بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

دوشنبه 14 اسفند ماه 1391 ـ  4 مارس 2013

هدف حملهء نظامی در «مالی» عقب راندن چین از افریقاست

هینتر گروند

گزینش و ترجمه رضا نافعی

«بهره گیری ازرشد و سرعت رشد آسیا

برای علائق اقتصادی و استراتژیک آمریکا

دارای اهمیت مرکزی است»

(هیلاری کلینتون)

در نگاه نخست بنظر می رسد که دخالت نظامی فرانسه در مالی ارتباط چندانی با «جهت گیری» تازهء آمریکا در آسیا ندارد. ولی روز به روز روشن تر می شود که آنچه در مالی می گذرد، نشان ازیک استراتژی دارد که علائق بسیار گسترده تری را  در بر می گیرد، که حاصل جهت گیری جدید سیاست آمریکا در آسیاست.

 

گسترش مداخلات

 گسترش ژئوپلیتیک دخالت فرانسه از مالی به سراسر منطقه  نکته ای است که در اظهارات رسمی لندن و واشنگتن نیز مورد تاکید قرار می گیرد. داوید کامرون نخست وزیر انگلیس گفت بحران «مالی» پاسخی می طلبد که احتمالاً بیش از ماه ها، چه بسا که سال ها، یا حتی دهه ها، بطول انجامد. و، برای تحکیم این پیشگوئی، انگلستان باید از هم اکنون با اعزام کماندوهای ویژه و فرستادن یک هواپیمای جاسوسی به فرانسه کمک کند.

در واشنگتن نیز سخن از جنگی دراز مدت در میان است؛ جنگی که می تواند سراسر منطقه ساحل در آفریقا را فراگیرد. یک مقام رسمی آمریکا که اواخر ماه ژانویه در بارهء دخالت فرانسه در مالی سخن گفت، هشدار داد  که: «این دخالت می تواند مدتی دراز بطول انجامد، منظورم این است که سالیان سال.» این سخنان بازتابانندهء نظرات خانم کلینتون وزیر خارجهء پیشین امریکا نیز هست.

«این  تهدیدی جدی و دراز مدت خواهد بود، زیرا شمال مالی بسیار وسیع است و  ساختار طبیعی آن فقط کویری نیست، آنجا مغاره های فراوانی هست که ما را به یاد افغانستان می اندازد.» ... «ما با یک نبرد تازه رو در رو هستیم و این یک نبرد ضروری است. شمال مالی نباید بندر امن (برای تروریست ها) بشود.» این ها سخنان خانم کلینتون بود.

بنا به نوشته لوس آنجلس تایمز،  توصیف «بندر امن» بار دیگر  در راهروهای پنتاگون نیز شنیده می شود. برخی از برجستگان و افسران عالیرتبه پنتاگون هشدار می دهند که اگر حمله شدید تری از سوی آمریکا صورت نگیرد مالی می تواند  تبدیل به بندری امن برای افراط گرایان بشود ــ همچون افغانستان پیش از حملات 11 سپتامبر.

پس از انتشار این ادعا که جبهه تازه ای در جنگ علیه ترور باز شده، و با آماده کردن  افکار عمومی آمریکا، اینک دخالت آمریکا در آفریقا می تواند شتاب گیرد.

روزنامهء واشنگتن پست گزارش می دهد که  «آمریکا به فرانسه اطلاع داده که حاضر است  بنزین رسانی هوائی به هواپیماهای جنگی  و نیز به هواپیماهای حمل و نقل فرانسوی را که قصد انتقال سرباز از دیگر کشورهای آفریقائی داشته باشند، تامین کند.»

گویا سازمان های اطلاعاتی آمریکا هم اکنون  طرح هائی تهیه کرده اند که چگونه برای حمله هواپیما های فرانسوی به گروه های خشونت گرا، اطلاعات دقیق تری در اختیار آنها بگذارند. خشونت طلبان در پنتاگون، که به آنها لقب «عقاب ها» داده شده خواستار حملات هواپیماهای بی سرنشین آمریکائی در مالی هستند.

بنا به نوشتهء نیویورک تایمز، آمریکا در اندیشهء آن است که پایگاهی برای هواپیماهای بی سرنشین در شمال غربی آفریقا ایجاد کند تا بتواند شاخه های القاعده و دیگر گروه های افراط گرای اسلامی را تحت نظر گیرد.

بنا بگفته یک مقام رسمی آمریکائی به  نیویورک تایمز، این تصمیم که در شمال غربی آفریقا یک پایگاه دائمی برای هواپیماهای بی سرنشین آمریکائی تاسیس گردد «در ارتباط مستقیم با چالش پيش آمده در مالی است، ولی در عین حال تضمینی است برای حضور کماندوی محلی نیروی نظامی آمریکا در آفریقا (AFRICOM).»

این که آیا فعالیت القاعده در شمال مالی واقعاً تا این حد خطرناک است که دخالت نظامی غرب و حضور دائمی آمریکا را ضروری می سازد اصلاً معلوم نیست که درست باشد. بليک هانشل Blake Hounshell، سردبیر مجله آمریکائی «فارن پالیسی» در این مورد می نویسد: «به هیچ وجه روشن نیست  که القاعدۀ مغرب چه خطری برای آمریکا دارد.»

این ادعا که افراد مسلح القاعده برای غرب خطرناک هستند، تنها و تنها متکی بر  تکرار این فرض  است که  اگر غرب در آنجا دخالت نکند آنها می توانند از این کشور برای حمله به کشورهای غربی استفاده کنند.

استفان والت، نویسنده مقالهء فارن پالیسی، می پرسد: «راستی آیا این وحشت که ممکن است افراط گرایان بتوانند نیروهای خود را در مالی متمرکز کنند تا به فرانسه، آمریکا و دیگر کشورهای غربی حمله کنند واقع بینانه است؟»

 

تهدید مفید

 سیاستگران برجستهء غرب  تلاش می کنند که با استدلال هائی بکلی بی پر و پایه  هر طور شده، دخالت نظامی خود در مالی را توجیه کنند؛ که البته با این تلاش تردید در توانائی نیروی نظامی مالی افزایش می یابد.

هیچ یک از حکومت هائی که تا کنون در آمریکا بر سر کار بوده اند، در هیچ زمانی، واقعاً قصد از بین بردن القاعده را نداشته اند. اگر شبکهء ترور القاعده واقعاً شکست بخورد، برای استراتژی واشنگتن زیان بخش است. اگر چنین بشود آمریکا آن پیاده نظامی را که برای جنگ های وکالتی خود به آنها نیاز دارد ـ يعنی عاملی که بی بدیل است و هیچ چیز نمی تواند جای آن پیاده نظام را  بگیرد- از دست خواهد داد و دیگر توجیهی برای لشگرکشی های خود به نقاط مختلف جهان نخواهد داشت. این القاعده که گویا خیلی خطرناک است یک نعمت پر ارزش بوده و مفید تر از آن است که بتوان اجازه داد از بین برود.

 

پس راندن چین

دخالت نظامی غرب در مالی، که گفتند دلیل اش گویا خطری است که القاعده ایجاد کرده، آهسته آهسته بار آور می شود. مبارزه با گروه تروریست در شمال مالی یک استتار کامل برای هدف های استراتژیک آمریکا و شرکای کوچک اش در غرب است که می خواهند چین را از آفریقا بیرون کنند. از آنجا که چین می تواند بزودی در آفریقا رقیبی جدی برای غرب بشود، غرب می کوشد تا آفریقا را دوباره مستعمرهء خود کند.

طبق اظهارات خانم راضیه خان، رئیس بخش افریقا در بانک انگلیسی Standard Chartered ، که مسئول پژوهش های آفریقائی است، مبادلات دو جانبه میان چین و آفریقا به سالی 200 میلیارد  دلار نزدیک می شود و در دههء گذشته بطور متوسط سالی 33.6 در صد رشد داشته است. در سال های آینده چین احتمالاً به بزرگترین طرف بازرگانی آفریقا تبدیل خواهد شد و  از اتحادیهء اروپا و آمریکا نیز پیشی خواهد گرفت.

البته آنچه روی داده  از نظر واشگتن دور نمانده است. «جان کری»، که اخیراً وزیرخارجه آمریکا شد، هنگامی که در سنای آمریکا به پرسش ها پاسخ می گفت، تلویحا اشاره کرد که آمریکا در خفا در برابر این روند مقاومت می کند. او گفت: «در رابطه با چین و آفریقا ــ چین در همه جای آفریقا حضور دارد، واقعاً همه جا. چین قراردادهای دراز مدت برای استخراج معادن و همچنین قراردادهای دیگری منعقد کرده است.»  و «ما در برخی از کشورها هنوز وارد بازی نشده ایم . این را با رغبت نمی گویم ولی ما باید گام  های بیشتری برداریم.» همین نگرانی ها را، طبق یکی از اسنادی که ویکیلیکس منتشر کرد، در سال 2010، «جانی کارسون»، وزیر مشاور  آمریکا برای امور آفریقا، نیز بیان کرده است. کارسون حتی از این هم فراتر رفت و چین را «بسیار بی ملاحظه، یک رقیب اقتصادی شرور و بی اخلاق» توصیف کرد.

 در  سفری که خانم هیلری کلینتون در ماه اوت گذشته به آفریقا کرد نیز، عصبانیت آمریکا از سرمایه گذاری چین در آفریقا آشکار شد . او با طعنه به چین گفت: «برخلاف دیگر دولت ها، آمریکا خواستار دموکراسی و حقوق بشر است، گرچه نادیده گرفتن آنها آسانتر است و می توان از آن سود برد.»

ولی در ماه ژانویه بود که مربیان آمریکائی آموزش های نظامی به افراد ارتش مالی، دست به قتل های خود سرانهء آفریقائی ها زدند . همین خود نشان می دهد که این اظهارات خوش آهنگ دربارهء حقوق بشر چقدر مزورانه اند.

خبرگزاری چینی «شین هوا » طعنه های خانم کلینتون  را رد کرد و گفت هدف اصلی سفر خانم کلینتون به قارهء آفریقا بی اعتبار کردن تعهدات چین در آفریقا و جلوگیری از گسترش آن است.

چین، که باید نگران تلاش های بیشتر غرب برای محدود ساختن نفوذ آن کشور در آفریقا باشد، دخالت نظامی فرانسه را آغاز دخالت های بعدی غرب می داند. هه ونپینگ، عضو آکادمی علوم اجتماعی چین، هشدار داده و گفته است: «دخالت  نیروی نظامی فرانسه در مالی تدارک مقدمات برای قانونی کردن سیاست مداخله های بعدی است».

آشکار است که مداخله در آفریقا طبق معمول زیر پرچم «جنگ علیه ترور» صورت خواهد گرفت.

http://www.hintergrund.de/201302132445/politik/welt/was-steckt-hinter-den-usinterventionen-in-afrika.html

منبع: سايت آيندهء ما

                  

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه