بازگشت به خانه

جمعه 26 فروردين 1390 ـ  15 آوريل 2011

 

دهانت را می بویند، مبادا گفته باشی ایرانی ام

ناصر مستشار

«اين حرف هاي ملي گرايانه و مكتب ايراني،

آن هم در زماني كه نهضت اسلامي در جهان اسلام

در حال شكل گيري است، براي چيست؟

ملي گرايي و دم زدن از مكتب ايراني

با چه انگيزه اي مي تواند صورت بگيرد؟»

(یهان شریعتمداری ـ پنجشنبه 25 فروردین 1390- شماره19901)

 

سی و دو سال از غصب کشور ایران توسط روحانیت قدرت طلب، تزویر کار، ریاکار و زور مدار ـ که در سایه یک انقلاب پر از وعده های شیرین اتفاق افتاده است ـ می گذرد! روحانیت، در تمام 32 ساله گذشته، دفاع از فرهنگ ایرانی را ممنوع ساخته و بجای آن جهان وطنی اسلامی را جایگزین کرده است. از نظر آنها ایرانیت هیچ اهمیتی ندارد، بلکه ایران باید فدای  گسترش جهان اسلام به رهبری ولایت فقیه گردد. روحانیت با براه انداختن مبارزه با «غائلهء مشائی» و همدستان اش، که  آنها نیز به دروغ سودای ایرانی گری دارند، اینک مدت هاست که به هویت ایرانی حمله می برند! روحانیت حاکم پر روئی و بی شرمی را بجائی رسانده است که مردم  را از ایرانی بودن خود مباح کرده و اسلامیت را مقدم می شمارد. رژیم اسلامی این روزها با براه انداختن مبارزه با غائلهء کذائی مشائی می خواهد تا مردم ایران جنبش سبز را به فراموشی بسپارند تا آنها را وارد دعواهای جناحی تازه ای نماید! رژیم اسلامی هر بار برای مردم و اپوزیسیون پراکنده و بی برنامه میدان مبارزهء نوینی ایجاد می نماید تا آنها را مدتی بدان مشغول سازد!

 

از دعواهای جناحی،به ملت چه خواهد رسيد؟

روزی در يک روستای دور افتاده، مردم به سراغ کدخدا رفتند و از صدای دلخراش موذن شکايت کردند، کدخدا از اهالی روستا پرسيد: «آيا صدای ناخوشايند موذن برای مال و حيوان هم ضرری داشته است؟» اهالی به کدخدا پاسخ دادند: «نه!» کدخدا به مردم گفت: «پس بگذاريد اذان اش را بگويد». اين روزها تمام دعواهای جناحی نظام ضرری به بقای رژيم نمی رساند و لذا رهبر نظام اسلامی اين چند صباح اخنلافات ظاهری قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری را اجازه داده است تا جناح های حکومت که برای ثروت اندوزی به جان هم افتاده اند موقتاً به يک ديگر بتازند. رژيم خود بخوبی مي داند چه چيزی به ضررش است تا جلويش را بگيرد و چه چيزی به سودش است تا از آن حمايت نمايد.

اگر احمدی نژاد قبل از انتخابات فساد های دوره های پيشين پايوران جمهوری اسلامی را مطرح کرد، قصد او مبارزه با فساد نبوده و نيست ـ چرا که در دورهء صدرات خود او فساد بيشتری در حکومت اسلامی رخ داده است.

قدر مسلم اينکه از درون همهء درگيری های جناح های درون رژيم اسلامی، بالاخره يک رئيس جمهوری قلابی و متقلب وارد کانون قدرت حکومت اسلامی گردیده است که مورد تائيد رهبر و شورای نگهبان است و چهار سال ديگر هم بر عمر جمهوری اسلامی افزوده است. اما در اين ميان، باز هم مانند 32 سال گذشته، سر مردم ايران بی کلاه خواهد ماند. تمام نقشه های مرموز رهبران جمهوری اسلامی در اين است که در داخل و خارج به همه نشان دهد که در ايران رقابت واقعی انتخاباتی تا سرحد نتايج پيش بينی نشده حاکم است و دمکراسی از نوع اسلامی به خوبی پياده می شود و حکومت اسلامی نمايندهء واقعی مردم است تا آنجا که 90% درصد نيروهای سياسی کمونيست، لائيک، سکولار که در خارج از حکومت بعنوان اپوزيسيون بسر می برند نيز در همهء عرصه های انتخاباتی شرکتی فعال دارند.

سئوال اساسی در اينجاست که از فردای پيروزی يکی از کانديداهای مورد تائيد شورای نگهبان و ولايت فقيه چه تغيير اساسی و يا حتی نسبی در زندگی سياسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زنان، ورزشی و کودکان بوجود خواهد آورد؟ فقر و فساد مالی، اعتياد و فحشاء و بيکاری، انزوای اقتصادی و تورم کمرشکن که عامل بوجود آمدن همهأ آنها حکومت اسلامی بوده است چگونه ريشه کن خواهد گرديد؟ آيا از درون رژيمی که خود عامل تباهی مردم ايران بوده است، می توان پايورانی را يافت که باعث نجات ایران شود؟ مردم ايران 32 سال به همهء جناح های حاکم فرصت دادند تا به سعادت برسند و هشت سال از آن را در جنگ بيهوده ايران و عراق کشته دادند و با کوپن ارزاق زندگی کردند تا آقازاده ها به تجارت خود بپردازند؛ اما اکنون برای مردم فقط محرومیت های گوناگون در عرصه های گوناگون باقی مانده است! آنهائی که تا به امروز به جنايات رژيم در گذشته نه اشاره ائی می کنند و نه انتقادی دارند، چگونه خواهند توانست دردهای مردم را التيام بخشند؟ آيا از درون دعواهای دورن جناحی رژيم چيزی عايد مردم ايران خواهد شد؟

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com