشان

پرویز ضرغامی

سخنگوی اتحاد عشایر و اقوام جنوب ایران

 

* به گمان ما حقوق حکومت فدرال مرکزی ایران آینده عبارت است از:

1.سیاست خارجی کشور

2.سیستم پولی و کلان اقتصاد کشور

3.ارتش و نیروهای مسلح برای حفظ تمامیت ارضی

4.کان ها و معادن کشور مانند: نفت، گاز و غیره...

5.طرح برنامه ریزی دراز مدت اقتصادی، آموزش و پرورش و بهداشت کشور

دیگر «امور داخلی»، متعلق به فدرال های هر منطقه می باشد.

 

نظر خوانندگان

جمشید: آقای ضرغامی، با درود و عرض ادب لطفا به چند پرسش در رابطه با "اتحاد عشایر و اقوام جنوب ایران" و مطالب مرقوم در این اطلاعیه در جایگاه سخنگوی پاسخ دهید.ابتدا اینکه "اتحاد عشایر و اقوام جنوب ایران" چه مجموعه و یا زیر مجموعه ای می باشد.تاریخچه و فعالیت های آن چیست.عشایر و اقوام تشکیل دهنده آن کدامند.آیا یک ارگان سازمانی، حزبی و یا جبهه ای دارد و هدایت و رهبری آن در دست دبیری و یا جمعی می باشد.مضامین قید شده در این اطلاعیه فقط انعکاس نظر سخنگوی می باشد یا به نظر دیگر اعضا و مجموعه رهبری هم رسیده است.این بخش از پرسش ها از آنروی است که بغیر از صفحه ای در فیس بوک بنام شما، نشان دیگری از "اتحاد" نامبرده در شبکه اینترنت وجود ندارد.اگر هست، لطفا ارائه کنید که خوانندگان اطلاعیه ها ی شما نیز با برنامه و چهارچوب این "اتحاد" آشنائی پیدا نمایند.بخش دوم پرسش ها به درونمایه اعلام مواضع در اطلاعیه حاضر است: با توجه به تعریفی که شما و یا "اتحاد عشایر و اقوام جنوب ایران" در تذکار پایان این اطلاعیه آورده اید، نکات اختلاف آن را با مواضع این دو حزب کردستان در توافقنامه خود در خصوص فدرالیسم روشن کنید.آیا اساسا اختلافی هست، یا پیشتر از سوی شما "حکومت غیر متمرکز" مد نظر است.اگر بپذیریم که کنترل و محدود کردن قدرت مرکزی تنها از عهده یک حکومت فدرال و البته دمکراتیک بر می آید، یعنی دقیقا مفاهیمی که در توافقنامه دو حزب نامبرده آمده است، پس چرا این از سوی شما " نشان از تفرقه و تجزیه طلبی" نام گرفته است.در کدام نکته توافقنامه احزاب مذکور از " ستم فارس" سخن رفته است که شما در اطلاعیه خود آنها را " تعدادی افراد یا گروهای غرض ورز و یا ناآگاه" قلمداد می کنید.آیا اساسا شما به ستم ملی باور دارید یا عشایر و اقوام جنوب ایران آن را لمس نکرده اند.حزب دمکرات کردستان ایران نزدیک به هفتاد سال سابقه مبارزاتی برای احقاق حقوق ملت کرد و برقراری دمکراسی در ایران را دارد.شرط انصاف است که تعبیر "گروهی غرض ورز و نا آگاه" برای این حزب از سوی شما بکار رود.امید است که تامل و تعمق کنیم پیش از آنکه سخنی به گزاف گوئیم.در پایان به شما پیشنهاد می کنم به لینک زیر مراجعه کنید که کارکرد ستم ملی برای شما ملموس تر گردد. با سپاس.     www.tabnak.ir/fa/news/271947

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه