پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو
آيا رژیم قابلیت پذیرش غیر احمدی نژاد را دارد؟
نوید اخگر
چندی است که رسانه های گروهی خارج و داخل کشور اعم از نشریات و یا رادیو تلویزیون بی بی سی و صدای آمریکا، رادیو فردا همراه گروه های مختلفی از جمله تعدادی از جمهوری خواهان، ملی مذهبی ها، دفتر تحکیم وحدتی ها، افرادی که به طرفداری از چپ سنتی و کلیشه ای اشتهار دارند، و افرادی که به هواداری از حزب توده و اکثریت معروفند به بحث پیرامون آمدن و نیامدن خاتمی و یا اقبال مردمی از اصلاح طلبان و پروژه اصلاحات می پردازند.
برای روشن شدن این بحث و اینکه آیا خاتمی با اقبال مردم مواجه خواهد شد و یا نه و یا اینکه آیا رژیم قابلیت پذیرش کس دیگری غیر از احمدی نژاد را خواهد داشت و یا خیر و اینکه آیا پروژه ای بنام اصلاحات قابلیت تلفیق با ساختار (استروکتور) حکومت فعلی را دارد و یا خیر بحث های هواداران خاتمی و مخالفین وی را در کنار هم قرار خواهیم داد تا معیاری برای سنجش در دست مردم و نیروهای آزادیخواه قرار گیرد.
من و ما بعنوان مخالفین خاتمی و مخالفین پروژه هائی که به نام"اصلاحات" معروف شده چه می گوئیم؟ پروژه اصلاحات بر روی چه بستر بین المللی باید استوار گردد؟ صلح یا جنگ؟ برای اینکه رژیم بتواند به پروژه اصلاحات بپیوندد و خطی غیر از خط احمدی نژاد را بپذیرد می بایستی به شرایط ذیل تن در دهد.
الف: پذیرش تعلیق غنی سازی یعنی پیوستن به خانواده بین المللی داشتن انرژی هسته ای قانونی برای تولید برق که تامین سوخت آن نیز از طرف جامعه جهانی و نه در ایران تامین گردد.
نپیوستن به این قانونمندی به معنی نشان دادن دندانهای مسلح به سلاح هسته ای و فرو رفتن در پوزیسیون جنگ با جامعه جهانی است.
تهدید اتمی اگر چه کل بشریت را بطور عام هدف قرار میدهد ولی بطور خاص یهودیان و کشور اسرائیل که خود را در راستای تهدید جدی و آنی میبیند مخصوصا پس از آماده شدن پیش زمینه های راه اندازی راکتور اتمی بوشهر نمی تواند بر بستر سیاست های غیر احمدی نژادی یعنی "اصلاحات" استوار باشد.
ب: رژیم نمی تواند به پروژه ساخت و پردازش موشکهای بالستیک و دور برد و قاره پیما که تهدیدی بسیار جدی بر علیه امنیت و صلح جهانی است خاتمه دهد ، موشکهای بالستیک که در آینده به کلاهک هسته ای نیز مسلح میشوند نمی تواند بر پایه اصلاحات و سیاست صلح با جامعه جهانی به کار خود ادامه دهد و صلح و ثبات و امنیت را در افق سیاسی خود برای جامعه جهانی به ارمغان آورد.
پ: رژیم نمی تواند به تروریزم بین المللی و بنیادگرائی اسلامی اعم از تعلیم، آموزش، تجهیز و حمایت مادی و معنوی از گروه های ترور اسلامی نظیر حماس جهاد اسلامی ، حزب الله لبنان خاتمه دهد، به رسمیت نشناختن حق مردم اسرائیل برای یک زندگی آرام در کنار کشور مستقل و مردم فلسطین زیر نظر نمایندگان مشروع خودشان و نه سازمانهای دست ساز تروریستی و گوش بفرمان جمهوری اسلامی بطور اخص و در آسیا، اروپا، امریکای لاتین و آفریقا حمایت از ترور بطور اعم در قالب پروژه اصلاحات نمی گنجد و سال 2009 میلادی با یک یا دو دهه گذشته متفاوت است زیرا امروز جامعه جهانی در پشت درب منزل رژیم جمهوری اسلامی بیتوته کرده و خواهان گرفتن جواب است و دیگر نمی توان همچون پانزده سال پیش با شعار های تساهل و تسامح و گفتگوی تمدنها سر جامعه جهانی و مردم ایران را با لبخند های آنچنانی و عبای شکولاتی در حالی که شورای امنیت سه قطعنامه تحریمی بر علیه رژیم اسلامی صادر کرده را شیره مالید.
ت: برای مردم ایران و جهان و نیز برای تحلیل گران و مفسران سیاسی در سراسر جهان آشکار است که مقولات مطرح شده فوق اعم از رسیدن به بمب اتم و یا دستیابی به موشکهای بالستیک و قاره پیما که بتواند امنیت هر کشوری را در جهان تهدید کند و یا راه اندازی گروه های ترور در اقصا نقاط دنیا در زمان ریاست جمهور خاتمی و با پرده پوشی هائی تاریخی وی همراه با سرکوب مردم ایران به نفع ماندگاری و پا برجائی کل نظام جمهوری اسلامی و بستر سازی برای روی کار آمدن احمدی نژاد برای اتمام و به ثمر رساندن پروژه های جنگی- تهاجمی – اتمی سالیان گذشته و برای صدور اسلام عزیز! به جهان صورت گرفته است، این سیاست همراه شابلون ها و کلیشه ها نظیر گفتگوی تمدنها، گفتگوی سازنده، تساهل ، تسامح، رسیدن به مدینت النبی، اصلاحات ساختاری توسط اصلاح طلبان"خودی" و غیره به خورد مردم داده شده است .
چهار سال ریاست جمهوری احمدی نژاد کلیت این تضاد ها را با جامعه جهانی به اوج قله سرکوب در داخل بر علیه مردم ایران و جنگ و ترور در منطقه خاور میانه و تروریزم در سطح جهان و دستیابی به بمب اتم افزایش داده که نه امکان کاهش آن است و نه امکان دست بر داشتن از آن و گردن نهادن به پروژه "اصلاحات" و خاتمه دادن به پروژه های سرکوب مردم در داخل ایران.
اصلا گیرم که بر خلاف تمامی بر آورد های ما که در فوق ذکر شد رژیم به خاتمی رای داد و او را نیز مجبور کرد که اصلاحات را در رگ و ریشه نظام ساری و جاری کند، آن وقت دیگر رژیم جمهوری اسلامی جمهوری ولائی فقاهتی نیست و دیگر نه از تاک نشان و نه از تاک نشان خواهد ماند.
ما به رژیم گفته و میگوئیم که شما قادر به پیوستن به پروژه اصلاحات نیستید و خاتمی و یا موسوی و یا کروبی که خود به اصطلاح اصلاح طلبان نیز او را از خویش نمی دانند و نیز هواداران دوم خرداد سابق اساسا آرگومنت های خود را بر مبنانی غلط استوار میکنند و از جسد مرده در خواست جنبش، حرکت و انقلاب دارند.
هواداران دوم خرداد صورت مسئله معضلات ایران را از چه زاویه ای می بینند؟
هواداران دوم خرداد که طیف های مختلفی را در داخل و خارج کشور نمایندگی میکنند ادعا میکنند بحران فزاینده اقتصادی بر جامعه جهانی و امکان ورود به جنگی جدید با ایران از یکطرف.
فشار های شورای امنیت در تحریمهای اقتصادی و سیاسی که به ایران اعمال میکنند و نیز فشار آژانس بین المللی انرژی اتمی برای شفاف سازی فعالیت های هسته ای ایران.
خیزش های سراسری مردم در داخل و ابعاد گسترده سرکوب ها و نیز انتخابات در اسرائیل و بر روی کار آمدن نیروهائی که تهدید اتمی رژیم اسلامی را شدید تر از پیش ارزیابی میکنند.
برگزیدن دنیس راس به مشاورت خانم کلینتون در امور خاور میانه بعنوان یک یهودی مخالف سرسخت رژیم تهران و تضاد های حاد کشور های عربی با گفتار ها و رفتار های سران حکومت اسلامی ترس کشور های عربی از اتم و موشکهای ایران راه پیشروی را بر نیروهای در قدرت و احمدی نژاد ها بسته است و در صورتی که نیروی اصلاحات امکان مانور نیابند و نتواند سوپاپ اطمینان دیگ بخار اجتماع را به مقدار متناسب که منجر به انفجار نگردد بگشایند انقلاب و انفجار حتمی خواهد بود.
اینان این طور بر آورد می کنند و می گویند به این خاطر علی خامنه ای که خطر را در پشت گوشش احساس می کند به خاتمی و موسوی امکان مانور خواهد داد زیرا در صورت نیامدن نیروی اصلاحات به صحنه به گفته ایشان رژیم اسلامی باید پیه جنگ با جامعه جهانی، بمباران خیزش های مردمی ، انقلاب و حذف از صحنه اجتماع را بر خود بمالد و در این آتش خشک و تر اصلاحات و غیر اصلاحات همه باهم خواهند سوخت، این نیروها نمی توانند جواب معمائی را که خاتمی در پایان هشت سال ریاست جمهوریش به عنوان تدارکاتچی رژیم مطرح کرد بدهند و به جامعه جهانی و مردم ایران بگویند آیا امکان حتی یک سال ابقای خاتمی و یا موسوی و امثالم بعنوان تدارکچی رژیم با این فشار داخلی و خارجی وجود دارد و یا نه و به این سئوال جواب دهند که در صورت تدارکچی نبودن نیروی اصلاحات و باز کردن درب اصلاحات حقیقی بر روی جامعه و جهان و باز کردن مشت های گره کرده خود همچنان که تقاضای جامعه جهانی است آیا سرنوشتی غیر از خیزش و انقلاب در پرونده آنان توسط مردم ثبت خواهد شد؟
ما نیز گفته و می گوئیم که احمدی نژاد برای اجرا و اتمام پروژه های جنگی رژیم برای صدور اسلام به کشور های دیگر جهان و بدست آوردن بمب اتم و گشایش راه قدس از کربلا از بحرین از لبنان از افغانستان از غزه بر سر کار گذاشته شده و هر نوع کوتاه آمدن از پروژه احمدی نژاد و گرایش رژیم به رفرم ، اصلاحات ، رفرندام و دست کشیدن از اتم و تروریزم و جنگ و سرکوب مساوی است با سرنگونی تمام و تمام حکومت اسلامی و اما ادامه همین سیاست که امروز به توسط علی خامنه ای و احمدی نژاد و سران حکومت بر مردم به گروگان گرفته شده ایران همراه تهدید کشور های منطقه و جهان صورت می پذیرد نیز جز به جنگ و رو دروئی با جامعه جهانی و خیزش عمومی منجر نخواهد شد.
جمعه 27 ماه فوریه سال 2009 میلادی ـ سوئد استکهلم
آدرس سامانه اینترنتی نوید اخگر
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |