فروریزی دیوارهای ننگ و ترس!
شهباز نخعی
دوشنبه این هفته، 9 نوامبر، بیستمین سالگرد فروریزی دیوار برلین بود. دیواری که مدّت 28 سال در میان یک شهر قد برافراشت، بسیاری از خانواده ها را از هم جدا کرد، دستکم 125 نفر برای گذر از آن جان باختند و بیش از 200 نفر به شدّت مجروح شدند. دیواری که به عنوان نماد جنگ سرد شناخته شد و غربی ها آنرا دیوار شرم نام نهادند امّا به نظر نگارنده نامی که بیشتر به آن می برازید دیوار ننگ بود زیرا نهاد ایدئولوژیک برپادارنده دیوار از شرم بویی نبرده بود و زمانی که از بین رفت جز برگ هایی سیاه و ننگین در تاریخ چیزی از خود بجا نگذاشت.
دیوار در 13 آگست 1961 توسّط حکومت خودکامه و وابسته کمونیستی آلمان شرقی به فرمان نیکیتا خروشچف، رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی، بر پاشد و روز بعد دروازه مشهور براندنبورگ، که برلین را به دو بخش تقسیم می کرد، نیز بسته شد. دیوار برلین از پیامدهای شکست آلمان نازی در جنگ جهانی دوّم و اشغال آن توسّط نیروهای متفقین بود. در 8 می 1945 آلمان تسلیم شد و برلین پایتخت آن نیز به تبع سراسر خاکش به اشغال امریکا، انگلستان، فرانسه و اتحاد جماهیرشوروی درآمد. سه کشور امریکا، انگلستان و فرانسه در بخش غربی و اتحادشوروی در بخش شرقی برلین مستقر شدند. در 30 جون 1946 نیروهای نظامی شوروی شهر برلین را به دوبخش شرقی و غربی تقسیم کردند و چند ماه بعد تردّد بین دو بخش را موکول به داشتن روادید 30 روزه نمودند. سه سال بعد، در24 می 1949 در قسمت های تحت اشغال امریکا، انگلستان و فرانسه جمهوری فدرال آلمان غربی بنیان گذاشته شد و چند ماه پس ازآن در 7 اکتبر در بخش شرقی آلمان نیز که در اشغال اتحاد جماهیر شوروی بود، جمهوری دموکراتیک آلمان شرقی تأسیس شد.
شهر برلین در خاک آلمان شرقی قرارداشت. در ماه می 1952 مرز بین آلمان شرقی و غربی بسته شد امّا هنوز مرز بین دوب خش شرقی و غربی برلین باز بود و اهالی هر یک از دو بخش به بخش دیگر رفت و آمد می کردند. در سال های بعد به تدریج رفت و آمد کارگران و اهالی آلمان شرقی به آلمان غربی و بخش غربی برلین موکول به دریافت مجوّز شد.
در فاصلهء بین سال های 1945 و 1961 که دیوار ساخته شد، حدود دو و نیم میلیون نفر از آلمان شرقی به آلمان غربی مهاجرت کردند و با توجّه به بسته بودن مرزهای بین دو آلمان راه ورود آنها از برلین غربی بود. در شش ماه اوّل سال 1961 – پیش از ساخته شدن دیوار – این روند گسترش یافت و بیش از 160 هزار نفر از برلین شرقی به برلین غربی پناهنده شدند. مهاجران بیشتر کارگران متخصّص، کارشناسان، استادان دانشگاه و روشنفکران بودند. این روند و گسترش فزاینده آنرا می توان انگیزه ساخت و برپایی دیوار برلین دانست. دیوار چنان به سرعت ساخته شد که بسیاری از خانواده هایی که در نقاط مختلف شهر زندگی می کردند برای مدّت 28 سال از یکدیگر جدا شدند و برخی از آنان آنقدر زنده نماندند که شاهد فروریختن دیوار و دیدار اعضاء خانواده خود باشند. پس از برپایی دیوار خطوط راه آهن و مترو بین دوبخش شهر متوقّف و ارتباط تلفنی نیز قطع شد.
یک ماه پس از برپایی دیوار اوّل، دیوار دوّمی هم با فاصله 91 متر ازآن ساخته شد و خانه هایی که در فاصله دو دیوار بودند تخریب شدند و بین دو دیوار فضایی بوجود آمد که به نوار مرگ موسوم شد. در 28 سالی که دیوار برپا بود، حدود پنج هزار نفر توانستند به برلین غربی فرار کنند. برخی از این فرارها بسیار شگفت انگیز بودند: در اکتبر 1964، پنجاه و هفت نفر توانستند با کندن تونلی به طول 145 متردر زیر نوار مرگ، فرار کنند. دو برادر نیز توانستند با بستن بال به دست هایشان، فاصله بین دو دیوار را پرواز کنند و خود را به برلین غربی برسانند.
در پاییز سال 1989 تظاهرات اعتراض آمیز مردم نسبت به حکومت آلمان شرقی شدّت یافت و در 18 اکتبر اریک هونکر دیکتاتور آلمان شرقی از سمت خود کناره گیری کرد و جانشین او تصمیم گرفت اجازه دهد اهالی برلین شرقی برای رفتن به برلین غربی تقاضای جواز عبور کنند. ازدحام متقاضیان موجب شد که مأموران آلمان شرقی ناگزیر شوند مرز را بگشایند و مردم توانستند از آن عبور کنند. فروریختن دیوار برلین گام نخست در راه اتحاد مجدّد دو آلمان بود که کمتر از یکسال بعد در سوّم اکتبر 1990 تحقّق یافت.
فروریزی دیوار برلین موج هایی از شادمانی و امید در سراسر دنیا پدیدآورد. شادمانی از این که زمینه ریشه کن شدن جزم اندیشی و خودکامگی ایدئولوژیک فراهم شده و امید به آنکه گسترش این موج ها چتر آزادی و مردم سالاری را در سرزمین هایی که مردم آن چندین دهه زیریوغ سهمگین استبداد جزم گرا بسربرده بودند بگستراند. دریغ که این امیدها آنگونه که انتظار می رفت برآورده نشدند. به فاصله چند سال از فروریزی دیوار برلین، ولادیمیر پوتین، رییس KGB شعبه برلین شرقی با سودای بازسازی امپراتوری تزاری به کاخ کرملین نقل مکان کرد و شوربختانه، به نحوست وجود حکومت بی لیاقت، ناکارآمد و بی اعتنا به منافع ملّی در میهن ما، با چنگ انداختن به حق مسلّم 50 درصدی ما در دریای مازندران و تبدیل آن به 11 درصد، گامی بلند برای تحقّق سودای بلندپروازانه خود برداشت. در بیشتر به اصطلاح جمهوری های جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی نیز حاکمانی بر سریر قدرت نشستند که عیار خودکامگی شان اگر بیشتر از حاکمان کمونیست پیشین نباشد، کمتر نیز نیست!
گل های امید دیگر در زمینهء گسترش موج آزادی و مردم سالاری هم شکوفا نشده پژمردند. نمونه هایی ازاین پژمردگی ها را می توان همه روزه در خبرهای دهشتناک ترور و کشتار در عراق، افغانستان، پاکستان، یمن، سودان، فلسطین و... دید.
درکنار این نامرادی ها و امیدهای برآورده نشدهء پس از فروریزی دیوار برلین، دیوارهای دیگری نیز سربرآوردند. امید به این که موج های ناشی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تومار جزم گرایی ایدئولوژیک را درهم بپیچد ناامید شد. امید به این که در مناسبات انسانی، منشور جهانی حقوق بشر جایگاه واقعی خود را بیابد، ناامید شد. امید به این که سازمان ملل متحد، که در دوران جنگ سرد عملا" به آوردگاه دو ابرقدرت تبدیل شده بود، نقش مفید و موثری را که از آن انتظار می رفت بازیابد نیز برباد رفت. و از همه بدتر، این امید معقول که بتوان بر اثر از بین رفتن یکی از قدرتمندترین نمادهای جزم گرایی، غول رها شده و عنان گسیخته بنیادگرایی اسلامی را درشیشه و مهار کرد نیز با فاجعه 11 سپتامبر 2001 نقش برآب گردید.
با وجود همهء این آرزوهای برآورده نشده، در بیستمین سالگرد فروریزی دیوار برلین، شراره امید تازه ای درخشیدن گرفته و آن رستاخیز استوار، پیگیر، مقاوم و خردگرای مردم ایران است. رستاخیزی که با گام های بلند به سوی پیروزی نهایی می رود و با هر گام امیدهای تازه ای را در دل های آزادی خواهان دنیا برمی انگیزد. امید به این که این رستاخیز، فزون بر رهایی مردم شریف ایران از بند استبداد سیاه دینی، موج آفرین نیز باشد و این موج ها را دستکم در حوزهء تمدّنی خود یعنی خاورمیانه گسترش دهد. امید به این که احترام به حقوق انسانی، نفی خودکامگی و رعایت حقوق بشر را گسترش دهد. امید به این که بیست سال پس از فروریزی دیوار شرم یا ننگ، در همه کشورهای زیر سلطه انواع استبداد، دیوار ترس را نيز ـ که نگهدارندهء استبداد است ـ فروریزد!
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |