بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

تير 1387 ـ   ژوئيه  2008

 

بازار مشترک پوپولیسم

نوید غفاری

پوپولیسم در فرهنگ علوم سیاسی به معنای عامش، مردم باوری، مردمگرایی، خَلقی و عوامفریبانه آمده است و در اصطلاح روشی است كه فضیلت و مشروعیت سیاسی را در خلق و توده مردم میبیند و مدعی است كه بهترین راه تحقق اهداف سیاسی ، وجود رابطه مستقیم بین دولتها و مردم است بدون نیاز به وجود و وساطت نهادهای سیاسی و مدنی. همچنین در بیانی دیگر پوپولیسم را در رها کردن مصالح حقیقی مردم و فدا کردن آنها به پای امیال روزمره و زودگذرشان معنا کرده اند. آشكار است كه از دل پوپولیسم راهی به منطق سیاسی مدرن در قالب دموكراسی و نهادهای اساسی آن یافت نمیشود. پوپولیسم در تلاش برای برقراری نسبتی جدید است میان آحاد بینسبت، پراکنده، بهخود وانهاده و از منظر طبقاتی تحقیرشده و فراموششده از سوی قدرت. امروزه پوپولیسم دارای مشخصات کلی عوام فریبی ، تعصب و تکیه به توده های محروم و از خود بیگانه است.

از ویژگی های پوپولیسم می توان موارد زیر را نام برد :

1- پوپولیسم میتواند ابزاری باشد كه در خدمت جریانهایی با ایدئولوژیهای متضاد قرار گیرد. هم چپگرایان، هم راستگرایان، هم دموكراتها و هم اقتدارگرایان ممكن است در مقاطعی از ابزار پوپولیسم برای پیشبرد مقاصد خویش بهره گیرند. ایدئولوژیهای مختلف هر كدام پیرامون یك «ارزش بنیادی» سامان مییابد، ارزشهایی چون برابری اجتماعی، آزادی فردی و همبستگی اجتماعی.اما پوپولیسم بیشتر یك شیوه برخورد و روش حركت است تا ایدئولوژی با محتوای مشخص.

2- پوپولیسم نهادهای سازنده حكومتهای مبتنی بر «نمایندگی» را مورد حمله قرار داده و بیارزش تلقی میكند، نهادهایی چون احزاب و رقابتهای حزبی، مجالس قانونگذاری و رویهها و شیوههای زمانبر آنها، دیوانسالاریها و فرآیندهای تصمیمگیری در آنها و نقش فنسالاران در تصمیم گیری های عمومی از جمله نهادهایی هستند كه از نظر پوپولیسمها مانع ایفای نقش «مردم» میشوند و از اینرو محكومند.

3- پوپولیسم با چندگونگی و تنوع سر ناسازگاری دارد.از نوعی یكپارچگی و یكدستی و یگانگی عمومی دفاع میكند و به انكار تمایزها و تفاوتها تمایل دارد.پوپولیسم با تنوع نهفته در جامعه مدنی مخالف است.

4- پوپولیسم معمولا نخبه ستیز است. هر فرد یا گروهی كه به دلیلی از توده مردم متمایز شده و از نظر اجتماعی سرآمد و نخبه تلقی شود مورد بیمهری پوپولیست ها قرار می گیرد. روشنفكران، كارآفرین های موفق اقتصادی، سیاست ورزان حزبی و حرفه ای، فنسالاران) تكنوكراتهای (شناخته شده از جمله نخبگانی هستند كه تیغ تیز پوپولیسمها به سوی آنهاست.

5- پوپولیسم گرایش دارد كه فرآیند تصمیم گیری در امور عمومی را ساده كند و آن را متناسب با درك عرفی عوام كند.مدام راه حل های یک شبه و بدون هزینه ارائه می دهند. فرآیندهای پیچیده فنسالارانه و توسل مداوم به نظریه ها برای راهبری تصمیمگیری در امور عمومی با خشم پوپولیسمها مواجه میشود.درك و داوری عامه مردم برای آنها معیار و ملاك بسیار خوبی است كه مبنای تصمیمگیریها و خطمشیهای عمومی قرار گیرد و سعی می کنند با ساده سازی دنیای پیچیده عوام را نسبت به تحلیل های ساده انگارانه خود مطمئن سازند. از نظر پوپولیسمها آنها كه مشكلات را احساس میكنند بهترین تحلیل و راهحل را نیز برای آن ارائه میكنند.

6- پوپولیسم استفاده از «نظریه توطئه» را برای ریشهیابی مشكلات تشویق میكند.همیشه گروهی یا ائتلافی از گروههای مختلف وجود دارند كه مشكلات را بهوجود آورده و در حال طرحریزی برای ایجاد مشكلات تازه هستند.پاسخ گویی او همواره با فرافکنی همراه است و هیچ گاه خود را مقصر تلقی نمی کند .

7- پوپولیسم بین مردم فرق نمیگذارد. قومیتها، اقشار، طبقات و مذاهب را بدون تفاوت تعریف میكند. تنها «خودی و غیرخودی» دارد و فرق دیگری نمیشناسند. حاضر به قبول مكانیزمهای «مهار و مقابله» نظیر جامعه مدنی، احزاب، اتحادیههای كارگری و كارفرمایی و حتی قوانینی چون بازرسی و اجرا نیستند.

استفاده احساسی نظامهای اقتدارگرا از پوپولیسم در تحكیم قدرت خود و فروپاشی مبانیِ عقلانیِ ضرورتِ محدودیتِ قدرت حاكم در چهارچوب اندیشه دموكراسی از ویژگی بارز برخی از كشورهای در حال گذار است که از نتایج آن بزرگ و بزرگترشدن دولت و کوچک و کوچکتر شدن فرد است.

حکومت گران پوپولیست از شیوه ای خاص در گفتمان خود استفاده می کنند که به آن "گفتار درمانی" گفته می شود و استعمال کنندگان این شیوه را "آژیتاتور" می نامند.گفتار درمانی دارای خصوصیت عمده به شرح زیر است:

1. وعده به جای برنامه ؛در میدان سیاست تعیین زمان بندی و برنامه برای عمل دشوار است و نیاز به تخصص ، پژوهش ، نظر کارشناس و اهل فن دارد و امکان سنجی علمی و عقل جمعی را می طلبد.همچنین برنامه قابل سنجش و نقد و ارزیابی است در حالی که وعده را جز سر خرمن نمی توان سنجید. از این رو آژیتاتور تا جایی که توان دارد وعده می دهد و حتی برای جبران بد عهدی های پیشین به دادن وعده هایی بزرگتر و فریبنده تر می پردازد .او که می داند در میدان سیاست عرصه عمل دشوار است از این رو وعده هایی می دهد که وخامت اوضاع را بپوشاند و افق امیدوارانه آینده را ترسیم کند و به دنبال تهییج افکار عمومی و ترغیب مردم است.از این رو به اینان لقب آژیتاتور (تهییج کننده) داده اند.

2. ناسزا به جای نقد ؛ در ادبیات پوپولیسم واژه هایی همچون «دزد» ، «خائن» ، «فاسد» و امثال آن همواره خود نمایی می کند و ناسزاگویی به دشمن موهوم از تکیه کلام های آژیتاتورهاست.اینان بسته به شرایط دشمنان تازه ای معرفی می کنند و می کوشند با تا انداختن بار مشکلات مردم به دوش آنها افکار عمومی را علیه آنان تهییج کنند و به نوعی خشم مردم را منحرف سازند.از طرف دیگر نقد هیچ جایی در نزد آنان ندارد چرا که نقد نیازمند شفاف سازی است در حالی که ناسزا در بستر کلی گویی و مبهم گویی به کار می آید.

3. «قربان صدقه» به جای «مشارکت»؛آژیتاتور که وعده های پوچ و ناسزاهای موهوم را کافی نمی یابد، مؤلفه سوم یعنی قربان صدقه و تکرار مرتب نوکری و خاکساری و فروتنی و حتی آمادگی برای پاکبازی و فدا شدن به خاطر ملت را به کار می گیرد بدون اینکه زمینه را برای مشارکت مردم البته به گونه ای نهادینه و در قالب جامعه مدنی فراهم آورد چرا که می داند اگر این شرایط فراهم گردد منابع حرفی و کلامی مردم گشترش می یابد و دیگر حرفش گوش شنوا نخواهد داشت اما با ذوب شدن جامعه مدنی تنها یک حرف برای شنیدن، و آن هم خطابه های آتشین او همراه با ابراز احترام و عزت به مردم ، باقی می ماند . اینچنین است که او حتی کوچکترین صدایی که همسو با او نباشد را بر نمی تابد و رسانه های منتقد روز به روز محدود تر و رسانه ملی لحظه به لحظه هم صداتر با او به ایفای نقش می پردازند.

گفتار درمانی ، درمان درد نیست بلکه پنهان کردن بیماری است.پوشاندن شتابزده زخم است بدون تلاش برای مرهم نهادن بر آن.با توسل به گفتار درمانی می توان بیمار را مداوایی سرپایی کرد و به سختی های مسیر اصلاح طلبی هم تن نداد.

با اندکی تامل در خواهید یافت که جامعه ایرانی به بیماری پوپولیسم مبتلا است و به اندازه حاکمان پوپولیست مسلک ، مردمان پوپولیسم پذیر نیز در ادامه این روند نقش دارند چرا که اگر جامعه خریدار خوب و سر به زیری برای وعده ها و سخنان بی پشتوانه این دسته از سیاستمداران نباشد آنان نیز به این سمت کشیده نمی شوند.

سیاستمداران ایرانی با وجود تفاوتها و اختلافها، اکثرا در وجه پوپولیسم مشترکند. امروز با رییس دولتی مواجه ایم که تنها به عدالت می اندیشد و در این مسیر به گفتار درمانی و دادن وعده بسنده می کند و روزی پیشتر با رییس جمهوری هم آواز شدیم که وعده آزادی و دموکراسی سر داده و در مسیر آزادی خواهی هر گاه با مانعی مواجه می شد به جای رفع مانع ،او هم گفتار درمانی را شیوه مطلوب می دانست.

بیشك محمود احمدی نژاد از پوپولیست ترین سیاستمردان معاصر ایرانی است ؛ همچنان كه چندی پیش نیز گفته بود كه Kبرای من افتخار است که مرا پوپولیست می نامندL. وی همتایان خود را نیز یافته است و زمانی كه هوگوچاوز، اتحاد پوپولیست ها را به یك گروه اركستر تشبیه میكند و این گروه را متشكل از خودش، مورالس، اورتگا و احمدی نژاد می خواند، بسیار از این توصیف خشنود می گردد و، بدین ترتیب، پوپولیست ها متحد می شوند و نمایش عوام گرایی خود را در یك اركستر به تصویر میكشند.

اما این فقط محمود احمدی نژاد نیست كه تنور پوپولیسم را داغ میكند و به رسم لویی بناپارت به شهرها و ایالات میرود تا با مردم به گفتوگو بنشیند و موج سواری را با توده سواری مساوی می داند بلكه اصلاح طلبان ما نیز این چنین بودند چنان كه چند سال پس از دوم خرداد، سعید حجاریان به دوستان حزبی می گفت: "ما در سال ۷۶ از پوپولیسم استفاده كردیم و این استفاده، منافعی نیز برای ما داشت، اما اكنون باید از آن فاصله بگیریم."

اما توصیه شهید اصلاحات مؤثر واقع نشد و اصلاح طلبان از سال ۷۶ به بعد فاصله خود را از پوپولیسم حفظ نكردند تا این كه در تیرماه ۱۳۸۴، خود، مقهور پوپولیسم شدند و این چنین بود كه اسب پوپولیسم که یك بار سربالا رفته بود،اكنون سر پایینی می رود و متوجه شدند موج پوپولیسم که یك بار آدمی را روی دستها میبرد و بار دیگر زیر پاها جای میگذارد.

آن زمان موج پوپولیسم میخوابید و اصلاحات جان میگرفت كه نهادهای واسط پا بگیرند ، احزاب رشد كنند و شاهد جامعه مدنیِ شکل یافته ای باشیم ،اما به رغم تلاش های فراوان این اتفاق نیفتاد و بدینترتیب تودهها همچنان سرگردان ماندند و برای این تودههای سرگردان بادی كافی بود تا به این سو و آن سو بروند و آیا محمود احمدینژاد، بادی نبود كه رایهای سرگردان را به سوی خود كشید؟

پوپولیسم، وعده ي دموکراسی است، وعده ي عدالت است، وعده ي امنیت دوباره است به همه ي کسانی که از قدرت محرومند، از امکانات بی بهره اند و از امنیت ساقط اند. پوپولیسم وعده ي امید است به انسان نومید و مضطربِ دنیای مدرن برای خروج از آن و این.

پوپولیسم دیوار عبور از اخلاق است كه به هر حال این نمایش، نسبتی نیز با تظاهر ، ریا و حیله دارد و در این مسیر ، از جاده اخلاق باید خارج شد. بدینترتیب هرچه در مسیر پوپولیسم، بر سرعت خود بیفزایند، بر فاصله خود با اخلاق نیز افزوده و سرمایه ای همچون اعتماد ملی را از دست داده اند و در خواهند یافت ابزاری که در کوتاه مدت کارساز است علیه خود آنها عمل خواهد کرد و پوپولیست ترین سیاستمداران، به تاسفبارترین شكل ممكن مقهور پوپولیسم خواهند شد.

 

منابع:

1.دانشنامه سیاسی ، فرزاد آشوری

2.تریلوژی دولت سخنرانی ، احمد پورنجاتی

3.پدرسالاری دولتی ، سعید حجاریان

 

برگرفته از سايت دانشجويان شيراز:

http://www.shirazunews.com/Fullnews.aspx?id=248

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

و يا مستقيماً در اينجا:

ای - ميل شما (در صورت تمايل به دريافت پاسخ لازم است!)

 

 

لطفاً از افزودن تصوير در اين ای  ميل خودداری کنيد چرا که انتقال آن بدين وسيله ممکن نيست.

Your message:             : پيام شما

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630