|
جمعه 4 شهريور 1390 ـ 26 اگوست 2011 |
دعوت به بازگشت به رود خروشان آزادیخواهی در منطقه
جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس
نهال جنبش آزادی خواهانه و عدالت طلبانه ای که مردم ایران دو سال و اندی پیش با خرداد و عاشورای خونین در منطقه خاورمیانه کاشتند، اکنون در تونس، مصر و لیبی به بار نشسته و در سوریه این میعاد گاه خون و حماسه در حال سربرآوردن است.
اگرچه مردم ایران در این تحولات پیشگام بودند اما تقدیر آنها، روبرو شدن با دستگاه کودتایی بود که از هر عمل غیر اخلاقی برای حفظ قدرت و ثروت متراکم فروگذار نکرد. کودتاچیان پس از ماهها نبرد نفس گیر توانستند با توسل به کشتار معترضان بی دفاع، بازداشت های گسترده، شکنجه، تجاوز و اعتراف گیری های قرون وسطایی، نمود بیرونی جنبش سبز یعنی اعتراضات خیابانی را موقتا در محاق فروبرند.
محاق اعتراضات خیابانی اگرچه کودتاچیان حاکم را بر سر میراث خونین کودتا به جان هم انداخت اما برای مردم نتیجه ای جز سرکوب و خفقان بیشتر نداشت. کودتاچیان که به خوبی از پویایی بنیان های اجتماعی جنبش سبز آگاه هستند راه چاره را در سرکوب دائمی مردم به بهانه های واهی یافته اند. تحقیر زنان به بهانه مبارزه با بد حجابی، جمع آوری محیر العقول دستگاه های دریافت امواج ماهواره، سرکوب فعالان صنفی و سندیکایی و تشدید اختناق در حوزه فرهنگ تنها نمونه هایی از تلاش آنها برای گسترش سرکوب است. دامنه سرکوب اگرچه فراگیر است اما تنها یک هدف را دنبال می کند و آن انفعال بدنه اجتماعی جنبش سبز است. کودتاچیان می کوشند از طریق سرکوب فراگیر، اسطوره فراگیر بودن سرکوب و در نتیجه شکست ناپذیر بودنشان را به بدنه جامعه تزریق کنند. البته در این استراتژی، کودتاچیان چندان به بیراهه نرفته اند. واقعیت این است که سلطه اگر اسطوره ای شود و خصلتی طبیعی به خود بگیرد، منابع مقاومت را نابود خواهد کرد. اما آنچه که کودتاچیان به دلیل کوته فکری قادر به درک آن نیستند-یا شاید چاره ای جز عدم درک آن ندارند- خصلت دیالکتیکی سرکوب است. به این معنا که سرکوب هنگامی که به نهایت خود برسد به ضد خود تبدیل می شود. سرکوب منبع ایجاد ترس، درماندگی و ناامیدی است اما هنگامی که دیالکتیک سرکوب تحقق یابد آنگاه ترس به شجاعت، درماندگی به خشم و نا امیدی به امید تبدیل خواهد شد.
بر اساس آنچه گفته شد و با در نظر گرفتن بحران اقتصادی عمیق حاصل از فساد دستگاه کودتا، ما جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس بر این اعتقاد هستیم که بازگشت ایران به رود خروشان آزادی خواهی و عدالت طلبی در خاورمیانه نه تنها ممکن بلکه نزدیک است. در این راه جنبش سبز می تواند و باید دوباره مناسبت هایی از قبیل روز قدس و سیزده آبان را از استعمار کوتاچیان خارج کرده و به خود باز گرداند. بر این اساس ما از فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید برای سر دادن فریاد الله اکبر در پنج شنبه این هفته حمایت می کنیم اما در این باب ملاحطاتی داریم.
ما شورای هماهنگی و دیگر کنشگران جنبش سبز را به افزودن عنصر "خشم" به مبارزات کنونی دعوت می کنیم. نا گفته پیداست که منظور ما از خشم، خشونت نیست. ما آگاه هستیم که برتری محض جنبش سبز بر کودتاچیان حاکم بر کشور، برتری اخلاقی است و این برتری اخلاقی بیش از همه به واسطه پرهیز از خشونت در مقابل خشونت عریان حاکمان به دست آمده است. آنچه ما عنصر خشم می نامیم ضروت معطوف کردن توجه جنبش از ستمکاران به ستم دیدگان است. این بدان معناست که رویکرد جنبش بیش از آنکه تلاش برای به اصطلاح به "سر عقل آوردن حاکمان" باشد باید به سوی رنج ستم کشیدگان جامعه معطوف شود. نباید اجازه داد که مردم فلاکت خود را تحت حاکمیت این دستگاه کودتایی به مرجعی انتزاعی حواله کنند. رنج مردم، فقر و بیکاری مردم و بیهودگی که امروز زندگی در ایران به آن دچار است، منشائی جز اعمال کوتاچیان حاکم بر کشور ندارد چرا که آنان بودند که رستاخیز پر امید مردم را برای آزادی، عدالت و زندگی شاد به خاک و خون کشیدند. یک رویکرد معطوف به ستم کشان باید، اوضاع ستمکارانه کنونی را با آگاه کردن مردم از ریشه های آن، ستم کارانه تر سازد و شرایط ننگین کنونی را با افشای آن ننگین تر کند.
در این چهارچوب ما انتقادی جدی به رویکرد برخی از کنشگران جنبش سبز داریم. به اعتقاد ما در حالی که رویکرد رهبران جنبش یعنی میر حسین موسوی و مهدی کروبی تا حدی زیادی در چهارچوب های پیش گفته قرار دارد، این کنشگران رویکردی مغایر را در پیش گرفته اند. در حالی که موسوی و کروبی می کوشند خشم مردم، خشم زنان و جوانان تحقیر شده، کارگران بیکار شده و مردمان فقیر شده را به منشاء رنجشان یعنی کودتاچیان حاکم بر کشور معطوف کنند، این کنشگران صرفا در پی بر سر عقل آوردن ستمکاران مسلط بر کشور هستند. در این رویکرد آنها تایید یک بی عدالتی نهفته است و آن اینکه سرکوبگر، صرفا به دلیل اشغال جایگاه سرکوب مورد توجه قرار می گیرد. به اعتقاد ما ستمکاران حاکم بر کشور اگر نه یقینن اما تقریبا راهی بی بازگشت را در پیش گرفته اند، راهی که در صورت تداوم آن، به تعبیر مرحوم سحابی دیگر چیزی از ایران باقی نخواهد ماند.
در نهایت ما جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس ضمن تبریک پیروزیهای مردم خاورمیانه، همه مردم و کنشگران جنبش سبز را به کوشش برای بازگشت به رود خروشان آزادی خواهی و عدالت طلبی فرامی خوانیم. رود خروشانی که خود آغازگر آن بودیم.
سه شنبه اول شهریور 1390
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: |