|
دوشنبه 5 دی 1390 ـ 26 دسامبر 2011 |
پاسخی به نوشته آقای رضا نصری
پيرامون شکايت عليه خامنه ای
محمد مصطفایی
قصد پاسخ در خصوص نوشته آقاي رضا نصري پيرامون رسيدگي به پرونده جنايت عليه بشريت در شوراي امنيت را نداشتم، اما چون گروه ها و افراد مختلفي به دلايل وجود شرايط خاص مايل به طرح شکايت در شوراي امنيت و محاکمه مسوولين جمهوري اسلامي ايران هستند ناچار توجه خوانندگان محترم را به نکات ذhيل جلب مي کنم:
1. نبايد هرگز از ياد ببريم که حق گرفتني است و براي گرفتن حق مي بايست از تمام راه کارهاي موجود استفاده مطلوب کرد و با قدرت و توان بالا براي احقاق آن تلاش کرد. بر بسياري از کساني که از نزديک دستي بر آتش دارند پوشيده نيست که اعمال ارتکابي توسط جمهوردي اسلامي ايران به رهبري آقاي سيد علي خامنه اي جنايت عليه بشريت و نسل کشي است. تنها نمونهء بارز اين جنايت عليه بشريت و نيز نسل کشي، صرف نظر از اعمالي که در اوايل انقلاب بر اعضاي مجاهدين رفت، موضوع بهاييان و دراويش است که به خودي خود و في النفسه جنايت عليه بشريت محسوب مي گردد و همچنين عملکرد مسوولين جمهوري اسلامي پس از انتخابات و سرکوب گروه هاي سياسي و نيز شهروندان ايراني از جمله موارد و مصاديق جنايت عليه بشريت است. مطمناً چنانچه دولتي يا شخصي به صورت گسترده و سازمان يافته دست به جنايت بزند و ديگران تنها نظاره گر اينگونه جنايات باشند، جنايتکار با اين انگيزه که عمل اش مشروع است، بر ادامهء جنايت خود مي افزايد. حکايت جمهوري اسلامي ايران نيز به همين منوال است. اظهر من الشمس است که در اين حکومت جنايت عليه بشريت و نسل کشي صورت مي گيرد و در اين مورد هيچ بحثي وجود ندارد و گمان نمي کنم که آقاي نصري نيز منکر جنايت عليه بشريت شوند. اما اينکه در گوشه اي بنشينيم و دست روي دست بگذاريم و جناياتي که بر هموطنانمان صورت مي گيرد را نظاره کنيم؛ مشخص است که افرادي همچون خامنه اي و جنتي و مصباح و احمد خاتمي با قدرت بيشتري دستور جنايت مي دهند و قانون و مقررات و موازين بشري را به تمسخر مي گيرند. بنابراين در اين دروهء حساس چنانچه علاقه به سرنوشت کشورمان داريم به جاي آنکه ساز مخالف بزنيم و نکم نکم کنيم، به ديگران انگيزه و قدرت دهيم تا به دنبال احقاق حقوق هموطنان خود از هيچ کوششي دريغ نورزند، احتمال دارد در اين راه حتي شکست بخورند. هيچ اشکالي ندارد،. مهم اين است که تلاش خود را براي رسيدن به نتيجه انجام داده ايم.
2. مصاديق جنايت عليه بشريت واضح و روشن است و اعمالي همچون نابودي گروهي و سازمان يافتهء اقليت هاي مذهبي، شکنجه، بازداشت هاي خودسرانه، تبعيد و کوچاندن اجباري، آزار و اذيت گروه هاي سياسي و حذف محيطي و فيزيکي افراد از گروه هاي سياسي از جمله مصاديق جنايت عليه بشريت و نسل کشي به حساب مي آيد، حال سوال اينجاست که واقعاً مسوولين جمهوري اسلامي به رهبري آقاي خامنه اي مرتکب جنايت عليه بشريت نشده اند؟
3. در گذشته افراد و گروه هائي بوده اند که اعلام به شکايت عليه آقاي خامنه اي و مسولين جمهوري اسلامي در شوراي امنيت کرده اند اما متاسفانه در عمل به دلايل مختلف، از جمله سنگ اندازي هاي برخي از مدافعين جمهوري اسلامي، نتوانسته اند شکايت خود را مطرح کنند. اما حال شخص ديگري آمده و قصد دارد چنين عمل بزرگ و مهمي را به انجام رساند. حال آيا انصاف است که سلاح مخالفت در دست بگيريم و نگذاريم چنين شکايتي مطرح گردد؟ و آيا انصاف و عادلانه است که تنها دست روي دست بگذاريم و اجازه دهيم که مسوولين جمهوري اسلامي هر جنايتي که مايل بودند مرتکب شوند؟ به نظر مي رسد که آقاي رضا پهلوي با وزنهء سياسي که دارند مي توانند از لحاظ سياسي اين شکايت را مطرح کرده و به نتايج مطلوبي دست يابند. در اين راه چنانچه ديگر گروه ها و افرادي که داراي قدرت سياسي و حقوقي هستند حمايت کنند براي رسيدن به نتيجه راه کوتاه خواهد شد.
4. از همان ابتداي مطرح کردن اين موضوع به هيچ عنوان بحث دادگاه بين المللي کيفري مطرح نبود است که آقاي رضا نصري نوشته اند که مطرح کردن اين شکايت در دادگاه بين المللي کيفري قابليت طرح ندارد. اين شکايت در شوراي امنيت مطرح خواهد شد و تلاش هايي نيز صورت خواهد گرفت تا کشورهاي عضو شوراي امنيت به شکايت مطرح شده توجه نمايند. اين عمل، حتي اگر به نتيجه هم نرسد، داراي ارزش است چرا که توجه بسياري از کشورهاي جهان را به موضوع حقوق بشر ايران جلب مي گردد و اين عمل باعث خواهد شد که کشورهاي ديگري که مدافع حقوق بشر هستند، از شهروندان ايراني بيش از پيش حمايت کنند چرا که ادعاي جنايت عليه بشريت به هيچ عنوان نه تبليغاتي است و نه بي دليل و مدرک است. اين ادعا، ادعايي است قابل اثبات و با امکانات و ميزان نفوذي که ايرانيان در صحنه بين المللي دارند کاملاً هم خواني دارد.
5. نظر آقاي نصري بر اين است که جناياتي که جمهوري اسلامي انجام مي دهد وجدان انسان را به درد نمي آورد؟ اين بي انصافي محض است. آيا اعدام هاي فله اي و بي حساب و کتابي که انجام مي شود وجدان انسان را به درد نمي آورد؟ آيا بي حرمتي به زنان و دختران در خانه و خيابان و سرکوب گسترده فعالين حقوق زنان وجدان انسان را به درد نمي آورد؟ آيا بازداشت هاي غير قانوني، شکنجه هاي سازمان يافته و سلب حقوق بديهي و اوليه متهمين و تجاوزهاي داخل زندان و بيرون زندان وجدان انسان را به درد نمي اورد؟ و صدها و بلکه هزاران آياي ديگر. بياييد انصاف داشته باشيم و به جاي حمايت از جنايتکاران اينچنيني، کمي به فکر آينده فرزندان خود باشيم و لااقل براي آنها تلاش کنيم که جامعه سالم و با نشاط توام با انسانيت و اخلاق داشته باشند.
6. نوشته ايد که اقدماتي که جمهوري اسلامي انجام مي دهد زنگ خطري در جامعهء جهاني نيست تا شوراي امنيت مداخله کند. به نظر مي رسد پروندهء حقوق بشر و جنايت عليه بشريت ايران اين قابليت را دارد که چنانچه مورد حمايت جدي قرار گيرد به نتيجهء مطلوب برسد وضعيت حقوق بشر ايران از يک سو و دست يابي ايران به سلاح اتمي از سوي ديگر زنگ خطري جدي براي جامعه جهاني است. افرادي که ابايي از شکنجه، اعدام و قتل و غارت و بريدن دست و پاي شهروندان خود نداشته باشند مطمن باشيد که اگر به سلاح اتمي دست يابند ابايي از کشتن مردمان کشورهاي ديگر هم ندارند. به خصوص اينکه مرتکب، داراي ايدولوژي خاصي باشد که براي رسيدن به مقصودش هر جنايتي را مشروع دانسته و از آن حمايت کند.
7. من وضعيت ايران را جداي از عربستان سعودي، مناطق اشغال شده توسط اسراييل، کره شمالي و بسياري از کشورهاي آسياي ميانه حتي چين مي دانم چرا که ايرانيان داراي پتانسيل بسياري قوي به خصوص در خارج از کشور هستند. فعاليت هايي که فعالين حقوق مدني و سياسي در داخل و خارج از کشور انجام مي دهند قابل تحسين است. ايرانيان اگر چه در داخل کشور از حداقل آزادي بيان برخوردار نيستند. اما در خارج از کشور با ارتباطاتي که با داخل کشور دارند توانسته اند دلايل و مدارک بسيار ارزنده اي از جنايت عليه بشريت تهيه کنند و به ياد داشته باشيد معناي جنايت عليه بشريت صرفاً جنايات ظاهري و مستقيم را شامل نمي شود. جنايت عليه بشريت به هر نوع فعل يا ترک فعلي گفته مي شود که در چارچوب مصاديقي که گفته شد به شهروندان يک کشور و يا گروه هاي خاص لطمه وارد کند. بنابراين، اين اميد در ايرانيان وجود دارد تا بتوانند از مکانيزم هاي بسيار خوبي که دارند بهترين استفاده را ببرند و اگر هم در اين راه به نتيجه نرسيدند نبايد دست بردارند و بايد تلاش هاي خود را صد چندان کنند.
8. گزارشگر ويژهء حقوق بشر يک وظيفهء خاص دارد و آن هم تهيه و تنظيم گزارش به سازمان ملل است. در اين گزارش به وضعيت حقوق بشر ايران پرداخته مي شود و به صورت ضمني امکان دارد به موضوع جنايت عليه بشريت نيز پرداخته شود. اما چنانچه گروه ها و افراد مختلف اسناد ديگري را ارايه دهند و اعضاي شوراي امنيت را به موضوع مهم جنايت عليه بشريت در ايران آگاه کنند، و از سازمان ملل خواسته شود که پروندهء حقوق بشر و شکاياتي که مطرح مي شود را به شوراي امنيت ارجاع کنند، مي توانيم اميدوار باشيم که موضوع جنايت عليه بشريت در دادگاه کيفري بين الملل مطرح گردد. اين شکايت با موضوع پروندهء اتمي ايران متفاوت است. اين موضوع جنبه کيفري داشته و مرجع رسيدگي به آن در نهايت پس از ارسال پرونده توسط شوراي امنيت، دادگاه کيفري بين الملل است.
به هر تقدير وظيفهء ما ايراني هاست که تا در توان داريم ياري گر و مدافع هموطنانمان باشيم و به همين دليل تلاش آقاي پهلوي را در اين مورد ارج مي نهم.
به اميد رسيدن به آزادي، دموکراسي و عدالت واقعي
آدینه 2 دی 1390
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: |