بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

دوشنبه 30 بهمن ماه 1391 ـ  18 فوريه 2012

حکومتی که خود زمینه ساز تجزیهء ایران است

مهدی رود

دروغ پردازی و وارونه انگاری را می توان از مشخصه های بارز رسانه و تریبون های در اختیار حکومت توتالیتر ولایت فقیه قلمداد کرد، واقعیتی که حتی برای اثبات آن نیاز به تحلیل های عمیق و رمزگشایی مفسران از تحرکات صحنه پردازان نظام نیست، چراکه هر فرد عامی جامعه با نگاهی گذرا به رسانه های مستقل بیرون از ایران و مقایسه ای کوتاه با بنگاه های جعل خبر، به راحتی از آنچه که ماهیت و شاکله این رژیم را می سازد آگاه می شود.

مدعای نگارنده خبری ست که اخیرا در کیهان شریعتمداری با عنوان «پرواز جنگنده های رژیم سوریه برفراز اسرائیل» آمده بود در حالی که اصل این خبر به طنز در رسانه های اسرائیل به چاپ رسیده بود و یا، نمونهء دیگر، افتضاحِ تصویر فتوشاپی «جنگنده قاهر 313 » بر فراز آسمان ایران بود که، بعد از جنجال فاش شدن مونتاژی بودن آن، از روی سایت های رژیم برداشته شد.

بی شک از این دست نمونه ها و دروغ پردازی بنگاه های جعل خبرِ گوش به زنگ بیت رهبری، فراوان یافت می شود، اما حکایت اینجاست که با وجود گذشت دوسال از قیام مردم بی دفاع سوریه در مقابل رژیم جنایتکار اسد، رسانه های حکومت، مخالفان دیکتاتوری بعث و آزادی خواهان سوری را تروریست خوانده و به جعل خبر در ارتباط با درگیری های روزمره این کشور در داخل می پردازند. در شرایطی که بر اساس اعلام مراجع مستقل حقوق بشری شمار تلفات سوریه اکنون بالغ بر 70 هزار نفر می رسد و درگیری های خیابانی مخالفان با ارتش دولتی سوریه به مراحل حساس خود رسیده و امربران رهبر منفعل نظام، هرگونه دخالت در سوریه را منکر می شوند، ناگهان خبر ترور یکی از فرماندهان سپاه قدس در سوریه نمایشی دیگر از صحنه دروغ پردازی حکومت را عیان می سازد، حال اگر این حکایت را در کنار موضع اخیر « مهدی طائب » بگذاریم که سوریه را همچون استان سی و پنجم ایران می خواند به نکاتی دیگر خواهیم رسید.

طائب گفته است « اگر قرار باشد جنگی در بگیرد در مقایسه، حفظ سوریه یرای ما از حفظ خوزستان اهمیت بیشتری دارد و ارجحیت با سوریه است». این سخنان عاری از درایت عضو قرارگاه عمار در عین اینکه بار دیگر می تواند گویای حضور همه جانبهء بازوهای نظامی حکومت در مناقشه< سوریه اعم از اعزام نیرو و کمک مالی و تسلیحاتی باشد، نکته حائز اهمیت دیگری را گوشزد می کند و آن اینکه اگر ما [وطن دوستان] نگران تجزیه ایران در فردای سقوط رژیم بواسطه باز شدن فضا برای چندپاره خواهان ایران، از پس عدم ثبات دولت در مقطعی که دور از تصور هم نیست، هستیم بهتر است آگاه باشیم که این کابوس با رویکردها و اهداف ماجراجویانه صحنه پردازان نظام اکنون بیش از هر زمان دیگر قابل تصور به نظر می رسد چرا که این قبیل درشت گویی ها ( موضع مهدی طائب ) بیشتر آتش خشم همسایگانی که در کمینند تا از هر فرصتی برای تکه تکه کردن ایران نفعی ببرند را شعله ور خواهد ساخت. به هر صورت ماجراجویی آشکارو پنهان نظام در بحرین و یمن در همسایگی که البته ابعاد آن حتی به کشورهای آفریقایی نیز ختم نمی شود و فراتر از آن است، خود می تواند زمینه ساز نگرش و رویکرد خطرسازی از سوی این دولتها در برابر تمامیت ارضی ایران باشد. رژیمی که زعم گماشته هایش از زمان وقوع نا آرامی ها در سوریه، به سازماندهی 60 هزار بسیجی سوری برای کمک به ارتش بعث جهت کشتار مردم به پناه می پردازد نمی تواند همدستی آشکار خود در این جنایات را منکر شود به خصوص که این تصویر شوم ضدیت با نام ایران در ذهن مردم سوریه باقی خواهد ماند.

اما این همه ماجرا نیست، به تازگی باقر خرازی از روحانیون حکومتی نیز که خود را دبیر کل «حزب الله ایران » می داند اظهار نظری داشته که «اگر در انتخابات ریاست جمهوری آینده پیروز گردد، طبق قرارداد ترکمن چای، تاجیکستان، آذربایجان و ارمنستان را به ایران باز می گردانم». گرچه در نهایت این افاضات عاری از اصول دیپلماتیک خرازی که سودای ریاست دولت برسر دارد، خشم مقامات دولت های مذکور را در بر داشت و به عذر خواهی سفیر ایران ازدولت ارمنستان منجر شد اما برای همسایگان شمالی می تواند به مثابه آتش زیر خاکستری ماند که با تضعیف کشور در هر مقطع و موقعیتی ناگهان شعله ور گردد و دامن خاک ایران را بگیرد به خصوص که اگر در داخل هم زمینه هایی برای کمک به چند پارگی کشور ریشه دوانده باشد. اینکه  تضییع حقوق اقلیت های قومی در عمر سی و چند ساله نظام همواره تداوم داشته بر کسی پوشیده نیست ، این کوچگ انگاری اقوام و ظلم بر شهروندان جای جای ایران آنچنان  در وجود انها حس تنفری ایجاد کرده که هر دم به دنبال جدایی باشند. از این منظر نیز وجود نظام با اهداف تمامیت خواهی خود  را می توان عامل مهمی دانست که خود بستر تجزیه ایران را در نگاه اقوام مختلف ایجاد می کند.

این واقعیات به خصوص برای آن دسته از افرادی که تثبیت نظام ولایت فقیه را عاملی برای حفظ تمامیت ارضی ایران می دانند، می تواند قابل توچه باشد که اتفاقا ماهیت وجودی این رژیم برابر آنچه بیان گردید خود می تواند چه اکنون و چه آینده محرکی برای چندپارگی ایران باشد.

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه