|
چهارشنبه 19 بهمن 1390 ـ 8 فوريه 2011 |
زنستیزی در ایران منحصر به حکومت دینی نیست
گفتوگو با مهرداد درویشپور
گفتگوگر: سارا شاد
پرسش: به لحاظ جامعهشناسی پدیده بازتاب گسترده انتشار عکس نیمه برهنه گلشیفته فراهانی را چگونه تفسیر میکنید؟
پاسخ: باورها و رفتارهایی که سکسوالیته زن را به شدت مورد حمله قرار میدهند و سعی میکنند آن را بپوشانند معمولا متاثر از مذهب، سنت و نوعی فرهنگ پدرسالارانه است. اگرچه در این میان برخی به تفاوتیهایی در فرهنگ مسیحی با اسلامی در برخورد به سکس و سکسوالیته زنان اشاره داشتهاند. در مسیحیت، سکس اساساً مظهر قوای حیوانی است و یک مومن باید با خودداری از سکس و پرهیز از آن نوعی تقوای آسمانی را به نمایش بگذارد. بنابراین دوری جستن از سکس و نمادهای آن برای نشان دادن تقوا، کنترل فردیت و تحکیم اقتدار دینی فوقالعاده کلیدی است.
در اسلام اما سکس مظهر مزه بهشتی است. به همین خاطر به مومنان وعده داده میشود که در بهشت حوریان و غلمانهای زیبا رو در انتظارشان هستند. راه حلی که در اندیشه اسلامی برای به نمایش گذاشتن اقتدار دینی، نظم جنسی و کنترل فرد وجود دارد تمرکز بیشتر در کنترل سکسوالیته زن است. گفته میشود در فرهنگ مسیحی زن یک موجود منفعل است، اما در اندیشه اسلامی وسوسهگری جنسی و قوای سکسوالیته زن، مهاجم و فعال است، بنابراین باید با مکانیسم جداسازی جنسیتی و حجاب کنترل شود تا زن با زیبایی و انگیزش جنسی خود حواس مرد را پرت نکند و ایمان و تقوای او را بر باد ندهد. شاید از این رو است که در جوامع اسلامی نمایش برهنگی زن با واکنش شدیدتری روبهرو میشود یا شاید نیرومندتر بودن پدرسالاری وعقبماندگی این جوامع توضیح دهنده اینگونه واکنشها باشد.
درست است که مرد هم به خاطر نداشتن پوشش مورد نظر و سرپیچی از مقررات فرهنگ سنتی و پدرسالار مورد شماتت قرار میگیرد، اما این مسئله به شدت و حدتی نیست که در مورد زنان میبینیم. در مورد زن، نمایش بدن نوعی شرم و ننگ تلقی میشود و به شدت مورد حمله قرار میگیرد. حال آنکه نمایش بدن نیمه برهنه مرد هیچ پرسشی برنمیانگیزد. نمایش برهنگی کامل بدن مرد فوقش صور قبیحه خوانده میشود، اما در مورد زن، نمایش چنین تصاویری تنها ناموس خانوادگی او را برباد نمیدهد، بلکه فرهنگ ناموس پرستانه جامعه را نیز برمیانگیزاند. از اینرو یک باور همگانی خود را در مداخله برای دفاع از ناموسی جمعی و سنگسار روانی آن زن موظف میبیند.
از قضا هنر از دیرباز با به نقش کشیدن و روایتهای عریان از بدن، سکس و سکسوالیته یکی از عرصههای چالش سنت و اندیشههای دینی بوده است. تصاویر نقاشی و مجسمههای برهنه در یونان و روم باستان و شعرهای اروتیک و جنسی در میان شاعران کلاسیک ایران نمونههایی از این دست هستند. حتی امروز نیز در نزد محافل کنسرواتیو و دینی در بسیاری از جوامع غربی نمایش کامل برهنگی در رسانههای عمومی میتواند مسئله برانگیز باشد و آنها را به واکنش وادارد، اما در مجموع نمایش یا به تصویر کشیدن برهنگی در عکس، نقاشی، فیلم و یا رمان اروتیک مسئله پیچیده و جنجال برانگیزی نیست.
پرسش: برخی منتقدان اقدام اخیر گلشیفته فراهانی، عکس وی را "پورنوگرافی" دانستهاند. شما این عکس را تحت چه عنوانی قرار میدهید؟
پاسخ: این عکس در بهترین حالت یک عکس زیبای اروتیک است و کوچکترین ربطی به هرزهنگاری ندارد. پورنوگرافی مظهر نوعی صنعت سکس، بردگی جنسی زن و استثمار جنسی نه تنها زنان بلکه تا حدودی مردان و گاه کودکان است که از آن به عنوان هرزهنگاری نام میبرند، اما در فیلم یا نقاشی یا عکس اروتیک سوژه موضوعیت دارد. شما با یک سوژه و مفهوم سروکار دارید، با عنصر زیباییشناسانه و حتی یک روایت سرو کار دارید. در پورنوگرافی اما سوژه یکسره محو شده است و شما از همان آغاز بیشتر با بدن و سکس زن همچون ابژه جنسی روبرو میشوید.شما با داستان، روایت، موضوع و درنگ فکری، هنری و حسی خاصی سروکار ندارید، بلکه با بیروحترین و مکانیکیترین شکل انگیزش جنسی مواجه هستید و این گاه با بدآموزیهای سادومازوخیستی به جوانان همراه است. بنابراین پورنوگرافی یا به عبارتی تحقیر شخصیت زن و تبدیل کردن سکس به یک صنعت و کالا را سوداگری جنسی نام نهادهاند، در حالی که اروتیسم به صنعت سکس ربطی ندارد. بگذریم که بسیاری در کم و کیف این نوع تفکیکها نیز چون و چرا گذاشتهاند و حتی مرز اروتیک با پورنوگرافی "نرم" را خیلی شفاف نمییابند.
با اینهمه در ایران این دو مسئله با هم اشتباه گرفته میشوند.باورنکردنی است عکس نیمه برهنهای که هیچ نشانی از تلاش برای برانگیختن جنسی در آن به چشم نمیخورد پورنو تلقی شود. در ایران حجاب بر سر زن گذاشتن- یعنی نماد کنترل و پوشاندن سکسوالیته زن-بخشی از فلسفه سیاسی حکومت به شمار میرود. بنابراین وقتی یک زن هنرمند و شناخته شده ایرانی در چشم دوربینهای جهان نه فقط حجاب و روسری را کنار میگذارد بلکه با بدن نیمه برهنه در عکس ظاهر میشود خواهناخواه چالشی بسیار جدی علیه آن فرهنگ و حکومت به راه میاندازد.
پرسش: با این وصف از دیدگاه شما این اقدام گلشیفته فراهانی چالشی علیه فرهنگ پدرسالارانه است؟
پاسخ: من نه اصلا از انگیزه خانم گلشیفته اطلاعی دارم و راستش برایم چندان اهمیتی هم ندارد. مهم، خوانش ما از آن کنش است. بازتاب اجتماعی این اقدام آن را به یکی از برجستهترین نمونهها در چالش اقتدار پدرسالارانه حکومت در زمینه پوشاندن و کنترل سکسوالیته زن بدل ساخته است. گرچه پیش از این نمایش صحنهای از بدن برهنه شهره آغداشلو در فیلم میهمانان هتل آستوریا غیرت ایرانیان خارج از کشور را برانگیخته بود، یا برهنه شدن یکی از زنان اپوزیسیون در کنفرانس برلین سر و صدای بسیاری برانگیخت، اما هیچ یک به اندازه این عکس جنجال برانگیز نشدند. به گمانم تاریخ از برخی جنبهها به گونهای مشترک درباره نمایش عکس نیمه برهنه گلشیفته همچون کشف حجاب طاهره قرهالعین و اشعار اروتیک فروغ فرخزاد – بهرغم تمام تفاوتها در حوزهها، انگیزهها، موقعیتها و بافتار متن - به قضاوت خواهد نشست.
در مورد عکس گلشیفته بیآنکه بخواهم در کم و کیف آن غلو کنم، بر این باورم که درست به دلیل بازتاب اجتماعی این حادثه به یکی از نمادینترین گامها در شکستن فلسفه حجاب که جمهوری اسلامی بر زنان ایران تحمیل کرده، بدل شده است. اینکه زنان ایرانی در خارج حجاب بیرونی ندارند کار بزرگی نیست؛ این چالش زمانی مفهوم دارد که فلسفه حجاب مورد حمله قرار بگیرد و گلشیفته این کار را با نمایش بدن نیمه برهنهاش در سطح گسترده، خواسته یا ناخواسته، اگاهانه یا خودانگیخته انجام داده است.
پرسش: چرا این عکس هنری به این میزان مورد توجه قرار گرفته است؟ آیا اگر در یک عکس، یک بازیگر مرد ایرانی بدن نیمه عریانش را به نمایش درمیآورد، به این اندازه بحثبرانگیز میشد؟
پاسخ: اتفاقا پرسش من همین است که آیا نگاه به زن باز هم به عنوان یک موضوع جنسی عامل اینهمه واکنش و جنجال بر سر این عکس نیست؟ ایا این نگاه نشانگر این نیست که باور به حجاب درونی تا اعماق جامعه ایران نفوذ دارد؟ ما آن نوع حجاب اجباری را که حکومت تحمیل میکند عقب مانده میدانیم، اما بر سر یک عکس نیمه برهنه اینهمه واکنش منفی صورت میگیرد. به نظرم عکس گلشیفته عقب ماندهترین ذهنیت پدرسالار و حجابگرایی درونی جامعه را قلقلک داده است. در حجاب بیرونی شما به دلیل حفظ نجابت یا حس شرم و گناه از نمایش معمولی و غیر برهنه بدن زن نیز دوری میکنید. چادر، روسری، نقاب، برقع یا یونیفورم راهبهها نمونههایی از این دست در کشورهای مختلف است.
در ایران روسری و چادر نشانه حجاب زن است. مسئله اصلی اما در فلسفه حجاب که نماد نجابت زن و ناموس مرد به شمار میآید، مطیع بودن زن و انقیاد و کنترل بدن او توسط نظم پدرسالار نهفته است. آنچه در حجاب درونی مشهود است زیر سئوال بردن فردیت وآزادی زن در سادهترین بیان خود و مهر تائید زدن به ارائه تصویر از مردان همچون شکارگران و متجاوزان جنسی است.
بنابراین قبل از اینکه بخواهیم گمانهزنی کنیم که گلشیفته با چه انگیزهای این کار را انجام داده باید به آزادی فردی او اهمیت بدهیم. از طرف دیگر باید بدانیم که مفاهیم تا حدودی نسبی و وابسته به بافتار متن هستند و باید برهنگی و معنای آن را با توجه به شرایط روز آن تبیین کنیم. وقتی یک زن و مرد برای دفاع از حقوق حیوانات در اعتراض به پوشیدن لباسهایی که از پوست حیوانات تهیه شده است عریان میشوند، نمیتوان عریان شدن آنها را به هیچ وجه به نمایشی اروتیک نسبت داد. جدا کردن نمایش برهنگی از شرایط و بستری که در آن اتفاق میافتد و یا نسبت برانگیختن جنسی دادن به همه آنها فقط در یک فرهنگ خشکه مقدس و ذهنیت بیمار جنسی میتواند اتفاق بیفتد.
پرسش: گلشیفته این روزها فقط از سوی حکومت جمهوری اسلامی مورد شماتت قرار نگرفت. البته معلوم است که جمهوری اسلامی او را سرزنش میکند، اما وقتی بخشی از جامعه روشنفکری هم او را مورد سرزنش قرار میدهد این سئوال پیش میآید که آیا این حجاب درونی که از آن حرف زدید در جامعه روشنفکری هم ریشه دوانده است؟
پاسخ: بله. این خطاست که ما فکر کنیم زنستیزی، پدرسالاری، ناموسپرستی و میل به کنترل بدن زن فقط به حکومت دینی ما منحصر است. در ذهنیت جامعه ایرانی، پدرسالاری قدرتمند است. رفتارهای نابرابر شوهر با زن، کنترل مطلق سکسوالیته زن به عنوان مایملک مرد، رفتار آمرانه پدر با دختر و برادر با خواهر، رفتار خویشاوندان مرد با زن، آزار و اذیت و تحقیر زنان در محیطهای مردانه، همه و همه بخشی از یک فرهنگ پدرسالار است که آزادی عمل زن را برنمی تابد، اما پرسش اینجاست:جامعه روشنفکری و طبقه متوسط مدرن شهری، تحصیلکرده و سکولار که با ارزشهای حاکم اسلامی میجنگد و یا دگراندیشان و اوپوزیسیونی که خود را سخت رادیکال هم میدانند چگونه در برخورد با یک عکس هنری نیمه برهنه این گونه با حکومت همسو میشود؟
در فرهنگ ناموسی، جامعه خود را دانای کل، پدر، برادر بزرگ و کلانتر محله میداند که باید درباره یک عکس ساده نیمه برهنه هنری یک زن این همه واکنش نشان دهد. آنهم نه درباره ارزش هنری آن و میزان سکسی بودن تصویر، بلکه تنها درباره رسوایی ناشی ازبرهنگی یک زن ایرانی در انظار عمومی. این نشان میدهد که فرهنگ دینی، ناموسپرستی و پدرسالاری تا چد در اعماق نسل قدیمی جامعه ما ریشه دوانده است.
به نظر من بخش بزرگی از جامعه جوان کشورمان این حرکت گلشیفته را تحسین برانگیز دانستند و آن را اقدامی علیه فرهنگ سنتی نام دادند. بنابراین اگر بسیاری در دفاع از گلشیفته در برابر اقتدار دینی و سنتی از او حمایت کردند خواستند به روشنی بگویند مداخله و کنترل سکسوالیته و بدن زن از سوی جامعه عقبمانده و ضد زن، موقوف! مستقل از انگیزه گلشیفته این واکنشها در دفاع از حق او یک پیکار سیاسی- فرهنگی در دفاع از فردیت و حق زن است. این را هم بگویم که گذشته از واکنشهای خود گلشیفته آخرین واکنش پدرش نیز برای من جالب بود.
پرسش: چرا باید واکنش پدرش برای شما جالب باشد؟
پاسخ: آن طور که رسانههای دولتی اعلام کردند او ابتدا این اقدام را همچون دیگر اعضای جامعه پدرسالار ایرانی تخطئه کرد و حتی آن را مونتاژ دانست، اما پس از واکنش فوری گلشیفته در تائید عکس خود، در اظهار نظر دوم پدر او ردپایی از فرهنگ مدرن میبینیم.او گفت دختر من هرکاری انجام داده به خودش مربوط است. این حرف پدر گلشیفته تا حدودی فاصله گرفتن از فرهنگ ناموس پرستی است که به پدر حس شرم را منتقل میکند و او را مسئول گناه دختر میداند. امیدوارم جامعه مردان ما این حرکت را یاد بگیرند و فردیت زنان و دخترانشان را به رسمیت بشناسند و خود را وکیل و وصی خوب و بد رفتار آنها ندانند.
شما گفتید امیدوارید مردان جامعه فردیت زنان و دخترانشان را به رسمیت بشناسند، اما همه افرادی که درباره اقدام گلشیفته بحث موضعگیری کردند، الزاما مرد نبودند. زنان بسیاری هم بودند که میگفتند گلشیفته با این کارش حرمت زن ایرانی را خدشهدار کرده است.
مردسالاری فقط با اقتدار مردان سلطه نیافته است بلکه با تن دادن زنان به آن و درونی کردن ارزشهای مردانه تجدید تولید شده است. زنان حتی ممکن است در برابر رفتار آزادیخواهانه یک زن دیگر گاه بیشتر از مردان واکنش نشان بدهند.
در جامعهشناسی قدرت گفته میشود قدرت برهنه آزاردهنده است. برای مثال اگر زنی دائما مورد خشونت قرار بگیرد و نتواند این وضعیت را تغییر بدهد سعی میکند آن را توجیه کند. او که نمیتواند هر روز در کوچه فریاد بزند که شوهرش او را کتک میزند، اما او به این زندگی ادامه میدهد. زمانی که فرد قدرت تغییر ندارد به توجیه بیقدرتیاش و سلطهای که بر او اعمال میشود تمایل مییابد. مثلا گفته میشود خیلی از زنان نسبت به روسای زن بیشتر حساسیت نشان میدهند تا روسای مرد. این به زن بودن ربطی ندارد، به موقعیت ضعیفتر ربط دارد. در بستر فرهنگی مردسالاری مرد مسلط است و بسیاری از زنان به آن عادت کردهاند. در این شرایط اگر یک زن آزاد باشد بسیاری از زنان دیگری که از آن قدرت و جسارت برخوردار نیستند به جای تحسین آن، روان خودشان برهم میخورد. زیرا که نرم و هنجارشان بر هم خورده است و تا زمانی که نتوانند مثل آن زنان آزاد، قدرتمند و جسور رفتارکنند به محکوم کردن آن ادامه میدهند. این یک مکانیسم روانی برای پوشاندن موقعیت ضعیفتر خود است.
از طرف دیگر هنوز تصویری از وارستگی زنانه در جامعه ما متاثر از الگوهای مردانه و عقبمانده پیشین است. در الگوهای سنتی پدرسالار یا زن لکاته است یا اثیری. خب خانم گلشیفته در چنین تصویری بعد از نمایش این عکس کجا قرار میگیرد؟ تصویر شریعتی- معلم انقلاب اسلامی ایران - از زن، در کتاب "فاطمه، فاطمه است" دیده میشود. معنای زن وارسته را در این فرهنگ به روشنی تصویر میکند. این کتاب درست همان تصویری را که تمام جنبشهای رهاییبخش مردسالارانه در خاورمیانه به نمایش گذاشتند فرموله میکند. زن با انکار یا پوشاندن زنانگی خود و مبارزهای دوشادوش مردان وارسته میشود. در اینگونه برداشت از وارستگی زنانه که به هیچ وجه هم منحصر به گروههای مذهبی نیست، خانم گلشیفته کجا جا میبابد؟ در این دیدگاه خانم گلشیفته اعتبار هنری و مبارزاتی خود را علیه استبداد دینی حاکم با یک عکس هنری بر باد داده است. حال آن که من فکر میکنم به این "رسواییهای"زنورانه که فلسفه حجاب را نشانه رفته است باید صدآفرین گفت. توصیه من این است که باید مراقب بود تحت عنوان جنبشهای رهاییبخش، دمکراتیک و ضد استبدادی در کشورهای نظیر ایران، حقوق زنان زیر سئوال نرود و به بهانه مبارزه برای آزادی، ما را از تلاش برای دفاع از فردیت زنانه بازندارند.
http://radiozamaneh.com/society/women/2012/02/07/10813
محل ارسال نظر در مورد اين مقاله:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.