بازگشت به خانه

دوشنبه 9 اسفند 1389 ـ  28 فوريه 2011

 

کتاب سبز قذافی، تو زرد از آب درآمد

همنشین بهار

سرهنگ مُعَمَّر ابومنيار قَذّافی که در روستای «جهنم» به دنيا آمده و اينک از چهره‌ و لحن کلامش نيز، کبر و غرور می‌بارَد و مثل همه مرتجعين، منتقد خود را دشمن انقلاب و نفوذی بيگانه و بريده مزدور می‌پندارد، زمانی اميد اعراب ستمديده بود، در برابر شيوخ مرتجع و فاسد عرب و نوکری و سرسپردگی به استعمار می‌ايستاد.

او در برابر نظام میرا و کهنه ای که عليه آن برخاسته بود حرف نو داشت، مُبشّر کميته های مردمی انقلابی بود و چون «رفيقی دست و دل باز»، جانب مبارزين راه آزادی را می‌گرفت، اما قدرت او را مسخ و فاسد کرد، مُدام به خودش دسته گل داد، خودش را نوک پيکان تکامل و مرکز عالم و آدم پنداشت، هوا برَش داشت و هواداران متملق و بيسوادش او را به عرش اعلا بردند.

اگرچه از سال 1969 بر سر کار است و عملاً همه کارهء ليبی و رئيس مجلس شورای انقلاب بشمار می‌آيد و دلش نمی‌خواهد بدون اجازه او آب هم بخورند اما، مقام و عنوانی ندارد!

در بيانات حکومتی و مطبوعات دولتی از او با عنوان «رهنمای انقلاب کبير سوسياليستی يکم سپتامبر خلق جمهوری عربی ليبی»، «رهبر»، «برادر»، «رهنمای انقلاب» و، «عمر مختار ثانی» ياد می‌شود.

در بيست و يکمين اجلاس سران اتحاديهء عرب در تاريخ 30 مارس 2009 ميلادی، خودش را «بزرگ حکمای عرب و شاه شاهان قارهء آفريقا و اميرالمومنين مسلمانان جهان» ناميد و خطاب به رهبران جهان عرب گفت:

«مقام من اصلاً اجازه نمی‌دهد در سطح شما باشم.»

جزوات او که در ليبی به عنوان روح القوانين، کتاب مقدس جديد و راه حلی برای مشکلات تمام بشريت حلوا حلوا می شد، کتاب الاخضر (کتاب سبز) نام دارد که از سال 1975 تا 1979 در تيراژ وسيع چاپ شده است.

کتاب سبز به مدت چند دهه است که در مدارس ليبی در کنار قرآن تدريس می‌شود.

به تقليد از مائو که عقايدش را در قالب کتابی تحت عنوان «کتاب سرخ» جمع آوری کرده و در اختيار مردم چين گذاشته بود، قذافی «کتاب سبز» را عَلم کرد تا به قول مريدان چاپلوسش توی سر سوسياليسم و کاپيتاليسم بزند.

کتاب سبز در دو بخش نگاشته شده است. فصل اول به حل مشکل دموکراسی (قدرت مردم) و فصل دوم به حل مسئله اقتصادی (سوسياليزم) می‌پردازد.

کتاب سبز در ايران در چند قطع جيبی و نيم جيبی در 128 صفحه با جلد سبز رنگ در تيراژ گسترده با حمايت کاغذ دولتی جمهوری اسلامی ترجمه و منتشر شده است.

در سيستم مورد نظر قذافی، شرکت های کوچک به شکل خصوصی اداره می‌شد و در مقابل، دولت بر کمپانی های بزرگ نظارت داشت.

قذافی در کتاب سبز طوری وانمود کرده که می‌خواهد دموکراسی واقعی را به مردم معرفی کند، لذا تمام مظاهر دموکراسی امروزی را به باد انتقاد گرفته و می گويد:

 رياست جمهوری که به اساس رای گيری 51 درصد انتخاب می‌گردد، ديکتاتوری است، چرا که اين رئيس جمهور را 49 در صد مردم قبول ندارند، پس حاکميت مردم متحقق نمی شود.

او شورای ملی و پارلمان را نيز دماغ در نمی آورَد و می‌گويد با شورای ملی و پارلمان، حاکميت از مردم نشده، بلکه عده ای که به پارلمان راه می‌يابند، آنرا تصاحب می‌کنند.

معمرالقذافی توجيه می‌کند که تمام مظاهر دموکراسی امروزين مردود است و به ديکتاتوری می‌انجامد و به همين دليل اگر در ليبی حزب سياسی و تشکل منظمی وجود ندارد، مسئله مهمی نيست.

قذافی با اين توجيه که حزب‌گرايی و تعدد احزاب، ديکتاتوری مدرن است و حزب بازی، در واقع مبارزه برای رسيدن به قدرت است نه حاکميت مردم، مانع شکل گيری احزاب سياسی و تشکيلات غير دولتی شده و بيش از چهار دهه است خر خودش را سوار می‌شود و چهارنعل می‌تازد.

***

کتاب سبز اگرچه با خطوط سرخ نوشته شده اما در عمل توزرد از آب درآمده است.

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

کتاب سبز (کلیک کنید)

http://www.reocities.com/Athens/8744/readgb.htm

***

The Green Book

http://www.mathaba.net/gci/theory/gb.htm

***

فصل اول از کتاب سبز - حل مشكلة الديمقراطية

http://www.rcmlibya.org/Green_Book/green_Book_1.htm

***

شروح الكتاب الأخضر

http://www.rcmlibya.org/Green_Book/commentary_part1_01.htm

***

صد رحمت به مرتجعین زن ستیز

مصاحبه اوریانا فالاچی با قذافی

اوریانا فالاچی: آیا شما به خدا اعتقاد دارید؟

قذافی: البته که اعتقاد دارم. چرا چنین سئوالی از من می‌کنید؟

اوریانا فالاچی: برای این که فکر می‌کردم شما خود، خدا هستید.

 

مردم تنديس‌های بتونی و سنگی کتاب سبز را خُرد می‌کنند. (ویدئو)

http://www.youtube.com/watch?v=E41xiVCBxd0

 

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com