بازگشت به خانه

دوشنبه 4 بهمن 1389 ـ  24 ژانويه 2011

 

 

مچ تان را می گيرم!

آنتی سکولار

حالا واضح شد «کورش از تهران» کسی نیست جز عمویی، و «مبصر کیهان» هم، که پا منبری او را می کند و به مخالفین فراماسونری مارکسیست های روسی تشر می زند، کسی نیست جز «الاهه بقراط »!

کورش، مثل عمویی، معتقد است که مصدق خودش علیه خودش  کودتا کرد! قبلاً هم همین عمویی، توسط فرخ نگهدار و فتاپور و مارکسیست های روسی نقابدار دیگری که در رادیو فردا نفوذ کرده اند، همین اظهار نظر را کرد.

جالب است که وظیفهء اصلی کیهان لندن و رادیو فردا و رسانه های فراماسونری مارکسیست روسی ِ دیگر، در شرایط فعلی، تصفیهء حساب و حمله به مصدق و نهضت آزادی و ملی مذهبی هاست!

براستی آیا اینها اکنون در قدرت هستند؟ یا در واقع خط فکری مارکسیست های روسی، مثل عمویی و زرافشان و رئیس دانا و اسماعیل خوئی و فواد تابان و الاهه بقراط و کشتگر و فرخ نگهدار و فتاپور و .... هستند که در ایران حکومت می کنند؟

«کورش از تهران» می گوید باید معامله کرد، امتیاز داد و امتیاز گرفت. و مصدق اين کار را نکرد! اما بفرمائيد که چه کسی مصدق را در معامله با امر یکا  به صلابه کشید و او را عروسک آمریکایی خواند؟ چرا جریان آنها را نقد نمیکنی؟ چه کسی امروز نمی گذارد احمدی با امریکا معامله کند؟ نقش سه هزار نظامی حزب توده در ارتش شاه چه بود؟ شوروی چه نقشی داشت؟ چرا شما چپ های روسی با شاه که خوب معامله می کرد و امتیاز می داد و امتیاز می گرفت مخالف بودید و حالا هم به او حمله می کنید؟ چه کسی به مذاکرات بازرگان با برژینسکی در الجزایر حمله برد اما با مذاکرات نبوی و موسوی در قطعنامه 597، آزادی گروگان ها... سکوت تایید آمیز کرد؟ چرا از میان این همه گروه های چپ روسی که با شاه جنگیدند، با مصدق جنگیدند، با بازرگان و بنی صدر جنگیدند، اما با موسوی و خط امام و کاشانی و آیت الله خمینی همصدا شدند فقط به راه کارگر حمله می کنید؟ تازه راه کارگر زمان مصدق و مشروطه که وجود نداشت. چرا به کانون نویسندگان، که لانهء مارکسیست های روسی است و کاملاً همگام با رژیم عمل می کند، از این نامه ها نمی نویسی؟

نه! کافی نيست که برای رد گم کردن بگویید که ضرورت ندارد از حزب توده و فرخ نگهدار بگوییم، روزولت هم که مسئله ای نیست، شوروی و سکوت در 28 مرداد و گوادلوپ هم که لازم نیست مطرح شوند، و مجاهدین هم، خوب تا آنجا که به درد ما بخورند، برای کودتا و چریک بازی خوبند اما بیشتر از آن سند رو می کنیم!

برای شما چرا ساخت و پاخت شاپور بختیار با خارجی ها و فرصت طلبی و کمک گرفتن اش از سفير انگلیس و امریکا خوب است، حتا اگر رای مردم را نداشته باشد، اما بنی صدر که رای 11/5 میلیون از این مردم را داشت با طعنهء مبصر کیهان (الاهه بقراط ) رو به رو می شود؟ بله، همان بختیار که، بر خلاف رأی اکثر مردم ایران، از شاه که مورد خشم ملت ایران بود، پست نخست وزیری گرفت و در خونریزی های ارتش در آن فاصله مسئول است و اگر زنده بود باید محاکمه می شد! مگر آنکه شما به نظارت استصوابی معتقد باشید و برای مردم آن روز تصمیم بگیرید و بگویید آنها اشتباه می کردند و بختیار حق داشت که آنچه را خود صحیح می پنداشت (و حتی غلامحسین صدیقی و دیگر بزرگان جبهه ملی، علیرغم مخالفت شان با آیت الله خمینی،  حاضر به پذیرفتن آن نشدند) انجام دهد، خودش را جلو بیندازد و دیکتاتوری استالینیستی علیه مردم به پا کند؟ خوب پس چرا این حق را برای دگراندیشان قبول ندارید؟

شما مارکسیست های روسی نقابدار،

- هر وقت می خواهید مصدق را بکوبید از استقلال طلبی او (چون با بخشیدن  نفت شمال به شوروی مخالف بود) می نالید و می گویید چرا معامله نکرد!

- هر وقت می خواهید مجاهدین خلق و شاه و بنی صدر را بکوبید می گویید رجوی با صدام ساخت و با نئوکان ها، و شاه آمریکایی بود و ایران را به امپریالیسم فروخت، و بنی صدر هم از زیر درخت سیب به ریاست جمهوری  رسید!

نه جانم! مصدق نمی خواست کله پز پا شود و سگ جانشین او گردد. اگر قرار بود خارجی با ما رفتار ارباب و رعیتی داشته باشد. وقتی انگلیس بود، چرا شوروی و امریکا باید می آمدند؟ مصدق نفت ایران را ملی کرد و درایت سیاسی او همین بود که در دادگاه لاهه حق ایران را ثابت کرد. بر خلاف شما مارکسیست های روسی که به تئوری توطئه اعتقاد دارید و همهء سازمان های بین المللی را آلت دست امپریالیست ها می دانید و هیچ حرکتی را امکان پذیر نمی دانید مگر با باج دادن به شوروی و حالا روسیه.

اگر در داخل علیه مصدق کودتا شد به اين خاطر بود که شما ها (حزب توده) و آیت الله کاشانی و نوکران انگلیس (بقایی) علیه او آنقدر لجن پراکنی کردید تا مردم از گرد او متفرق شوند و کودتا با همکاری شما و شوروی و امریکا و انگلیس و شعبان بی مخ ها به آسانی پیروز شود.

حالا می گویید او معامله نکرد و در نتيجه شکست خورد؟ مردم از او برگشتند و شکست خورد؟ سیاست بلد نبود و شکست خورد؟ خوب من از شما  می پرسم: آلندهء شما چگونه شکست خورد؟ موسوی و جنبش سبز شما چه جوری شکست خوردند؟ پیشه وری و قاضی محمد شما چه جوری شکست خوردند؟

یله، مشکل کشور ما شما مارکسیست های روسی و متحدین اسلامی تان هستيد. همیشه توده ای ها و کاشانی، توده ای ها و آیت الله خمینی ، و توده ای ها و موسوی، متحداً، علیه مصدق، شاه، بازرگان، بنی صدر، لیبرال ها، روشنفکران دینی، و ملی مذهبی ها وارد عمل شده و با پول و امکانات شوروی (و حالا روسیه) و به تازگی هم با کمک گرفتن از امکانات آمریکایی ها و حتا عربستان سعودی، جنگیده اید.

این ایدهء «مصدق در برابر شاه» هم از کارهای شماست. شما نمی خواهید سلطنت طلبان با لیبرال ها متحد شوند. در حاليکه آن دو مرد، هر دو، در مقطع زمانی خودشان درست عمل کردند. مصدق در دههء 30 و شاه در دههء 50. واقعيت آن است که اگر شاه در دههء 30 به اندازهء 50 از سیاست می دانست با مصدق همراه می شد.

خانم ها و آقايان! ایران 29 سال در اختیار روس ها و چپ ها بوده است. قبل از آن 37 سال در اختیار امریکا بود. قبلش 70 سال در اختیار انگلیس ها بود (پس از مشروطه تا پایان رضا خان)، قبلش هم برای 80 سال در اختیار روس ها (فتحعلیخان و ناصر الدین شاه). حالا دوباره باید برگرد به سمت امریکا؛ چه با احمدی، چه با مشایی، چه با فیروز آبادی، چه با یک لیبرال. چون هواداران روس و انگلیس نمی گذارند ایران به لیبرال دموکراسی برسد. بهترین حالت این است که دکتر یزدی را از زندان در آورند و وزیر خارجه بشود و با ترکیه که رفقای او هستند متحد شود و ایران را مثل ترکیه کند. اما شما ارتجاعيون سرخ و سیاه نمی گذاريد!

 

آرشيو يادداشت های آنتی سکولار

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com