بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

اسفند   1387 ـ مارچ  2009 

توضيحی از اسماعيل نوری علا

نامه ای برای رفع سوء تفاهم در مورد ايجاد «جايگزين دموکراتيک»

مهرداد رهسپار

دوست گرامی، آقای دکتر نوری علا،

وظيفه دارم، همانطور که تلفنی هم گفتم، در آغاز اين توضيح، از شما و خوانندگان سايت شما و نيز از شاهزاده رضا پهلوی و ديگر کسانی که در ماجرای مربوط به تشکيلات «جايگزين دموکراتيک» و سايت «خيزش نو» در گير بوده اند، بابت اطلاع رسانی غلطم عذر بخواهم و اطلاعاتی را که هنوز در ذهنم مانده برايتان بفرستم تا اگر صلاح دانستيد، مطلب را از لحاظ فارسی تر و تميز کرده و آن را با هر اسم مستعاری که خوش آهنگ تر باشد (!) منتشر فرمائيد.

1. قبل از هر چيز اجازه دهيد توضيح دهم که اکنون کاملاً بر من روشن شده است که تشکيلات «جايگزين دموکراتيک» و سايت «خيزش نو» هيچ ربطی به هم ندارند و حتی شنيده ام که گردانندگان سايت مزبور با تشکيلات «جايگزين دموکراتيک» اختلاف نظر دارند، هرچند که هر دو طرف، بصورت های مختلف، بر محور «رهبری شاهزاده رضا پهلوی» کار می کنند. يعنی بنظرم می رسد که داستان همان ماجرای قديمی «يک دل و هزار دلبر» باشد و نشان می دهد که هرکس، و از جمله خود شما(!)، نقشی برای ايشان خواب ديده ايد.

2. همانطور که اطلاع داريد، همزمان با انتشار خبر ايجاد سايت «خيزش نو» در سايت سکولاريسم نو و اقدام گردانندگان آن به پخش مطلب سکولاريسم، با نيت خلق اين شبهء جنبی که نشر اين خبر حکم تأييد عمل سايت مزبور از جانب شما تلقی خواهد شد، دفتر شاهزاده نيز اطلاعيه ای به اين مضمون منتشر کرد: «اطلاعیۀ دبیرخانۀ شاهزاده رضا پهلوی ـ بدینوسیله به آگاهی هم میهنان عزیز می رساند که نظرات ارائه شده از سوی "سازمان خیزش نو" هیچگونه ارتباطی با شاهزاده رضا پهلوی و دبیرخانۀ ایشان ندارد. پاینده ایران ـ دبیرخانۀ شاهزاده رضا پهلوی ـ 8 اسفند ماه 1387».

 3. نکتهء بعد به دلايل شرکت شاهزاده در جلسهء اعلام موجوديت «آلترناتيو دموکراتيک» مربوط می شود که من اين حضور را به آن اعلام ربط داده بودم و گويا می تواند چنين نبوده و دلايل ديگری داشته باشد. اگر اعلاميهء دفتر شاهزاده را با اعلاميه ای به همين مضمون دربارهء يکی از تلويزيون های لوس آنجلس مقايسه کنيم، و حتی سخنان آقای داريوش همايون را در نظر بگيريم، که در جلسه ای اينرنتی در دفتر پژوهش های حزب مشروطهء ايران، در پی سخنان خود شما ـ که به آن جلسه دعوت شده بوديد تا دربارهء مقالهء «معمای رضا پهلوی» سخن بگوئيد ـ مطرح شد، و طی آن آقای همايون معتقد بودند که اقدام شاهزاده برای احراز رهبری اپوزيسيون به ضرر ايشان و فکر پادشاهی خواهی تمام خواهد شد، می توانيم نتيجه بگيريم که موضع کنونی شاهزاده تقريباً همانی است که شما در مقالهء «معمای رضا پهلوی» تشريح کرده ايد. و، در عين حال، ايشان مبنای کار خود را بر اين قرار داده اند که در هر کجا ايرانی ها ـ با هر عقيده ای ـ جمع شوند و ايشان را برای اظهار نظر و سخنرانی دعوت کنند اين کار عملی خواهد شد. چنانکه چندی پيش نيز ملاقات ايشان با گروهی از فدراليست ها (که برخی شان تمايلات تجزيه طلبی هم دارند) موجب اعتراض طرفداران پادشاهی و بخصوص حزب مشروطهء ايران شد.

4. و اما ماجرای اعلام موجوديت «جايگزين دموکراتيک» که من، بدون اطلاع از کم و کيف قضيه، مختصراً در گير آن شدم و مراتب شرکتم در جلسهء «جايگزين دموکراتيک» را، با توهم يکی بودن آن با شروع کار سايت «خيزش نو»، به اطلاع تان رساندم، چنين بوده است:

 روز شنبه 14 فوريه يکی از دوستانم به من تلفن کرد که امروز در لندن نشستی بر پا است برای اعلام موجوديت تشکيلاتی به نام «جايگزين دموکراتيک» که قرار است شاهزاده رضا پهلوی هم در آن سخنرانی کنند و دوست ما هم برای شرکت در جلسه دعوت شده بود. او از من خواست که همراهش به آن جلسه بروم؛ و در آنجا نيز ـ چون جزو مدعوين نبودم، با «پارتی بازی» او ـ موفق شدم به سالن راه پيدا کنم.

 در ابتدای ورود جزوه ای 26 صفحه ای به زبان انگليسی بدست حضار داده می شد که در آن سخن از اين رفته بود که «در شرايط کنونی جهانی و آغاز کار کابينهء آقای اوباما، لازم است تشکيلاتی برای اطلاع رسانی دربارهء اوضاع واقعی ايران به تصميم گيران سياست خارجی آمريکا، و احياناً ديگر دول غرب، بوجود آيد و "جايگزين دموکراتيک" می خواهد يک چنين تشکيلاتی باشد».

بهر حال، از فحوای مطالب مندرج در جزوه چنين بر می آمد که عده ای که در جزوه خود را «ما» می خواندند دست به ايجاد يک «لابی» ضد جمهوری اسلامی زده اند که می خواهد کابينهء آقای اوباما را ـ که اعلام داشته بجای در گيری با ايران می خواهد با آن مذاکره کند ـ در جريان واقعی امور ايران بگذارد.

در اين جزوه تنها اسمی که وجود داشت از آن آقای مهرداد خوانساری (گويا ديپلمات رژيم قبلی) بود که، با عنوان «سخنگوی امور خارجی جايگزين دموکراتيک»، نامه ای را خطاب به پرزيدنت اوباما امضاء کرده بودند.

البته در خود جلسه گفته می شد که اين تشکيلات را آقايان مهرداد خوانسالاری، عليرضا نوری زاده، محسن سازگارا، دکتر امير ابراهيمی، امير پرويز، دکتر رضا تقی زاده، پرويز دستمالچی، دکتر رضا حسين بر، و خانم شهران طبری (گويا برادرزادهء احسان طبری و خبرنگار راديو فردا) بوجود آورده اند و منظور از «ما» در جزوهء مزبور نيز همين گروه اند. البته گفته شد که آقای سازگارا نتوانسته بودند خود را به اين جلسه برسانند.

در اطراف جلسه می شد خبرنگار راديو فردا و يک فيلمبرادر را که نفهميدم از کدام رسانه آمده بود مشغول بکار ديد.

جلسه از 10 صبح تا 6 بعد از ظهر ادامه داشت. رياست جلسه را در نيمهء اول آقای جمال بزرگ زاده و در نيمه دوم آقای محسن خاتمی بر عهده داشتند؛ و در ابتدای جلسه دکتر نوری زاده مفصلاً در مورد «جايگزين دموکراتيک» سخن گفت که چون ايشان خلاصهء آن را در کيهان لندن منتشر کرده اند من آن متن را ضميمه می کنم تا داستان را از زبان خودشان شنيده باشيد. توجه کنيد که در اين متن هم در مورد هستهء اصلی تشکيلات جديد تنها با ضمير «ما» ياد می شود:

من، البته از اينکه دکتر نوری زاده شکست خمينی در 15 خرداد 42 را ـ با اشاره به سخنان خانم طبری، به پای همت حزب توده می نويسد حيرت زده ام. اما جای اين بحث در اينجا نيست.

در طول مذاکرات، و از ميان مدعوين اين اشخاص را که با «پانل» (سخنرانان مدعو)سخن می گفتند می شناختم يا در آنجا اسمشان را شنيدم: دکتر منوچهر ثابتيان (جراح معروف و يکی از بنيان گزاران کنفدراسيون دانشجوئی در زمان شاه)، دکتر قاسمی (سفير سابق ايران در کويت)، خانم منتظم (؟)، آقای رضا هاشمی، دکتر دوشوکی، محمد باقرپور و چند نفر ديگر که با گردانندگان «جايگزين دموکراتيک» وارد گفتگو می شدند.

حدود ساعت 5 بعد از ظهر هم شاهزاده رضا پهلوی به جمع پيوستند و سخنانشان تقريباً همانی بود که همه در همه جا شنيده ايم: لزوم وحدت ملی، مطرح نبودن شکل نظام آينده و اهميت محتوای آن.

همچنين گفته شد که شاهزاده دفتری هم در اروپا دارند که ارتباطی با «جايگزين دموکراتيک» ندارد. جالب است اضافه کنم که آقای دکتر رضا حسين بر يکی از پرسش کنندگان از شاهزاده بود که به مقالهء «معمای رضا پهلوی» شما اشاره کرده و نظر شاهزاده در آن مورد پرسيد و ايشان هم، بدون پرداختن به آن مقاله، ضمن تأييد ضمنی مطالب آن، توضيح دادند که ايشان به دنبال گرد هم آوردن ايرانيان برای رسيدن کشور به يک نظام سکولار و دموکراتيک هستند و درک معنای «لائيسيته» و دموکراسی را برای ايرانيان واجب دانستند. البته درک من اين بود که ايشان با طرح پرسش: «اولويت چيست؟» و اينکه هدف مشترک ملی ما بايد اصل آزادی و نظام پارلمانی سکولار باشد و شکل نظام اهميتی ندارد؛ در واقع پاسخ مشخصی به پرسش آقای دکتر حسين بر ندادند و احتمالاً، بر خلاف شما، اعتقاد دارند که آزادی و دموکراسی بر سکولاريسم اولويت دارند.

البته، با توجه به اينکه گويا حضور شاهزاده در اروپا به انتشار کتابی جديدی از ايشان به زبان فرانسه مربوط می شد (کتابی گويا به اسم «راه سوم» که هنوز نه آن را ديده ام و نه آنقدر فرانسه می دانم که بتوانم بخوانمش) و ايشان بيشتر برای معرفی اين کتاب به رسانه ها و در گردهمآئی ها رنج سفر را بر خود هموار کرده بودند، می شد ديد که حضور ايشان در آن جلسه نيز بيشتر به معرفی اين کتاب مربوط می شد تا اعلام موجوديت «جايگزين دموکراتيک». بهر حال، در ابتدای حضور ايشان در جلسه  نيز به انتشار اين کتاب اشاره شد.

اين بود شرح مختصری از جريانات آن روز که چون من بلافاصله پس از اين واقعه پيوند سايت اينترنتی «خيزش نو» را دريافت کردم که در آن شاهزاده بعنوان تنها آلترناتيو معرفی شده بود و گردانندگان سايت، با قراردادن يک پتيشن در اينترنت، از مردم خواسته بودند که اختيارات خود را به شاهزاده محول کنند، و مطالبی را هم از زبان شاهزاده منتشر کرده بودند که در جائی از آن ايشان از هموطنان خود می خواست تا «من را بهتر بشناسيد»، اين توهم برايم ايجاد شد که سايت «خيزش نو» به تشکيلات «جايگزين دموکراتيک» از يکسو و دفتر شاهزاده از سوی ديگر ارتباط دارد؛ که خوشبختانه با اعلاميهء دفتر شاهزاده موضوع روشن شد.

من جزوه ای را که از آن جلسه با خود به خانه آورده ام هم امروز برايتان پست می کنم تا اگر خواستيد ترتيب ترجمه و انتشار آن را بدهيد؛ هرچند که بنظر من آنچه مهم است ايجاد تشکيلاتی با چند چهرهء مشخص است و نه کليات مبهمی که در توجيه پيدايش اين تشکيلات ارائه شده.

در واقع، من يادداشت شما را در مورد نامشخص بودن گردانندگان سايت «خيزش نو» نيز خوانده ام و می دانم که شما تا چه حد به مسئلهء فعاليت های آشکار و بی پسله کاری اهميت می دهيد. به همين دليل هم فکر می کنم که خانم ها و آقايان بوجود آورندهء اين تشکيلات لازم است توضيحات بيشتری را در مورد اهداف و فعاليت های خود در اختيار عموم بگذارند.

در خاتمه اجازه می خواهم مطلب را با ترجمهء يک پاره از پيوست شمارهء يک جزوهء مزبور دربارهء انتخابات رياست جمهوری ايران که در راه است به پايان برم که احتمالاً نوع توصيه ها به دستگاه آقاي ابوباما را روشن می کند:

«بنظر ما، انتخابات در راه رياست جمهوری در ايران دارای نتايجی مبنی بر تغييرات اساسی و يا اصلاحات معنادار نخواهد بود. حتی نامزدی رئيس جمهور سابق ايران، آقای محمد خاتمی، در غياب تغييرات اساسی در سياست ها و در مواضع رهبری نظام، نتيجه ای جز بزک کاری نخواهد داشت. در حال حاضر، آيت الله علی خامنه ای، رهبر رژيم، با دست بسيار بسته بازی می کند (ورق ها را خيلی به سينه چسبانده) و در عين اينکه در علن از رئيس جمهور فعلی حمايت می کند، در همان حال گرينهء بازی با ورق «خاتمی» را هم ـ چنانچه فشارهای بين المللی بر ايران موجب شود که اوضاع بسوی قابل کنترل نبودن برود ـ  برای خود نگاه داشته است. در واقع، حضور احمدی نژاد در صحنهء سياسی کشور دارای فوايد زيادی برای رهبر بوده و به او امکان داده است تا در راستای متوقف کردن، معتدل ساختن، و تصحيح رفتارهای بشدت تحريک آميز و جنجالی احمدی نژاد نقشی مفيد بازی کند. آشکار است که چنين نقشی در دوران رياست جمهوری خاتمی وجود نداشت...»

*****

توضيح اسماعيل نوری علا: من نيز لازم است بخاطر يکی دانستن دو جريان «جايگزين دموکراتيک» و سايت «خيزش نو» و نيز پيوند دادن آنها به کوشش های آقای رضا پهلوی در راستای ايجاد يک مرکزيت دموکراتيک برای فعاليت های اپوزيسيون، از همهء دست اندرکاران اين ماجرا و خوانندگان سکولاريسم نو عذرخواهی کنم و خوشحال باشم که همت دوست ما کم و بيش به روشن شدن محدود جرياناتی که در لندن گذشته کمک کرده است.

            در عين حال، بايد بگويم که دو ماه پيش آقای اميرابراهيمی، که هيچگاه ايشان را نديده ولی گهگاه سخنانشان را در برنامهء آقای دکتر عليرضا نوری زاده شنيده ام، از لندن بمن تلفن کرده و اطلاع دادند که قرار است بزودی در لندن جلسه ای برای بحث دربارهء تشکيل يک جايگزين دموکراتيک تشکيل شود. ايشان از من نيز دعوت کردند که به لندن سفر کرده و بعنوان يک عضو «پانل» در بحث های اين جلسه شرکت داشته باشم. ايشان در برابر پرسش من از اينکه گردانندگان ماجرا چه کسانی هستند توضيح دادند که گردانندگان اصلی آن آقايان دکتر نوری زاده و مهرداد خوانسالاری و خود ايشان خواهند بود و ديگرانی نيز برای شرکت در جلسه دعوت شده اند و، در عين حال، عده ای هم در داخل کشور با آنان در اين مورد در ارتباط هستند و احتمالاً چند ديپلمات آمريکائی هم در جلسه حضور خواهند داشت.

من، پس از ادای احترامات لازم نسبت به خود ايشان و يادآوری دوستی قديمم با آقای دکتر نوری زاده، بخاطر گرفتاری های شخصی و مبهم بودن جريان کار و پاره ای اختلافات سليقه ای سياسی که با گردانندگان جلسه داشتم از پذيرفتن اين دعوت عذر خواستم، و پس از آن نيز نه کسی با من تماس گرفت و نه من خبری از اين موضوع شنيدم؛ تا اينکه در روز يکشنبه 15 فوريه دوست نويسنده ام از لندن به من تلفن کرد و جريان تشکيل جلسه و شروع کار سايت «خيزش نو» را توأماً به من داد و من نيز، در پی تلقين ايشان، اين دو را با هم يکی گرفته و مراتب را بلافاصله در سکولاريسم نو منعکس کردم.

            همينجا گفته باشم که چون می دانم فعاليت های سياسی متضمن بحث های «درون سازمانی» است و در اغلب اوقات دلايل، هدف های اصلی، و فعاليت های قبلی اشخاص برای ايجاد يک تشکيلات سياسی در جلسات عمومی مطرح نمی شود و، بخصوص در جامعهء ما، سنت کار کردن در پشت درهای بسته و کتمان و «تقيه» بشدت رايج است، من هيچ دليلی بر اين نمی بينم که از موضع خود بعنوان يک نويسنده خارج شده و در تشکلات سياسی، آن هم آنانی که بی هيچ سابقه ای يکباره و ناگهانه از زمين می رويند، شرکت کنم.

            بنظر من، شکست ماجرای دو  سه سال پيش «رفراندوم» و سايت «شصت ميليون امضاء» که اگرچه می گويند از ايران آغاز شده بود اما بهر حال در انتها به تلويزيونی ختم شد که آقای مهرداد خوانساری متولی آن بودند ـ حتی با وجود کشاندن آقای رضا پهلوی به آن ماجرا و دعوت شکست خوردهء ايشان از ديگران که به آن جريان بپيوندند، نشان می دهد که هر حرکت غيرشفافی، حتی اگر محترم ترين افراد اپوزيسيون در آن مشارکت داشته باشند، بجائی نخواهد رسيد. به همين دليل هم بود که از همان آغاز جريان «رفراندوم شصت ميليون امضاء» و من مواضع انتقادی خود را نسبت به آن اعلام داشتم که متن آن در اينترنت موجود است.

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630