يک مقالهء آينده نگر
فيلم اعترافات حضرت آيت الله خامنه اي
نويسنده: ناشناس خيال پرداز
به محض پيروزي انقلاب و ظهور اولين «اقدام كنندگان بر عليه نظام و امنيت ملي!»، در سلسله اقدامات معمول براي كم كردن روي اين نوع از دشمنان در نظام هاي معلوم الحال! ساخت فيلمهاي اعتراف از آنها شروع شد.
پشت صحنه اين فيلم ها كه بر هر آدم عاقل و حتي خنگي معلوم است، اما در روي صحنه، متهم له و لورده شده در پشت صحنه توسط انواع و اقسام تجهيزات كتك و شوك و شكنجه ديده مي شد كه روسياه از گناهان كبيرهاي كه بر عليه نظام و ملت كرده يا در فكرش بوده كه بكند، طلب عفو مي كند و به دست و پاي رهبر ميافتد (البته اجالتاً از پشت دوربين اقدام به اين كار ميكرد).
نهايتاً اين نوع اعتراف هم رحمي به دل كسي نميآورد و آخر و عاقبت هنرپيشه هاي اين دسته از فيلم ها يا قبرستان بود يا همان گوشه زندان و اگر خيلي شانس ميآوردند تبعيد به يك جاي پرت يا حصر در منزل شخصي. بعضي ها هم كه جزو فارغ التحصيلان شاگرد اول دارالتأديب نظام بودند نوكري حضرت آقا را تقبل ميكردند!
باري حالا با خود فكر كنيد كه اوضاع شير تو شير شود و مثلاً يك سازمان آمريكايي امکان يابد که «آقا» (آيت الله خامنه ای!) را ربوده و به يکی از آن زندان های مخفی که دارند منتقل کند و در يك فيلم، مشابه آنچه مثلاً آقاي بروجردي پر كرده، از او اعتراف بگيرد.
حال مجسم کنيد که آقا را در سلولش مستقر مي كنند و به او فرصت مي دهند تا افكارش را جمع و جور كند و آماده اعتراف شود. بعد از دو سه روز آقا فرمايش مي فرمايند كه زير فشار شديدي قرار دارند و بر خلاف حقوق بشر است كه «ابزار ضروري» ديني شان را در اختيارشان نمي گذارند.
ازجويان خوش خيال براي آقا قرآن و سجاده مي فرستند ولي آقا دوباره فرمايش ميكنند كه صد البته اينها هم جزو ابزار دين هستند ولي اول بايد وسايل كيف و حال آدم درست باشد تا بعدش بتواند روي پا بايستد براي فريضه نماز؛ و اصلاً تا بنده خمارم چطور نماز يادم بيايد؟ خداي ناكرده كثير الشك مي شوم.
خلاصه با اينكه آمريكايي ها تعارف و پيچاندن سرشان نمي شود، ولي بالاخره دو ريالي شان مي افتد كه اين حرف ها طبق معمول آقا، بساط كلاه شرعي درست كردن است و آقا هواي دود و دم كرده. بازجويان بعد از شور و مشورت به دليل رعايت حقوق زندانيان لوازم ضروري آقا را جلويش مي گذارند.
به گزارش بعدی زندانبانان، از آن به بعد آقا روزهايش كنار بساط مي گذشت و شب ها هم در نشئگي به صبج مي رسيد تا ظهر هم كه آقا خواب بود. بازجوها هم روزي چند بار به آقا سر مي زدند بلكه زبان به اعتراف باز كند. آقا هم كه هنوز عادت هاي قبلي از سرشان نيفتاده بود به جاي جواب دادن براي بازجوها منبر مي رفتند.
دست آخر بازجوها حوصله شان سر مي رود و به آقا مي گويند ما كه ملت ايران نيستيم مي خواهي ما را بپيچاني! اصل ماجرا را بگو. آقا هم صدايش را بلند مي كند كه اينها كه شما مي پرسيد جزو اسرار مملكت است و من هم كه امين ملتم بنابراين ممكن نيست چيزي بيش از آنچه در نماز جمعه و بسته هاي پيشنهادي مي گفتم بتوانيد از من بيرون بكشيد. بازجوها براي فشار آوردن به آقا قرآن را يك ماه از آقا مي گيرند ولي بعد از يك ماه مكشوف مي شود كه دراين مدت حتي لاي قرآن باز نشده و همان ابزار بساط و منتقل براي حفظ دين و ايمان آقا كفايت ميكند.
ماه دوم هم به همين منوال مي گذرد. آمريكايي ها تازه متوجه مي شوند كه سجاده هم به عنوان زيرانداز استفاده مي شده.
بالاخره دستگيرشان مي شود كه تنها راه به حرف آوردن آقا گرفتن بساط دود است و از طرفي به آقا يادآوري مي كنند كه به همين زودي به حساب و كتاب بنياد مستضعفان و جانبازان هم رسيدگي مي كنند و دست آقا و اعوان و انصار را از عوايد آن كوتاه مي كنند.
حرف به اينجا كه مي رسد آقا به يك باره تغيير موضع مي دهد و اظهار مي كند كه اينجا ديگر پاي مصلحت مردم به وسط مي آيد و گرفتن بساط منقل همان و بي پدر شدن ملت همان. از طرفي آب و ناني كه بر سر سفرهء ملت مستضعف مي گذاشتم با پول بنياد مستضعفان بود، و براي تعهد سنگيني كه در قبال ملت دارم حاضرم در قبال اعاده اين دو، توضيحات مكفي را در خصوص آنچه كه در اين سي سال گذشته ارائه دهم!
و حالا به بخش هايي از اين فيلمي كه بر اساس اعترافات آقا تهيه شده توجه كنيد:
سؤال: بر اساس چه قاعده اي شما در عرض يك شب آيت الله شديد؟
جواب: بالاخره براي هر كاري بايد يكي جلو بيفتد. تا آن زمان چند مرتبه اي نياز به آيت الله هاي يك شبه پيش آمده بود اما هيچكس جگر اين كار را نداشت. هر چند قبل از آن خيلي از نيروهاي مؤمن و فداكار يك شبه دكتر و مهندس و مدير و حتي وزير و رئيس جمهور شده بودند اما در باره آيت الله شدن اين يك امر خيلي خطير بود. اين بود كه بنده به لحاظ مسئوليت سنگيني كه در برابر ملت و نظام احساس كردم به خود جرأت داده و داوطلب شدم. البته براي محكم كاري وصيت نامه اي هم از طرف رهبر متوفي تنظيم شد كه به عرض ملت رسيد.
سؤال: با بيت المالي كه از پول خمس و زكات و فطريه ملت جمع شد چه كار كرديد؟
جواب: همانطور كه در قانون اساسي هم ذكر شده ملت اسلام يك ملت يكپارچه است و ما هم اين پول ها را صرف هزينه هاي امت مسلمان نيازمند به اين پول ها كه اكثر آنها مبارزان بزرگي مثل طالبان هستند مي كرديم. يا برادران فلسطيني كه شبانه روز زحمت ترور برادارن يهودي را مي كشند و اين خيلي به نفع امت اسلام است. غير از اينها خرج برادران مسلمان عراقي هم بعد از حمله آمريكا داده ايم. شما خودتان دستتان توي خرج است و مي دانيد اين عزيزان براي خريد اسلحه به منظور هلاك كردن آمريكايي هايي بي دين و يهودي هاي نجس كه اسلام گفته نسلشان را از روي زمين برداريد! چقدر در زحمت هستند.حالا دنيا بيايد گلوي خودش را پاره كند كه اينها تروريست هستند، ما نمي توانيم نسبت به ملت مسلمان دنيا بي تفاوت باشيم.
غير از اينها ساير برادران هم توصيه هايي داشتند مثل محمود آقا كه سفارش ونزوئلا را كرد. البته يك جاهايي مثل سوريه و لبنان هم ناگفته معلوم است ما بايد به فكر آنها باشيم.
غير از اينها ما فكر كرديم براي كمك به استقلال و قطع وابستگي اين رزمندگان مظلومي كه در همه دنيا مغضوب شده اند و انگ تروريست خورده اند، آموزش اسلحه سازي و ساير هنرهاي نظامي را هم بدهيم كه بحمدالله انجام شده. اينها هم كه خرج داشته.
الباقي بيت المال را هم خرج كرديم تا عزيزان خدمتگزار ملت دلشان به كار گرم شود و خداي نكرده خودشان را به غرب و آمريكا نفروشند. شما خودتان قضاوت كنيد براي اين عزيزان كه در كمال از خود گذشتگي وزير و نماينده ملت شده اند و شب و روز به كار ملت مي رسند! ويلاي كنار دريا و سفرهاي خارجه و حساب هاي بانكي در سوئيس و خانه و زندگي در آمريكا يا حداقل اروپا و ميلياردها سرمايه گذاري براي آينده فرزندان دلبندشان حداقل كاري نبود كه ما مي توانستيم بكنيم؟ اگر انصاف داشته باشيد مي بينيد كه ما بيت المال را در كمال امانت و درستي خرج كرديم!
سؤال: پول نفت را چكار كرديد؟
جواب: اين را مسئولان نظام از جمله محمود آقا بارها گفته اند. مشخص است سر سفره ملت برده ايم. منتها اين كار را به شكل خيلي اسلامي اش انجام داديم. با تدابير مسئولان محترم تصميم گرفتيم اين پول را كم كم به مردم بدهيم كه هم ملت به اسراف نيفتد و هم ذوق مرگ نشوند چون طفلكي ها نديد بديد هستند و عادت به چنين پول هايي ندارند. از آن طرف در برنامه لحاظ كرديم كه مأموران ادارات محترم شهرداري و دارايي و آب و برق و تلفن و مواد غذايي و خلاصه همه مأموران دولت تا جايي كه دستشان مي رسد پول هاي اضافي را از سبد خانوار برداشت كنند و به بيت المال برگردانند تا ما خودمان بر حسب وظيفه يك پدر دلسوز ممانعت كنيم از آلوده شدن ملت به گناه. همانطور كه اولش عرض كردم ما بايد به فكر دين مردم باشيم و اين از همه چيز مهم تر است.
سوال: چرا اينقدر اصرار داريد كه دين از سياست جدا نيست؟
جواب: فقط بنده نيستم كه به اين موضوع اصرار دارم. ساير آقايان روحانيت كه هواي بنده را دارند هم با اين فتوا موافقند. اساساً از ابتداي انقلاب يك ربطي بين دين و سياست درست شده و ما هم از آن حمايت كرده ايم. اين از هوشمندي روحانيت بود كه وقتي ديدند ملت يك ملت مذهبي است و شاه را هم نمي خواهد، خوب آمدند و سرپرستي آنها را به عهده گرفتند. بعد هم ديدند براي تداوم اين مسئوليت بزرگ چاره اي جز اين نيست كه دين را سپر خواسته هاي سياسي مان بكنيم. حالا جملگي آقايان متفق القولند بر اينكه براي روحانيت چه چيزي بهتر از دين كه با آن بشود سر ملت را شيره ماليد. وقتي ملت خودش اين را خواسته ما كه نمي توانيم به شعور آنها توهين كنيم.
سؤال: چرا شما كمر به محو دگرانديشان بسته ايد و همه شان را روانه زندان كرده ايد؟
جواب: اول اينكه اين بهتان به ما نيست به خود خداست چون ما خلاف حرف خدا كاري نمي كنيم. قرآن گفته آدمهايي كه منحرف و دشمن خدا هستند را بايد كشت و ما از بس كه دل رحم بوديم يواشكي اينها را فقط زندان كرده ايم. ما از اول گفته ايم فقط اسلام را مي خواهيم آن وقت اينها كافر شده اند و مغز جوان ها را شستشو مي دهند و در فكر آنها عشق به آزادي و حقوق بشر و دموكراسي و اين جور اراجيف را تزريق مي كنند. نتيجه اين مي شود كه جايي براي اسلام در ذهن جوانان معصوم ما نمي ماند و اين جوان ها هم مثل آنها كافر مي شوند. ما با رحمت الهي مان ميخواهيم در زندان حاليشان شود كه وقتي جامعه ما به اين خوبي است كه همه دنيا مي بيند، اينها ديگر چه مرگشان است. در اين مملكت تنها كار ممنوع اقدام بر عليه نظام است و بس. جوان ها اين همه آزادي براي پوشيدن لباس هايي كه ما اجازه مي دهيم بپوشند دارند و اين همه مجالس عزاداري كه برايشان تهيه كرده ايم مي توانند بروند. اينها دگر انديش نيستند دگربين هستند و الا چشم داشتند مي ديدند كه در كمال آزادي اينهمه روزنامه شبيه به كيهان درست كرده ايم و همه را آزاد گذاشتيم كه بخوانند. آن وقت اينها مي روند به چيزهاي ديگر مي انديشند!
سوال: دستور برخورد با دگر اندبشان را چه كسي صادر كرد؟ خود شما يا ايادي شما يا دولت؟
جواب: ما هميشه گفته ايم كه هر كس خودش بايد به وظيفه اش عمل كند و ما دخالتي نمي كنيم ولي بحمدالله خدمتگزاران نظام از شدت اخلاصي كه به ما دارند اگر يك وقتي حرفي ازسر دلسوزي مي زنيم آنها خودشان مطلب را مي گيرند. في المثل در باره اين بروجردي هم حرفي نزديم فقط گفتيم كه موي دماغ شده ديديم سربازان گمنام ما رفتند و دماغش را به خاك ماليدند يا بر فرض اگر توصيه مي كنيم كه آقايان فرهنگ و اطلاعات حواسشان باشد نويسنده هاي سكولار بي دين و ايمان زياد شده اند فردا سربازان مخلصمان خودشان وارد معركه مي شوند و به روش خودشان اين آقايان سكولار را از سر راه ملت بر مي دارند.
سوال: چرا دستگاه اطلاعاتي اينقدر تفتيش مي كند و زندانيان سياسي تا اين حد زياد شده اند؟
جواب: اين هم يك بهتان ديگر به اسلام آخوندي ماست. اين كارها ارشادي است كه ما از اسلام ياد گرفته ايم. اول تلاش مي كنيم كه خودشان به ميل خودشان به حرف هاي زور ما گوش كنند اگر نكردند، در مرحله دوم ارشاد با زور خودمان به آنها زور مي گوييم. اين قضيه ارشاد هم جزو واجبات ديني است و اگر ما كه آخونديم به اين واجبات عمل نكنيم براي ملت بدآموزي دارد. صواب بريدن صداي اينها بود كه باعث شد ما به برادراني كه در اطلاعات كار مي كنند از طرف امام زمان كه نايبش هستيم اينها را به سربازي گرفتيم. سربازان ما فقط آنهايي كه منحرفند مي گيرند تا ارشاد شوند و توبه كنند و فيلم اعتراف پر كنند. اينقدر اين برادران كارشان را مخلصانه انجام دادند كه اينها معمولاً دو سه روزه به غلط كردن مي افتند. اگر هم گير باشند و اصرار داشته باشند به انحراف، از عدل اسلامي ما به دور است تا ارشاد نشده اند ولشان كنيم. براي اين است كه نگهشان مي داريم تا كم كم دلشان به سوي ما كه مظهر رحمت اسلامي هستيم برگردد.
سوال: در باره قتل هاي زنجيره اي چه داريد بگوييد؟ از برنامه آنها كه مطلع بوديد پس چرا مانع انجامش نشديد؟
جواب: اين يك قدري تكراري مي شود كه ما هم از آنها بگوييم چون قبلاً برادران رسانه از آن زياد گفتند. در باره قسمت دوم سوال آن چيزي كه ما مطلع بوديم اين بود كه برادران سرباز گمنام براي همان جريان ارشاد كه عرض شد يعني اصلاح مخالفان نظام و متوقف كردن آقاياني كه سمپاشي هايي بر خلاف مصالح اسلام و مسلمين مي كردند يك اقدامات خداپسندانه اي را آغاز كرده بودند. بعد دشمنان جو سازي هايي كردند و اسم جنايت گرفت. بنده به عنوان پدر ملت عرض مي كنم بالاخره يك وقت هايي براي زهره چشم گرفتن از زن و بچه بايد توپ وتشري هم رفت و علي اي حال زير كمربند هم گرفت. اينطور نباشد توقعشان هر روز بيشتر مي شود. وقتي پدر يك ملت باشي ناچاري به جاي توپ و تشر از چوب و چماق و شكنجه و دار استفاده كني تا همه حساب كار دستشان بيايد. ما اصولگراييم و اين هم از اصول اساسي ممكلت داري اسلامي ماست.
سوال: چرا اكثر جوان ها معتاد شده اند؟
جواب: ما كه قبلاً عرض كرديم خدمتگزار ملت هستيم اين هم از نشانه هاي بارز ادعايمان است چون در اين فقره با يك تير چند نشان را زديم. اول اينكه گفتيم اين براي پيشرفت اقتصاد ما خيلي بهتر است كه به جاي قاچاق بودن مواد خودمان وارد كننده و پخش كننده باشيم تا هم قيمت مناسب باشد و هم سود آن به جيب دشمنان نظام كه از هر روشي براي ضربه زدن به اقتصاد ما استفاده مي كنند نرود. دوم اينكه در جامعه سالم اسلامي همه بايد به سرگرمي ارزان دسترسي داشته باشند. سوم اينكه براي كم كردن مشكلات گفتيم اجالتاً اگر همه جوانان معتاد شوند يك مشكل عمده براي خانواده ها درست مي شود و باقي مشكلات مثل ازدواج و مسكن و كار را در دل خودش حل مي كند. مهمتر از همه اين است كه اگر جوانان را كنترل كنيم انقلاب را حفظ كرده ايم و اين از همه چيز براي مصلحت ما! مهم تر است. الباقي مسائل هم كه اگر تقوا باشد خودش حل مي شود!
سوال: چرا اوضاع جوانان ايران تا به اين حد نابسامان است؟ چرا كار به اينجا كشيده شده؟
جواب: اين سوال از آنجا ناشي مي شود كه شما اطلاعات كافي را از روحيات جوانان نداريد. جوان كلاً يك طوري است كه به انگيزه نياز دارد كه يك زندگي پر نشاط داشته باشد. يك راه انگيزه بخشي اين است كه يك مشكلاتي هميشه باشد كه جوانان انگيزه پيدا كنند اين مشكلات را از سر راه بردارند. هر چقدر اين مشكلات بزرگتر باشد انگيزه بيشتر مي شود در نتيجه نشاط جوان بيشتر مي شود. اگر در ممالك غربي مشاهده مي كنيد كه جوانان به دنبال شهوت جنسي مي روند مال همين است كه خيلي به اينها راحتي داده شده. براي اين است كه مي بينيد فكر و ذكر غربي ها زنان لخت است و بس. البته ما كه به خواهرانمان چشم بد نداريم و اگر هم قشر روحاني و يا سربازان گمنام ما از اينجور مسائل شهوانيه به بهانه هاي مختلف حرف مي زنند و يا تخيل مي كنند براي اين است كه هر انساني بالاخره يك غرايزي دارد و در اسلام عزيز، ما اين غرايز را كتمان نمي كنيم. مهم اين است كه در هيچ مملكتي تا به حال براي اصلاح و كنترل جوانان چنين تدابيري نشده كه بحمدالله ما اين تدابير را داريم.
سئوال: چرا وضع معيشتي و اقتصادي مردم اينقدر ناعادلانه و نابرابر است؟
جواب: اي هم از همان حرف هايي است كه دشمنان مي نشينند وبراي ما در مي آورند. به اين رسانه هاي عزيز ما و از همه عزيزتر كيهان گفته ايم بنويسند كه اقتصاد مملكت آنقدر رشد كرده كه هزار توماني هم شده پول خرد. اين پيشرفتها را شما نمي بينيد.
اگر وضع مردم ما بد بود هر روز با لباس هاي شيك غربي راه نمي افتند در خيابان تا گشت هاي ارشادي ما اينقدر به زحمت بيفتند. اگر وضع اقتصاد ما بد باشد كه نفت به بشكه اي 150 دلار نمي رسيد. اينها شايعات است و بهتر است شما هم در باره شايعات از بنده نپرسيد. حقايق را بگوييد تا بنده جواب درست به شما بدهم. ملت ما توجه دارد كه حتي اگر روزي خداي ناكرده گراني بشود مي توانند بروند محله محمود آقا!
سوال: چرا با وجود اين همه امكانات در ايران پيشرفت ها تا اين حد كند است و حتي كشور به واپس هم مي رود؟
جواب: گفتيم كه دشمن لحظه اي از شيطنت دست بر نمي دارد. اين هم جزوهمان توطئه هاي دشمن است كه كارهاي محمود آقا را نديد بگيرند و همه چيزها را وارونه جلوه بدهند. انصافاً دشمنان نمي توانند اين همه استعداد را در اين انسان وارسته ببينند. شما خودتان محاسبه كنيد كه محمود آقا در سند چشم انداز 8 ساله خودش مي خواهد تا كجا بپرد كه چهار سال اول را لازم دارد براي دورخيز! اينطور مي شود كه بعد از 8 سال به كوري چشم دشمن همه خواهند ديد كه در المپيك در همه رشته هاي پرش طول و عرض و ارتفاع مدال مي آوريم. از يك جهت ديگر هم به نيت نگاه كنيد، نيت سازندگي است منتها محمود آقا 4 سال اول را در نظر گرفته كه خراب كند، 4 سال بعدي را هم كه ملت شريف همراهي مي كنند با ايشان، انشاءالله آبادش مي كنند.
سوال: چرا رفراندوم برگزار نمي كنيد تا ببينيد ملت هنوز حكومت اسلامي را مي خواهند يا نه؟
جواب: خوب اين يعني ما ملت را وادار كنيم به بي غيرتي و نامردي. يك عمر است ملت ما مي بالد به اينكه مرد حرفش يكي است حالا ما كه مي خواهيم نشان بدهيم اين ملت در همه دنيا نظير ندارد بياييم دستي دستي يك فرصتي بدهيم به اينكه بزنند زير حرفشان آن وقت دشمن تبليغات راه بيندازد در همه دنيا كه اين ملت نامرد است!
سوال: افراد فعال در نظام و دولت را چطور انتخاب مي كرديد؟
جواب: ما هميشه گفته ايم كه براي انتخاب نگاه مي كنيم ببينيم چه كسي خدمت مي كند و البته بايد به يك شكلي بنده اشخاص را بشناسم و تشخيص بدهم كه لياقت خدمت دارند يا ندارند. خوب ما يك اشخاصي را كه از آشنايان هستند مي توانيم اعتماد كنيم و همين كه به ما عنايت دارند مي فهميم كه به ملت هم عنايت دارند. البته برخي آقايان هم كه نمي شناسيم نگاه مي كنيم به هدايايي كه عنايت مي كنند اين يك ملاكي مي شود براي اينكه اطمينان پيدا كنيم كه با ملت هم همينطور دست و دلبازند يا نه!
سوال: آيا ايران سلاح هسته اي دارد؟
جواب: آقا شما لطف كنيد به حقوق بشر احترام بگذاريد، به مسائل اندروني ما وارد نشويد! اين موضوع هسته اي يك مسئلهاي است كه غيرت بنده در خصوص آن بيشتر از غيرت به عيالمان است. شما يك وقت تصور نكنيد ما مي گذاريم دست اجنبي به آن برسد. شما هم اين فكرها را از خيالتان بيرون كنيد.
سوال: به نظرتان اين خيانت به ملت نبود كه با وجود بي لياقتي حكومت را قبول كرديد؟
جواب: اين قشر آخوند كه مظلوم واقع شده در طول تاريخ خداوند يك عنايتي كرد كه ملت يك خبطي بكنند حالا ما به اينكه چطور اين خبط پيش آمد كاري نداريم بعد ما بياييم فكر كنيم يك همچين فرصتي را غفلت كنيم. دشمن بايد اين را به خواب ببيند كه ما غافل شويم از يك نعمت الهي به اين بزرگي!. شما هم به صلاحتان است اجازه بدهيد با اين نعمت هاي خداداد نفت و معادن طلا يك جوري با شما برادران عزيز كنار بياييم ضرر نمي كنيد.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |