جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک چه می گویند و چه می خواهند؟
(در معرفی دیدگاه های جنبش در کنفرانس بروکسل، 19 سپتامبر)
شورای هماهنگی جمهوری خواهان لائیک و دمکرات
جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک ایران به صورت رسمی با تشکیل همایشی سراسری در پاریس در سپتامبر 2004 با شرکت 300 تن از ایرانیان که در آن چهره هاي سرشناس روشنفکري، ادبی، دانشگاهی و سیاسی ایرانی در تبعید حضور داشتند شکل گرفت.
پايه ريزي جمهوريخواهان دمکرات و لائيک اما با انتشار بيانيه اي در هنگام انتخابات دور دوم رياست جمهوری ايران در ماه مه 2001 صورت گرفت. اين بيانيه را بيش از 180 نفر از روشنفکران ايراني با سپهرهاي فکری گوناگون چپ دمکرات، ملي گرای لیبرال و «دين باوران لائيک» امضا کردند که نقطه تولد اين حرکت بود. بيانيهء «انتخابات رياست جمهوري، جمهوري لائيک و جايگاه ما“ در حقیقت با تکيه بر حقوق بشر، لائیسیته و جمهوری، جامعه را فرا می خواند که ـ به جای دنباله روی از این و یا آن جناح حاکمیت، یا تلاش برای احیای نظام گذشته و یا پی ریزی رژیمی ایدئولوژیک ـ برای نظامی مدرن و عرفی در ایران بکوشند.
جمهوريخواهان دمکرات و لائيک در پی انتشار بيانيه 2001، کنفرانسي سراسری در ژوئيه ٢٠٠٣ در پاريس برگزار کردند که در آن دربارهء اهمیت و معنای مشخص لائيسیته در ايران، بن بست پروژهء اصلاح طلبی دینی برای گذار به دمکراسی، و «گام هاى مشترك» جمهورى خواهان مستقل ايرانى، به بحث و گفتگو پرداختند.
در همایش سراسری 2004 نیز، که بسیاری از آن به عنوان «کنگرهء موسس» نام می برند، به رغم تفاوت آرا در بسیاری از زمینه ها، اکثریت شرکت کنندگان رأی تمایل خود را به جمهوری پارلمانی مبتنی بر موازین بین المللی حقوق بشر و جدایی دین از دولت ابراز نمودند.
در اسناد و مصوبات جمهوريخواهان دمکرات و لائيک به صراحت آمده است که منبع قدرت نه الهي است و نه موروثي؛ بلکه رأي مردم يگانه منبع و مرجع مشروعيت نظام سياسي است.
از نظر ما، در اين جمهوری، تمام نهاد ها ـ از رياست جمهوري گرفته تا ديگر مقامات و مراجع جامعه ـ بايد انتخابي و قابل تعويض باشند و با رأي مردم انتخاب يا عزل بشوند.
ما از پلوراليسم بعنوان شرط حياتي رشد و شکوفائي جامعه دفاع مي کنیم و بر اصل تفکيک قوا پافشاری میکنیم.
جمهوريخواهان دمکرات و لائيک، با آن که امروزه خود را بديل مستقيم قدرت سیاسی نمي بينند و ترجيح مي دهند بیشتر بعنوان جنبشی اپوزيسيونال عمل کنند، اما بر ضرورت برچیدن استبداد دینی حاکم بر ایران به عنوان مانع اصلی گذار به دمکراسی در کشور پافشاری می کنند و مخالف حمایت از هر جناحی از حکومت اسلامی در ایران هستند.
با این وجود این جریان خواستار مبارزه ای مسالمت آمیز برای تغییر حاکمیت می باشد و بر حمایت از نهادهای مدنی و جنبش های اجتماعی در ایران (نظیر جنبش دانشجویی، کارگری، زنان و اقلیت های قومی تحت ستم) تاکید می ورزد.
همچنین علاوه بر فعالیت های حقوق بشری، فعاليت روشنفکري و توليد گفتمان های دمکراتیک، لائیسیته و سکولاریسم و برابری حقوقی (در پرتو مبارزهء فعال علیه هر گونه تیعیض) و عدالت اجتماعی جایگاه ويژه اي در نزد این جریان دارد.
این جنبش تمایل ندارد که به شکل احزاب کلاسیک در آید و بر سیالیت خود در حوزهء سازماندهی، ایجاد شبکه های افقی و جنبشی عمل کردن پافشاری می کند.
علاوه بر آن، تمایل این جریان به فعالیت جنبشی بدان معنی است که به پلورالیسم و تنوع گرایشات در درون و بیرون خود اهمیت بسیاری می دهد و از همکاری با دیگر جریان های جمهوری خواه و دمکرات نیز، به ویژه در زمینهء حقوق بشر، استقبال می کند.
در زمینهء روابط بين المللي و بحران هسته ای ایران، گردهمایی دوم جمهوری خواهان دمکرات و لائیک ایران که در فوریه 2006 درشهر هانوور آلمان برگزارشد، بر ضرورت رسا تر نمودن صدای متفاوت (صدای سوم) پافشاری نمود. هم مصوبات گردهمایی دوم و هم مواضع بعدی این جریان ضمن استقبال از فشار سیاسی و دیپلماتیک به حکومت ایران و جلب حمایت بین المللی از مبارزات دمکراتیک مردم ایران، نه تنها میلیتاریسم و حملهء نظامی به ایران بلکه تلاش برای «چلبی سازی» در اپوزیسیون ایران را قویاً محکوم کرد و نسبت به پیامدهای آن هشدار داد.
ما همزمان خواستار توقف غنی سازی اورانیوم و همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی هسته ای و دیگر مجامع بین المللی برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای هستیم. شعار «مردم ما به نان و آزادی بیشتر محتاجند تا به انرژی هسته ای» نشانگر این واقعیت است که ما مایل نیستیم بحران اتمی ایران، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی، مسئلهء حقوق بشر در ایران را به سایه افکند.
دفاع از حقوق بشر در ایران و اعمال فشار به جمهوری اسلامی برای رعایت آن و تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و دادخواهی برای پیگرد عاملان کشتار هزاران زندانی سیاسی و قربانیان قتل های زنجیره ای و تعقیب قضایی سران حکومت که در این کشتارها و ترور دگراندیشان در داخل و خارج نقش داشته اند بسیار مهمتر و موثر تر از اتخاذ سیاست هایی است که به سران حکومت اسلامی در ایران اجازه دهد، با استفاده از احساسات ناسیونالیستی مردم در بحران اتمی، چهرهء تبهکارانه خود را پنهان سازند.
ما ایران را سرزمین مشترک همهء شهروندان و اقوام ایرانی با حقوق برابر می دانیم و با تلاش برای تجزیهء کشور مخالفیم؛ اما تأکید می ورزیم که حفظ یکپارچگی کشور تحت نظام دمکراتیک در گرو برچیدن ستم قومی در ایران است.
خلاصه کنیم:
ما اکنون، در آستانهء برگزاری سومین گردهمایی سراسری خود در بروکسل، با برپایی «کنفرانس حقوق بشر و لائیسیته» در ایران، با حضور طیف گسترده ای از روشنفکران و سیاست ورزان ایرانی و بلژیکی با افق های نظری متنوع، مایلیم اهمیت تأکید بر حقوق بشر و خواست جدایی دین از دولت در ایران را برجسته تر سازیم.
به عنوان جریانی مدرن، مستقل و ضد قدرت سیاسی حاکم، همزمان از صلح و دمکراسی دفاع میکنیم و وظیفهء خود را دامن زدن به نافرمانی مدنی و حمایت از جنبش های اجتماعی و جلب حمایت بین المللی از حقوق بشر در ایران می دانیم.
بر این باوریم که به جای دل سپردن به انتخابات غیر دمکراتیک باید برای آزادی عقیده، قلم و بیان، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات، تشکل و احزاب سیاسی و یک انتخابات واقعاً آزاد، با نظارت مجامع بین المللی مستقل، کوشید.
واقعیت آن است که انزجار مردم از استبداد دینی در ایران بهترین زمینهء رویکرد گسترده به سکولاریسم و لائیسیته را در ایران فراهم آورده است که نفوذ اجتماعی آن در زیر سیطرهء استبداد حاکم پنهان مانده است.
ما خود را بخشی از آن نیروی سومی در جامعه می دانیم که به جای حمایت از بنیادگرایان و یا اصلاح طلبان دینی حاکم، صدای خفته در اعماق جامعه را بانگ میزند و اصرار می ورزد در قرن بیست و یکم، ایرانیان بیش از هر زمان دیگر شایستهء نظامی مدرن، سکولار و دمکراتیک هستند!
17 سپتامبر 2008
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |