|
چهارشنبه 15 فروردين 1390 ـ 4 آوريل 2011 |
عرض خود مي برد و زحمت ما مي دارد!
رحيم ظاهرى
در پايگاه اينترنتى سکولاريزم نو، مورخ جمعه، 12 فروردين 1390، آقای محمد امينى، کلى کلمه و جمله را هدر کرد تا به حساب خودش رشتهء ايدهء آلترناتيوسازى در خارج کشور را پنبه کند و بگويد که اپوزيسيون خارج از کشور هنوز انگور نشده است که حالا مويز شود! سرو ته اين مقاله را که جمع کنى حاصل اش يک سير خرما هم نمي شود. اين جناب، به همهء آفاتى مبتلاست که در عرض سى سال گذشته مانع اتحاد، همدلى، اميد آفرينى، سازمانيافتگى، چاره جوئى و ابتکار عمل بين ايرانيان رانده شده از وطن است تا نتوانند تلاشى ثمر بخش را براى رهائى ايران از چنگال دينکاران جنايتکار و ضد ايرانى سر و سامان دهند.
از شگردهاى اين جور معاندان همانا گاهى به نعل و گاهى به ميخ زدن ، با دست پس زدن و با پا پيش کشيدن، نيات پليد خود را پشت کلمات فريبنده پنهان کردن و، در يک کلام، ولگردی در قلم فرسائى است .
او که ديگر نمي تواند پنهان کند که اکثريت قاطع مردم ايران، جز به انحلال حکومت آخوندى رضا نمي دهند، مجبور است بگويد که آلترناتيوسازى البته چيز بدى نيست ولى نه بدست ايرانيان خارج کشور، بلکه توسط مبارزين داخل کشور؛ لابد به رهبرى موسوى و کروبى که خود اعلام مي دارند که قصدشان بازگشت به دوران امام راحل است! همان امامى که مصيبت عظماى حکومت دينى را براى مردم ايران به ارمغان آورد و هفتاد ميليون ايرانى را به مرز جنون رهنمون شد.
ايشان بايد بداند که اگر کورسوئى براى سامان بخشى کشور بعد از برچيدن بساط ولايت فقيه در ايران باشد، بدون مشارکت و کمک هزاران ايرانى مدير و مدبر و کارشناس و متخصص مقيم خارج، امکان پذير نيست؛ زيرا:
1- حکومت، در طى بيش از سى سال حضور ننگين خود، چنان فساد سياسى، اقتصادى و فرهنگى را نهادينه کرده که سامان دادن نيروهاى صادق، لايق و وطنپرست داخل کشور، براى روز بعداز سقوط رژيم تقريباً غيرممکن است؛ زيرا عمدهء نيروهاى حاضر در صحنهء سياسى کشور (مانند اصلاح طلبان، ملى - مذهبى ها، نظاميان، مداحان! و ساير متعلقات شان) همه شريک جرم اند و از آيندهء خود هراسان.
2- در خارج کشور اما، نه تنها نيروهاى زبده در هر زمينه، حضور دارند بلکه اين نيروها در طول سه دهه زندگى در جوامع دمکراتيک آموخته اند که دموکراسى چگونه کار مي کند و ساز و کار آن به چه نحو بايد تنظيم شود. کسى که اين سرمايه عظيم را ناديده بگيرد يا غافل است يا مغرض.
دوران فلسفه بافى، خلسه در تاريخ، گشتن بدنبال پير مراد، سياست ورزى در قالب لژهاى فراماسونرى، فرصت طلبى و نادان فرض کردن توده هاى مردم، ديرى است که سپرى شده. مردم ايران، بخصوص نسل جوان، مديرانى متخصص و مجرب را در فضاى سياسى فرداى ايران خواستار خواهند بود که رو راست، خدمتگذار، جوابگو و از جنس خود مردم باشد.
براى مشارکت در سرنوشت سياسى کشور، علم لدنى لازم نيست. هر کس بايد بتواند با برگ رأى خود سياستمدارى را براى دوره اى برکشد و اگر نخواست از مرکب قدرت پياده کند؛ يعنی همان چيزى که در دنياى متمدن در جريان است و اين را ايرانيان خارج کشور بخوبى آموخته اند، در حالى که در داخل کشور مردم انتخابات را يک بازى مسخره مي دانند که نتيجه اش از قبل معلوم است.
آقاى امينی! ايرانيان از تقلاى هموطنان آگاه و متخصص خود در آماده کردن طرح دموکراتيک ايجاد دولتى سايه براى روز بعد از سقوط حکومت ولايت فقيه صميمانه استقبال مي کنند و مي دانند که اگر اين تلاش ثمربخش، در خارج کشور صورت نگيرد در داخل کشور غير ممکن است.
از نورى علاى عزيز و ياران اش براى پرداختن به اين امر مهم ملى سپاسگزارم و در پايان ابيات زير را از حافظ شيراز بدرقه راه شان مي کنم:
دربيابان گر بشوق کعبه خواهى زد قدم
سرزنش ها گر کند خار مغيلان، غم مخور
گرچه منزل بس خطرناکست و مقصد ناپديد
هيچ راهى نيست کان را نيست پايان، غم مخور
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: |