پيوند به مطالب ديگر نويسنده در سکولاريسم نو
امروزمشكل اصلي مردم ايران حاکميت است
مهندس طبرزدي، دبيركل جبهه دمكراتيك ايران
در گفتگو با شبكۀ راديو تلويزيوني صداي آمريكا
جمشيد چالنگي: باتوجه به اظهارات آقاي رفسنجاني و بطوركلي اوضاعي كه درايران حاكم است مسئلۀ ارتباط با آمريكا چطور قابل حل است؟
طبرزدي: اكنون مسئلۀ اصلي براي مردم ايران تورم، گراني، مشكلات اقتصادي و سركوب هايي است كه متأسفانه حاكميت عليه مردم اعمال مي كند. گرچه مسئلۀ ارتباط با امريكا مسئله اي فوق العاده مهم است اما امروز مشكل اصلي مردم ايران خود حاكميت است. اينكه هر از چند گاهي آقاي رفسنجاني يا ديگر عوامل حكومت سعي مي كنند كه مسايل خارجي به ويژه در ارتباط با آمريكا را بيان كنند از ديد ما يك نوع فرافكني است. يعني وقتي كه خود آقاي رفسنجاني در درون حكومت مشكل جدي دارد و درون حاكميت حرفش را، به ويژه جناح آقاي احمدي نژاد نمي خوانند، يا برعكس جناح دولت مي بيند كه با مشكل عديده روبروست، اين همه وعده و وعيد آقاي احمدي نژاد به مردم داد ولي الان سفره هاي مردم خالي تر شده، جنبش دانشجويي به خاطرسركوب راديكال ترشده، مطالبات اجتماعي، مسايل زنان و ... هست اينها وقتي اين مشكل را نمي توانند با اين چالش ها حل كنند در می مانند و سعي مي كنند مسايل را به بيرون ارتباط بدهند. براي اينكه وانمود كنند كه ريشۀ مشكلات جمهوري اسلامي در بيرون هست. در صورتي كه ريشۀ مشكلات در درون هست. به اعتقاد ما هرگاه دولت جمهوري اسلامي و يا هر حاكميت ديگر بتواند از طريق گفتگو با مردم خودش مشكلات را حل كند و بررسي كند شكاف عظيمی را كه بين حاكميت و مردم ايجاد شده چگونه مي تواند پركند؟ آن وقت نوبت به اين مي رسد كه اين حاكميت چگونه مي تواند با دنيا مذاكره كند. دولتي كه با مردمش جز سركوب و بگير و ببند و ايجاد وحشت، سانسور، فقر و ايجاد تبعيض و نابرابري رويكردي ندارد. اين حاكميت نمي تواند با دولت خارجي به ويژه آمريكا به گفتگو بنشيند و از ديدگاه من اكثريت مردم چنين انتظاري هم ازاين حاكميت ندارند. مردم مي گويند اگر يك حكومت بر سر كار باشد كه به صورت دمكراتيك باشد در آن صورت مسئلۀ مذاكره با آمريكا مسئلۀ بسيار راحت خواهد بود.
چالنگي: آخرين خبرها درمورد وضعيت زندانيان سياسي چيست؟
طبرزدي: اين بحث مطولي است كه كوتاه اشاره مي كنم. آقاي حميد رضا محمدي به خاطر اينكه موهايش را كوتاه نكرد، به اتهام اقدام عليه امنيت ملي، فرستادنش سلول انفرادي؛ ايشان 11 سال زندان دارد كه الان 4-5 سال آن گذشته است، در بند 350. يا آقاي فلاحي زاده صارمي و ظهور نبوي فقط به خاطر اينكه نرفتند نماز جماعت شركت كنند ملاقاتشان را قطع كردند. آقاي ابوالفضل جهاندار كمر درد دارد؛ ايشان دو سال پيش در بند 209 اوين دچار كمر درد شد. الان زندان مي گويد هزينه كمر درد با خودت هست به ما ربطي ندارد. ايشان را با آقاي درخشندي با هم دستگيركردند. آقاي بروجردي هم كه متاسفانه آگاهيد كه ايشان را به زندان يزد فرستاده اند. متاسفانه اينها آنهمه دم از اسلام و قانون مي زنند و هر وقت كم مي آورند مي گويند كه ما تعهد شرعي داريم كه چنين و چنان نكنيم. ولي الان يك آيين نامه اي كه سازمان زندان ها دارد كه بر اساس آن بايد تفكيك جرايم صورت بگيرد، يعني مثلا زنداني سياسي را در كنار زندانيان خطرناك نفرستند؛ اما اين را اجرا نكردند. اصانلو، ماسوري، بنازاده ها، كهندل را فرستادند رجايي شهر؛ هانا عبدي و صفارزاده را تبعيد كردند؛ هاشم شاهين نيا و سعيد شاه قلعه را فرستادند بوشهر. متاسفانه اتفاق بدي افتاد و يك مبارز به اسم علي كرم زاده يا درويش را حدود 30 -40 روز پيش در خرامه فارس كشتند و انداختند در باغ هاي آن منطقه و انگشت اتهام به سمت سپاه آن منطقه هست . فرزاد كمانگر هم وضعش مشخص است. آقاي اكبر لهكستاني يك آذري زبان هست كه فقط به جرم اينكه 3 سال پيش از آقاي احمدي نژاد انتقاد كرد او را به زندان انداختند. و از اين مسائل مفصل هست ...
چالنگي: يك دانشجو در دانشگاه شيراز در برابر لاريجاني به صراحت مي گويد شما قانوني نيستيد و به صراحت مي گويد من از آقاي احمدي نژاد متنفرم. اين تفسيرش چيست؟
طبرزدي: با توجه به اينكه سياست سركوب آقاي احمدي نژاد دراين سال ها تشديد شده، و به دليل فشارهاي اقتصادي و اجتماعي كه بر مردم هست، در واقع دانشجوها و جنبش دانشجويي راديكال تر مي شود. بطور مثال اگر بر فرزندتان مدام فشار وارد كنيد اين يك جايي به ضد خودش تبديل مي شود. اين فشارهايي كه جمهوري اسلامي بر جنبش دانشجويي وارد كرد امروز اين جنبش به عنوان آوانگارد و پيشتاز مبارزات اين فشارها را بر مي گرداند به حالت اعتراض...
چالنگي: آيا اين نشان دمكراسي نيست كه يك دانشجو مي تواند روبروي رييس مجلس بگويد شما قانوني نيستيد؟
طبرزدي: خير، اين دمكراسي نيست؛ چون دانشجو كه الان اين اعتراض را مي كند مي داند كه 4 روز ديگر، نه يك ماه ديگر، بايد برود زندان اوين يا عادل آباد شيراز و... اما در همين دو سه روز گذشته بيش از 2500 دانشجوي دانشگاه شيراز جمع شدند و در جواب حراست دانشگاه كه دانشجويان را تهديد كرد و گفت «حراست شمشير را از رو بسته و اگر شما بخواهيد ميتينگي برگزار كنيد برخورد مي كنيم» دانشجوها با صداي بلند اعتراض كردند و گفتند كه «ما هم شمشير را از رو بسته ايم». بيش از 2-3 هزار دانشجو در دانشگاه تهران تجمع كردند و گفتند «مرگ بر ديكتاتور». دانشجوهاي دانشگاه بوعلي همدان تجمع كردند و اينها مجبورشدند گاز اشك آور بزنند. در دانشگاه زنجان هم دانشجوها گفتند كه «زندان اوين دانشجو مي پذيرد!» امروز اين حالت اعتراض حالتي است كه دانشجو مي داند، مثلاً، هفتۀ گذشته 4 دانشجوي دانشگاه علامه تحصن كردند به صورت مسالمت آميز فقط براي اينكه بروند سركلاس بنشينند آنها را بردند زندان اوين، بنابراين، وقتي دانشجو اعتراض مسالمت آميز مي كند، حرف مي زند، نقد مي كند او را به زندان اوين مي برند و، پس، زندان اوين ـ به تعبيرآقاي خميني ـ شده دانشگاه (چون دانشجو مي برند آنجا). اين [دانشجو] چيزي ندارد از دست دهد؛ اين اعتراضي است كه جنبش دانشجويي در برابر عملكرد رژيم در پيش گرفته و اين نه نشانۀ دمكراسي بلكه حركتی اعتراضي است.
برگرفته از سايت خبرگزاري جبهه متحد دانشجويي:
http://jdaneshjouee.blogspot.com/2008/12/blog-post_09.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |