جمعه 15 آبان 1388 ـ 6 نوامبر 2009 |
جمهوری ايرانی، مظهر سكولار دمكراسی
محمد مسعود سلامتی
از وقتي كه مردم به صورت خود جوش شعار «جمهوري ايراني» را سر دادند، جناح حاكم و آناني كه هنوز ناكارآمدي هاي موجود را نه ساختاري بلكه شخصي يا گروهي مي پندارند بر اين فصل مشترك اصرار ورزيدند كه «اين شعار انحراف از مسير ملت است». پرواضح است بحث و گفتگو با كساني كه چشمان خود را بطور عمد بر واقعيت خواست مردم بسته اند فايده اي مترتب نيست. اما كساني كه دل در گرو جنبش مردم دارند شايسته است ديد جامع تري نسبت به سمت وسوي حركت هاي مردمي داشته باشند.
در نگاه نخست، اگر شعار «جمهوري ايراني» را از منظر تبارشناسي مورد كنكاش قرار دهيم، در پيشينه تاريخي ايران حكومتي به اين نام نخواهيم يافت. بركسي پوشيده نيست كه ديرپا ترين سنت سياسي ايران تا پيش از انقلاب بهمن 57 نظام سلطنت و شاهي بود. بنابراين، شعارجمهوري ايراني نمي تواند ناظر بر مدل حكومتي باشد كه هدف از طرح آن اشاره به الگوي حكومتي در برهه اي از تاريخ ايران باشد.
از سوي ديگر، در غالب تظاهرات مردمي كه طي قريب به 5 ماهه اخير بوقوع پيوسته، هيچ نشان و شمايلي كه رنگ و بوي متصلب ايدئولوژيك از نوع «نژاد ايراني» بر آن حاكم باشد نيز به چشم نخورده است. بنابراين، اين شعار معطوف به يك تمايل از نوع «راسيسم» نيز نميباشد.
از ديگر سوي، با توجه به موقعيت زماني طرح اين شعار، كه ازحدود يك ماه پس از اعلام نتايج بحث برانگيز انتخابات 22 خرداد به وقوع پيوسته، و مقايسهء آن با شعارهايي كه مردم در روزهاي نخست اعتراض مطرح مي نمودند ـ همچون «موسوي، راي مرا پس بگير!» ـ بطور مشخص شاهد عبور مطالبات مردم از سطح درون ساختار به خواسته هاي ساختار شكن خواهيم بود.
اما پرسش آن است كه آيا اين يك جهش نامعقول و عصبي بود يا بهره مند از يك روال منطقي؟ اين تغيير سطح در شرايطي رخ داده كه حكومت نه تنها به رأي ملت توجه نكرده بلكه سعي نموده، با محدود جلوه دادن و سركوب اعتراضات، حضور ميليوني مردم در خيابان ها را نيز ناديده بگيرد. در واقع، در شرايطي كه توده ها تلاش كردند تا از ظرفيت هاي موجود ساختار سياسي براي حاكم كردن ارادهء خود سود جويند، نه تنها با بي خاصيت شدن مكانيزم اعمال نظرات خود در سرنوشت سياسي كشور مواجه شدند بلكه، با روياروئی با خشونت رسوايي برانگيزي چون پرونده كهريزك، كارگزاران ساختار حاكم را مصمم به مقابله با ارادهء خود يافتند. از اين رو، ناكارآمدي نهادها و ابزارهاي قانوني موجود ـ ازجمله بن بست قانون اساسي و ساختارسياسي ـ به شكلی منطقي نشانگر آن است كه تكرار مطالبات در چارچوب گذشته اعتبار خود را از دست داده و بنابراين تغيير سطح و صورت بندي جديدي از مطالبات مردم را طلب مي كند. پس شعار جمهوري ايراني، با چشم انداز روشن عبور از جمهوري اسلامي، نه شعاري بي راه يا فاقد مبناي منطقي بلكه داراي سيري معقول و قابل درك جنبش سبزمردم ايران است.
بهره گيري از تجربيات تاريخي و دستاوردهاي مبارزاتي گذشته عاملي به سزا در پيشبرد جنبش هاي مردمي است. گسست تاريخي نسبت به ماحصل زحمات و از خود گذشتگي هاي نسل هايي كه صفحاتي از تاريخ اين سرزمين را رقم زده اند موجبي براي درجا زدن و عقب ماندگي از مسير تكامل اجتماعي - سياسي جامعه خواهد شد. شعار «جمهوري ايراني»، با لحاظ دو گزاره ي ملزوم خود، يعني استقلال و آزادي، به درستي سياق ياد شده را حفظ نموده و به واقع با نگاهي به حركت انقلاب بهمن 57 در صدد تصحيح گام هاي اشتباه آن است.
يكي از نكات مورد مناقشه بين كنشگران دمكراسي خواه ايران براي الگوهاي بديل ساختار كنوني بحث سكولاريزم و ميزان مقبوليت عمومي آن است. عده اي اين نگاه را ترويج مي كنند كه اگرچه بخش قابل توجهي از نخبگان و فعالان سياسي «سكولار دمكراسي» را علاج مشكلات دامنگير اين كشور مي شمارند و برخي از آنان نيز اين راي را نيز صائب مي شمارند، اما اين امر با واقعيات موجود جامعه و فرهنگ عامه تناسبي نداشته و به اين دليل نمي تواند به يك شعار عمومي و پيشبرنده ي جنبش تبديل شود. اما شعار «جمهوري ايراني»، كه بروشني تاكيدي بر دمكراسي مبتني بر سكولاريسم مي باشد، نه از سوي احزاب وگروه ها و نخبگان سياسي بلكه از قضا از بطن راهپيمايي هاي مردمي مطرح شده است. پس اين خود گواه آن است كه جنبش سبز هم آمادگي اين شعار را دارد و هم اين خواست عمومي را بر زبان رانده است.
شعارهايي كه در راهپيمايي «روز ايران» (قدس سابق) سر داده شد ـ از جمله «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» و شعاري كه از آن پس مطرح شد و راه حل اين بحران را رفراندوم دانست متمم همان شعار «جمهوري ايراني» است. پيام آشكار اين شعارها آن است كه مردم ساخت موجود سياسي را، به رغم ميل بانيانش و رفتاركج دار و مريز شماري از منتقدانش ـ برنمي تابند و گريزگاه اين ناكارآمدي سياسي را آن «جمهوري» مي دانند كه عاري از رنگ و بوي ديني و ايدئولوژيك بوده و تنها «منافع ملي ايران» را سرلوحهء اهداف خود داشته باشد. و اين يعني همان «جمهوري ايراني.»
وبلاگ روزنه
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |