بازگشت به خانه   مکتوبات فدوی طنزنوشته های هفتگی حميد رضا رحيمی   شماره 1069 ـ  دوشنبه 2 آبان 1390 ـ  24 اکتبر 2011

در باب انواع سوراخ

به موجب خبرهای منتشره در رسانه های بین المللی، قذافی، سلطان صاحبقران لیبی، پس از چهل و دوسال شغل شریف دیکتاتوری، در سوراخی به چنگ معترضین افتاد. فدوی افول صدام را هم، بخوبی به یاد می آورد؛ که او نیز در سوراخی مأوا گزیده بود که بدست مردم ضد انقلاب خود افتاد. این دو البته، ظاهراً دیکتاتوران نسبتاً با غیرتی بودند که تا دریافت عقوبت، در محل جنایت ماندند؛  حال ببینیم، اعلیحضرت العظما، بن علی(ع) خامنه ای، دام الذله، چه می کند؟!...*

این نکته نیز افزودنی ست که اوضاع حضرات آیات عظام و حجج اسلام ما، کثرالله امثالهم، از امثال قذافی قدری بهتر است، چرا که افزون بر سوراخ های مذکور، و البته لشکر جرّار مؤمنین، به «سوراخ دعا» نیز (بقول عوام 24/7) مجهزند!...     

خبر خوب

فدوی که از مرور اخبار بد، که دیگر یومیه ی حکومت شکوهمند اسلامی شده است، شدیداً به تنگ آمده و می پنداشت که ملاحظه ی یک خبر خوب در جراید شریفه ی دارالخـُرافه را، به ضرس قاطع، به گور خواهد برد؛ امشب در مرور خبرها دریافت که اینطورها هم نیست و معلوم می شود که فدوی خیلی سخت گرفته و مته به خشخاش گرامی گذاشته است و از شما خوانندگان محترم ضد انقلاب نیز چه پنهان، که مبالغ هنگفتی نیز در این ارتباط، احساس شرمندگی کرد. دلیل تغییر عقیده ی فدوی را اگر می خواهد ببینید، خبر میمنت اثر زیر است:

«سردار اسماعیل احمدی ‌مقدم، فرمانده نيروی انتظامی كل كشور گفت: اگر آمار 80 در صدی رابطه ی دوستی دختر و پسر درست باشد، استعفا می دهم!..»/آفتاب

آمین یا ربّ العلمین

تبریکات فدوی را بپذیرید! ...

جوری جنس

در ارتباط با چین، که بازار مصرف و سیاست ایران سابق تیول اوست، دیگر چیزی کم نداشتیم جز حاجی چینی که خبر میمنت اثر آن را در سایت مؤمنین دیدیم و جنس مان، خدا را شکر، جور شد! فدوی اما برای آن که عیش خوانندگان محترم ضد انقلاب تکمیل شود، به نقل از سايت «شیعه» اضافه می کند که:

«اخبار رسیده از پکن پایتخت چین حاکی از آن است که کتاب "حکومت اسلامی از دیدگاه امام (ره)" تالیف دکتر "ووچنگ" استاد دانشگاه "خن نن" در پکن تجدید چاپ شد».

گفتنی است پایان نامه دکترای آقای «ووچنگ» با موضوع "بررسی افکار و اندیشه های امام خمینی (ره) پیرامون حکومت اسلامی" به زبان چینی توسط رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پکن در سال 2007 میلادی به چاپ رسیده است.

از ُپشت جوانان وطن ...

فدوی نمی داند چرا تا بحال می پنداشت که برادر مهندس الاسلام و المسلمین احمدی نژاد، دامت تحریکاته، قابلی ندارد! لکن اخیراً در مرور برخی خبرهای جراید شریفه ی دارالخُرافه دریافت که خیر، چنین نیست؛ ملاحظه کنید:

«امین نیایی فر، دانشجوی ممتاز رشته مهندسی مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران، بامداد روز دوشنبه به اتهام توهین به محمود احمدی ‌نژاد در زندان اوین، ۳۰ ضربه شلاق خورد. اجرای حکم امین نیایی فر مورد چندم از اجرای احکام مربوط به مجازات شلاق از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در طول دو ماه گذشته است. به غیر از این فعال دانشجویی در این مدت پیمان عارف، دیگر فعال دانشجویی و همچنین سمیه توحید لو، از فعالین ستاد میرحسین موسوی در دهمین انتخابات ریاست جمهوری نیز متحمل این مجازات شدند. امین نیایی فر "در حالی که بر اثر ضربه‌های محکم شلاق از درد به خود می‌پیچیده، بدون دریافت هیچ‌گونه کمک پزشکی و دارویی به بند بازگردانده شده‌است."»/ روز

باری فدوی در این ارتباط چه دارد بگوید جز اینکه :

جمهوری شکوهمند اسلامی،

بلائی بود که رسید،

اما به خیر نگذشت!....

کاتولیک تر از پاپ

فدوی بارها گفته و نوشته است که، مفاهیم و واژه های شناخته شده در گسترهء بیکران زبان نیرومند پارسی، در ارتباط با حکومت شکوهمند اسلامی و محتویات آن که برادران باشند، جواب نمی دهد و به بقول عوام "دیس ایبل" است!  و برای انتقال این مفاهیم غریب باید تدابیر ویژه اندیشیده شود.در این ارتباط، فدوی در نوشته های پیشین خود، گیرم با تیتر و عناوین گوناگون، نیشترهائی به این زخم سی و چند ساله زده است و دیگر مکرر نمی کند. لکن تا آنجا که بیاد می آورد در مقاله ی "ذبح اسلامی دوربین" کوشید که مراتب " قرُِم قرُم" برادر فرج الله سلحشور، کارگردان ائمه ی اطهار(ع) را بشرح زیر به آگاهی ملت سابق ایران برساند بلکه از صدور بقیه ی آیه توسط ایشان، جلوگیری کند:

فرج الله سلحشور در این راستا به نقل از پارسینه، شیهه کشان فرمود که: «سینمای ایران باید شهادتین را بخواند تا اسلامی شود!» و برای شیر فهم کردن مخاطبان زبان بسته افزود: «در فيلم های ما زن موجودی بی حياست. الان بی حيائی و بی پروائی زن در سينما كمترين عيب اوست. چرا؟ چون ذات سينما اين طور است. سينما برای رسيدن به آمال دنيوی و استفاده ابزاری از زن ساخته شده است. اگر يك كافر بخواهد ماهيت خود را تغيير دهد و از نظر شرع مقدس اعتبار پيدا كند و مسلمان شود بايد دو جمله شهادتين را بگويد ما بايد برای سينما شهادتين را پيدا كنيم».

 که ظاهراً معالجات مؤثر واقع نشده، بیماری او وخیم تر شده، و اخیراً، بشرح زیر، بکلی زنجیر پاره کرده است:

«فرج الله سلحشور، با اشاره به برخی صحبت‌ها دربارهء حضور آنجلینا جولی(4)در ایران و بازی در یک فیلم سینمایی گفت: "هنرپیشه‌های زن ایران خودشان یک پا آنجلینا جولی هستند و سینمای ایران باید هم برای ادامهء فعالیت خود فاحشه بین المللی بیاورد". وی در ادامه گفت: "باید دید چه شخصی اجازه می دهد آنجلینا جولی به ایران بیاید، آمدن آنجلینا جولی به ایران اتفاق خوبی است، برای سینمایی که فاحشه خانه است باید برای ادامه فعالیت خود نیز فاحشه بین المللی بیاورد"».

وی در این ارتباط، پنداری خودی و غریبه هم سرش نمی شود و حتا به ماموت های حکومت اسلامی (حضرات آیات عظام و حجج اسلام - م) نیز که جز اجرای اوامر اعلیحضرت العظما بن علی(ع) خامنه ای دامّ الذله گناه دیگری ندارند نیز، شیهه کشان، تاخته است:

«جمهوری اسلامی و مسوولان آن این سینمای مبتذل را پذیرفته‌اند، علما نیز این سینما را پذیرفته اند و حرفی و اعتراضی ندارند و این امر نشان دهنده آن است که به این ابتذال رأی داده اند. یعنی این فیلم ها مورد قبول مسوولان است و اعتراض ما بی فایده است و داد زدن ما مانند ضد انقلاب‌ها و اپوزسیون ها است».

باری بنظر می رسد که دامنهء رأفت اسلامی حضرات، به لایه های گوناگون ملت سابق ایران عموماً، و سینمای ناگزیر ایران خصوصاً، حد و مرزی ندارد؛ و برادران، به دلائلی که تا لحظهء نگارش این سطور بر فدوی پوشیده است، تخته گاز و با خیال راحت، به این دسته از اهل هنر محبوس در جغرافیای صعب العبور ولایت مطلقه ی فقیه، می تازند.

تئوری

یکی از موجبات طنز آوری، قرار گرفتن مفاهیم متضاد در کنار یکدیگر است که در جراید شریفهء دارالخـُرافه نیز بسیار اتفاق می افتد. به این نمونه تیتر و خبر، از سایت وابسته ی تابناک توجه کنید:

«اعطای نشان "کاسب حبیب الله" به بازاری ها...»

و در همان شماره:

د        «در چند روز گذشته از 5100 تومان برای هر شانه تا 6700 تومان به صورت رسمی اعلام شده، در حالی که مشاهدات میدانی خبرنگار ما، حاکی از قیمت‌های 8500 تومانی و حتی بالاتر است!»ه

در اینگونه مواقع، نتیجه، خنده است که حاصل نیروی طنز است!...

باری، به باور فدوی، این تخم ِ هرچه هست، تخم ِ مرغ نیست!

آزمون چهار جوابی  

تست های منثور و منظوم زیر را با دقت ملاحظه و از میان چهار جواب پیشنهادی، پاسخ درست را برگزینید، تا کامروا شوید:

1) دستم را به آرامی روی دست او گذاشتم. داغ بود.. حرارت دستش تا اعماق وجودم را گرم کرد. عشق به او بی تابم کرد. مایل بودم بوسه ای بر لب های خشک و پژمرده اش بزنم. شرم کردم. لب هایم را روی نقطه ای از سرش که مو نداشت گذاردم. آنجا هم داغ و مرطوب بود. بی اختیار با زبانم کمی از رطوبت را برداشتم. او با گرفتن انگشت شستم که روی دستش بود، پاداشم را داد!

2)

پیچ و تاب عالم از گیسوی توست

وز کمال دلکش ابروی توست

جلوه یزدان نشد از ماه و مهر

بلکه از خال رخ نیکوی توست

گزينه ها:

ـ از معاشقه، رومئو و ژولیت

ـ لیلی و مجنون

ـ خسرو و شیرین

ـ یوسف و ذلیخا

***

فدوی، در این فاصله، پاسخ های واصله را بدقت بر رسید. شما خوانندگان محترم ضد انقلاب هم که دیگر گندش را در آاورده و آبروی فدوی را پاک بردید؛ محض رضای خدا حتا یک پاسخ درست هم دریافت نشد. باری پاسخ پرسش نخست از خاطرات کوسة الاسلام و المسلمین برادر هاشمی رفسنجانی به نقل از روزنامه شرق 16 خرداد، و دومی دوبیتی ای که احمدی نژاد برای امام زمان(عج) سروده و به ایشان تقدیم کرده است.

ملاحظه می کنید که جایزهء نفیسی که فدوی با هزاران خون دل تهیه کرد تا به برندهء خوشبخت تقدیم کند، دوباره ماند روی دست اش؛ خدا بگویم چکارتان کند، خوانندگان گرامی ضد انقلاب!

سنجش

یکی از جراید شریفهء دارالخـُرافه به نقل از یکی از دانشگاه های خاج پرستان نوشته بود:

«اگرچه گوسفند به احمق بودن معروف است اما وقتی در موقعیت شناسایی و تشخیص همنوعان دوستان و دشمنان قرار بگیرد حافظهء فوق ‌العاده‌ای دارد به ‌طوری‌که قادر است چهره بیش از 50 گوسفند را به خاطر بسپارد و پس از دو سال مجدداً آنها را شناسایی کند!» /مهر

فدوی وقتی قدری روی رفتار خود در سه دههء اخیر تأمل و خود را با گوسفند مذکور مقایسه کرد، شدیداً شرمنده شد!

مؤمنین و مؤمنات  را نمی داند!... 

علی الله التکلان و هوُالمُستعان فی جمع امور

22اکتبر المؤدّب سنه ی 2011 ترسائی

کتبةالفقیر کمتر از قطمیر - فدوی

تا درودی دیگر، بدرود

www.hazl.com

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه