شکاف ها عمیق تر می شود. این واضح ترین تصویری است که این روزها می توان از
جغرافیای حاکمیت در ایران تصور کرد. این روزها جمهوری اسلامی دیواره سدی را می ماند
که ترک
های کوچک
اش روز بروز بزرگتر و عمیق تر می شوند؛ ترک هایی که از فردای انتخابات ریاست جمهوری
بر پیکرهء این دیواره آشکار شد؛ ترک هایی که در یک سوی آن معترضین به نتایج
انتخابات خرداد ماه سال گذشته قرار دارند و در طرف دیگر کسانی که متقلبانه بودن
نتیجهء انتخابات را رد می کنند و پشت سر رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفته اند. حالا
اما موافقان سید علی خامنه ای نشانه های غیر قابل انکاری از بروز اختلافات جدی و
عمیق در میان تندروهای طرفدار احمدی نژاد و محافظه کاران وفادار به رهبر در رسانه
های ایران بروز کرده است.
شرایط نیمه خفقان
علی مطهری، فرزند مرتضی مطهری، از اصلی ترین تئوریسین های جمهوری اسلامی و از
بنیانگذاران آن، اما بی آنکه دغدغه ای از داغ و درفش داشته باشد دولت کودتا را به
قاتلان پدرش یعنی گروه فرقان تشبیه می کند و می گوید: " من چند سال پیش در
مصاحبهای گفتم که اینها از حیث احساس خودکفایی در شناخت اسلام، به گروه فرقان
شباهت دارند، از نظر نادیده گرفتن روحانیت و احساس استغنا شبیه این گروه هستند."
گروه فرقان یکی از افراطی ترین گروه های تروریستی اوایل انقلاب 1357 در ایران بود
که مرتضی مطهری پدر این نماینده مجلس را به قتل رساند.
این نمایندهء اصولگرا، در مصاحبه با هفتهنامه سروش (شماره 1449 این هفته نامه) با
اشاره به شرایط پس از انتخابات، تصریح کرد که بر کشور شرایط "نیمه خفقان" حاکم شده،
به نحوی که حتی بسیاری از مطبوعات و سایتهای موجود از بیم تعطیل شدن، مصاحبههای
او را کامل چاپ نمیکنند.
فرزند مرتضی مطهری در ادامه تصریح می کند که اگر پدرش زنده میماند و شرایط کنونی
ایران را میدید، این وضعیت آزادی بیان را نمیپذیرفتند و راجع به رهاسازی فرهنگی
هم حساسیت نشان میداد.
علی مطهری بی پروا حقیقتی دیگر را درباره رئیس دولت کودتا بر ملا می کند و می گوید
" اینها نگاهی خاص به اسلام دارند؛ همین نگاهی که به مسائل فرهنگی دارند، آنها را
از اصولگرایان جدا میکند. مشکل دیگر، نگاه آنها به روحانیت است و همچنین نگاهی که
به ولایت فقیه دارند. اینها ظاهراً مقصودشان از ولایت، ولایت امام زمان (عج) است و
کمتر به ولایت فقیه توجه دارند. تاکید بیش از حد آنها بر مسئله مهدویت، این احتمال
را تقویت میکند."
او ادامه می دهد که " اینها به نوعی خودکفایی در شناخت اسلام معتقدند، یعنی ما
خودمان بدون واسطه میفهمیم. به همین دلیل اعتقاد چندانی به روحانیت و مراجع تقلید
ندارند، لذا حرف مراجع برای آنها اهمیت چندانی ندارد. و دلیل حمایت اغلب روحانیون
از محمود احمدینژاد به خاطر ملاحظه رهبری است، چون رهبر انقلاب فعلاً از دولت
حمایت میکنند آنها هم حمایت میکنند.
بوی استبداد می آید
همزمان رئیس مرکز پژوهشهای مجلس با انتقاد از عدم اجرای قانون توسط محمود
احمدینژاد، اظهارات او را گردنکشی در برابر قانون اساسی و نشانه استبداد رای می
خواند و می گوید: "متاسفم که رئیس دولت بیش از اندازه طبیعی به برداشت های خود بها
میدهد، به طوری که گرفتار استبداد رای شده است. این کار وی نه تنها نقض قانون بلکه
گردنکشی در برابر قانون اساسی است. "
احمد توکلی در ادامه تاکید می کند: "من برادرانه به آقای احمدینژاد نصیحت میکنم
که حدود قانونی خود را رعایت کند تا کشور ثبات بیشتری را به دست آورد."
کار به اینجا ختم نمی شود و حمید رسایی، به نقل از رهبر، خبر از فتنهء بزرگتر می
دهد. و البته "فتنه بزرگتر" این روزها ترجیع بند کسانی شده است که دیو زاده را به
جای فرزند مشروع خانواده جا زدند؛ کسانی چون مصباح یزدی که تا دیروز پدر معنوی دولت
کودتا بودند و حالا از بار مسئولیت خود شانه خالی می کنند و رسماً از خود صلب
مسئولیت می کنند و می گویند "با هیچ کس عهد اخوت نبسته اند."
همین حرف را علی زاکانی عضو کمیسیون اصل نود مجلس و از طرفداران پر و پا قرص
احمدینژاد، هم زده است و جریان اطراف احمدی نژاد را "جریان فتنه جدید" نامیده که
به گفته وی از "جریان فتنهء پس از انتخابات " نیز خطرناکتر است.
این نمایندهء مجلس گفته است: «در فتنهء انتخابات اخیر، جریانی که در ابتدا با نفاق
وارد میدان شد نهایتاً در برابر نظام قرار گرفت اما فتنهء جدید کاملاً خزنده و به
نام اصولگرایی در حال شکلگیری است که به مراتب خطر آن از فتنهء قبلی بیشتر است».
آش آنقدر شور شده است که سرلشگر "فیروز آبادی" اظهارات رئیس دفتر دولت منتصب که در
همایش ایرانیان خارج از کشور در سالن اجلاس گفته بود : "در زمان حاضر ایرانیت مهمتر
از اسلامیت است" را مصداق اقدام علیه امنیت ملی می داند؛ همان اتهامی که هزاران نفر
را از سال گذشته تاکنون راهی زندان های امنیتی و اطلاعاتی کرده است.
گرچه برخی از ناظران سیاسی بالا گرفتن دعواهای سیاسی میان جناح های حاکم در نظام
اسلامی را نوعی دعوای زرگری می دانند، اما هستند کارشناسانی که این اختلافات را جدی
تر و عمیق تر از تعارفات یومیه می دانند. در این باره گروهی دیگر اما میگویند این
دعوا اصلاً هم "زرگری" نیست و اتفاقا نشان از وجود اختلافات عمیق و ریشهدار در
جبهه اصولگرایان دارد.
قاسم شعله سعدی، کارشناس حقوق بینالملل، از جملهء این افراد است. او در این باره
میگوید: " این درگیری یک درگیری عمیق بین اصولگرایان و مجموعهء هیئت حاکمه است که
حتی اگر این یک موردش هم به نوعی جنگ زرگری تلقی شود، باز هم با آن برداشت اولیهء
ما متضاد نیست. یعنی هم به طور کلی یک جنگ قدرت جدی در مجموعهء حاکم است و هم این
مورد اگر هم به عنوان یک جنگ زرگری تلقی شود، که البته علائمش خیلی خیلی کم است،
اگر هم بشود، تازه مشکل را حل نکرده، بلکه در چارچوب یک دعوای اصلی واقعی، میتواند
یک دعوای صوری هم وجود داشته باشد. "
این بار هم رهبر
البته تحلیلگران سیاسی معتقدند که این بار هم کار با حضور رهبر و یا خرج کردن از
کیسهء رهبری ختم به خیر خواهد شد. این بار هم ماجرا احتمالاً با دیدار سران نظام و
یا طی خطبه های نماز جمعه ای و در نهایت با حکمی حکومتی و دیدار صمیمی و ... حل
خواهد شد. اما اینکه این دور باطل تا کی ادامه پیدا کند و شرایط تا کی باب میل
حامیان احمدی نژاد باقی بماند الله اعلم.
با این همه، اغلب کارشناسان سیاسی معتقدند هر چقدر مداخلات رهبر جمهوری اسلامی بر
منازعات سیاسی بیشتر می شود به همان میزان اعتبار و مشروعیت وی نیز در میان اندک
هواداران باقی مانده نظام که عمدتاً به دلیل منافع سیاسی و اقتصادی هنوز طرفدار
نظام باقی مانده اند بیشتر خواهد شد و هر چه قدر خشم ناشی از حمایت بی دریغ خامنه
ای از احمدی نژاد از سوی حلقه یاران نزدیک به رهبری بیشتر فرو خورده می شود به همان
میزان مشروعیت خامنه ای نیز در میان هواداران نزدیکش کمتر خواهد شد.
در این باره سراج الدین میردامادی، تحلیلگر سیاسی، به من می گوید: " افکارعمومی و
طبقاتی که شاید هنوز اندکی باشند که اعتقادی به این دولت و به این رهبری داشته
باشند، با این تنازع و این اختلافات شدید و این حملات لفظی شدید، اعتقاد و اعتماد و
ایمانشان به دولت و رهبری کم و کمتر شود. "
به هرحال باید منتظر ماند و دید که این بار ماجرا چگونه و با چه هزینه ای برای سران
جمهوری اسلامی به پایان خواهد رسید. پایانی که به گفته اغلب کارشناسان سیاسی آغازی
بر ادامه تنازعات شدیدتر آینده خواهد بود. تنازعاتی که همچون دملی چرکین از همان
فردای انتخابات سر باز کرده و هر روز ابتلائاتش بر تن نحیف و رنجور دیو بزرگ بیشتر
و بیشتر می شود.