|
چهارشنبه 16 آذر 1390 ـ 7 دسامبر 2011 |
خاورمیانه در آستانهء سقوط به ورطهء واپسگرایی
مهران اميراحمدی
همین چند روز پیش ویدئویی منتشر شد که در آن چند اسلام پناه تندرو، با عریان کردن دختری قبطی تبار، وی را با شنیع ترین وضع ،تهدید به تجاوز در صورت عدم پذیرش دین اسلام می کردند! یکی دو ماه قبل نیز افراطیون سلفی،کلیسایی را در مصر به آتش کشیدند .افزون برآن، در جریان اعتراضات خیایانی در میدان التحریر، حد اقل دو خبرنگار خارجی مورد تعرض جنسی قرار گرفتند تا اخلاق انقلابی -اسلامی مردم مصر به اقصی نقاط جهان صادر گردد! سلفی های تونس هم کم نیاورده و به خاطر اینکه همگام با برادران شریعت مدار خود در مصر، حافظ اصول و مبانی اخلاق دینی باشند، دانشگاه هنر و ادبیات پایتخت را اشغال کرده و در حق دگر اندیشان کوتاهی نکردند! این در حالی است که اسلام گرایان در یک انتخابات قابل پیش بینی، برنده کرسی های پارلمانی تونس بعد از سقوط بن علی شدند. در مراکش هم به رغم حضور پادشاه ، باز مذهبیون برنده انتخابات پارلمانی بودند. , تعجب نکنید اگر اخوان المسلمین هم در مصر تا همین حالا برنده انتخابات پارلمانی اخیر بوده است. بهتر بگویم خاورمیانه در بدترین شرایط تاریخی خود قرار گرفته و دیری نخواهد پایید که بهار عربی که چه عرض کنم، قرون وسطای اعراب در آستانهء هزاره سوم آغاز خواهد گشت. گویا اعراب هیچ خوش ندارند تا از تجربهء مردم ایران بهره ای هرچند اندک نصیب شان گردد. به نظر می رسد همه چیز به غیر از عنصر زمان برای تکرار تاریخ مهیا شده است. آیا رحم تازه و جوان هزارهء سوم، تحمل چنین بار سنگینی را در آستانهء آغازینش خواهد داشت؟!
و اما دوسال قبل یکی از کارگردانان بنام ترکیه مهمان من بود .وقتی از شرایط ایران گفتم و دست به یک مقایسه تطبیقی از شرایط سیاسی ایران وترکیه زدم و سرنوشت مردم ایران را برا ی ملت ترکیه پیش بینی کردم ، رو به من کرده و گفت ترکیه هیچگاه مثل ایران نخواهد شد چرا که پایه های سکولاریسم در اینجا بسیار مستحکم است و نهاد های مدنی مدرن مانع از این رویکرد ارتجاعی خواهند شد ولی وقتی یاد آور عبارتی از زنده یاد " احمد کسروی" برایش گشتم کمی تکان خورد و در فکر فرو رفت ، آن عبارت این بود:ملت ایران یک نوبت حکومت به آخوندها بدهکار است!
نگارنده خطاب به کارگردان ترک عنوان کردم که ملت ایران در حال بازپرداخت آخرین اقساط این بدهی به آخوند های مورد نظر است .ولی مردم خاورمیانه در آینده ای نه چندان دور اگر روشنفکران شان از همین حالا دست به کار نشوند ناچار به پرداخت این تاوان سنگین، بسان ملت ایران خواهند بود .
جالب آنکه، آن زمان هیچ خبری از بهار عربی نبود .تنها ایران بود و مردمانش در خط اول مبازه با استبداد و تحسین مردمانش از سوی جهانیان .ایکاش این فاجعه هیچگاه نه تنها برای اعراب و ترک ها بلکه برای هیچ ملتی و یا هیچ موجود زنده ای اتفاق نیافتد!
و آما حرف آخر: در نبود ارزش های سکولاریستی و مبانی حقوق بشری در بطن فرهنگ مبارازتی هرملتی بیش از این نمی توان انتظار داشت. افزون بر آن به جرات می گویم که افراطی گریو اصول گرایی مذهبی بیش از هر چیز در رحم اصلاح طلبی دینی رشد و نمو می نماید همانطور که شریعتی با اندیشه های اصلاحی خود در باب مذهب، بستری را فراهم نمود تا بدون آنکه خود بخواهد ، افراطی گری از دلش زاییده شود. سر آخرهم خود و اندیشه هایش از جانب فرزاندان نامشروعش ، نفی گشتند.واما قرینه عینی آن شرایط را می توان در شرایط حاضر خاورمیانه دید.هیچ یک از احزاب به قدرت رسیده در انتخابات و انقلابات اخیر خاورمیانه بر افراطی گری اصرار ندارند و همگی به زعم خویش پیرو متدد حزب عدالت و توسعه" اردوغان " در ترکیه می باشند.این در حالی است که در آینده ای نه چندان دور شاهد دورتر گشتن شعارها اولیه اصلاحی خواهیم گشت و طولی نخواهد انجامید که تندروان مذهبی حرف اول را در خاورمیانه خواهند زد.
تصور کنید خاورمیانه ای با ده ها نظام افراطی و خارج از قواعد این دنیایی!
و اما این را این جهت بیان کردم که برخی دوستان ایرانی هنوز که هنوز است به رویکردهای دینی از نوع رحمانی آن در امر حکومت داری باور دارند،غافل از اینکه اصلاح طلبی دینی و افراطی گری حد اقل در شرایط اخیر مانند دو روی یک سکه اند که هیچکدام ،هم دیگر را نمی بینند ولی ماهیت وجودی شان بدون هم غیر قابل تصور است و حیات شان به هم گره خورده است.بهتر بگویم اصلاح طلبان دینی نگاهبانانی هستند که هربار که مردم ایران خواسته اند از مرزهای اسلام سیاسی عبور کنند و به باور های زمینی و تجربی برسند طوری عمل کرده اند که مردم بواسطه مغلطه ایشان،بار دیگر به باورهای دینی برای تبیین پدیده های این جهانی روی آورند .در واقع ایشان گارد جاویدان دین و باورهای مذهبی اند وهر طور که شده می خواهند از نیستی ،هستی بسازند.استخراج دموکراسی و حقوق بشر از دل متون مذهبی ازجمله شاهکارهای این قبیل دوستان می باشد که با منطق تجربی دنیای کنونی هیچ سنخیتی ندارد.
باری باید بر خاورمیانه جدید گریست آنسان که بیش از سه دهه، برخود گریسته ایم!
پنجشنبه 1 دسامبر 2011
http://ghalamerooz.blogspot.com/2011/12/blog-post.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: |