بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

جمعه 21 تير ماه 1392 ـ  12 ماه جولای 2013

کشور به یک جنبش ملی سکولار و آزادیخواهانه نیاز دارد

پاسخ‌ های میهن جزنی به سوالات سایت «ندای آزادی»

میهن‌ جزنی (قریشی)

پرسش: بسیاری از تحلیل گران سیاسی، حتی بخشی از اپوزیسیون، انتخاب روحانی را «شگفت انگیز» خواندند. آیا به نظر شما این نتیجه شگفت انگیز بود؟ دلائل قبول یا رد این ارزیابی کدام اند؟

پاسخ: در مورد "شگفت انگیز" بودن انتخاب روحانی و دلائل قبول یا رد آن ابتدا لازم می دانم بگویم سال هاست از قضاوت کردن در مورد مسائل ارزشی بصورت قبول یا رد صد در صد، پرهیز کرده ام، زیرا ایده ها و نظرها نه "انتزاعی" بلکه "اعتباری" اند. و در باب هر مقوله ای می توان شک کرد و بقول معروف تنها به "خود شک کردن" است که نمی توان شک کرد، بگذریم.

و اما در مورد "شگفت انگیز" بودن این انتخابات، از نظر من به اعتباری "شگفت انگیز" است، زیرا مردم از شرکت در انتخابات و حضور در پای صندوق های رأی قصد دارند کاندیدای مورد قبول و مورد اعتماد خود را به پیروزی برسانند، در حالی که مردم ما پای صندوق های رأی می روند تا رأی ندهند! رأی ندهند به آنکس که فاجعه آفرین است. که من نام این نوع انتخابات را انتخابات منفی می گذارم. و اما به اعتباری دیگر "شگفت انگیز" نیست، زیرا طی این سی و چند سال تحت حاکمیت توتالیتاریسم مذهبی و فشار و اختناق و سرکوب مردم میهن بلازده ما به ناچار آموخته اند که از هر تگنا، فرصتی بسازند و این تقریباً عادت ثانوی شان شده است. زیرا دیگر مستأصل شده اند و چاره ای جز اینکه بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنند، ندارند. و این بار نیز چنین کردند و با رأی ندادن به جلیلی چاکرِ رهبر، نهِ دیگری به ولی فقیه گفتند. و اما، این انتخابات هنگامی "شگفت انگیز" خوانده می شد که مردم با شناختی که از رژیم پیدا کرده اند برای بر هم زدن بساط شعبده بازی انتخاباتی و فراهم آوردن مقدمات یک اقدام اساسی برای تحریم همگانی - آن - و برگزاری انتخاباتی آزاد از طریق مسالمت آمیز به رژیم و به دنیا اعلام می کردند که چنین انتخاباتی در خور ملت شریف ایران می باشد. افسوس که چنین "شگفتی" ببار نیامد.

 

پرسش: روحانی بیش از دو دهه است که نمایندهء خامنه ای در شورای امنیت ملی است. در تمام این مدت، اظهارات و اقدامات او در پست ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک با سیاست های خامنه ای هماهنگ بود. هم چنین می دانیم که او چند روز قبل از انتخابات به خامنه ای نامه نوشته و اطمینان داده بود که مطیع نظام و همراه اوست. به نظر شما چرا مردم از رپیس جمهور شدن چنین شخصی خوشحال شدند؟ این خوشحالی را چگونه ارزیابی می کنید؟

پاسخ: مردم ما، مخصوصاً نسل جوان سکولار و حتی مذهبی های سکولار که با حفظ اعتقادات مذهبی خود خواهان جدائی دین و دولت هستند، توهمی نسبت به رژیم و کاندیداهای از صافی رد شده اش ندارند. آنها می دانند که روحانی بیش از دو دهه نمایندهء خامنه ای در "شورای امنیت ملی" و عضو مجلس فرمایشی خبرگان و عضو شورای مصلحت نظام و همچنین از مخالفان جنبش سبز و اصلاحات بود. چنانچه خود او نیز خود را نه یک اصلاح طلب، بلکه اعتدال گرا می نامد. همین مردم از مدتها قبل بی تفاوت به مسأله انتخابات تنها نظاره گر بودند و (در روز اخذ رأی 14 ملیون نفر نیز به دلائل مختلف از دادن رأی امتناع کردند) زمزمه های تحریم و عدم شرکت در انتخابات از طرف برخی از نیروهای اپوزیسیون داخل و خارج از کشور بگوش می رسید: صدور اعلامیه تحریم از طرف بعضی از گروه های اپوزیسیون داخل رژیم و اعلامیهء در خواست عدم شرکت مردم در انتخابات از طرف عده ای از زندانیان سیاسی اپوزیسیون رژیم از داخل زندان به بیرون، اضافه بر آن تحریم های کمر شکن و بحران شدید اقتصادی و ایزوله شدن کامل رژیم در سطح بین المللی و بسیاری مسائل دیگر از این دست، باعث شد که خامنه ای خطر را بیخ گوش خود حس کرده و شخصا وارد میدان شود و به مردم پیام دهد که "اگر رژیم را نمی خواهید، ایران را که دوست دارید پس بروید و رأی بدهید" (نقل به مضمون). مردم فهمیدندکه این بار خامنه ای حیله ای اندیشیده که آنها را پای صندوق های رأی بکشاند و به این طریق مشروعیت از دست داده خود را اعاده نماید.

برای جلوگیری از اطاله کلام از پروسه بر آمد روحانی می گذرم، زیرا همگی در جریان آن هستند. در فضای نظامی- امنیتی رژیم، جوانان در همان چند روز مبارزه انتخاباتی می توانند از فرصت استفاده کرده و مطالبات خود را مطرح نمایند و از کاندیدائی که به آنها وعدهء آزادی عقیده و رفع تبعیض جنسیتی و بهبود شرایط اقتصادی و غیره و غیره... را داده پشتیبانی کنند. پس از انتخاب روحانی جوانان به شادی و پایکوبی پرداختند، در حالی که کمتر دچار توهم هستند که با آمدن روحانی امکانات زیادی در برابرشان گشوده خواهد شد، خامنه ای به آزادی های مدنی و سیاسی تن در داده و در حل بحران هسته ای دست روحانی را باز بگذارد. این شادی آنان، شادی در صحنه بودن و اعلام مقاومت و پایداری و زنده بودن جنبش آزادیخواهانه شان می باشد. آگاهانه شعار "دیکتاتور، تشکر تشکر" سر می دهند و پای می کوبند. ما نیز در شادی آنان شریکیم.  شادی از اينکه آنها پیروز صحنه ای هستند تا به ولی فقیه باز هم نه بگویند. ضمناً فراموش نباید کرد که ما مردم پرورده سنت و مذهب هستیم و اهل "تبریک" و "تسلیت"!! تسلیت برای جانباختگان انتخابات خونین سال ۸۸ و تبریک برای عدم پیروزی کاندیدای مورد علاقه رهبر و عدم اجباری تقلب در شمارش آرا. وانگهی از نظر "روانشناسی اجتماعی" نمی توان به پدیده "ناخود آگاه جمعی" بی توجه بود. خصوصاَ در این زمینه پژوهش های پر ارجی روی لایه های روان آدمی که "نا آگاه" می نامیمش صورت گرفته که در خور مطالعه و تأمل است و در این زمینه "فروید" و "یونگ" تحقیقات پسیکانالیستی جالبی ارائه داده اند.

 

پرسش: خوشحالی برخی نیروهای اپوزیسیون از انتخاب روحانی را چگونه ارزیابی می کنید؟

پاسخ: اگر منظور خوشحالی برخی از نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور است به نظر من این "خوشحالی" ذوق زدگی کودکانه ای بیش نیست. در حالیکه مردم ایران برای خوشحالی شان توجیهاتی دارند که در پاسخ به سئوال دوم توضیح دادم. کجا جای خوشحالی است در حالیکه هموطنان بجان آمده ما که نه تنها یارای مقابله با سپاهیان نظامی- امنیتی تا دندان مسلح را ندارند، بلکه از یک رهبری کاریزماتیک سکولاری چون نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی و یا خانم آن سان سوچی در برمه و یا لخ والسا در لهستان و... محرومند، زیرا فاقد احزاب سیاسی و نهادهای مدنی مانند انجمن ها و تشکل های صنفی (معلمان، هنرمندان، وکلا، نویسندگان و کارگران) می باشند و اگر بقول مارکس"زنان و مردان، تاریخ را می سازند ولی نه الزماً تحت شرایط انتخاب خودشان"، مردم ما چه انتخابی دارند؟ آنها سی و چند سال است که در حال استیصال کامل بسر می برند. خسته شده اند، کلافه اند، فقر و بیکاری و فشارهای اقتصادی و زندان و شکنجه و تحقیر مداوم چه راهی پیش پای آنها گذاشته جز اینکه بقول سعدی: "چو در چاه لغزنده افتاد مور/ رهاننده را چاره باید نه زور". آنان چاره ای جز بالا کشیدن روحانی و امثال او را از درون این چاه ندارند. چه جای خوشحالی است در حالیکه هنوز خون نداها، سهراب ها، روح الامینی ها و... خشک نشده ترفند دیگر از بساط شعبده بازان سر بر می کند.

سال هاست که مردم ما در این برهوت حکومت ولائی- مذهبی جز ابرهای متراکم از فشار و تهدید و تحقیر بر بالای سر خود نمی بینند و دارند با سیستم آبیاری قطره چکانی نهال نحیف و لرزان آزادی را آبیاری می کنند؛ آن هم بخون دل. و در این رهگذر هر چهار سال یکبار رژیم توتالیتر آنها را بر سر چشمه برده و تشنه بر می گرداند. برای دوستان ذوق زده از این دست، این بیت که نمی دانم شاعرش کیست، شاید وصف الحالی باشد: "پای در گل مانده همچون سرو در صحرای حیرت / بی سبب بر خویش بستم تهمت آزادگی!"

و اما، به عنوان یک فعال سیاسی فمینیست در خارج از کشور، تا آنجا که اطلاع دارم، کنشگران زنان که اخیراً از ایران آمده اند با سایر فعلان زن برون مرزی بمناسبت انتخابات بیانیه ای مطالباتی با امضاء 270 نفر تهیه و آن را در فرصت انتخاباتی منتشر کردند. این فعلان هوشمندانه مسألهء بسیار مهم "کمپین بدون حجاب" را نیز مطرح کردند. همچنین فعالان زن در داخل در تاریخ 21 خرداد 1392 (3 ژوئن 2013) قبل از انتخابات، اولین شب "هم اندیشی زنان در دوره جدید" را بر پا نموده و مطالبات خو را بدون حمایت از کاندیدای بخصوصی مطرح نمودند. و دومین نشست هم اندیشی زنان، بعد از انتخابات بنام "تلاش برای همبستگی و سازماندهی بیشتر" در تاریخ 11 تیر 1392 تشکیل شد. این نشست به منظور پی گیری مطالبات زنان بر پا شد. زنان ایران در این برهه از زمان سعی می کنند از هر موقعیتی فرصتی بسازند تا خواسته های خود را مطرح و پی گیری نمایند. آری من بشخصه خوشحال نیستم، اما امیدوارم، بقول حافظ: "به نا امیدی از این در مرو، بزن فالی / بود که قرعه دولت* بنام ما افتد. * منظور از دولت، اقبال و سعادت است.

 

پرسش: با توجه به شراپط داخلی و خارجی که رژیم با آن ها روبروست، آیا سیاست های اعلام شده از طرف روحانی را بیشتر در تطابق با سیاست های خامنه ای در این مقطع می بینید یا در تقابل با آن ها؟

پاسخ: با توجه به شرایط داخلی و خارجی و نقش رهبر، چالش های بسیاری بر سر راه روحانی قرار خواهد داشت. روحانی هوشیارانه در پی حفظ نظام است و برای بقاء آن می داند که تا ابد نمی توان مردم را فریفت و در غل و زنجیر نگاه داشت و بهمین لحاظ می گوید من با کلید آمده ام. ابتدا برای رفع تحریم ها و حل مشکلات اقتصادی احتیاج به مذاکره با آمریکا در مورد مسائل هسته ای دارد؛ مذاکره ای که تا حال خط قرمز رهبر بوده است. ولی بنظرم کلید اساسی در دست مردم است، اگر آنها برای بر آورده شدن خواسته های بر حق شان صحنهء سیاسی اجتماعی را ترک نکنند و، بر خلاف توصیه ناصحان محافظه کار بعضاً چپ یا باصطلاح چپ، خواست های خود را از امروز به فردا موکول ننمایند، خود بهترین محک برای صداقت یا عدم صداقت روحانی خواهد بودغ زیرا اگر روحانی واقعاً بخواهد دردی از مردم دوا کند بهترین راه در صحنه بودن همین مردم برای اعادهء این وعده هاست، زیرا در آن صورت فشار از پائین می تواند محملی برای فشار روحانی بر بالا و چانه زنی های او با رهبر و دار و دسته اش باشد. به هر حال باید منتظر ماند تا روحانی پست خود را از احمدی نژاد تحویل بگیرد و کلاً برای قضاوت به زمان احتیاج است تا فقط پیشداوری ملاک کار نباشد.

 

پرسش: انتخاب روحانی چه تاثیری بر فعالیت های نیروهای جمهوریخواه دمکرات و لائیک خواهد داشت؟

پاسخ: اگر جمهوری خواهان بتوانند لحظه ها را در یابند و تحلیل مشخص از شرایط مشخص را جایگزین فرمول های کلی و انتزاعی نمایند، در نتیجه، منطقی به نظر می رسد کم کم بسوی فراگیر شدن گام بر دارند و منافع ملی را بر منافع گروهی ترجیح دهند و موتور محرکه جامعه مدنی و تقویت و پویائی آن باشند. اکنون کشور ما بیش از همه به یک جنبش ملی سکولار و آزادیخواهانه نیاز دارد که در بر گیرنده همه اقشار و طبقات اجتماعی خواهان آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی باشد.

 ششم ژوئیه ۲۰۱۳

http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=27442

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه