بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

دوشنبه 17 تير ماه 1392 ـ  8 ماه جولای 2013

پيرامون تشکیل نخستین کنگره سکولار دمکرات های ايران

در روز جشن انقلاب مشروطیت

کامبیز باسطوت

info@iranpolitics.org

1

نخستین کنگره سکولار دمکرات ها در چهارده مرداد امسال در واشنگتن تشکیل خواهد شد. سکولار دمکرات ها به خاطر پیوند تاریخی که با اندیشه غالب بر انقلاب مشروطیت دارند نخستین کنگره خود را در چهاردهم مرداد روز جشن انقلاب مشروطیت 1285 خورشیدی تشکیل می دهند.

انقلاب مشروطیت دو ویژگی متجدد و کوبنده داشت و دارد و آن سرکوب دو نیروی بازدارنده پیشرفت و تجدد در ایران است. این دو نیرو یکی دربار و استبداد پادشاهی بود و دیگری تحکم شریعت اسلام و ملاهای بد سواد و کم سواد بر مردم نا آگاه.

استبداد سیاسی و اجتماعی و فرهنگی پادشاهی و شریعتمداران اسلامی عامل انکار ناپذیر عقب افتادن ایران از تمدن غرب بود. آنچه استعمار غرب توسط بخشی از تحصیل کرده های ایران عامل اصلی عقب افتادگی ایران معرفی می شود در هر صورت بدون وجود استبداد پادشاهی و شریعتمداران اسلام سیاسی امکان پذیر نمی بود. بنابراین، استعمارگر واقعی مردم ایران بیش از اینکه خارجی باشد داخلی بوده است.

ما به فراوانی می شنویم که بخشی از تحصیل کرده های ایران از حقوق کاپیتولاسيون شکایت می کردند اما هرگز به این واقعیت اشاره نمی کردند که علت اینکه کشورهای پیشرفته غربی که شهروندانشان در بخش های اداری و صنعتی نوسازی ایران کار می کردند حاظر نبودند قوانین مجازات قانونی ایران شامل شان بشود. واقعيت این بود که قوانین شریعت اسلامی عهد عتیق در قوانین جزائی کشور نفوذ داشت. انقلاب مشروطیت، که سرانجام با ارادهء جنگجویان مشروطه طلب و شکست دادن  نیروهای متحد استبدادی پادشاهی و اسلام سیاسی در میدان جنگ پیروز شد، هرگز از آسیب این دو نیرو در امان نبود. مبارزان متجدد سکولار دمکرات انقلاب مشروطیت پیش از گرفتن فرمان مشروطیت سال ها افکار همگانی مردم ایران را با مجسم کردن ایرانی که در آن مردم از آزادی های بنیادی اجتماع انسانی برخوردار می شدند و ثمرات چنین آزادی، که پیشرفت کشور و مردم از جهت صنعتی، اقتصادی، و اجتماعی بود، جلب کردند. لیکن این نیروی متجدد سکولار دمکرات بخوبی می دانست بدون شکست دادن دو نیروی سیاسی دیکتاتوری پادشاه و آخوند اسلامی بر کشور وارد کردن ایران به دنیای متجدد امکان پذیر نیست.

لیکن ما می دانیم که صدور فرمان تأسیس مجلس شورای ملی مقدس با نمایندگان انتخابی مردم تنها آغاز مبارزه برای آزادی مردم بود نه پایان آن. از چهاردهم مرداد 1285 تا سوّم اسفند 1299 و اشغال تهران توسط واحد قزاق زیر فرمان رضاخان کشمکش مداومی بین دربار قاجار و ملاها با سکولار دمکرات های مشروطه خواه در جریان بود. پدیدار شدن رضا خان، سردار سپه و نخست وزیری او و سرانجام پایه گذاری سلسلهء پهلوی طبقهء حاکمه را از بنیاد در ایران تغییر داد. از آن پس خان های ملاک، اشراف زاده ها، و ملا های با نفوذ جای خود را به تکنوکرات های متجدد، تحصیل کرده های دانشگاهی متخصص، روزنامه نگاران و کوشندگان سیاسی، اجتماعی و هنری دادند.

هدف طبقهء حاکمه جدید تبدیل ایران به یک کشور پیشرفته صنعتی و اجتماعی بود که به واقعیت پیوستن آرزوهای صنعتی و اجتماعی پیشتازان انقلاب مشروطیت محسوب می شد. دادگستری نوین، آموزش و پرورش سراسری و ملی، پشتیبانی دولت از نقش موثر و سازندهء بانوان در اجتماع، بنیاد گذاشتن صنایع بوسیلهء دولت و بخش خصوصی ایران را به یک کشور در حال تکامل در کنار سایر کشور های پیشرفته قرار داد.

لیکن دشمنان سکولار دمکرات های انقلاب مشروطیت به زندگی خود در متن کشور ادامه دادند. حکومت دیکتاتوری تزار که پشتیبان محمد علی شاه بود جای خود را به حکومت دیکتاتوری کمونیستی داد که عامل بی پروای سیاسی خود به نام حزب توده را در کشور پشتیبانی می کرد. کادرهای حزب توده با اینکه شأن اجتماعی و حرفه ای خود را مدیون حکومت مترقی جدید ایران بودند وفاداری شان به روسیه کمونیست بود.

در عين حال، رضا شاه، با تعطیل بخش دمکراسی انقلاب مشروطیت و با پشت کردن به روان آزادیخواهی انقلاب مشروطیت و کادرهای سکولار دمکرات آن، تا حدودی پذیرشوارگی اجتماعی ملی خود را از دست داد. و در نتيجه اسلام سیاسی، به رهبری ملاهایش که  اختیار قضائی و آموزشی خود را از دست داده بودند و در اجتماع وجه حقیری داشتند، یاری کادرهای جدید سیاسی اسلامی تحصیل کرده را، که تمام ویژگی هایشان نتیجهء پيدايش ایران نوینی بود که سکولار دمکرات ها ساخته بودند، بدست آورد.

در سه دوران قابل تشخیص تاریخی ایران، یکی از شهریور 1320 تا 1332 و دوّمی از 1332 تا 1342 و سوّمی در ادامهء آن تا 1357 و انقلاب واپسگرای اسلامی، نیروی سیاسی که ایران را در برابر بحران های سیاسی بزرگ  مانند تجزیهء بخشی از کشور و ملی کردن نفت و نیروی فزایندهء حزب الله حفظ کرد کادرهای سیاسی سکولار و تکنوکرات بودند.

اما پس از 1332 نیروی سیاسی سکولار هویت دمکرات خود را از دست داد و ارتباط اش با سکولار دمکرات های انقلاب مشروطیت گسسته شد. متاسفانه تلاش دلیرانهء سیاسی دکتر بختیار برای دوباره سازی سکولار دمکراسی ِ فراموش شدهء انقلاب مشروطیت در آخرین روزهای حکومت سکولارهای تکنوکرات موفق نشد.

2

وقتی که اروپا در عصر تاریکی زیر حاکمیت کلیسای واتیکان دست و پا می زد، اندیشمندان درخشان اروپا به گذشتهء دور خود و سنت دمکراسی در یونان باستان رو آوردند. باز سازی اندیشه دمکراسی یونان باستان و پالایش آن در اروپا از انگلستان آغاز شد، و پارلمان آن بیانیه حقوق مردم را در 1689 زیر نفوذ اندیشمندان عصر روشنائی، مانند جان لاک، از تصویب گذراند؛ سندی که تا بحال اعتبار خود را حفظ کرده است و بر انقلاب فرانسه و قانون اساسی آمریکا تاثیر گذاشته است.

بیش از سی سال است که عصر تاریکی و بربریت جمهوری اسلامی بر ایران حاکم شده است و سکولار دمکرات های ایران در خارج از کشور بازگشت به ریشه تجدد و ترقی خواهی در انقلاب درخشان مشروطیت را راه نجات ایران از تفتیش عقاید و دیکتاتوری حکومت اسلامی معین کرده اند و نخستین همایش خود را در روزی که بنام روز جشن مشروطیت است برگذار خواهند کرد.

سکولار دمکرات انقلاب مشروطیت بودن آنگونه ویژگی نیست که ایرانيان مترقی از آن روی برگرداند. پیوستن به این تشکل سیاسی و همایش که ذهنیت و حافظه تاریخی معین و افتخار آفرینی دارد برای هر ایرانی آزادیخواه و معتقد به دمکراسی نیروی جاذبه غیر قابل مقاومتی دارد.

معین کردن روز جشن انقلاب مشروطیت برای تشکیل اولین کنگره سکولار دمکرات ها باید بتواند آغازی برای پایان بی سازمانی سکولار دمکرات ها باشد. ما می دانیم که سکولار دمکرات های انقلاب مشروطیت با امکانات اندک زمان خود نیروی سیاسی آزادیخواه را بر ایران حاکم کردند و ایران را از ژرفای عقب افتادگی و درماندگی بیرون آوردند و امید و آزادی را برای مردم فراهم کردند. امروز بدون تردید سکولار دمکرات های خارج از کشور از امکانات زیادی برخوردارند که چنانچه بصورت منسجم و سازمان یافته وارد سیاست در ایران بشوند می توانند به عصر تاریکی دینی حاکم بر کشور پایان دهند و امید به آینده و آزادی را برای مردم به ارمغان بیاورند.

امکان پیوستن و همکاری با همایش سکولار دمکرات ها فرصتی است مانند دولت بختیار برای تمام کسانی که ادعای دمکراسی خواهی  و سکولار بودن دارند. وقتی که دولت بختیار تشکیل شد فلز زنگ زدهء سیاسی سیاستورزان بی شماری به محک تاریخی خورد و تنها باقی گذاشتن بختیار آنها را در زمرهء دشمنان سیاسی مردم ایران قرار داد، هر چند که آنها به دست آویز های فراوانی برای پشتیبانی از خمینی و حزب الله متوسل شده و می شوند.

هر سیاستورز قلم بدست و یا سخنور  مدعی سیاسی سکولاریسم و دمکراسی خواه باید روزی با مسئولیت ادعا خود روبرو شود و دست به کرداری بزند که برابر با گفتارش باشد. اگر بپذیریم که «محتوای سیاسی» همواره بر «قالب سیاسی» برتری دارد، به روشنی می توانیم ديد که مدعیان آزادی جوی انقلاب 57، با پشت کردن به بختیار و پشتیبانی از خمینی، بسوی قالبی رفتند که محتوای دهشتناکی برای مردم ایران داشت. فرصت های سیاسی برای خدمت کردن به مردم ایران همواره خود را به ما عرضه می کنند اما تنها این ما هستیم که باید از این فرصت ها استفاده کنیم. تشکیل همایش سکولار دمکرات ها در روز چهاردهم مرداد، روز جشن مشروطیت، برای تمام مدعیان سکولاریسم و دمکراسی خواهی یک فرصت است تا تشکلی را بوجود آورند که بتواند آنها را در سیاست ایران مطرح کند و در نهایت سرنوشت سیاسی سکولار دموکراسی ايرانی را تعین نمايد.

www.iranpolitics.org

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه