رگههای کنونی منش دینی
آرامش دوستدار
آنچه من از دینیبودن در دورهی كنونی فرهنگیمان مراد میكنم با آنچه متدین و مؤمن بودن نامیده میشود در نهاد یكیست، اما برحسب ظاهر میتواند ضد آن هم باشد و قاعدتاً هم هست. متدین آن كسی است كه دین میورزد، یعنی فرائض و وظایف دینی را بهویژه انجام میدهد. در مؤمن جنبهی باطنی بر جنبهی آدابی و تكلیفی دین غلبه دارد. مؤمن عموماً متدینی ست تلطیف شده، با معنویتی بیشتر از متدین. اما هر دو از این لحاظ كه مایهی حیاتی خود را بیواسطه از معتقدات پیدا و ناپیدای دینی میگیرند، آشكارا از آنها و با آنها میزییند و به این امر معترفاند، بههم نزدیك و حتا قابل تبدیلاند.
آدم دینی امروزی در ایران اسلامی برخلاف متدین و مؤمن كه در سطح و ظاهر هم دینیاند فقط در ژرفا دینیست. و چون این ژرفا برای او ناشناخته میماند، خودش را دینی نمیپندارد. از اینرو جایی كه رفتار و گفتارش با ارزشها و اعتقادات دینی مغایرت ظاهری پیدا كند، در نظر متدین و مؤمن نیز بیدین مینماید. یعنی امر هم برخودش مشتبه میشود و هم برآنها. نشانهی دینیبودن الزاماً تأیید صریح یا غیرصریح دین و اعتقادات دینی نیست. نشانهاش نشناختن رگههای عمیق آن در خود و در نسوج فرهنگ و جامعه است، پرهیز از رویارویـی اساسی و بنیادی با دین است كه در پیكرهای گوناگون متجلی میشود بیآنكه این پیكرها خودشان را دین بنامند. مثلاً در عرفان، یا در فرمالیسم عرفانی. فرمالیسم عرفانی یعنی قالب بیمحتوا، هستهی درونتهی. بدینسان آدم دینی میتواند دین را در شریعتش بكوبد، تا خمیرمایهی تصفیهشدهی آن را كه دیگر بمنزلهی دین به معنای متعارفش ناشناختنی شده در طریقت بازجوید، یا آن را به ایدئولوژی تبدیل نماید، یا ایدئولوژی را در آن بیامیزد و در این تركیب جدید آن را بازارپسند سازد. هرجا و هرگاه در اعماق روانی یا روحی كسی پندارهای موروثی بدانگونه چیره باشند كه او یارایی پرسیدن و اندیشیدن آنها و درافتادن با آنها را در خود نیابد و در جایكننمودن آنها بههر بهانهای درماند، یا بهلزوم این درافتادن پینبرد، چنین كسی دینیست. اینكه هر آدم متدین و مؤمنی، چنانكه گفتیم، در سرشتش دینی هم هست ـ در غیر اینصورت متدین و مؤمن نمیبود ـ باید روشن باشد. آدم دینی در جامعهی ما گاه موجودیست بیفرهنگ، گاه با پوستهای فرهنگی و گاه بافرهنگ و حتا بسیاردان. در هر سه حال موجودیست با لایههایی عمیق و ناخویشاگاه از عناصر كهن اعتقادی. آدم دینی در واقع مؤمن ناخویشاگاه است. با وجود این تفاوت ساختمانی، آدم كنونی دینی و همزاد مؤمن یا متدینش هردو زاده و پروردهی یك زمینهی روحیاند و در مركز دایرهی فرهنگیشان ماهیتاً بههم میرسند. عیناً مانند طریقت و شریعت، عارف و متكلم. هر كوششی برای چارهجوییهای ضربتی و درمانیابیهای برقآسا كه از ابتلائات دانشنمایی و تازهبهدورانرسیدگیست، این پدیدهی ریشهدار و سختجان را در ابعاد و اشكال همهجاگیرش ناشناختنیتر خواهد ساخت. این پدیدهی فرهنگی همه جا با ماست، بیشتر و بهویژه درست آنجا كه كمتر حدس میزنیم: در تن و جان هر یك از ما، در خویشتنمان. تا هنگامیكه زمینهی پیدایش تاریخی و ساختمان چنین فرهنگی را نشناخته و بدان آگاه نشدهایم، تا زمانیكه جریانهای عمیق و نامتجانس با آن در ما و در فرهنگ ما بوجود نیامدهاند، كلیت ما و فرهنگمان دینی خواهد ماند. اگر قرار باشد این فرهنگ لایروبی شود، باید بهازای جریانها و قطبهای دینیاش ضدجریان و ضدقطب در آن پدیدار گردد. لااقل با زوری برابر زور دینی آنها و نگرش مختص بهخود. چنین دگرگونیای كه ابتداییترین مقدمات آن نیز فراهم نگشته آسان روی نمیدهد. رستاخیزهای زوركی و مندرآوردی، خواه بهنام یا بینام و حتا برضد آن، خواه از نوع اهورایی و آریایی اسلامخوارش، چه فرمایشی یا القایی، چه ذوقی یا ابتكاری، چیزی جز خویشتننماییهای مبدل همین اعماق دینی نخواهند بود. اینگونه تلاطمها و تموجهای چهرهعوضكرده را ما بهجای نیرومندیهای تازهجان میگیریم و بدینسان در پس این دگردیسیها ماهیت فرسودهی خود را باز نمیشناسیم.
هیچ فرهنگی نمیتواند به این سادگی كه ما گمان میکنیم خود را از زیر بار وراثت تاریخیاش بدون فراهمآوردن زمینهی مناسب بیرون كشد و از غرقابهای جریان دینی آن برهاند. برای آنكه بفهمیم زور این جریان و شاخههای گوناگون آن بمنزلهی مؤسسان فرهنگی ما چقدر است، كافیست با صداقت در خود بنگریم و ببینم تا چه اندازه از آنها مملو هستیم. تا چه اندازه؟ تا آن اندازه كه هرچه ما تاكنون ساخته و پرداختهایم در اصل جز تكرار و بازتاب آنچه آنها از خود در ما جاری و ساری كردهاند نبوده است. اینقدر ما از خود تهی و از آنها انباشتهایم. این، كارسازی و كارآیی نسل به نسل فرهنگ دینی ما بوده است. سرچشمهی بیواسطهی آن اسلام است.
برگرفته از سايت نويسنده:
http://www.aramesh-dustdar.com/index.php/article/48/
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |