بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

ارديبهشت   1388 ـ آوريل  2009 

 

شعارها، «اسم رمز» نيستند كه بعداً «تفسير» شوند!

بابک داد

 

در اين دورهء فشرده تبليغات، نامزدها مجبورند دربارهء مهمترين مسائل كشور، گاهي در حد يك جملهء كوتاه «بيان موضع» كنند و با عجله بگذرند. مثلاً، بگويند«گشت هاي ارشاد را جمع مي كنم!» يا «به هر ايراني 50 هزار تومان مي دهم!» يا «نفت را بر سر سفره ها مي آورم!»

مردم، با اعتماد به «فهم و برداشتي» كه خودشان از اين جمله هاي «كوتاه» دارند،به نامزد مورد نظرشان رأي مي دهند.گاهي ممكن است «فهم عمومي مردم» با «مقصود نامزد انتخاباتي» يكسان باشد و گاهي هم ممكن است «مقصود كانديدا» يك چيز باشد و «دريافت مردم»، يك چيز ديگر. در اين صورت است كه بعد از مدتي از به قدرت رسيدن فرد مذكور، وقتي در عمل معلوم مي شود «مراد او» از آن شعارها، با «فهم عمومي از همان شعار» يكسان نبوده، و توان اجرايشان را ندارد، جو نااميدي عمومي و احساس سرخورده شدن در مردم شكل مي گيرد و رفته رفته نسبت به شعارهاي انتخاباتي سايرين هم بدبين مي شوند.

شايد يك ايراد كار در فشردگي و كوتاهي زمان تبليغات انتخاباتي براي تعيين يك رئيس جمهوري و دولت است. در كشورهاي غربي اين زمان طوري تقسيم مي شود كه تناسبي با اهميت چنين انتخاباتي داشته باشد. اما ما مجبوريم در يك دورهء فشردهء دو ـ سه ماهه براي يك دوران چهارساله كه مي تواند به دوران بسيار خسارت باري هم تبديل شود، تصميم بگيريم. اينجاست كه بايد عده اي بعنوان رابط ميان نامزدها و مردم وارد ميدان شوند. اين عده، از گروه هاي سياسي، روحانيون، دانشگاهيان و دانشجويان، نويسندگان، روزنامه نگاران و فعالان مدني هستند كه بايد به ميان مردم بروند و يك «جملهء كوتاه انتخاباتي» را «تفصيل و توضيح» دهند؛ تا سوء برداشتي از يك جملهء كوتاه و نارسا نشود. مثلاً، براي مردم توضيح دهند «جامعهء مدني» يا «نفت بر سر سفره» يا «50 هزار تومان» چگونه ممكن و عملي است؟ چه موانع ساختاري در قانون داريم كه ابتدا بايد آنها را حل كنيم؟ و منظور نظر نامزد ما، اين هست و اين نيست.

بعضي ستادها از اين گروه هاي رابط بهره مي برند و برخي هم تعمداً يا از سر بي تدبيري، چنين كاري نمي كنند و شايد حتي منظور نهايي شان همين «سوء برداشت مردم» باشد تا بعد بتوانند يك شعار را به هر چيز ديگري تفسير و تأويل كنند. بودن و نبودن اين گروه هاي رابط، ميزان صداقت و شفافيت نامزدهاي انتخاباتي را معلوم مي كند. آنها با گُسيل كردن نمايندگان همفكر خود به ميان توده هاي مردم، بنوعي اثبات مي كنند كه بدليل فشردگي زمان، از طريق اين فرستادگان صادق، شعارهاي خود را براي جامعه توضيح و بسط مي دهند و اگر فرصت بيشتري داشتند، شايد خود نيز به رمزوار گفتن شعارها بسنده نمي كردند و توضيحات مبسوط تري مي دادند.

با اين همه، اين هم براي اثبات صداقت نامزدها كافي نيست. زيرا گاهي برخي از نامزدها، ظاهراً كساني را به ميان مردم مي فرستند. اما آنها همفكرشان نيستند بلكه فقط بدليل «خوش بياني» يا «محبوبيت هنري و ورزشي» و امثالهم، به ميدان مي آيند تا نظر مردم را به وي جلب كنند. طبيعتاً هيچ تفصيل و توضيح بيشتري هم راجع به شعارها و برنامه هاي نامزد مذكور نمي دانند و نمي دهند. بعد از انتخابات هم معمولاً، اين افراد را با كمترين هزينه اي از دور خارج مي كنند! هرچند چنين سوء استفاده هايي از هنرمندان و ورزشكاران و افراد محبوب، به تدريج از شوق آنها براي مشاركت در روند انتخابات و حضور در ستادهاي انتخاباتي كاسته و مي كاهد ولي متأسفانه اين سوء استفاده ها همواره بوده و هست.

از طرفي؛ ممكن است بعضي ستادها اساساً قدرت بكارگيري اين گروه رابط را نداشته باشند، يا توان سازماندهي نيروهاي همفكر و گُسيل كردن آنها به ميان مردم را نداشته باشند. اين خود بزرگترين دليل براي آن است كه مردم به اين نامزدها رأي ندهند. زيرا كسي كه توان اجماع فكري در يك گروه نخبه و همفكر خود را ندارد، چطور ميتواند حدود سي هزار مدير نخبه براي دولت خود انتخاب كند و كشوري به بزرگي ايران را اداره كند؟

به اعتقاد من، نامزدها بايد سخت مراقب شعارهاي «رمزوار» خود باشند. در اين دوره، مردم آگاهتر از هميشه به شعارها مي نگرند. ممكن است شعار «جمع آوري گشت ها ارشاد» قند در دل جوان ها آب كند، اما بلافاصله به عمق آن و ممكن بودنش فكر مي كنند و سئوالاتي مي پرسند كه نشان مي دهد ديگر نبايد با گفتن يك جمله كوتاه آنها را با خود همراه كرد. جوان ها آموخته اند پليس و گشت هاي ارشاد، جزئي از نيروهاي مسلح و تحت امر فرماندهي مرجع بالاتري هستند و تعطيل كردن شان،خيلي هم شدني و ساده نيست. مردم اكنون آموخته اند «دادن پول نفت به هر ايراني» يا «مديريت جهاني ايران» در عمل، چقدر ناشدني و غيرممكن است! آموخته اند هر شعار زيبا را نبايد به سهولت باور كرد زيرا به فرض صدقت گوينده اش،شايد اصلاً عمل به آن ممكن نباشد.

بنابراين، بهتر است نامزدها طوري شعار بدهند كه به همان سادگي كه مردم از آن شعارها برداشت مي كنند، بتوانند از دولت منتخب شان مطالبه اش كنند. بي هيچ اما و اگري. شعارها «اسم رمز» نيست كه بتوان مدتي بعد معنايشان را تغيير دهيد. شعارها، ميثاق شما (نامزدهاي محترم) با مردم است كه به همان سادگي كه مي گوييد، مي فهمند و با اعتماد به همان، به شما رأي مي دهند. برخي شعارهاي زيبايي كه در اين سال ها و از هر دو جناح سياسي ديده ايم، «ظاهري فريبنده و زيبا» داشته اند، اما نه «اجرايي» بوده اند و نه «ساختارهاي قانوني» اجازهء عملي شدنشان را مي دهد. و قابليت تفسير به «صدها معني» را داشته اند! گاهي شعارها چنان كلي و وسيع بوده و هست كه هميشه براي شانه خالي كردن از مسئوليت، راه هاي فرار بسياري براي مسئولان باقي گذاشته اند! اينگونه سوء استفاده و تفسيرهاي بعدي از معناي شعارهايي كه امروز به مردم مي گوييد، كمترين خسارتش بي اقبالي مردم به انتخابات است كه همگي مي دانيم در غيبت شان، چه ها خواهد شد! (سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني در نماز جمعه اخير تهران درباره زيان هاي خانه نشيني مردم و رأي آوردن يك  گروه اقليت كه از غيبت عامه مردم بيشترين بهره را مي برند و كشور را دچار مشكلات مي كنند، سخنان مهم و قابل تأملي است كه از زبان يكي از شخصيت هاي بالاي نظام بيان شده است).

در برابر مردمي چنين نجيب و خوب، شايسته است همهء نامزدهاي محترم، بر همان ميثاق هايي كه با بيان شعارهاي خود مردم مي بندند، باقي بمانند. شعارها، اسم رمز نيستند كه بتوان در دائره المعارف هاي گوناگون، معاني متفاوتي برايشان يافت و تفسيرهاي دلبخواهي برايشان بافت!

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630