بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

چهارشنبه 23 مرداد ماه 1392 ـ  14 ماه اگوست 2013

برنامهء افق و کنگرهء سکولار ها

فیروز

آخرین برنامهء افق در صدای امریکا در مورد کنگرهء «سکولار های سبز دمکرات انحلال طلب»  (س- س- د – ا)* با شرکت اسماعیل خوئی، اسماعیل نوری علا، حسن ماسالی و خانم نیکی علیی بر گزار شد. این حضرات به سئوالات کارگردان برنامهء افق پاسخ دادند که بررسی این سئوال و جواب ها درس های فراوانی دارد.

فبل از اینکه مطا لب مورد نظر خو د را بیاورم اجازه می خو اهم نظر خوانندگان را به اولین پاراگراف نامهء عبد الستار دو شوکی جلب کنم که می نویسد:

«همانگونه که در ایمیل های قبلی به استحضار رسانده بودم، حمایت و امضای بنده موقت و مشروط بوده ـ آن هم به دعوت دوست گرامی و بزرگوار جناب آقای دکتر کریمی. ایمیل های رد و بدل شده در کمیتهء رسانه ها و ایمیل های متعاقب و بخصوص جوابیه های دکتر نوری علا بسیار مآیوس کننده بودند. بهر روی، من این فرصت را یافتم تا با سعهء صدر شاهد برگزاری این کنگره باشم تا شاید یأس ها کاهش و امیدها افزون یابد. اما متأسفانه، همانگونه که سال پیش در مقاله ای بنام "جمعه ‌گردی‌هايی که ره به ترکستان دارد" نوشتم، امروز که شاهد به اصطلاح انتخابات شورای مرکزی در کنگره واشنگتن، از طریق تلویزیون میهن بودم، حقیقتاً باید گفت که "این ره به ترکستان" دارد. وانگهی "دیگر ستیزی" و نفی مطلق دیگران و خودمحوری جزو خصایص بارز برخی از صداهای غالب بر این کنگره بود، که با دمکراسی و کثرت گرایی منافات دارد».

ضرب المثلی می گو ید: «اول لقمه و استخوان». این تنها آقای دوشوکی نیست که با پس گرفتن امضای خود آن شور و هیجان سردمداران کنگره را سرد می کند بلکه همزمان با این کنگره نشست دیگری با همین نام و هد ف استخوان دیگری می شود در گلوی آلتر ناتیو سازان مغرض خارج کشور . آیا اهداف این کنگر ه و این سازمان انحلال جمهوری اسلا می ایران است؟ آیا این جمعییت «سسدا» با این نام و نشان قصدش آزا دی و دمکراسی برای ملت ایرا ن است؟ برای پیدا کردن جواب بهترین نمونه برنامهء افق صدای امریکا ست.

در این بر نامه آقای اسماعیل خوئی، که تاکنون چندین بار به زبان خو دشان گفته اند «من غلط کردم؛ من اشتباه کردم که در سال 57 در انقلا ب شر کت نمو د م» و این د ر حالی ست که هیچ ایرانی جز خود ایشا ن نمی داند که ایشان چه نقشی در انقلاب شکو همند مردمی و ملیو نی سال 57 ایفا نموده اند که حالا به شکر خو ردن خود اعتراف می کنند.  و اکنون، با شر کت در کنگرهء ساخته و پرداختهء چلبی های ایرانی برا ی مردم داخل کشور نسخه می پیچند که «ایران راهی بجز مبارزهء مسلحانه ندارد!!!». برنامهء افق صدای امریکا شاهد این مدعاست. اینگو نه تفکر که بوی خون ریزی و آدم کشی می دهد از مخیلهء هر آ دم عادی هم بعید است چه رسد به شاعران که صاحب روح پاک و صلح جو و مهربان و لطیفند.

در همین نشست برنامهء افق نوبت که به شیخ بزرگ و رهبر (سسدا) می رسد، ایشا ن به اهداف کنگره اشاره می کنند و میفرمایند که «هدف نهائی و اصلی سکولار های سبز دمکرات انحلال طلب و این کنگره تنها یک چیز است» مبارزهء بی امان با اصلاح طلبی!!!)

توجه بفرمائید این «نویسنده و پژو هشگر و فیلسوف و نظریه پرداز» هدفی جز مبارزه با اصلاح طلبان ندارد. ایشان در بیان این مطلب واقعیتی را بیان می فرمایند که اسناد آن در سایت «گو یا نیوز» موجو د است و هیچ جای شک و تردیدی باقی نمی ماند که نیش قلم و زبان ایشان، از زمان پیدایش اصلاح طلبان و جنبش سبز امید، متو جه تضعیف و مخالفت با اصلاح طلبی بوده است. جناب نوری علا حقیقتاً در بیان این مطلب صداقت بی نظیری از خود نشان داده اند که انصافاً بخو بی توانستند تیشه به ریشهء نهضت سبز مردم ایران بزنند و انقلاب شکوهمند مردم ایران را زیر سئوال ببرند و، بجای کسانی که انقلاب را دزدیدند و انقلابیون را تار و مار کردند و اعدام ها را از چپ و از راست براه انداختند، نک تیز حملهء خود را متوجه گروه های چپ انقلابی و مسلمانان انقلابی که مورد شکنجه و اعدام واقع شدند بکنند.

ولی یکی نیست از این آ دم بپرسد که اصلاح طلبان توسط چه کسانی مورد اهانت و ترور قرار گرفته و حبس و زندانی شده اند؟ مخا لفین درجهء اول اصلاح طلبان مگر انجمن حجتیه و مصباح یزدی و محمد  یزدی و احمد جنتی و رهبر جمهوری اسلا می، یعنی علی خامنه ای، نیستند؟ که اکنو ن باید نام شما و سازمانتان را هم به آن اضا فه کنیم!!

نمی توان تصور کرد که شما آدم صاف و ساده ای هستی که نمی دانی چه می کنی یا اشتباهی در سنگر دشمن علیه دوست می جنگی. با هیچ صغرا و کبرائی نمی توان این کار شما را توجیه کرد. مردم ایران در خرداد 76 و در خرداد 88 و در خرداد 92 ثابت کردند که شما و سازمان تان و قلم و قدم تان در جهت منافع دشمنان ملت ایران است. شما چشم و دل تان به دنبال دخالت بیگانگان و کلنگی کردن ایران است.  شما و تمام نویسندگان و رادیو تلویزیون های لس آنجلسی با فکر تکیه بر دخالت های «بشر دوستانه!» و ایجاد آشوب در ایران فعالیت می کنید. کار و عمل شما، خواسته یا ناخواسته، در جهت ساختن عراق و لیبی و سوریه و افغانستان دیگری از ایران است.

نوشته های شما تماماً علیه آزادی خواهان در بند و رهبران نهضت سبز، میر حسین موسوی و شیخ مهدی کروبی و زهرا رهنورد در حبس و حصر، که شجاعانه در مقابل حاکمان انقلاب دزد ایستاده اند بوده است. جمعه گردی های شما  اسناد غیر قابل انکاری برای اثبات ضد مردمی بودن شما ست. نکتهء جالب توجه در ایجاد سازمان «سکولاریسم»، که به تدریج واژه های دمکرات و سبز و انحلال طلب به آن اضافه شد، در تعریف سکو لاریسم نهفته است: مخالفت با هرگو نه حکومتی که به دین یا ایدئولوژی متکی باشد.

امروزه هر کس می داند که حکومت های سوسیالیستی بر ایدئولوژی مارکسیستی متکی هستند و هر گونه حکومت سوسیالیستی مخالف سیستم سرمایداری و امپریالیستی است و همین نکته است که جنابعالی و همراهان شما با طرح سکو لاریسم نو و یا کهنه و یا سبز در انتظار جلب تو جه بخصوص جناح های نئو کان ها برای رسیدن به قدرت هستید. واقعاً اصلاح طلبان سنگ بزرگی شده اند در مقابل اهداف جنایتکارانهء کنگره سازان و آلترناتیو سازان و به همین دلیل هدف اصلی کنگره می شود مبارزه با اصلاح طلبی و خاتمی و موسوی و کروبی، نه انجمن حجتیه و خامنه ای.

حالا باید پرسید شما و سازمان تان و کنگره تان برای ایران و ایرانی خطرناک تر است یا حاکمان خشن و خونریز جمهوری اسلامی؟

ملت ایران هشیار تر از آنند که شما و حا میان تان تصور می کنید. شما با کمک نیروی خارجی و با نام «کمک های بشر دوستانه» نمی توانید مردم ایران را بفریبید. مردم ایران با استفا ده از روزنه های امید هر چقدر هم کو چک مانند انتخابات خرداد 92 و انتخاب دکتر حسن روحانی برای رسیدن به اهداف گرامی انقلاب شکوهمندشان (آزادی – دمکراسی – و عدالت اجتماعی ) کوشش خواهند کرد و به دشمنان آشکار و نهان خود درس خواهند داد.

13/12/ 8

* توضيح: نام درست اين کنگره «نخستين کنگرهء سکولار دموکرات های ايران» بود که مخففی فارسی برای آن ساخته نشده بود.

نظر خوانندگان

پدرامی: از قرار معلوم اقای نوری علا این بار هم نتوانستن آن چنان سازمانی را به وجود آورند که تعفنش مشام را آزار ندهد، سعی اول ایشان برای کشف سرمایه ملی بود و از آستین جن گیری اقای رضا پهلوی را بیرون آوردند با این امید که بالاخره اگر در دوران شباب نتوانستند در گهولت نامی برای خود دست پاکنند . آن برنامه نیز به جائی نرسید . از این رو سعی فرمودند برای خالی نبودن عریضه چیز دیگری را بسازند . این نیز به جائی نرسید . برخی از امضا کنندگان کنگره جدائی خود را در روز های اول اعلام کردند . آیا می توان امید داشت که آقای نوری علا از خواب آلترناتیو سازی بیدار شوند؟ دوری از وطن و ندانم کاری باعث بروز توهمات می گردد. که برخی از این تخیلات آسیب رسان خواهند بود . بی عملی بهتر از اسیب رانی ست.           

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه