بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

جمعه 29 شهريور ماه 1392 ـ  20 ماه سپتامبر 2013

«نرمش قهرمانانه» همان جام زهر است

بهروز ستوده

سرانجام لحظه نوشیدن جام زهر برای سید علی خامنه ای، رهبر خودکامه و بی کفایتی که با سیاست های ضدملی خود کشورایران و حکومت فاسد خود را تا آستانه نابودی به پیش رانده است، فرا رسید و با اعلام سیاست "نرمش قهرمانانه" در مقابل دشمن! در حقیقت سیاست خارجی جدید حکومت اسلامی را به اطلاع همگان رسانید. و جالب این است که نظر به اهمیت گفتهء خامنه ای، تمامی روزنامه های صبح و عصر در ایران، عنوان"نرمش قهرمانانه" را با تیتر درشت بچاپ رساندند بجز روزنامه کیهان شریعتمداری که تیتر دیگری را برای سخنان خامنه ای انتخاب کرده است. حسین شریعتمداری سر دسته اراذل و اوباش و ذوب شده در ولایت مطلقه فقیه، بجای عنوان"نرمش قهرمانانه"، جمله دیگری از سخنان خامنه ای با عنوان: " تغییر دنیا نمی‌تواند بهانهء تغییر آرمان‌های انقلاب باشد" تیتر روزنامه کیهان کرده است، و عاقلان دانند که دارودسته های چماقدار که کیهان حسین شریعتمداری در رأس آنان است با سیاست "نرمش قهرمانانه" که رهبر اعلام داشته است مخالف اند، چرا که خوب می دانند یکی از آثار و نتایج "نرمش قهرمانانه"، تا حدودی مهار کردن و پوزه بند زدن بر دهان دارو دسته های ذوب شده در ولایت فقیه خواهد بود.

صدور فرمان "نرمش قهرمانانه" و خوردن جام زهر از جانب خامنه ای گرچه با انگیزه برون رفت جمهوری اسلامی از بحران همه جانبه ای که در آن قرار گرفته است تدبیر شده، گرچه سناریوی انتخابات اخیر ریاست جمهوری و ورود دولت اعتدال روحانی به صحنهء سیاسی حکومت اسلامی در همین رابطه قابل تحلیل و بررسی است، ولی از آنجائی که این سیاست جدید می تواند سایهء جنگ را از سر ایران دور نماید و از فشارهای ناشی از تحریم های سنگین بر زندگی مردم بکاهد، از این منظر است که کشور و مردم ایران و جنبش های مدنی و اجتماعی نیز از این سیاست جدید، اگر واقعاً منجر به آشتی با دنیای غرب شود، می توانند بهره مند شوند، و نگرانی شریعتمداری ها و سردار نقدی ها و سرلشکر فیروزی آبادی ها در این است که سیاست "نرمش قهرمانانه"، مبادا فضای مطلوب آنان را، که همانا جنجال آفرینی علیه کشورهای غربی است، تنگ کند. شگرد و شیوه ای که دارودسته های بغایت ارتجاعی حکومت اسلامی از بدو تأسیس جمهوری اسلامی تا به امروز دنبال کرده اند، حیات در بحران و بحران آفرینی بی وقفه و جنگ و جنجال دائمی علیه این کشور و آن کشور خارجی بوده است و اگر این دستاویز به هر دلیلی و در تحت هر شرایطی از دست باندهای تبهکار جمهوری اسلامی گرفته شود، برای مردم ایران یک موفقیت خواهد بود، چون دیگر براحتی نخواهند توانست "دشمنان خارجی" را مسئول ناهنجاریهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ایران بدانند.

اما خطا خواهد بود اگر خوردن جام زهر و در پیش گرفتن سیاست "نرمش قهرمانانه" در عرصهء سیاست خارجی را به حساب تغییر رویهء رهبر خودکامه در قبال مطالبات و حقوق اساسی مردم ایران گذاشت و تصور نمود که خامنه ای خودکامه از سیاست های نابخردانه خود و احمدی نژاد در گذشته عبرت گرفته است و از این پس می خواهد به حقوق پایمال شده مردم ایران احترام بگذارد و حداقل به قوانین مصوبه در جمهوری اسلامی پای بند بماند! همچنانکه خطا خواهد اگر تصور شود در صورت بهبود روابط سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی با کشورهای اروپائی و امریکائی، سران تبهکار حکومت اسلامی بخاطر نقض سیستماتیک حقوق بشر در این کشور، از جانب کشورهای مذکور تحت فشار قرار خواهد گرفت. چرا که آنان در بهبود روابط خویش با جمهوری اسلامی، بدنبال منافع خویش اند نه منافع مردم ایران. دولت های غربی در گذشته چشمان خود را بر روی بسیاری از کشتارها و جنایات جمهوری اسلامی بسته اند، نمونهء بارز آن کشتار 67 است که این روزها سالگرد وقوع آن می باشد و آخرین نمونهء دیگر، کشتار وحشیانه 52 مجاهد بی سلاح و بی دفاع و به اسارت گرفتن تعدادی از آنان در خاک عراق است که این کشورها حتی از جیره خواران جمهوری اسلامی بعنوان مسئول کشتار اخیر نام نبرده اند و فقط به محکوم کردن خشک و خالی این کشتار بسنده نموده اند!

بدون شک در روزهای آینده دستگاه های دروغ پراکنی جمهوری اسلامی و شبکهء وسیع نوحه خوان ها و ائمه جمعه در سرتاسر ایران، زهرخوری رهبر فرزانه را پیروزی بزرگ جمهوری اسلامی و عقب نشینی استکبار جهانی در مقابل بیت رهبری تبلیغ خواهند کرد! باکی نیست، زیرا مردمی که 34 سال است گوش شان با گُنده گوئی ها و شعارهای توخالی حکومتگران اسلامی پُر شده است، به مصداق ضرب المثل فارسی که می گوید: "بمیر و بدَم" به سید علی خامنه خواهند گفت: "بنوش! بمیر بنوش!" داستان اش را میدانید؟

در زمان های قدیم، پدری تصمیم می گیرد که پسرک کاهل و راحت طلب خود را به دکان آهنگری بسپارد تا ضمن آموختن فن آهنگری، رخوت و تنبلی از تن اش بیرون رود و مرد زندگی شود، استاد آهنگر پسرک را مسئول دمیدن در کوره آهنگری میکند، پسرک تنبل روز اول دمیدن در کوره را به هر مشقتی بوده است بپایان میرساند، فردای آن روز از استاد آهنگر خواهش میکند که چون روز قبل خسته شده اجازه دهد که بجای ایستاده، بنشیند و در کوره بدَمَد، و استاد آهنگر قبول میکند که پسرک بنشیند و در کوره بدَمد، روز سوم پسرک بیعار که اصلاً اهل کار کردن نبوده است، از استاد آهنگر سئوال میکند که ممکن دراز بکشد و در کوره بدمد؟ استاد آهنگر در جواب اش می گوید: "تو بدَم، بمیر و بدَم"

و حالا حکایت مردم ایران است که به خامنه ای و سایر رهبران تبهکار جمهوری اسلامی می گویند: "شما جام زهر را بنوشید، بمیرید و بنوشید!"

27 شهریور 1392 خورشدی ـ 18 سپتامبر 2013

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه

 

create counter