جمعه 17 مهر 1388 ـ 9 اکتبر 2009 |
قطب نمایی برای جنبش
کورش عرفانی
حضور رفسنجانی پای منبر نماز عید فطر خامنه ای و سخنان ولی فقیه برای تطهیر او و فرزندانش از پاره ای از اتهامات در فردای عزیمت دوباره جنبش آزادیخواهی در روز قدس از چند منظر جالب است. نخست این که روی مهره هایی که خود این نظام جنایت سالار بنیان نهاده و دهه ها آن را اداره کرده اند برای هیچ گونه حرکتی به نفع مردم حساب نکنیم. نگرانی اول و آخر اینها این است: چگونه قدرت را در دست خود نگه داریم. به عبارت دیگر چگونه منافع غارت کرده ی سی سال خود را به خطر نیاندازیم. حرکت های رفسنجانی و خاندانش در جریان جنبش آزادیخواهی اخیر جز در این راستا نبوده و در آینده نیز مانوورهای احتمالی آنها فقط در این راستا قابل فهم است.
اما این همه ماجرا نیست. در درون رژیم بحران زده یک جنگ قدرت مافیایی نیز در جریان است که می تواند تا مرز حذف این یا آن جناح پیش رود. این جنگ امروز هم جدی است و هم خطرناک. جدی است چون سراسر رژیم را بحران های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مذهبی و بین المللی فرا گرفته است و خطرناک، زیرا یکی از این باندهای مافیایی – سپاه پاسداران – قدرت نظامی را در دست دارد و می تواند بی رحمانه دشمنان درون حکومتی خود را تار و مار کند. چنانچه با اغلب اصلاح طلبان چنین کرد. پس در این ماه عسل خامنه ای - رفسنجانی باید نوعی ترس در مقابل پاسداران آدمکش را هم دید تا مبادا دامنهء جاه طلبی های آنها بعد از مافیای رفسنجانی به سراغ دستگاه ولی فقیه هم بیاید.
فراموش نکنیم که سپاه روحانیت را لازم دارد، اما نه برای خدمت به آن، بلکه برای به خدمت درآوردن آن. به همین دلیل نیز دیر یا زود تضاد پاسداران و آخوندهای درون حاکمیت تشدید خواهد شد. زیرا روندی که سپاه به نظام تحمیل کرده است جز با یکپارچگی مطلق نمی تواند از نوعی ثبات کوتاه مدت برخوردار شود؛ ثباتی که درست قبل از فروپاشی کل ساختارهای حاکمیت می تواند تحقق یابد. خامنه ای و رفسنجانی و مافیای روحانیت و بازار این را می دانند که سپاه می تواند برای باقی ماندن در قدرت تا مرز حذف آنها و حتی تحریک یک جنگ بیرونی پیش رود. هردو این اعمال در شرایط کنونی نتیجه ای جز نابودی کل نظام در برنخواهد داشت.
در چنین شرایطی نباید خیلی متعجب بود که مهره های غیر سپاهی رژیم تلاش کنند تا راه برون رفتی را برای خروج از بحران به دست آورند. این راهکارها می تواند با عوام فریبی و همدستی در بالا برای مقابله با پایین همراه باشد. بنابراین برای تضمین موفقیت حرکت آزادیخواهی مردم باید از حالا فعالان جنبش را به ابزار تحلیلی لازم جهت مقابله با راهکارهای قلابی و فریب دهنده آماده سازیم.
تحلیل یا ابزار تحلیل
آنچه در بالا آمد یک تحلیل مختصر است از امکان هایی که در شرایط کنونی قابل تصور است. لیکن در این نباید شک داشته باشیم که ارائه ی تحلیل مشخص از شرایط مشخص کار آسانی نیست و با توجه به این که جنبش کنونی با حضور و شرکت توده های مردم صورت می پذیرد بد نیست که برخی از معیارها را به دست دهیم تا بتواند به فعالان جنبش یاری رساند تا با قدرت تشخیص و تحلیل فردی خود کشتی حرکت آزادیخواهانه ی کنونی را در این دریای معادلات پیچیده و گاه «غافلگیرساز» به سوی یک مقصد معین به پیش برند. پس در چنین آشفته بازاری نیاز به یک قطب نما داریم تا بتوانیم سلامت جنبش آزادیخواهی را حفظ کنیم. این قطب نما البته در نهایت باید روی «خودآگاهی» فردی هر کس و «آگاهی اجتماعی» مردم استوار باشد. اما داشتن برخی از نقاط و تعاریف می تواند یاری برساند. در زیر 4 شاخص برای این منظورپیشنهاد می شود:
1. فساد و جنایت پیشگی نظام بر ستون خیمه «ولایت فقیه» تکیه دارد. هر حرکتی یا پیشنهادی یا راه حلی که بخواهد رژیم را از بحران کنونی برهاند و در عین حال جایگاه ولایت فقیه را – با یا بی خامنه ای – حفظ کند فقط یک چتر نجات برای حفظ و تداوم نظام غارت و کشتار و استبداد است و باید آن را رد کرد. هیچ راه نجاتی نمی تواند مطرح باشد مگر در آن، حذف کامل نهاد ولایت فقیه پیش بینی شود.
2. بازوی نظامی و امنیتی رژیم «سپاه پاسداران» است. هرگونه تغییر واقعی در ایران از دریچه حذف نهاد سپاه پاسداران و ادغام باقی نیروهای آن در ارتش می گذرد. هر راه حلی که بخواهد نهاد سپاه و شاخه ها و دستگاه های اصلی و یا فرعی آن (بسیج، سپاه قدس، نهادهای اطلاعاتی،...) را سالم و دست نخورده نگه دارد باید به عنوان تلاشی موذیانه جهت خریدن عمر برای نظام محسوب شود. سپاه دیگر یک نهاد قابل کنترل برای هیچ دولتی در آینده نخواهد بود و به طور اصولی در یک نظام منتخب مردم، حضور آن فلسفه وجودی خود را از دست می دهد.
3. برگزاری انتخابات غیر استصوابی یکی دیگر از این شاخص هاست. تا زمانی که در راه حل های پیشنهادی مکانیزم های مطمئن و نهادینه برای برگزاری یک انتخابات آزاد و غیر استصوابی پیش بینی نشود نباید به هیچ راه حل پیشنهادی اطمینان کرد. شعار برگزاری انتخابات زیر نظر نهادهای بین المللی چندان واقع گرایانه نیست، زیرا ما نسبت به تمایل غرب به حفظ نظام کنونی که غارت ایران را تسهیل و ممکن می کند آگاهی و شناخت داریم. انتخابات باید آزاد و تحت نظارت نهادهای متشکل از مردم ایران باشد.
4. تضمین امنیت مخالفان رژیم در داخل و خارج. هر گونه راه حلی باید تمامی مرزهای رژیم ساخته ی خودی و غیر خودی را از میان ببرد و به همه نیروهای سیاسی ایرانی در داخل و یا خارج از کشور اجازه دهد به طور آزادانه و با اطمینان از امنیت جانی خویش در داخل و سراسر کشور، به فعالیت سیاسی پرداخته و در صورت تمایل در انتخابات شرکت کنند. هر گونه خط کشی تحت عناوینی مانند «ضد انقلاب»، «تروریست»، «منافق» و ... باطل است و هر راه حلی که بخواهد بر این مرزبندی های نظام آخوندی تاکید کند باید غیر قابل قبول معرفی شود.
نتیجه گیری:
نگارنده در این شک ندارد که معیارهای دیگری نیز می تواند مورد توجه قرار گیرد. اما برای حفظ مختصر بودن این نوشته و محدود و تعریف شده بودن شاخص ها، این چهار امر را به عنوان حوزه هایی که اجازه ی تنفس سیاسی و آغاز یک روند دمکراتیزه شدن را می دهند مورد نظر قرار دادیم:
- حذف ولایت فقیه سبب تضعیف دیکتاتوری فردی که یک درد چند هزارساله تاریخ ایران است می شود،
- حدف سپاه پاسداران سبب تضعیف نظامی گری که ابزار بازتولید، استقرار و تداوم دیکتاتوری های جدید در کشورمان است خواهد شد،
- انتخابات غیر استصوابی زمینه ی تقویت مشارکت دمکراتیک همگان را در تعیین سرنوشت خویش ایجاد کرده و امکان توجه مردم به معیارهای «شایسته سالاری» را فراهم می کند،
- حذف خط کشی خودی و غیر خودی بنیان های اعتماد اجتماعی را تقویت می کند و جو همکاری و روحیه همیاری را که لازمه ی حرکت به سوی پیشرفت عمومی و بازسازی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور ویران شده مان هستند توسعه می دهد.
به همین دلیل نیز بد ندیدیم که با پیشنهاد براین چهار شاخص، قطب نمایی را به دست داده باشیم تا از طریق آن بتوانیم عملکرد واقعی شخصیت ها (کروبی، موسوی، ....) و یا تشکل ها، جریان های داخلی و یا خارجی و... که به ارائه این یا آن راه حل می پردازند مورد ارزیابی معین قرار دهیم. بدیهی است که این قطب نما با همیاری و همفکری سایرین کامل تر، دقیق تر و قابل استفاده تر خواهد شد.
20 سپتامبر 2009
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |