بازگشت به خانه

 

مکتوبات فدوی

طنزنوشته های هفتگی حميد رضا رحيمی

دوشنبه 1 فروردين 1390 ـ 21 مارچ 2011

 

سکه ی تقلبی

یکی از اختراعات شگفت انگیز برادران از فردای انقلاب، پدیده ی "جمع اضداد" است که نخستین و بارزترین نمونه ی آن، خود  ِجمهوری اسلامی ست که برای تلطیف آن و بمنظور اینکه قدری زهرش را هم گرفته باشند، صفت شکوهمند را بعداً به آن افزودند. این شیوه ی مرضیه، بعدها در تمامی لایه های جامعه ی شکوهمند اسلامی شایع شد؛ از جمله مثلاً : جمع ضدین ملی مذهبی یا روشنفکر دینی، که فدوی با حتا شنیدن این آخری بویژه، به جان خوانندگان محترم ضد انقلاب، تمام تنش شدیداً کهیر می زند!..

باری، این شیوه، البته در مرز پـُرگهر، چندان هم بی سابقه نبوده و گونه ای از آن را می توان در حوزه ی ادبیات کلاسیک، سراغ گرفت؛ که ذکر شمه از آن در این ایام ميمنت اثر نوروزی چندان هم خالی از لطف نیست ...

در روزگاران گذشته، برای اینکه مهارت شاعران را در سرودن شعر بیازمایند، شاعر بینوا را وا می داشتند که از چهار واژه ی نامربوط، یک رباعی مربوط بسازد! به این حرکت شنیع ادبی "سرودن رباعی بطریق جمع اضداد" می گفتند که آزمایش بسیار دشواری بود. نمونه ی دم دستی اگر بخواهید، فدوی می تواند محمد(ص) تقی ملک الشعرا متخلص به بهار را مثال بزند، آنگاه که شاعر جوانی بود. روزی یقه ی شاعر ما را چسبیدند که اگر راست می گوید، یک رباعی بسراید که در آن این چهار واژه آمده باشند: خروس - انگور- درفش- سنگ!..

آن بزرگوار هم چنین سرود:

برخاست خروس صبح، برخیز ای دوست

خون دل انگور فکن در رگ و پوست

عشق من و تو قصه ی سنگ است و درفش

جور تو به دل قصه ی سنگ است و سبو ست

دوستان از رو نرفته و آزمایش و بلکه شکنجه ی بهار جوان را ادامه داده و این بار از وی خواستند که چهار لغت زیر را در یک رباعی بیاورد: گل رازقی - سیگار - لاله - کشک! که شاعر بینوا نیز چنین ساخت :

ای برده گل رازقی از روی تو رشک

در دیده ی مه ز دود سیگار تو اشک

گفتم که چو لاله داغدار است دلم

گفتی که دهم کام دلت، یعنی کشک !

 

بچه پر روی دیگری که در مهارت بهار در سرودن همچنان تردید داشت، دیگر تعارف را یکسره کنار گذاشت و از شاعر خواست که از واژگان بکلی نامربوط و بیگانه با هم آینه - ارّه- کفش - غوره! یک رباعی بسازد. (در حاشیه پیدا کنید قیافه ی شاعر را پس از دریافت واژگان فوق برای سرودن یک شعر!) باری - بهار از این چهار واژه ی پرت و بیربط هم، رباعی زیر را ساخت :

چون آینه نور خیز گشتی، احسنت

چون ارّه به خلق تیز گشتی، احسنت

در کفش ادیبان جهان کردی پای

غوره نشده مویز گشتی، احسنت

خوانندگان ارجمند ضد انقلاب، عوامل استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل، لعنة الله علیهم اجمعین، یکوقت تصور نکنند که فقط ادیبانی چون بهار از عهده ی چنین آزمایش های دشواری بر می آمدند، نخیر!.. حضرات آیات عظام و حجج اسلام، کثرالله امثالهم، نیز در این شیوه سرآمد بوده اند؛ مثل حضرت امام(ل) که جمع ضدین "جمهوری اسلامی " را ساخت و سایر برادران نیز از ایشان پیروی کرده و کلی واژگان مانعة الجمع را با سوزن چماق بهم دوختند .

فی المثل، برادر حمید بقائی، رئيس سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری، برادر مخبط الاسلام و المسلمین احمدی نژاد و کورش مادر مرده را، با پاشنه کش اسلامی، در یک جمله آورده اند: «اگر به كارهايی كه آقای احمدی نژاد انجام داده دقت كنيم، می توانيم بگوييم آقای احمدی نژاد، كوروش زمان است!»(1)

حالا مهارت آیت الله مصباح یزدی متخلص به تمساح یزدی را در آزمایش دشوار "جمع اضداد" که آوردن چهار واژه ی نامربوط  زیر در یک جمله باشد را ، ملاحظه کنید: حقوق - زشت - گاو - شهروند!

و این هم جمله ی درخشانی که حضرت استادی ساختند: «یکسان دانستن حقوق شهروندان از گاو پرستی زشت تر است!»(2)

و اما نمونه ی تازه تر اگر بخواهید، فدوی شدیداً آتش به مالش زده و بقول عوام at no additional charge به شرح زیر تقدیم می کند که مطلب البته، همچنان پیرامون "مانعة الجمع" و یا پدیده ی "جمع اضداد" که اختراع شگفت انگیز برادران است، دور می زند :

در ماجرای امامان گرامی ما ،صلوات الله علیهم اجمعین، عرض می کند که اگر فدوی نگوید عمدتاً، دست کم بعضاً، به شهادتین! تاریخ، هیچ میانه ی خوبی با ایرانیان نداشته اند (3) که این مقوله،ظاهرآً و بدلائل عقلی، راه را بر هرگونه "ماله کشی" های بعدی می بندد!. .لکن، مع الاسف، به خرج مؤمنین ایرانی، بویژه از نوع دولتی آن، نمی رود. این بزرگواران با پاشنه کش یا سریش اسلامی هم که شده، می کوشند که عناصر مانعة الجمع را بهر قیمت بهم پیوند دهند؛ در حالیکه بعقیده ی فدوی، بدلیل مصادره ی برادرانه ی همه ی مواضع قدرت، هیچ نیازی بدان ندارند.

باری - فدوی که بخیل نیست؛ فقط می خواست که برادران وجود نازنین شان را، در مواردی که لازم نیست،اینقدر  به زحمت نیندازند ....

برادری، آن هم نه در نقاط دورافتاده ی وطن سابق، بلکه در یکی از بلاد کفر و زندقه  (پاریس) می نویسد: «همه ی ایرانی های مقیم فرانسه بارها از رایزن فرهنگی(4) شنیده بودند که نوروز و امام حسین دو روی سکه هویت ایرانی اند! سال 1382سال بهار ایرانی بود. در آن سال تمام پاریس ششم در تسخیر فرهنگ و هنر ایران بود. ... از آن سال به بعد همه ی ایرانی ها و فرانسوی ها در انتظار نوروز و برنامه های گوناگون بهار ایرانی بودند. دومین بهار ایرانی همزمان در شش شهر فرانسه برگزار شد. پیش از سومین و چهارمین بهار ایرانی، انجمن های ایرانی از شهرهای مختلف می آمدند تا سازهای نوروزی شان را با خانه ی فرهنگ ایران کوک کنند. آن سوی دیگر هویت ایرانی ها، یعنی عاشورای حسینی، هم حال و هوای خودش را داشت. گروه تعزیه، نمایشگاه عکس، یک دهه نوحه خوانی و سینه زنی! از جمله برنامه های هر سال عاشورا در پاریس بود!»

          اين مجاهد نستوه ما اما، به این زودی ها بقول عوام give up نمی کند و وظائف عبادی ـ سیاسی خود را، علیرغم دشواری های محیطی، همچنان تخته گاز، ادامه می دهد: «اما پنجمین بهار ایرانی به گونه ای دیگر رقم خورد. شب سال تحویل اتفاقاً مصادف شد با شب اربعین حسینی! این دو روی سکه ی هویت ایرانی ها حالا به هم رسیده بودند! شب سال تحویل همه چشم به راه گروه های نوروزی بودند. فرانسوی ها هم سراغ از برنامه ها می گرفتند. جمع کردن بین این دو روی هویت ایرانی کاری دشوار بود!.. در این گیر و دار به یاد حسین مسافر آستانه و نمایش زیبای "غزل کفر" اش افتادم؛ نمایشی آئینی و تابلوهایی زیبا و با شکوه از حادثه زیبای کربلا!..»

لکن صدای شمشیر و نیزه و ُسمّ اسبان ائمه اطهار، سلام الله علیهم اجمعین، در خیابان های پاریس هم، دست از سر رایزن فرهنگی ما بر نمی دارد: «بیش از هزار سال است که جهان! در سوک عزای حسینی است. اشک و ماتم و شمشیر و نیزه امان نمی دهد. سوز عطش و سم اسبان به گوش می رسد!»

برادر گرامی ما، که جنس روی او از نوع سنگ پای چینی است، روی سکه کذائی، همچنان و شدیداً کار می کند: «همکاران رایزنی با شور و شوق برنامه ریزی را آغاز کردند. پوستر برنامه به سرعت آماده شد. روزنامه ی مترو در صفحه نخست اطلاعیه ی برنامه را چاپ کرد. سالن هزار نفره ی رویی پاریس دوازدهم این خوبی را داشت که سه بخشی بود و از سی صد نفره تا هزار نفره قابل تفکیک بود. شرط احتیاط اجاره ی یک سوم سالن بود».

لکن به گزارش رایزنی مذکور، عده ای از خدا بی خبر پنداری، در گوشه ی دیگری از بلاد کفر، مشغول آن کار دیگر بوده اند: «اما جمع دیگری از ایرانی های مقیم تنها به نوروز می اندیشيدند و از آن روی سکه هویت ایرانی غافل بودند! آنها یکی از خواننده های معروف لوس آنجلسی را برای آن شب به پاریس دعوت کرده بودند. سالنی بسیار بزرگتر برای نوروزی که در آن خبری از اباعبدلله نبود! گمانه ها این بود که ایرانیانی که سه دهه بدور از برنامه های عزاداری زیسته اند شبی شاد و نوروزی را به برنامه سوکواری ترجیح دهند! همه ی ما نگران عدم موفقیت برنامه غزل کفر بودیم...»

و البته پس از پایات عملیات: «هنرمندان غزل کفر خرسند بودند. حسین مسافر راضی و خوشنود بود. بچه های رایزنی فرهنگی در کارنامه ی خود موفقیت دیگری را ثبت کرده بودند!.. ساعتی دیگر همه در رستوران ایرانی خانه ایران در شانزه لیزه بودیم. محمد حیدری که نفش امام حسین را بازی کرده بود به رسم سپاس انگشترش را که ساعتی قبل از فرزندان اباعبدلله رفع تشنگی کرده بود، به من هدیه کرد...»

گفتن ندارد، کسانی که بجای گریه و زاری و سینه زنی، کوشیده بودند که نوروز را در غربت ناخواسته، اندکی خوش بگذرانند، بگزارش رایزنی حکومتی، حالشان شدیداً بد بوده استک «اما در انتهای سالن گروه کوچکی دیگر مشغول خوردن شام بودند. نگاهشان سرد و پرحسرت بود!»

و سرانجام اینکه  نتیجه ی عمل پیوند دشوار جمع اضداد به میمنت و مبارکی انجام شده است: «ایرانی شکوه تخت جمشید را با حسین بن علی می خواهد!»(5)

"تو خود حدیث مفصل بخوان از این " مُهمل!

 

یاداشت ها

(1) در گفت و گوبا هفته نامه پنجره

(2) آریا -18/8/1378

(3) ما از تبار قریش هستیم. هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالا تر و هر ایرانی از دشمنان ماهم بدتراست.ایرانی ها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد، زنانشان را بفروش رساند و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت. (حسین بن علی امام سوم شیعیان - سفینة البحار و مدینة الاحکام و الآثار ـ حاج شیخ عباس قمی ـ ص 164)

(4) منظور خودشان است! حجت الله ایوبی یعنی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در فرانسه!

(5) نقل قول ها به نقل از سایت رایزن فرهنگی برادران در پاریس

 

یادآوری

فدوی در مرور خبرهای دارالخُرافه بنقل از واحد مرکزی خبر خواند که پلیس بحرین به تظاهرکنندگان بی دفاع حمله کرده است. فدوی، البته عرض مهمی نداشت؛ جز اینکه می خواست یادآوری کند که تظاهرکنندگان ایرانی نیز، هم در سال 88 و هم سال جاری که به پایان  آن رسيده ايم، بی دفاع بودند، برادر واحد مرکزی خبر! حواس تان کجا بود؟

 

غضب

فدوی می دانست که این بی حجابی زیبارویان ژاپنی، بمصداق فرمایش حجت الاسلام و المسلمین مهدی (عج) پور که فرمود "رواج بی بند و باری در یک جامعه باعث بروز زلزله می گردد" سرانجام کار دست شان می دهد، که داد! و زلزله ای بمیزان 9/8 "ریش" ِ تر را موجب شد!

بیت

ایکه پنجاه رفت و در خوابی

مگر این پنج روزه دریابی

حجاب را رعایت کن، خواهر چشم بادمی!

 

گاف!

برادران هر کار می کنند که همه چیز را با پاشنه کش هم که شده، جابیندازند، نمی شود لکن!

یعنی باز، یکی از مؤمنین دست و رو َنشُسته وسط فرمایشات ایشان پریده و آنچه را که حضرات با زحمت و هزینه ی زیاد رشته اند، پنبه می کنند. تازه ترین مورد ، مربوط به غیبت صغرای برادران میرحسین(ع) موسوی و مهدی(عج) کروبی ست که گزمگان حکومتی از، جسارت است، رئیس جمهور گرفته تا وزیر خارجه، همه جا در پاسخ به این پرسش که برادران میرحسین(ع) موسوی و مهدی(عج) کروبی کجا هستند؟ بروشنی اعلام فرمودند که نامبردگان آزاد و در منازل خود، شدیداً به زندگی روزمّره مشغولند!

فدوی ِ عوام را هم که خدا مرگ دهد، که هرکس هر چه بگوید می پذیرد؛  و دوباره می رود ته ِ صف!.

باری - فدوی در این احوال بود که یکدفعه حجت الاسلام والمسلمین شجونی، دبیر جامعه ی وعاظ تهران، ناگهان و بی آنکه راهنما بزند، بی نعلین پرید وسط فرمایشات مسؤلین محترم، اعلی الله

 مقامهم اجمعین، و شیهه کشان فرمود: «تعجب مي كنم چرا خاتمي آزاد است!»*

بقول ایام خوش مدرسه: تناسب مستقیم، عمل معکوس!..

زیاده عرضی نیست.

 

* کیهان چاپ دارالخُرافه چهارشنبه 25 اسفند 1389- شماره 19889

 

یک شیوه ی مرضیه ی دیگر!

مصادره ی به مطلوب، یکی دیگر از شگردهای برادران کثرالله امثالهم است؛ که خاج پرستان پیشرفته، با آنهمه اختراعات و اکتشافات،از درک و اعمال آن عاجزند .

بیت

اروپائی بدان گردن فرازی

نداند راه و رسم بچه بازی!(1)

باری نمونه ی به روز شده اگر بخواهید، اظهارات اخیر برادر حسین(ع) ساجدی نیا فرمانده ی پلیس تهران بزرگ است که فرمود: "بیش از 95 درصد مردم تمایلی به برگزاری مراسم چهار شنبه سوری ندارند"! که البته آمار درستی ست!(2)

برادر حسین(ع) ساجدی نیا، البته مایه کاری حساب کرده و بقول عوام discount داده است که مشتری شوید و گرنه شما خوانندگان محترم ضد انقلاب، به برادر دیگری که مراجعه کنید، محال است که در عبارت فوق، به کمتر از 100 درصد رضایت بدهد! باری - اجازه فرمائید که فدوی، به مصداق "مصادره ی به مطلوب" در پیوند با مثال بالا برگردد.

زمین های ورزشی، مثل فوتبال یا بسکتبال را بی گمان دیده اید که دز آن بازیکنان چگونه به اصطلاح خودشان "یارگیری" می کنند. یعنی در آرایش صحنه، هر بازیکنی، به مراقبت از یکی دیگر از بازیکنان تیم حریف گماشته شده و فی الواقع، به طرف سنجاق می شود! و از این طریق، امکان هرگونه تحرک و مانور را از حریف سلب می کند. "یارگیری" به شرح زیر، به برادر محسن خانچرلی، رئیس پلیس پیشگیری! محول شده است:

«با توجه به شناسايي صورت گرفته در 111 نقطه تهران در مراكز تجاري، ماموران پليس در قالب پاس‌هاي پياده، گشت‌هاي موتوري و خودرويي حضور خواهند داشت تا امنيت براي شهروندان برقرار شود."! محسن خانچرلی با اشاره به ایست و بازرسی در وردی و خروج شهر تهران در ادامه افزود: "در بخش انتظامي كنترل مواد اوليه محترقه از دو ماه پيش آغاز شده است و مكان‌هايي كه احتمال مي ‌داديم اقدام به تهيه و توزيع مواداوليه مواد محترقه كنند، با توجه به سوابق سال‌هاي گذشته مورد بررسي قرار گرفت و انبارهايي كه احتمال داشت در اين رابطه مواد اوليه را در اختيار مردم بگذارند، توقيف شد. همچنین استقرار ایست و بازرسی در مبادی ورودی و خروجی شهر از دیگر اقدامات صورت گرفته با چهارشنبه آخر سال بوده است"».

حالا حکایت برادر حسین(ع) ساجدی نیا در اظهارات بالاست. براین پایه، وقتی به ازای هر نفر که بخواهد چهارشنبه سوری را جشن بگیرد، یک نفر از مؤمنین نیروی انتظامی، بسیجی و لباس شخصی گماشته شود، آماری که برادر حسین(ع) ساجدی نیا داده است (95%) کاملا درست در می آید! و به این می گویند: مصادره ی به مطلوب، برادر خواننده!

 

یاداشت ها

 (1) ایرج

(2)  فحش ندهید لطفاً ،خوبیت ندارد،برادر خواننده !

 

علی الله التکلان و هوُ المُستعان فی جمع امور

19 مارچ المفرح سنه ی 2011 ترسائی

کتبةالفقیر کمتر از قطمیر - فدوی

تا درودی دیگر، بدرود

 

www.hazl.com

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630