بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

دوشنبه 28 مرداد ماه 1392 ـ  19 ماه اگوست 2013

نامه ای به جناب آقای سعيد قائم مقامی در راديو صدای مردم

پيروز

جناب آقای سعيد قائم مقامی گرامی

بر هیچکس ، بویژه هم مسلک و هم سن و سالان خودتان، پوشیده نیست که شما هم یکی از مبارزانی هستید که دل در گرو میهن دارید و برای رهائی از آخوند و حکومت اش بهر دری می زنید تا بتوانید  اشتباهی که تمام چپ اندیشان و ملی گراهای شرمنده و  روشنفکر نما ها، که شما هم یکی از آنها بودید، کردید بنوعی جبران نمائید تا نهایتن درب مدینه فاضله با شعبده بازی به روی پشیمانان باز شود.

امروز به برنامه رادیوئی بامدادی شما گوش می دادم، آقائی مجید نام و سپس آلکس، و چند نفر دیگر از شنونده ها بعنوان دانایانی که به رادیو شما نیز کمک مالی می کنند، به انتقاد از کنگرهM سکولار دموکرات ها پرداختند و پرسیدند بودجهء آن را کی تامین کرده یا می کند و چرا عکس کرمانی را در کنگره آویزان کرده بودند، و... سخنانی که در 35 سال گذشته برای نفی و به هیچ شمردن هر تلاشی که افرادی چه شما از آنها خوشتان بیآید و یا نه با استفاده و پشتیبانی شما چرا که کمک مالی می کنند از رادیوی شما پخش گردید. و در مقابل به فردی هم که گفت آقا، برای رهائی از نظام آخوندی هر اقدام و تلاشی را در نطفه خفه نکنید، چون یاران مالی شما را سرزنش کرد سخنان اش را بی مورد و منفی بافی شمردید و به آن پایان دادید. حال پرسش اینجاست: پیشکسوتی که به تمام شگردها در درازای 35 سال آشنائی یافته چگونه می تواند فرد یا افرادی را محق و دیگری را بدون مطالعه و تحقیق نفی نماید و تلاش آنهائی که برای رسیدن به هدفی، که خود شما هم بدنبال اش هستید، هیچ و بی مورد و بی اثر بشمارد؟ تا آنجائی که من، بعنوان فردی عادی که هیچ ادعائی ندارد، می دانم سه ماه قبل از تاریخ تشکیل کنگره، اطلاعیه و هدف و پیمان نامه و شرایط شرکت آنهائی که در اصول با آن موافقت دارند را در نشریهء سکولاریزم نو و نشریه های اینترنتی پخش و به آگاهی علاقمندان و دشمنان  رساندند، حال اگر شما بی تفاوت بودید و علاقه و باوری نداشتید و بی توجهی کردید، نمی توانید سایرین را مسئول عدم آگاهی تان معرفی نمائید و عذرتان را  موجه بشمارید. ایکاش از اسب تک رو پیاده می شدید و لااقل نگاهی به نام موسسین این کنگره  ـ چون دکتر خوئی ها و آموزگارها... که شما خود مان شان را با احترام کامل و مودبانه بر زبان می آورید و یا آقای اعتمادی که همکارتان معرفی می کنید ـ می انداختید تا بتوانید پیش از آنکه دیگران به بازی تان بگیرند، داوری کنید. آقای قاتم مقامی گرامی، با شعار « حق با ماست»، با خود محوری و خود پسندی و خوی حسادتی که در رگ های ما جاری ست  کسی حق ما را نخواهد داد تا بتوانیم پیروز بشویم. از گفتن بيرون آئيد و بیآئید تا با هم بشویم .دست بردارید و بروید به هر گروه و سازمانی که در هدف و اصول اش موافقت دارید پیوندید و بت خودخواهی و منم منم را بشکنید. در درازای 35 سال ثابت شده، آنهائی که گفته اند بیآید، نتوانسته اند اجماع و حقانیتی را بدست بیآورند و اعتمادی را جلب نمایند. و نهایتن اينکه اگرچه درست است که درون مرزیان باید با هزینه کردن جان و مال شان  آخوند را بسزای اعمال اش برسانند، ولی اگر برون مرزیان همبستگی  و وحدت در عمل داشته باشند و آلترناتیو و یا دولت موقتی (همان گونه که آخوند خمینی بدستور جهانخواران تشکیل داد) بوجود بیآورد ، تا بتوانیم بلندگو و پشتیبان درونمرزیان باشیم می توانیم در فردای رهائی و آزادی خود را جزو رهانندگان بشماریم نه فرصت طلبان!

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه