|
جمعه 9 ارديبهشت 1390 ـ 29 آوريل 2011 |
دختر بهتر است یا پسر؟
ونداد زمانی
سه حادثه در نخستین ماه سال جدید ایرانی، ذهن سرگردان مرا به سوی پرسشی کهنه کشیده است: "دوست دارید فرزندتان دختر باشد یا پسر؟"
جدیدترین اتفاقی که انگیزه طرح این پرسش شد، سخنرانی روز یکم آوریل هایدهمغیثی، جامعهشناس و استاد دانشگاه یورک در کلوپ کتاب ایرانیان تورنتو بود.
او در این سخنرانی به تاریخ مبارزات زنان ایرانی در طی صدسال گذشته اشاره کرد. قبل از آن هم تولد "حنا"، فرزند دوتن از دوستان نزدیکم، مرا به یاد این پرسش انداخت. سومین دلیل هم تاثیر خوبی بود که از خواندن دفتر شعر "سالخوردگی" احمدرضا احمدی گرفتم.
وقتی سالها قبل برای نخستین بار فهمیدم بهزودی پدر خواهم شد، همراه شادی بلافاصله با هجوم تشویش روبهرو شدم. با تشویشی که انگار ته دل و در ضمیر ناخودآگاهم شکل گرفته بود. از خودم پرسیدم: آیا ترجیح می دهم یک فرزند دختر داشته باشم یا پسر؟
در ذهنم به در و دیوار خاطرهها و احساساتم کوبیده میشدم و تاثیرات زندگی با سه خواهر دوستداشتنی و نقش موثر مادرم در شکلیابی شخصیت خودم در برابرم رژه رفتند. همزمان با آن، محدودیتها و محرومیتهای مادرم، خواهرانم و انبوهی از تحقیر و ستم بر جنس مونث هموطنم مثل ابر سیاهی بر سرم سایه افکند.
به خودم میگفتم در این جهان سومِ سراسر تبعیض، غم، فقر و بیسوادی که حتی مرد متوسط باهوش و امکانات معمولی نیز زنجیری بر دست و پا دارد و به ناچار بخش بزرگی از آرزوها و تواناییهای خود را سرکوب میکند چطور میتوانم از تولد دختری در این اجتماع خوشحال باشم و آرزوهای ایدهآلیستی برای او داشته باشم و به خودم نوید بدهم که زندگی موفقی در انتظار او خواهد بود؟
برحسب تصادف صاحب پسر شدم و پرسش فوق مرا مجبور نساخت که در کنار رشد دخترم، تشویش و نگرانی دائم در آن جامعه را تحمل کنم و هر لحظه در حال مراقبت از وضعیت و موقعیت دخترم باشم که مبادا به دلیل روزگار احمق، از قافله رشد و ابراز وجود انسانیاش عقب بماند. با این وجود ناگفته نماند که جن رها شده از نهانخانه ذهن هرگز به چراغ جادوی درون بازنگشت و مشاهده و مقایسه زندگی دختران و زنان پیرامون و نگرانی درباره سرنوشت آنها به عادتی ذاتی تبدیل شد
تولد فرزند دومم اما در شرایط دیگری صورت گرفت. این بار بعد از شنیدن این خبر، بازهم آن پرسش قدیمی به ذهنم خطور کرد ولی پس از زندگی طولانی در کانادا که تقریباً شرایط مشابهی را برای زندگی برابر دختران و پسران تامین میکند ذهنم سرشار از تشویش و نگرانی نشد.
سخنرانی جامع و مستدل خانم مغیثی درباره تلاش طولانی زنان برای دستیابی به حقوق برابر و به ویژه مبارزه هوشمندانه و خستگیناپذیر کمپین یک میلیون امضا دست به دست داد تا در بازگشت به آن خاطرات قدیمی، ترس و پندار غلطی که در حین تولد فرزند اول به سراغم آمده بود را غیر منطقی بیابم. آن موقع بر اساس عادت سنتی بر این گمان بودم که فرزندم نگونبخت خواهد شد، اما حال میبینم شیرزنان ایرانی در حکومت قرون وسطایی ایران در دل شهرهای کوچک و بزرگ مشعل مبارزه اجتماعی را از طریق راههای گناگونی چون "کمپین یک میلیون امضا" زنده نگه داشتهاند.
با آن که آشنایی نسبی با تلاش زنان ایرانی داشتم ولی هنگام سخنرانی خانم مغیثی، با مسیر مداوم و تاریخیای که ترسیم کرد این احساس در من زنده شد که مقدم بر هر چیز چقدر این احساس ترس و نگرانی نابخردانه است.
هایده مغیثی در ادامه سخنرانی خویش به درستی اظهار کرد که گسترش جنبش مدنی معاصر ایران (جنبش سبز)، مدیون فعالیت زنان و دخترانی است که در طی 30 سال گذشته، مداوم و پیگیر و از طریق شیوههای مسالمتآمیز مشغول دفاع از حقوق زنان بودهاند.
در همان لحظات که من زیر سیطره محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی به عنوان یک پدر با خود میگفتم کاش فرزندم دختر نباشد، دختران و زنانی چون خانم مغیثی در درون ایران با شهامت و خلاقیت در حال جابهجایی مرزهای اجتماعی بودند. شعور و پشتکار آنها گواه اثبات این حقیقت است که دختران و زنان نه تنها حقِ بودن دارند بلکه تاثیر وجودیشان ذرهای از نیمه دیگر بشریت کمتر نیست.
اتفاق سومی که مرا به یاد پرسش "دختر بهتر است یا پسر؟" انداخت، مجموعه شعر "دفترهای سالخوردگی" سروده احمدرضا احمدی بود. قصد اصلی از اشارهام به نمونههای کوچک از شعرهای "دفترهای سالخوردگی" تایید حمایتی است که شاعر معتبر ایرانی به گونهای آشکار از حضور زن در شعرهایش داشت.
مهمترین ویژگیای که در کل سرودههای این شاعر "پیر" ریشه دوانده، حضور انرژیبخش وجود "زنان" است آنچنان که در شعر "آسمان بارانی" اعلام میکند: "ما در آینههای زنان به پایان جهان و به پایان آسمان فکر نمیکردیم".
در شعر "وسوسهها" از "شامگاهی" میگوید "که در پاریس از عشق دور" میشود؛ دور شدن از عشقی که او را وامیدارد تا احساس کند "جهان" برایش "خاکستر شده است".
بیش از این لازم نیست از فرخندگی زندگی بگویم. سادهتر و قطعیتر از این حقیقت وجود ندارد که دنیای مردان کامل نخواهد بود اگر زنان فرصت کامل شدن نداشته باشند. امیدوارم هیچ پدری در ضمیر پنهانش نگران آن نباشد که فرزند دختر دارد.
http://radiozamaneh.com/society/haftkoocheh/2011/04/18/3331
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: |