جمعه 8 آبان 1388 ـ 30 اکتبر 2009 |
اصلاح طلبان دنبال جمهوري عرفي سکولار بودند!
صفارهرندي
اعتماد- محمد حسين صفار هرندي پس از خروجش از دولت نهم، دور جديدي از فعاليت هاي سياسي را با حمله بي سابقه به اصلاح طلبان و شخص آيت الله محمد موسوي خوئيني ها عضو بلندپايه مجمع روحانيون مبارز آغاز کرد. وزير سابق ارشاد که هزينهء انتقادش از مشايي را با واگذاري وزارت تحت مسووليتش و خداحافظي با هيات دولت پرداخت کرد، بعد از ماه ها گوشه گيري، نشست مجمع جوامع اسلامي دانشجويان دانشگاه هاي سراسر کشور در دفتر اين اتحاديه را محل مناسبي يافت تا با زير سوال بردن عملکرد اصلاح طلبان و ضد نظام توصيف کردن آنها در قالب تحليل وقايع پس از انتخابات رياست جمهوري دهم، حضور دوباره اش در عرصه سياست را اعلام کند و البته با نوع موضع گيري اش جايگاهش را در ميان دوستان اصولگرايش مستحکم کند.
صفارهرندي در سخنانش با اشاره به دوران فعاليت دولت اصلاحات و مجلس ششم، به روي کار آمدن دولت هفتم اشاره کرد و گفت؛ «يکي دو سال آخر به دولت اصلاحات سخت گذشت، از اين جهت که به رغم ميلش بايد تغيير گفتمان مي داد لذا آنها شروع کردند به درآوردن شکلک از اين نوع که مي خواهند به وضعيت معيشت مردم رسيدگي کنند، حقوق برخي طيف ها را بالا بردند و سعي کردند به رغم ميل شان جلوي گراني را بگيرند يعني نه اينکه از ارزاني بدشان بيايد بلکه ميل شان اين بود که در محيط اقتصادي دخالت نکنند ولي آن سال مجبور به دخالت شدند و جلوي افزايش قيمت ها را گرفتند.»
سردبير سابق روزنامه کيهان سپس به دوران فعاليت دولت نهم و يکدست شدن قدرت رسيد و گفت؛ «دليل اصلي اغوا شدن موسوي براي اينکه بتواند به صحنه بيايد و بزند و ببرد، اين بود که وقتي مدل احمدي نژاد جواب مي دهد يعني مدل انقلاب جواب مي دهد پس من مي آيم؛ مني که نسخه اصلي آن هستم و او بدل من است.»
به گزارش فارس، وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي افزود؛ «در حقيقت تحولات سياسي ساليان اخير متاثر از يک چرخش اساسي در مسير انقلاب است؛ مسيري که نظام در حال طي کردن بود و به نظر مي رسيد براي برخي ها جا افتاده بود که انقلاب به پايان رسيده و نظام با مدل هاي سابق خود ديگر نمي تواند ادامه حيات دهد؛ لذا تاج زاده وزير کشور دورهء دوم خاتمي جلساتي را به اسم جلسات مطالعه و پژوهش برگزار مي کرد و دستور اين جلسات اين بود که چطور مي توانيم مدلي را براي آينده انقلاب و نظام پيش بيني کنيم که ضمن حفظ ظاهري جمهوري اسلامي، از آن عبور کرده و جمهوري عرفي سکولار را بدون اينکه قانون اساسي را تغيير دهيم در کشور جايگزين جمهوري اسلامي کنيم.»
صفارهرندي ادامه داد؛ «آنها مي دانستند که قانون اساسي را نمي توانند تغيير دهند چون به اراده رهبري بند است و رهبري نيز محکم ايستاده بود لذا چاره يي نداشتند جز اينکه اين جمهوري را به يک جمهوري سکولار و عرفي تبديل کنند و به دنبال يک گفتمان جمهوري غير ديني باشند که ظاهراً از عناصر الهام بخش پشت صحنه آن رامين جهانبگلو، حسين بشيريه و کيان تاجبخش بودند که آن زمان تاثيرگذاري فراواني در هدايت اين جمع به اين نقطه داشتند. البته حجاريان هم از کساني بود که اين اتفاق را باور کرده بود، منتها او از اينکه دست به ترکيب قانون اساسي زده شود يا برخلاف آنچه در قانون اساسي پيش بيني شده بخواهد حرکتي انجام شود، مي ترسيد.» وي در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به ايجاد تحرک و نشاط توسط بسيج عنوان کرد؛ «بسيج نقش تاثيرگذاري در تغيير شرايط جديد داشت يعني اگر ما با گفتمان انقلاب اسلامي از شرايط رخوت و رهاشدگي به شرايط نشاط تازه يي که در جامعه پيدا شده بود، رسيده ايم، تفکر و گفتمان بسيج نقش بسيار گسترده يي در آن داشت.» وي تصريح کرد؛ مساله يي که در انتخابات اخير شاهدش بوديم، نوعي شناسايي درست آن جريان اجتماعي وسيع و توده يي است که راي اصلي را آنها رقم مي زنند، بنابراين کساني که به دنبال پيدا کردن تقلب بزرگ و تقلبي که موجب شود راي ها جابه جا شود، بودند، اشتباه بزرگي کردند چرا که اينها اگر چشم هايشان را باز مي کردند و قبل از انتخابات صحنه را مي ديدند، مي فهميدند که اين انتخابات را باخته اند؛ چنانچه افراد زرنگ اين جريان اين کار را کردند اما برخي از جريانات دنبال اين بودند که با تحريک مردم در صحنه اجتماعي، جامعه را مشغول به اين مسائل کنند.
اظهارات صفارهرندي درباره موسوي خوئيني ها
اما صفارهرندي بخشي از سخنانش را به موسوي خوئيني ها روحاني تاثيرگذار عضو مجمع روحانيون مبارز اختصاص داد. وي که درباره تجديدنظرطلبي در افکار انقلاب سخن مي گفت موسوي خوئيني ها را مخالف ولايت فقيه معرفي کرد. به گزارش فارس وي با بيان اينکه بالطبع وقتي از انقلاب دور مي شويم ممکن است از انديشه ها و انگيزه هاي آن نيز دور شويم، تصريح کرد؛ موسوي خوئيني ها پس از رحلت امام(ره) و در دوران ابتدايي رهبري حضرت آيت الله خامنه يي با رهبري ايشان مخالف بود و هميشه نسبت به موضوع رهبري ايشان واکنش منفي نشان مي داد که بخشي از شيطنت هاي کنوني وي نيز متاثر از همان نگاه قديمي است. صفارهرندي ادامه داد؛ موسوي خوئيني ها در يکي از کلاس هاي درسش در يکي از واحدهاي دانشگاه آزاد عنوان مي کند ولايت مطلقه فقيه اساساً مساله قابل قبولي نيست و نمي شود آن را پذيرفت. از وي سوال مي شود شما که جزء گروه محوري بوديد که در زمان امام کساني را که نسبت به مساله ولايت فقيه تشکيک عملي کرده بودند، به ضديت با اسلام متهم کرده و گفتيد ضدانقلاب و طرفدار اسلام امريکايي هستيد پس چطور اين حرف را مي زنيد؟ وي اضافه کرد؛ موسوي خوئيني ها گفته بود من زمان امام(ره) هم ولايت مطلقه را قبول نداشتم اما از آنجايي که امام جاذبه فوق العاده يي داشت و ما نيز از شاگردان ايشان بوديم رويمان نمي شد جلوي امام مخالفت کنيم اما حالا که اين شرايط نيست، من مي گويم از ابتدا هم اين مساله را قبول نداشته ام. وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي در ادامه با بيان اينکه مشابه اين صحبت ها را نيز مي توان در صحبت هاي آدم هاي کوچک تر اين جريان نيز ديد، اظهار داشت؛ از آن جمله مي توان به سخنراني کديور در کانادا پس از فتنه هاي اخير و در مراسمي که براي کشته شدگان اين ماجرا گرفته شده بود، اشاره کرد که مي گويد؛ «اين اتفاقات نشان داد حکومت ديني بر پايه جمهوري ولايي اساساً موضوعيت ندارد و در دوره امام نيز اين حکومت به دليل رابطه امام با مردم و نقش و سيطره معنوي ايشان قابل تحمل بود، اما پس از امام تضاد بين دين و سياست برجسته شد.»
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |