زیست دوگانه به سبک «تابناک»
کمال لطيف پور
bahayeazadi@gmail.com
داستان قورباغه های لیز و دوزیستی در کتاب های مدرسه را به یاد دارید؟ حال به نظر می رسد که این گونه موجودات در مرداب حکومت اسلامی راز بقا را بهتر از سایرین گشوده اند. راز بقا این است که هم اصولگرا باشی و هم اصلاح طلب، هم تندرو و هم میانه رو، هم چپ خط امامی و هم راست سنتی، هم پدرخواندۀ حزب الله لبنان و هم فرزند دلسوز ایران. گاهی هم باید از سینما و موسیقی و فوتبال و حتی علم و فلسفه و فضا دم بزنی و در عین حال پدیده هایی چون جمکران و قمه زنی و دخیل بستن را فوق همۀ اینها ارزیابی کنی. ضمناً باید بتوانی هر وقت که لازم آمد از گاندی صلح طلب تر و از جان لاک لیبرال تر ظاهر گردی و هر وقت که لازم تر آمد از استالین چپ تر و از هیتلر جنگ طلب تر. و این همه شدنی است، مشروط بر اینکه اسمت محسن رضایی باشد و متکایت هاشمی رفسنجانی. در مرداب همه کار می توان کرد.
گام بعدی این است که تعدادی روزنامه نگار و مفسر و آدم اهل اینترنت استخدام کنی و لابلای هر ده خبر دروغ و تفسیر جعلی، یک چیزک کمی راستکی هم بگنجانی و از این طریق قوۀ تشخیص درست از نادرست را نزد کاربران صاف و سادۀ خود به کل ضایع گردانی و در خاتمه اسم این همه را بگذاری «بازتاب» دیروز و «تابناک» امروز - تا فردا خدا چه بخواهد.
جالب توجه اینکه «تابناک» به عنوان صدای رسای دوزیستی های مرداب حکومت اسلامی بلد است چگونه ادای سایت های خبری آزاد را درآورد و در پایان هر خبر و تفسیر، فضای آزاد در اختیار کاربران قرار دهد تا نظر بدهند و کامنت بگذارند. شما هم امتحان کنید، منتها چنانچه پس از چندین بار کوشش کامنت خود را در فضای آزاد نیافتید، تعجب نکنید و حق را به حق دار بدهید، یعنی بپذیرید که کاربر خوبی نبوده اید، چون IP شما اطلاعات ضروری در خصوص نام و نام خانوادگی و شماره شناسنامه و آدرس دقیق محل کار و زندگی و دیگر اطلاعات ضروری شما را در اختیار نهادهای ذی ربط قرار نداده است.
با این حال کاملاً آزادید که کامنت های دیگر کاربران را بخوانید و با رجوع به کارنامۀ حکومت اسلامی در احترام به آزادی بیان و آزادی عقیده و آزادی نشر و آزادی دین و آزادی تجمع و خلاصه همه گونه آزادی به غیر از آزادی اندیشه، و نیز به کمک یک شمارش سرانگشتی راجع به وضعیت معیشتی مردم در ایران و همچنین امکان دسترسی مردمی با چنین وضعیت معیشتی به کامپیوتر و اینترنت، از خود بپرسید: چه کسی یا کسانی با چه مقام و موقعیتی پای خبرها و تفسیرهای «تابناک» کامنت می گذارند؟
با کمی دقت در چگونگی انشاء و املای این کامنت ها (و البته با یادآوری دوبارۀ کارنامۀ حکومت اسلامی در احترام به آزادی های برشمرده) می توان حدس زد که در اغلب موارد با مدیران و کارمندان ادارات دولتی، و خاصه با مدیران و کارمندانی که احتمالاً زبان مادریشان به عربی نزدیک تر است تا به فارسی، روبرو هستیم. می گویم در اغلب موارد، چون قطعاً هستند کسانی که مدیر و کارمند ادارات دولتی هستند یا نیستند و در هر دو حال با خلوص نیت کامنت می گذارند و حرمتشان باید حفظ شود.
نکتۀ جالب دیگر اینکه گاه برخی از کامنت ها اطلاعاتی چنان ارزشمند و دقیق راجع به مسائل امنیتی و نظامی در عراق و لبنان در اختیار قرار می دهند که آدمی بی اختیار احساس می کند دارد نظرات یک کارشناس این قبیل امور را می خواند. کمی بعید به نظر می رسد که حضور چنین کاربرانی با چنین اطلاعاتی در «تابناک» اتفاقی باشد.
یکی از شگردهای «تابناک» در ایجاد سردرگمی توأم با تحسین و شگفتی نزد کاربران صاف و ساده همانا افشاگری های کهنه و بی خاصیت است و از این بالاتر، دامن زدن به احساسات وطنی این کاربران در مواقعی که رصدخانۀ وابسته به این سایت شرایط اجتماعی را بحرانی تر از همیشه ارزیابی کرده و به این نتیجه رسیده باشد که مثلاً می توان با درج یک مقالۀ داغ و احساسی در دفاع از خلیج فارس یا دریای مازندران، پای منافع ملی را به میان کشید و از این طریق به جمع آوری امتیازات و اعتبارات مفت و مجانی برای کل حاکمیت پرداخت و ضمناً هیچ به روی خود نیاورد که این حاکمیت طی سی سال گذشته همواره منافع ملی را عین منافع اشرافیت شیعه - که گاه در ونزوئلا و سنگال تأمین می شود و گاه در سوریه و سریلانکا - ترجمه کرده است. و فراموش نکنیم که همین سایت «تابناک» با نشر اخبار و تفسیرهای جعلی در مورد آتش افروزی حزب الله در لبنان و حمایت همه جانبه از حسن نصرالله همواره نام ایران را بالاتر از نام سوریه در صدر دولت های حامی تروریست قرار داده و منافع ملی ایران را به طور روزافزون به خطر انداخته است. حال اگر شما مثلاً درست در بحبوحۀ آتش افروزی حزب الله گذرتان به هر دلیلی غیر از دلیل ارتباط با سفارت حکومت اسلامی و دستگاه های مربوطه به بیروت افتاده باشد و از نزدیک شاهد وقایع بوده باشید و پس از رجوع به یک کافی نت و مطالعۀ اخبار دروغین «تابناک» در خصوص پیروزی های پی در پی حزب الله و پشتیبانی یکپارچۀ مردم لبنان از حسن نصرالله خواسته باشید با یک کامنت گذاری مسئولانه کاربران صاف و ساده را از اشتباه درآورید، فراموش نکنید که IP شما کماکان اطلاعات ضروری در خصوص نام و نام خانوادگی و شماره شناسنامه و آدرس دقیق محل کار و زندگی و دیگر اطلاعات ضروری شما را در اختیار نهادهای ذی ربط قرار نمی دهد و از این رو کامنت بی کامنت!
«تابناک» از نظرسنجی هم برای ایجاد سردرگمی توأم با تحسین و شگفتی نزد کاربران خود بهره می جوید و قادر است نتایج برخی از اتفاقات، مخصوصاً اتفاقات مرتبط با انتصابات شورای شهر و شهردار و مجلس و رئیس مجلس را با ظریب اشتباه تقریباً معادل صفر پیش بینی کند - و این خود دست کمی از معجزه ندارد. با این همه، معجزۀ واقعی «تابناک» را باید در جای دیگری سراغ گرفت، مثلاً در آنجا که می بینیم تمامی مفسران و مقاله نویسان این سایت، هم به زبان عربی و قوانین شرعی و اصول فقهی تسلط دارند و هم تاریخچۀ «طوایف ضاله» را خوب می شناسند و خوب می دانند که همبستگی تاریخی اقوام یک ملت بزرگ را فقط می توان با اختلاف افکنی میان مذاهب و فرق گوناگون به بازی گرفت.
اما تخصص منحصر به فرد مفسران و مقاله نویسان «تابناک» در چه زمینه ای است؟ در زمینۀ دو قطبی کردن ١٤٠٠ سال تاریخ ایران و تقسیم جنبش های اجتماعی آن به دو بخش به دردبخور و به دردنخور، یا الهی و غیرالهی؛ و ریختن جنبش های الهی به حساب روحانیت و واریز کردن بقیۀ جنبش ها به حساب صهیونیسم و در برخی موارد به حساب بهاییسم. به عبارت روشن تر: جعل تام و تمام تاریخ به بی شرمانه ترین روش ممکن.
این وسط دو تا آخوند ایرانی- عراقی داریم که هر یک بارها به شیوه و در قد و قوارۀ خود جمیع مغزهای دسیسه گر و محافل دروغ پراکنی حکومت اسلامی از جمله «تابناک» را به رفتارهای مضحک واداشته: سیستانی و مقتدی صدر. سیستانی تا به امروز سخنی آشکار در هم سویی با خامنه ای و شیطنت های او بر زبان نرانده است. او ظاهراً هفت خط تر از آن است که نداند چگونه می توان با کوبیدن توأمان بر نعل و میخ، هم از حمایت آمریکا برخوردار شد و هم قلوب شیعیان عراق را فتح کرد. خامنه ای هم که در درک مفهوم سکوت های معنادار از نوع سکوت سیستانی خبره است و به جایگاه و اعتبار او نزد شیعیان عراق رشک می برد و در عین حال نقش او را در اوضاع آشفتۀ کنونی به نفع خودش ارزیابی می کند، شاید بدش نمی آمد که زور کافی داشت و برای مدت کوتاهی هم که شده سرنوشتی همانند سرنوشت منتظری برای سیستانی رقم می زد تا آقا دستگیرش می شد که قدرت بلامنازع از آنِ آخوندی است که کلید صندوق ارزی یک کشور نفت خیز را در دورانی که بهای هر بشکه نفت به بالای ١٣٠ دلار رسیده در جیب خود دارد و اصولاً نگاهش به ملت و دولت و مجلس، عین نگاه عصار است به اسب عصاری.
خبرنامۀ «گویا» در تاریخ دوشنبه ٢٨ شهريور ١٣٨٤ طی مطلبی با عنوان «جعل فتوی از قول ﺁیت الله سیستانی»، به نقل از نشریه انقلاب اسلامی شمارۀ ٦٢٨ نوشت: «بی اعتبار شدن ولایت فقیه و تبری جستن روحانیان از ﺁن و مقبولیت ﺁیت الله سیستانی به خاطر مخالفت با ولایت فقیه ، دستگاه تبلیغاتی دروغ ساز مافیاهای نظامی - مالی را بر ﺁن داشته است، که از او در بارۀ ولایت فقیه استفتاء کنند. و چون پاسخ ها را به سود ولایت مطلقه فقیه نیافته اند، بخشی از پاسخ را سانسور و سئوال و جواب های مجعول را بر ﺁن افزوده و انتشار داده اند. جعل را موافق معمول خبرگزاری فارس کرده و گزارش مجعولش را سایت بازتاب [تابناک] انتشار داده است.»
مشابه همین داستان چندی پیش دوباره تکرار شد. محافل دروغ پرداز حکومت اسلامی این بار در مخالفت با انعقاد قرارداد امنیتی میان عراق و آمریکا، به «مخالفت اکیدِ» نه خود سیستانی، که مخالفت نمایندۀ او با این قرارداد توسل جستند و جعل خبر را تا آنجا پیش بردند که صدای سفیر عراق در تهران درآمد و آن را کذب کامل خواند. به هر روی، این بار هم چون همیشه نام «تابناک» در کنار نام «کیهان» و «پرس تی وی» و «فارس» و سایر دروغگویان وابسته به حکومت اسلامی درخشیدن گرفت.
قضیۀ مقتدی صدر از قضیۀ سیستانی هم مضحک تر است. این جوانک روستایی گاه به اقتضای جوانی در خلوت خود باور می کند که خامنه ای، جیش المهدی را از جیب ملت ایران به این دلیل به او بخشیده که از بیکاری درآید و سرگرم شود، که البته تقصیر با او نیست؛ تقصیر با «تابناک» و رسانه های همزاد «تابناک» است که در اجرای فرامین خامنه ای، چنان بادی در جوانک روستایی دمیده و می دمند که در مواردی خودشان هم از بزرگی آن به وحشت می افتند و ناگزیر به فریبکاری های بزرگ تر روی می آورند.
درست در هنگامۀ آشوب خونینی که جیش المهدی در آغاز سال جاری در بصره و جنوب عراق به راه انداخت، «تابناک» در تاریخ ١١ فروردین طی گزارشی زیر عنوان «گستاخی مقتدی صدر در برابر آيت الله خامنهای» نوشت که روحانی جوان به تلویزیون الجزیره گفته است: «سال گذشته در ملاقات با خامنه ای به او گفتم كه به اقدامات سياسی و نظامی ايران در عراق پايان دهد.» این گزارش همچنین حاوی تصویر کریه و ترسناکی از مقتدی صدر بود که سابق بر این فقط در قالب چهره ای قشنگ و جذاب در نشریات حکومت اسلامی به نمایش درمی آمد. پیدا بود که خامنه ای از دست جوان روحانی سخت عصبانی اند، چون «تابناك» در ٢۵ فروردین دوباره گوش او را، این بار شدیدتر، کشید و بدون آنکه منبع ارسال پول و اسلحه به جیش الهمدی را فاش سازد، چنین قلم فرسود: «بر اساس فیلم اعترافاتی كه برخی سايت های عراقی منتشر كرده اند، انفجار يك ماه پيش در كربلا كه باعث شهادت حدود پنجاه نفر از جمله پنج ايرانی شد، به دست عوامل گروه جيش المهدی انجام شده است.» اما فردای همان روز، یعنی در ٢٦ فرودین ماه، در پی افشای خبر اقامت مقتدی صدر در قم، «تابناک» در کمال ناباوری صد و هشتاد درجه تغییر جهت داد و طی اقدامی شتابزده به استحضار مخاطبین خود رساند که عمیقاً نگران عشق آمریکا به جیش المهدی است.
این هم دو کامنت از سوی دو کاربر صاف و ساده در پای خبر شتابزدۀ «تابناک» راجع به نگرانی اش از عشق آمریکا به جیش المهدی:
▪ آقا لطفا بفرمایید این آقای مقتدی صدر کیه؟ یه روز در عراق جنگ راه می اندازه. روز بعد در ایرانه. روز بعدش می گن افراطیه. روز بعد می گن مجاهد فی سبیل الله. روز بعد می گن از عوامل آمریکاست و اومده در برابر آیت الله سیستانی قد علم کنه. روز بعد می گن ...
▪ بالاخره ما نفهميديم؛ از نظر شما مقتدي صدر خوبه؟ بده؟ انقلابيه؟ امريكاييه؟ با ماست؟ دشمن ماست؟........!!!!!!!!!! اين كه ميگوييد "واكنش هشيارانه" مقتدي صدر؛ اصلا با خبرهاي قبلي كه تلويحاً از آنها استنباط می شد كه همين آدم مسئول كشته شدن آن همه انسان چه شيعه و چه سنی بوده است! مغاير است.
ملاحظه می کنید ابعاد سردرگمی را؟
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: و يا مستقيماً در اينجا: ای - ميل شما (در صورت تمايل به دريافت پاسخ لازم است!)
لطفاً از افزودن تصوير در اين ای ميل خودداری کنيد چرا که انتقال آن بدين وسيله ممکن نيست. Your message: : پيام شما
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |