هشدار به اپوزیسیون ، به آن بخش خیلی سالخورده
لهراسب زينعلی
این هشدار از سوی یکی ازجوانان جامعۀ مبارز ایران به اپوزیسیون و سران خیلی سالخوردۀ آن است که با به اسارت درآوردن حزب ها ، گروه ها و گستردن تارعنکبوتی هژمونی طلبی و تلاش بسیار برای بدست گرفتن همۀ سرنخ ها، با وجودِ عقب ماندگی تفکر مدیریتی بدلیل نگرش آنها به جامعۀ حزب ندیده و بدون نهادهای واقعی مدنی و مردمی ، سالها است که مبارزه را در دور تسلسل باطلی انداخته اند. ایران کشوری در شرق میانه است که از سالهای دور، به ضرب شمشیر در یک تفکر مذهبی گرفتار شده و اینک تبدیل به کشوری شده است غرق در فقرو فحشا و غم گسترده که با تکیه برمنبر آخوند و زور بازوی "مرد" که مخالف سرسخت "زن و قانون انسانی و مدنی" بوده، اداره می شود. این کشور، بیش از هر زمان دیگر نیازمند به اندیشمندانی است که بتوانند با درکی جامع از تحولات جهان مدرن و بهم تنیده اقتصادی – سیاسی به رهائی این سرزمین باستانی یاری رسانند. اما، شوربختانه سران سالخوردۀ اپوزیسیون ما با مخالفت سرسختانه و نظریه پردازی های گمراه کننده و اشتباه، مانع ایجاد یک تشکل مدیریت مبارزه یا همان رهبری واحد یا دولت در تبعید هستند.
عالیمقامان بزرگوار ، به شما سفارش می کنم اگر می خواهید هنوز هم در صف اپوزیسون ایرانی با فکر و جسم خسته و فرسوده از تلاش های نافرجام ، زیان آور خود بایستید ، باید به احتمال بسیار، دراز بکشید ! خواهش می کنم تنها برای کمی آگاهی، نوشته های حیرت آوری را که در لینک پایین آمده و به انگلیسی نوشته شده است را بخوانید و اگر سواد خواندن ندارید، بگوئید برای شما بخوانند و ترجمه کنند، تا شاید اندکی به خود آئید و فکر پدر خواندگی اپوزیسیون و رهبری در رویا و خواب را از سرتان بیرون کنید.
شمایان آن روز که در قدرت بودید یا برای رسیدن به قدرت مبارزه کورکورانه می کردید، نتوانستید کشور را در زمان بحران هدایت کنید. اکنون وضع کشور بحرانی تر است. تمامیت ارضی و یکپارچگی ملی ایران در خطر است. چگونه با همان سیاست های کهنۀ دهه های 60 و 70 میلادی همراه با حرکت لاکپشتی و از هم گریز و خود خدا بینی، می خواهید به جوانان ایران راه نشان بدهید؟! بیاد مثل معروف آذری می افتم که می گوید "کچل اگر دوایی داشت ، بر سر خود می گذاشت."
من با بیش از سیصد نفر از فعالین و سران به اصطلاح اپوزیسیون در طول یکسال گذشته گفتگو و رایزنی کردم ، سخنان و دیدگاه های بیش از هفتاد درصد آنان در پیوند با مبارزه و جایگاه آنان در این گردان بی هنگ ، حیرت آور و گاه، شرم آور است. من تمامی آنها را در دفتری یاداشت کرده ام و شاید روزی آنها را منتشر کنم. با نگاهی کوتاه به بعضی از این دیدگاه های عقب مانده، می توان دریافت که با داشتن چنین "ره نابرانی" بزرگتر از خدا و خردمندتر از گاندی باید هم که کشور عزیز ما به چنین روز و روزگاری گرفتار می آمد و اپوزیسیون هم در این چهار راه باید که سرگردان می ماند! اگر جز این بود، مایۀ شگفتی می شد! چگونه است که هنگامی که کشور در حال فروپاشی و مردم در فقر و فحشا و اسبتداد اسلامی گرفتارند، اینان تنها به فکر نام و جایگاه از دست رفته خود در این هیچستان هستند!
عموم شما سال خوردگان توان رهبری فکری ، سیاسی ، جسمی و مالی اپوزیسیون را ندارید و بهترین راه برای برون رفت از بحران، عدم دخالت شما ها در کار سیاست است و شکل گیری مدیریت واحد و گروهی یا همان شورای رهبری. جوانان ایران که بیش از هفتاد درصد جمیعت کشور را تشکیل می دهند، سال هاست در دست سیاست های شما بزرگان، گرفتار شده اند. اینک به خیر شما هیچ امیدی ندارند، لطفأ بیش از این شر مرسانید و ملت جوان ایران را رها کنید!
و در پایان اینکه چند سال عمر باقی مانده را در سکوت بگذرانید و گر نه ایران ما ایرانستان خواهد شد و مسئول اصلی شماها هستید. شما آقای ه ، آقای م ، آقای ا ، آقای خ ، آقای ر ، آقای ف ، آقای ب ، آقای ن ، آقای ت .......
بخاطر این که بنده را به نخبه کشی متهم نکنند !! از همه شما ها سپاسگزارم که ما و ایران را به خاک سیاه نشاندید.
پاینده ایران و ملت ایران
10 دسامبر 2008
روی لینک کلیک کنید
http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=11313
نقشه تجزیه خاورمیانه
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |