|
چهارشنبه 28 مهر 1389 ـ 20 اکتبر 2010 |
پیشنهادی برای همبستگی آزادیخواهان
فرجادفر
وقایع کشور موجب شده است تا بحث اتحاد و همبستگی در بین نیروهای سیاسی، بار دیگر با حساسیتی بیشتر مطرح گردد؛ و انعطاف پذیری های بیشتری از فعالان سیاسی مشاهده شود. اما همچنان سئوالاتی مطرح است :
* همبستگی با کدامین نیروها ؟
* حول چه محوری ؟
* تحت چه شرایطی و بر اساس کدامین موازین ؟
* و.......
آنچه که در ابتدا باید به آن پاسخ داد، پاسخ به سئوال اول و دوم است؛ و بقیهء سئوال ها در مراحل بعدی، قابل پاسخ خواهند بود.
همانطورکه می دانید اشکال مختلفی در اتحاد و همبستگی وجود دارد. اتحاد سیاسی _ طبقاتی (همانند اتحاد فعالان سیاسی یک طیف از طبقات اجتماعی در بین خود یا با دیگر نیروهای حزبی و سازمانی همسو)، اتحاد سیاسی - نظامی (همانند اتحاد اردوگاه شرق با غرب، علیه حکومت فاشیست هیتلری )، اتحاد عمل سیاسی (همانند اتحاد احزاب طیف چپ و راست فرانسه، درانتخابات ریاست جمهوری 2002 برای جلوگیری از انتخاب آقای ژان ماری لوپن، از طیف راست ترین جریان در فرانسه)، و اشکال مختلف دیگری در زمینه های مختلف، که در ارتباط مستقیم با جامعه داخل و خارج وجود دارد.
اما آنچه که در این پیشنهاد مورد نظر است، اتحاد عمل سیاسی می باشد؛ اتحاد عملی که می تواند بر محور یک یا چند موضوع مشترک مابین احزاب و سازمان ها و فعالان سیاسی صورت گیرد.
اگر امروز از همهء نیروهای راستین بخواهیم اولویت بندی خودشان را اعلام نمایند، خواهیم دید که اکثریت قریب بالاتفاق آنان در 2 بند، تا حدود زیادی باهم وجه اشتراک دارند.
1- آزادی و دمکراسی
2- منشور جهانی حقوق بشر
و در بقیهء مفاد دارای اختلاف نظرات اساسی هستند که بهیچوجه مشخص نیست که بتوانند در کوتاه مدت به توافق جمعی برسند؛ و این به مفهوم ادامهء حیات دیکتاتوران جمهوری اسلامی، در قالب این جناح یا آن جناح از درون نظام می باشد. چرا که تا زمانی که آلترناتیو قدرتمندی در برابر نظام بوجود نیآید، این نظام می تواند انواع ترفندها را برای ماندگاری انجام دهد؛ و مردم بناچار بین بد و بدتر، بد را انتخاب نمایند.
آنچه مسلم است اينکه اساس منافع ملی و منافع جامعه، همچنین اصل حق انتخاب آزاد، به ما حکم می کند که بر «مفاد دیگر» ی، که در واقع تصمیم گیرندگان اصلی آن مردم هستند، نه تنها در این مقطع بحرانی بلکه حتی در شرایط غیر بحرانی هم، نباید برای ایجاد همبستگی پافشاری نمائیم. چرا که نه ما نمایندگی از مردم را داریم و نه می توانیم خواست ها و باورهای خود را به مردم تحمیل نمائیم. که اگرچنین کنیم در واقع هیچ فرقی با دیکتاتوران نداشته و نداریم.
بنابراین، آنچه که می تواند برای حق انتخاب آزادنهء مردم در چارچوب ایرانی متحد و یکپارچه باشد، همان 2 بند فوق الذکر است که اساسی برای اتحاد فراگیر می باشد؛ اتحادی که به یقین می تواند توازن قوا را به نفع نیروهای مردمی تغییر دهد.
اما نیروهای سیاسی گوناگون درک مختلفی از دمکراسی دارند و تحقق آن را مستلزم پیدایش برخی از عوامل اقتصادی و اجتماعی می دانند (که خود بحث های بسیار دیگری را بهمراه می آورد) و اين تفاوت درک ها شاید هیچگاه نتواند آنان را بهم نزدیک کند. از این رو ، می توان بند اول را بدین صورت بیان و مطرح کرد، تا امکان بوجود آمدن شرایط آزادی بیان و قلم، احزاب و سازمان های دمکراتیک، اجتماعات و غیره، برای گردش مسالمت آمیز قدرت ازطریق انتخابات آزاد و منصفانه، فراهم گردد.
1- برقراری و پایداری آزادی سیاسی، در هر شکل از نظام های سیاسی منتخب مردم.
آنچه مسلم است اينکه وقتی صحبت از برقراری آزادی سیاسی می شود، بدین معنا است که برای برقراری آن، باید از سد هر نیرویی که مانع تحقق آزادی است گذشت؛ و بدیهی است که برچیده شدن حاکمیت ضدملی و ضدمردمی حاکم برکشور، از ضرورت ها بشمار می رود.
ضمن آنکه کلمهء «پایداری» نیز مفهوم تضمین آزادی سیاسی را برای همه ایرانیان، بعنوان پیش شرط تحقق دمکراسی و ثبات و امنیت کشور و خواست های مردم، بیان می کند، که می باید تأمین شود.
در واقع، این بند مهمترین بند برای ایجاد انگیزه و ترغیب برای همبستگی است، که تنها از عهدهء آزادی خواهان بر می آید. و آزادیخواه به اشخاصی اتلاق می شود که به حقوق آزادی سیاسی طیف های مختلف فکری و طبقاتی باور داشته باشد.
2- پذیرش منشور جهانی حقوق بشر
مفاد اعلاميهء جهانی حقوق بشر، شامل حق انتخاب آزاد مردم برای تحقق زندگی بهتر و رعایت حقوق انسان ها، با هر ویژگی که دارند، می باشد. بنابراین، در چارچوب پذیرش مفاد جهانی حقوق بشر، خواست عدالت اجتماعی (که بوضوح در اغلب مفاد بیان شده است)، همچنین جدا بودن دین از حاکمیت، (بخصوص با توجه به مفاد 1، 2 ، 18، همچنین بندهای 3، 6، 7 ، 8، 16 الف، و بندهای دیگری که به حقوق انسانی هر فرد تاکید شده است). از این رو، عدم دخالت دین بر حکومت در فردای ایران، بر این مبنا اجتناب ناپذیر خواهد بود.
بنابراین، اتحادسیاسی آزادیخواهان، حول محور این 2 بند، با توجه به درک مفاهیم مشترک در بین اکثریت نیروهای سیاسی، یقیناً در تحقق همبستگی فراگیر و تشکیل شورای رهبری برای خروج از این وضعیت بحرانی، تسریع کننده خواهد بود .
برقرار باد آزادی سیاسی، شاه کلید نجات مردم ایران!
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|